هدایت شده از یا فاطمه یا علی
رفیق شهیدم
شادی روحشون صلوات
🌸«#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی»
به حول قوه ی الهی مسابقه عکس رفیق شهیدم رو داریم...😍
ازتاریخ
5/29۷
تاروزشهادت امام رضا(ع)
به این صورت که شما عکس برادر شهیدتون رو برای ادمین مسابقه ارسال میکنید و سپس کد و بنر دریافت میکنید و بنر شما در کانال قرار گرفته میشه و شما اون رو به بقیه کانال ها یا گروه ها یا مخاطبینتون فوروارد میکنید تا بازدید بخوره...🌱
به چهار نفر اولی که بنرشون بیشترین بازدید بخوره هدیه های خیلی نفیس و معنوی تعلق خواهد گرفت☺️
‼️و اما هدیه های زیبا و جذابمون:
نفر اول:✅
چادرمشکی
نفر دوم:✅
سنگ حرم امام حسین «ع»
نفر سوم:✅
سجاده فرش حرم مطهرامام رضا(ع)
نفرچهارم: ✅
تابلوفرش حرم مطهرامام رضا(ع)
هرعزیزی میخواد توی مسابقه شرکت کنه به بنده یه پیام بده و عکس برادر شهیدش (رفیق شهیدش) رو ارسال کنه تا بنر رو براش توکانال قرارگاه بزارم...❤️
آیدی ادمین مسابقه:
@SS_3_1_3
اجرتون با حضرت رقیه (س)🌻
ابتداعضوکانال زیر بشید👇
https://eitaa.com/seshanbehaye_mahdavi_sabzevar313
کدشما🌹۳۸۸🌹
بااین کارشماهم توکارهای خیروامام زمانی سهیم خواهیدشدوثواب کثیرازاین طرح هاوبرنامه نسیبتون میشه
15578.mp3
5.26M
مداحی ترکی
ای قلم سوزلرینده اثر یوخ؛ آشنادن منه بیر خبر یوخ
🎙حاج ابراهیم رهبر
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️بدون تعارف با همسر شهید سید ابراهیم رئیسی و خاطرات شنیده نشده از رئیسجمهور شهید ایران
Meyam Motiee - Khorasan.mp3
2.92M
🏴مداحی های ویژه آخر ماه صفر
میروم گاهی خراسان ، گاه گاهی کربلا
یک طرف شمس و شموس ، یک طرف شمس و ضحی
🎙حاج میثم مطیعی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
سَمتِ بِهِشت
#قسمت_دوازدهم #ویشکا_۱ پگاه با هیجان زیاد مشغول تعریف خاطرات خنده دار شد نگین نگاهے به من ڪرد ویش
#قسمت_سیزدهم
#ویشکا_۱
ساعت هشت شب وردشاد پنج بار تماس گرفته بود من گوشیم روے حالت سڪوت بود و متوجه نشده بودم
پگاه تا خانه مرا رساند با ڪلید در آپارتمان را باز ڪردم وارد سالن شدم مامان جلو آمد
ویشڪا چقدر دیر آمدے ؟
سلام بابا خوش آمدے !
سلام دخترم عزیزم بیا بنشین چقدر دیر ڪردے ؟
من بهت گفتم امشب بابا مے خواهد دورهم باشیم زود بیا خانه
بابا جان من میرم لباس ها را عوض ڪنم تا بیام با شما صحبت ڪنم
باشه جان بابا
به سمت پله ها رفتم این قدر خسته بودم ڪه به زور پاهایم راحرڪت مے دادند در اتاق راباز ڪردم یڪ لباس راحتے خیلے زیبا انتخاب ڪردم و پوشیدم دوباره از پله ها پائین رفتم به سمت آشپزخانه رفتم مامان در حال چیدن میز شام بود من هم سالاد را از یخچال بیرون آوردم قاشق و چنگال ها را داخل بشقاب ها چیدم
مامان نگاهی به بابا کرد
احسان بیا شام آماده هست
بابا گوشے را روے میزگذاشت روے صندلے نشست ، هر چهار نفر دور میز جمع شدیم و شروع به صحبت ڪردیم
ویشڪا چند وقتے میشود خیلے عوض شده هر چقدر دلیل را مے پرسیم نمے گوید
ویشڪا چے شده
چیزے نشده بابایے
احسان آن شب توے مهمانے روژین هم شرڪت نڪرد شایان این
قدر از دستش ناراحت شده است
بابا سرش را به سمت پائین برد نگاهے به بشقاب ڪرد قاشق چنگال را ڪنار گذاشت
ویشڪا چرا آن شب را چرا به مهمانے نرفتے تو ڪه از علاقه
ے شایان به خودت آگاه هستے
شایان هیچ علاقه اے به من ندارد همه ے رفتارهاش ظاهرے هست
ویشڪا بس ڪن چقدر در مورد پسر عمه ات گستاخانه صحبت مے ڪنے
مامان بابا اجازه بدید دورهم غذا بخوریم من دنیام با شایان خیلے متفاوت هست من نمے خواهم با شایان رفت و آمد ڪنم
ویشڪا در مورد این موضوع باید توضیح بدے
بابا صحبت خاصے ندارم ببخشید من میل ندارم
با ناراحتے از پله ها بالا رفتم در باز ڪردم روے تخت نسشتم اشڪ صورتم را جارےشد
فڪر نمے ڪردم این قدر ضعیف باشم چند دقیقه بعد گوشے رابرداشتم به نرگس پیام دادم
سلام نرگس جان خوبی
پنج دقیقه بعد دینگ گوشے به صدا آمد
سلام عزیز دلم ممنون شما چطورے؟!
نرگس جان حالم زیاد خوب نیست میشود با حاج آقا صحبت ڪنم
باشه عزیزم هماهنگ مے ڪنم براے هفته ے دیگر خبرش را بهت مے دهم
واقعا ممنون
بعد از پیام گوشے را ڪنار گذاشتم و روے تخت دراز ڪشیدم وچشمانم را بستم تا بدون فڪر به خواب بروم
نویسنده :تمنا 🤍🌹
نمک سفره ی ارباب زمین گیرم کرد
لقمه نان سراین سفره مرا سیرم کرد
هر زمان دورشدم از در پر فیض شما
نفس عماره مرا در غل و زنجیرم کرد
چه شود گرد حریمت به طواف آید دل
دوری از کرببلا بود که دلگیرم کرد
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
شبتون حسینی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم
📆شنبــــہ ......۱۴۰۳/۰۶/۱۰
#صفــــــر_المظفر
🏴 🏴 🏴
https://eitaa.com/joinchat/183173121Ceb7539d574
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
سَمتِ بِهِشت
#قسمت_سیزدهم #ویشکا_۱ ساعت هشت شب وردشاد پنج بار تماس گرفته بود من گوشیم روے حالت سڪوت بود و متوجه
#قسمت_چهاردهم
#ویشکا_۱
نگاهے را به ساعت مچے ڪردم یڪ ربع به چهار را نشان مے داد زمان زیادے نداشتم مسافت دانشگاه تا پایگاه زیاد بود
پگاه نگاهے به من ڪرد ویشڪا چے شده چقدر آشفته هستے ؟
ساعت چهار و نیم قرار دارم، پگاه : با چه ڪسے ؟
با ڪے از دوستان تازه آشنا شدم
پگاه شروع ڪرد به شوخے پگاه حالا دیگر ما دوستت نیستم رفتے دوست جدید پیداڪرد
نگین لبخندے زد و چیزے نگفت باعجله خداحافظے ڪردم ، از دانشگاه خارج شدم به سمت ایستگاه اتوبوس رفتم پنج دقیقه بعد اتوبوس در ایستگاه توقف ڪرد سوار اتوبوس شدم در سمت راست اتوبوس ڪنار یڪ دختر نوجوان نسشتم،دختر نگاهے به من ڪرد و با اشاره مرا متوجه ڪرد ڪه موهایم بیرون آمده روسرے را مرتب ڪردم و در فڪر فرو رفتم بعد از بیست دقیقه در ایستگاه پیاده شدم و سوار اتوبوس دیگرے شدم تا به پایگاه
بروم ،اتوبوس دوم خیلے شلوغ بود ڪنار درب اتوبوس ایستاده بودم و با دست راست میله ے ڪنار در را گرفتم
گوشیم زنگ خورد نرگس پشت خط بود
سلام عزیزم ڪجایے
سلام نرگس جون شرمنده ڪلاس هاے دانشگاه طول ڪشید تا ده دقیقه دیگر پایگاه میرسم
باشه عزیزم انشاءالله
تماس را قطع ڪردم دستانم عرق ڪرده بود و در وجودم گرماے زیادے احساس مے کردم در دلم آشوب بود چون نمے دانستم باید چه سوالاتے را از حاج آقا بپرسم
اتوبوس در ایستگاه توقف ڪرد پیاده شدم از ایستگاه تا پایگاه مسافت زیادے نبود وارد پایگاه شدم برخلاف هفته ے پیش پایگاه خلوت بود و برنامه شروع نشده بود نرگس جلو آمد
سلام عزیزم
سلام نرگس جون ببخشید دیر شد
به سمت سالن رفتم به حاج آقا سلام ڪردم بعد از دریافت جواب سلام
روبروے حاج آقا نسشتم
حاج آقا در خدمتتان هستم
ماجرا از جایے شروع مے شود یڪ شب من با خانواده بحث داشتم ڪه نمے خواهم در مهمانے شرڪت ڪنم و از خانه بیرون رفتم و درگیر مزاحمت خیابانے شدم بعد همسر نرگس با آن دو نفر برخورد ڪردند و من با نرگس آشنا شدم به تدریج طرز پوشش تغییر ڪرد و باعث اعتراض خانواده و دوستان شد اما خودم احساس آرامش بیشتر دارم اما دوست دارم دلایل زیاد تری در مورد حجاب بدانم
حاج آقا با دقت به صحبت هاے من گوش داد
حاج آقا در این جا چند دلیل مطرح مے شود
1- سلامت جسمے
دلیل بیشتر بیمارے هاے جسمے بخاطر وجود اضطراب است در
زمینه حجاب اضطراب ناشے در پوشش و عدم آرامش ڪافے سبب مے
شود
2- زمینه سازے رشد علمے
وقتے فڪر ما اسیر لباس پوشیدن و آرایش هاے مختلف باشد و نوع
رفتارے ڪه در مقابل نامحرم داریم باعث مے شود هیجان و اشتیاق
ما نسبت به زمینه هاے علمے و فعالیت هاے آموزشے ڪمرنگ مے شود
3- ارزش والا زن در اسلام جامعه ے اسلامی
یڪ خانم مسلمان ارزش زیادے در جامعه دارد ڪه بخواهد خود را با پوشش نامناسب براے دیگران عرضه ڪند این ڪار باعث مے شود،شخصیت او پایین بیاید چون هر چیز با ارزش پوشیده است مانند یڪ ڪادو ڪه براے تقدیم به دوست ڪاغذ ڪادو مے بچیم
صحبت هاے حاج آقا را با دقت گوش دادم و به فڪر فرو رفتم دلایل بسیار جالبے بود بخصوص در ارزش بالاے خانم در جامعه .....
نویسنده :تمنا❤️😍
هدایت شده از مُحِبْ وَ مَحْبوبْ
38.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😓 تویی اون روضهی مجسم که
همه عــــــــالم اسیـــــــــر ماتمته🖤
🔲 گروه هنری فلق شهرستان میبد تقدیم می کند:
⚜️نماهنگ روضه مجسم 🏴
کاری از هنرمندان جوان میبدی🌹☘️
🔸آهنگساز و تنظیم کننده:
سید محسن هاشمی پور
🔸شاعر:
سرکار خانم فائزه زرافشان
🔸میکس و مستر:
محمدحسین محسن زاده
حامد دائمی
🔸تصویربرداری و تدوین:
سجاد دهقانی فیروزآبادی
🔸با نوای:
علیرضا خلیلی
🙏با تشکر از واحد رسانه هنر آستان مقدس مسجد جمکران
|به نیت فرج نشر دهید|💚
لطفاً ما را در فضای مجازی دنبال کنید👇
https://eitaa.com/fallaq_ir
هدایت شده از گروه هنری فلق
و بالاخره کار روضه مجسم ....
در ۸ شهریور شب جمعه ،شب زیارتی اباعبدالله الحسین و مصادف با روز جهانی تروریسم ...
از این کار حماسی احساسی رونمایی شد 🌸🖤
تقدیم به شهدا و مردم مقتدر و مظلوم غزه 🇵🇸
ان شاالله که مورد رضایت امام زمان و خداوند متعال و همچنین نوازش چشمان شما بینندگان زیبابین و زیباپسند قرار بگیره و ما رو در این مسیر، با محبت و همراهی و دعای خودتون ،دلگرم و خادم خودتون بدانید 🙏
نفس بده تا برایت نفس نفس بزنم
نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم
مرا اسیر خودکرده ای آقا دعایی کن
که آخرین نفسم را در رکابت بزنم
صبحتون مهدوی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#حسیـــن_جــان🍃
چه گنبدی چه ضريحی عجب ايوانی
سلام حضرت ارباب،گدا نميخواهی؟
#السلام_شــاه_کربلا✋
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
﷽
تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان
صفحه ۳۱۰
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
﷽
تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان
صفحه ۳۰۹
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ کلیدِ دلِ رسول خدا صلی الله علیه و آله
#شهادت_پیامبر_عزیزمون
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم
📆دوشنبــــہ ......۱۴۰۳/۰۶/۱۲
#صفــــــر_المظفر
🏴 🏴 🏴
https://eitaa.com/joinchat/183173121Ceb7539d574
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 فتوکلیپ | "مَدینة النبی"
⏯همخوانی استدیویی
◾️ویژه رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم ◾️
⚜کاری از:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
🌐مشاهده و دریافت همخوانی های مناسبتی:
📲 @tasnim_esf
🌐 WWW.TAWASHIHTASNIM.IR
#رحلت_پیامبر
#امام_حسن
#امام_رضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 فتوکلیپ | "مَدینة النبی"
⏯همخوانی استدیویی
◾️ویژه رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم ◾️
⚜کاری از:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
🌐مشاهده و دریافت همخوانی های مناسبتی:
📲 @tasnim_esf
🌐 WWW.TAWASHIHTASNIM.IR
#رحلت_پیامبر
#امام_حسن
#امام_رضا
#قسمت_پانزدهم
#ویشکا_۱
ساعت روے دیوار پایگاه پنج عصر را نشان مے داد دختران نوجوان و جوان وارد پایگاه شدند و بعد از سلام و احوال پرسے با نرگس به حاج آقا سلام ڪردند و منتظر سخنرانے ایشان شدند
حاج آقا بلند شد و روے منبر نشست با گفتن ڪلمه ے بسم الله الرحمن الرحیم ادامه ے مبحث قبل را توضیح دادند به سمت آشپزخانه رفتم و روبه نرگس
نرگس جون پذیرایے امروز به چه صورت هست
داخل ڪلمن شربت هست اگر زحمتے نیست لیوان را پر ازشربت ڪن
تا بعد از پایان سخنرانے حاج آقا یڪے از دخترها تعارف ڪند
باشه عزیزم🥰
نرگس از آشپزخانه بیرون رفت با نگاهم او را دنبال ڪردم فڪرم درگیر صحبت هاے حاج آقا بود چند دقیقه بعد نرگس چند سینےشیرینے آورد
ویشڪا جون شیرینے ها بعد از مراسم با شربت تعارف ڪنید من میروم تا به سخنرانے حاج آقا را گوش بدهم
بعد از تمام شدن سخنرانے سینے شربت را برداشتم به سمت دختران تعارف ڪردم یڪے از دختران نوجوان هم سینے شیرینے را آورد زمانے حاج آقا پایگاه را ترڪ ڪردند نرگس دست مرا گرفت و هر دوبه سمت دختران رفتیم و مشغول گفت و گو شدیم
ساعت هشت شب به خانه برگشتم چشمانم سرخ شده بود و پاهایم توان حرڪت نداشت به سختے از پله ها بالا رفتم مامان وقتے مرا با این وضع دید
ویشڪا چے شده ؟
هیچے خیلے خسته هستم میروم بخوابم
شایان مے خواهد تو را ببیند فردا شب ساعت هشت می آید
دنبالت تا با هم برید رستوران برنامه اے براے فردا نداشته نباش
احساس ڪردم حرارت بدنم زیاد شد دستانم عرق ڪرد وقت مناسبے براے بحث نبود فقط یڪ ڪلمه باشه....
گوشے چند بار زنگ خورد تا در آخر توانستم پاسخ بدهم شایان پشت خط بود
سلام ویشڪے جون
سلام
شایان اووو چقدر سرد ، من تا پنج دقیقه دیگر میرسم در خانه شما بیا پائین تا برویم درحالے ڪه صورتم سرخ شده بود و دستانم عرق ڪرده بود
باشه
از پله ها پائین رفتم مامان جلو آمد
واے ویشڪا این چه لباسے هست پوشیدے !
چه مشڪلے دارد ؟
خیلے بلند هست برو مانتو قرمز را بپوش ڪه جلو باز هست
من با این لباس راحت هستم
در آپارتمان را باز ڪردم داخل ڪوچه رفتم شایان درست وسط ڪوچه ایستاده بود چند بوق زد تا جلب توجه ڪند به سمت ماشین رفتم در جلویے را باز ڪردم روے صندلی نسشتم
سلام خانم خوشگل این چه قیافه اے هست براے خودت درست ڪردے
سلام چه عیبے دارد ؟
شایان لبخند تمسخر آمیزے زد حتے یڪ رژ لب به لب هات نیست خیلے صورتت بے روح شده
چیزے نگفتم و یڪ لبخند ترحم آمیز تحویل شایان دادم
در مسیر طول صحبت نڪردم شایان هم اگر صحبتے مے ڪرد با بله یا خیر پاسخ مے دادم
به رستوران رسیدیم شایان ماشین را ڪنار جدول پارڪ ڪرد هر دو پیاده شدیم و به سمت رستوران رفتیم رستوران بزرگ در سالن تعداد زیادے میز و صندلے هاے مجلل و تاج دار وجود داشت،در سمت راست تعداد زیادے میز بود ڪه روے آن انواع سوپ ها ، دسر ، سالاد موجود بود در ڪنار میر سلف ، میز صندوق دار بود خانمے جوان با لباس فرم مشکی با نوار هاے قرمز ڪه دور مقنعه نشسته بود موهاے خودش را هم بیرون گذاشته بود با خودم فڪر ڪردم چرا ارزش خودش را این قدر پائین مے آورد و با این ظاهر ڪار مے ڪند
پیشخدمت با ظاهرے آراسته جلو آمد از قبل میز هماهنگ ڪرده بودید
شایان با علامت سر بله گفت
پیشخدمت ما را به میز راهنمایے ڪرد فضایے ڪه براے نشستن هماهنگ ڪرده بود دارے میز بزرگ روے آن چند گلدان زیبا و بافاصله از گلدان ها شمع هاے تزیینے قرار داشت و هر دوبه طرف میز رفتیم من روے یڪے از صندلے ها نسشتم
شایان هم روبروے من نشست با لبخند فضاے رستوران چطور هست؟
خیلے زیبا است براے چے این همه هزینه ڪردے ؟
قرار است یڪ شب با هم باشیم من بخاطر تو خیلے ڪار ها انجام میدهم
صورتم سرخ شد احساس مے ڪردم دورنم داغ شد سرم را پائیین آوردم چیزے نگفتم خیلے سعے ڪردم با شایان حرف بزنم
اما نتوانستم حرف اصلے را بگویم
نویسنده :تمنا❤️☘
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
عهد بَستَم نفَسَم باشی و من باشم و تُو...
ای که بی تو نفَسَم تَنگ و دلَم تَنگتر اَست بیا
سالروز جانگداز عزای پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و سبط النبی حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) تسلیت باد
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرج
اجرک الله یا بقیه الله
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع