هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
10-06-97.mp3
12.8M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_عابدینی
📚 با موضوع سیره ی تربیتی حضرت یوسف علیه السلام در قرآن کریم - شرح آیات ۳۷ و ۳۸ سوره مبارکه یوسف
🗓 شنبه دهم شهریور ماه
🗂 حجم : ۱۲.۲ مگابایت
💠 @samtekhoda3
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شناخت امیرالمؤمنین(ع) براساس زیارت غدیریه امام هادی(ع)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتی
تاريخ پخش: 11- 06-97
بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی: «الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین و الائمة المعصومین علیهم السلام» غدیر پایتخت دل عاشق است. سلام میکنم به روی ماه شما، ایام و اعیاد بر شما مبارک باشد. به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. انشاءالله هرجا که هستید زیر سایه امیرالمؤمنین و اهلبیت بزرگوار باشید. حاج آقای بهشتی سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای بهشتی: سلام علیکم و رحمة الله. من هم خدمت بینندگان و شنوندگان این برنامه سلام میکنم. از خدا میخواهیم هر آنچه خیر است به زبان ما جاری شود و ما را از هر اشتباه و آفت و آسیبی به دور بدارد. این روزها مناسبتهای پی در پی علوی است. نزول سوره انسان یا «هل أتی»، ماجرای انگشتر بخشی امیرالمؤمنین، ماجرای بسیار مهم مباهله، اینها همه خطهایی است که پی در پی آمده و خداوند اینطور تقدیر کرده که در فاصله هجدهم تا بیست و پنجم ماه ذی الحجه مؤمنین نخها و طنابهای توسلی زیاد داشته باشند،
شریعتی: هفته گذشته زیارت غدیریه امام هادی(ع) را بیان شیوای حاج آقای بهشتی تقدیم شما کردیم. امروز وعده دادیم ادامه آن زیارتنامه و فرازهای انتخاب شده را بشنویم.
حاج آقای بهشتی: بسم الله الرحمن الرحیم، سعی کردم فرازهایی که یک آیه قرآن در دل آن گنجانده شده را بیان کنم. وقتی انقلاب رخ میدهد کسانی هستند از روزهای اول شانههایشان را زیر بار انقلاب میگذارند. یک کسانی روزهای میانی و یک کسانی روزهای پایانی، کسانی هستند برای انقلاب کارهای سخت انجام میدهند. مثل جانفشانی و دادن مال و فرزند. کسانی هستند که حمایت زبانی میکنند یا قلباً مدافع انقلاب هستند. اینها از نظر ارزش متفاوت است. آیات زیادی در قرآن داریم که نور با ظلمات یکی نیست یا کسی که میداند با کسی که نمیداند مساوی نیستند. کسانی بودند که خانه کعبه را برای زیارت حاجیان بیت الله الحرام آماده میکردند. کسانی بودند برای حاجیان آب و غذا و محل سکونت آماده میکردند. این افتخاری بوده و اسلام که آمد آنها همچنان مباهات و افتخار میکردند. حتی به علی بن ابی طالب طعنه میزدند که شما کلیددار کعبه نبودی یا در سقایة الحاج نقشی نداشتی. در برنامه قبل به این آیه رسیدیم «وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى :(أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ» اینها با هم یکی نیستند. در کشور ما با گذشت چهل سال، کسانی بودند که جان دادند، کسانی فرزند دادند، کسانی مال دادند، اینها با هم مساوی نیستند. کسی که مسجد یا حسینیه ساخته نباید خودش را با یک رزمندهای که جانش را فدا کرده، مساوی بداند. امیرالمؤمنین در بدر، احد، خندق و خیبر غوغایی به پا کرده و از نظر ارزشی اینها یکجور حساب نمیشوند. کسی کارخانهدار بوده و پول داده خدا پدرش را بیامرزد. ولی در مقایسه ارزشها متفاوت هستند.
آیه دیگر «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا» یکی از ارزشهای اسلام هجرت است. اولین مرد از گروه مهاجران امیرالمؤمنین است به اضافه چند زن از جمله فاطمه بنت اسد، فاطمه بنت زبیر، فاطمه بنت محمد(ص). درگیری پیش آمد چون مشرکین اجازه مهاجرت نمیدادند و میگفتند: هرکس مهاجرت کند خانهاش را خراب و اموالش را مصادره میکنیم. اولین گروهی که جرأت کردند این گروه هستند. مشرکین حمله کردند، امیرالمؤمنین دفاع کردند و خانمها را از روی شتر انداختند و با شمشیرش دفاعی کرد که مشرکین مأیوس شدند و راهی مدینه شدند. باب مهاجرت با این کاروان باز شد. امیرالمؤمنین بارها فرمود که اولین مؤمن و مجاهد و مهاجر من هستم. «وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ» جهاد مالی و جهاد جانی. «أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ» مجاهدین مهاجر مؤمن از کسانی که کارهای رفاهی انجام میدهند، مقامشان نزد خدا بالاتر است. «وَ أُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ» اینان رستگاران هستند. «يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ» خداوند به آنها بشارت میدهد، بشارت رحمت، بشارت رضایت، «وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ» بهشتهایی که در آنجا ماندگار هستند «خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ».
«وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اسْتَجَابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِيكَ دَعْوَتَهُ» خداوند دعای پیامبر را مستجاب کرد. «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» آیه غدیر دو آیه از سوره مائده است، آیه 67 و آیه 3، آیه 67 برای آغاز غدیر است که خداوند به پیامبرش فرمان داد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» رحمت خدا به روح بلند علامه امینی که کتاب الغدیر را نوشتند. حاج آقای قرائتی طرح درسی دارند که از علامه امینی گرفتند، اینکه «ما» چیست؟ «ما» یعنی آنچه را خدا به تو نازل کرده برسان. «بَلّغ ما» این «ما» چیست که قرآن نگفته است؟ علامه امینی میگوید: هرچه هست مهم است. «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» اگر این تبلیغ را انجام ندهی رسالت 23 ساله تو بی فایده است. عناصر مهم مکتب اسلام را بشماریم، توحید، نبوت، معاد، نماز، روزه، خمس، زکات، اخلاق، یکی یکی اینها را بررسی کنیم. آیا «ما أُنزل» توحید بوده است؟ توحید از روز اول بیان شده بود. نبوت بود؟ نبوت را که پیامبر به آن چهل نفر فرمود: من پیغمبر هستم. معاد بود؟ آیات مکه غالباً معادی هستند. «اذا زلزلت الارض»، آیاتی که در جزء سی و 29 هست. این چه بوده که در سال 23 هنوز گفته نشده است؟ یا کم به عموم مردم اطلاع رسانی شده است؟ علامه امینی میگوید: این فقط میتواند مسأله امامت باشد که هویت تمام دین به او بند شده است. چون وقتی انقلابی رخ میدهد، اولین گام دشمن این است که انقلاب را در نطفه خفه کند. گام دوم از توسعه انقلاب جلوگیری کند. دشمن نتوانست و اسلام خیلی زود رسید به بیرون از مرزهای عربستان. سومین گام دشمن ایجاد انحراف است که پس از پیامبر به این کار اقدام کردند. اما خدای حکیم در غدیر خم با استحکام به پیغمبر فرمود: این کار را بکن و نترس و من پشت و پناه تو هستم! در کتاب گزارش حجة الوداع دارد که قبل از اینکه غدیر خم رخ بدهد جمعی از منافقین نمیخواستند غدیر شکل بگیرد. بعد از معرفی امیرالمؤمنین هم خواستند ترور بکنند پیامبر و امیرالمؤمنین را و کارشکنی کنند. اینها شخصیت امیرالمؤمنین است.
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» برسان چیزی را که خدا به تو رسانده است. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» خداوند تو را از آسیب منافقین حفظ میکند. اینجا بود که پیغمبر دست امیرالمؤمنین را گرفت و بلند کرد، چون قبل از آن به سلمان و ابوذر و مقداد فرموده بودند: اول نماز جماعت میخوانیم، بعد مراسم را اجرا میکنیم. نماز اول وقت و به جماعت هم پیام است. یک جای بلندی را سلمان و ابوذر و مقداد برای خطبه خوانی پیامبر درست کرده بودند و کسانی هم که خوش صدا بودند تعیین شده بودند که از چند نفر جملات پیامبر را تکرار کنند. تا کسانی نگویند ما سخنان پیامبر را نشنیدیم. لذا پیامبر چندین بار فرمود: همه شنیدند؟ اینجا فرمود: «فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ قَالَ أَ لَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» آیا من نسبت به مؤمنین اختیارم بیشتر نیست؟ «فَقَالُوا بَلَى» همه گفتند: بله، «فَأَخَذَ بِيَدِكَ» پیامبر دست تو را گرفت «وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاهُ» هرکس من صاحب اختیار او هستم علی هم پس از من صاحب اختیار اوست. ولایت بر او دارد، «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ» ولایت یک کلمهای است در قرآن معانی متعدد دارد. «وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ» دشمن باش با کسی که با علی دشمنی میورزد. «وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» یاری کن یاری دهندگان او را و خوار کن خوار کنندگان او را.
آیات 54، 55، 56 سوره مائده، امام هادی در اینجا سه آیه دیگر را بیان میکند. همین یک مطلبی است که چرا خداوند دو آیه که به فاصله نزدیک از هم نازل شده را جدا از هم آورده است؟ این هم محل گفتگوی مفسران هست، بعضی مثل فیض کاشانی گفتند: بخاطر اینکه قرآن از دستبرد و تحریف در امان بماند. کفاشها وقتی کفش میفروشند یکی از کفشها را جلوی دید و یکی را درون جعبه میگذارند. اگر کسی بخواهد بدزدد یک لنگه به دردش نمیخورد. اگر خریدار باشد که میخرد. در آیه 67 گفته: چیزی را به مردم برسان که اگر نرسانی آن مطلب را نگفتی. آیه 3 فرمود: امروز دین را کامل کردم. اگر کسی خریدار باشد نزد امام صادق میآید و میپرسد: ای فرزند رسول خدا، شما که وحی در خانه شما نازل شده، راز این مسأله چیست؟ پیامبر ما از وقتی به پیامبری رسید تا زمانی که از دنیا رفت، 23 سال بود. 23 ضرب در 365 تعداد روزهای نبوت پیامبر است. این روزه که در این آیه آمده کدام روز است؟ روزی است که دین کامل شده و خدا راضی شده، روزی است که نعمت تمام شده و دشمن مأیوس شده است. در روزهای نبوت پیامبر پیدا کنیم. این روز، روز بعثت بوده است؟ نه، چون دینی نیامده که کامل شده باشد. روز هجرت بوده است؟ هجرت هم نیمی از اسلام آمده و هنوز نیمی دیگر از آن مانده است. روز تولد حضرت زهرا(س) بوده است؟ روز پیروزی بدر بوده است؟ محققان نشستند و بررسی کردند و دیدند به هیچ روزی نمیخورد، مگر روز غدیر.
ضمناً بسیاری میفرمایند: سوره مائده آخرین سورهای است که بر پیامبر نازل شده است. به وقایع و حوادثی اشاره میکند که مربوط به آخر عمر پیامبر است. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ» خیلیها سالهای آخر عمر پیامبر بر پیامبر منت میگذاشتند. متأسفانه بعضی نقش بازی میکنند و در هیچ عملیاتی نبوده ولی یک قیافه حق به جانب به خود میگیرد. به پیامبر میگفتند: طبق گفته ما عمل نکنی از اسلام دست برمیداریم. «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ» هرکس از جمع شما مسلمانها از دینش دست بردارد، پس از نزول این آیه روایت داریم پیامبر دست بر شانه امیرالمؤمنین زد. یک روایت دارد دست بر شانه سلمان فارسی زد. ای کسانی که ایمان آوردهاید «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ» کسانی که میخواهند از دینشان دست بردارند، بدانند «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ» خداوند جمعیتهایی را پس از آنها خواهد آورد که آنها خدا را دوست میدارند و خدا آنها را دوست میدارد. «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ» متواضع هستند در برابر مؤمنان و سختگیر بر کافران هستند. «يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» از سرزنش هیچکس نمیترسند و مجاهده میکنند. بعضی گفتند: منظور جنگ جمل است که امیرالمؤمنین در آن جنگ به پیروزی رسید. بعضی هم گفتند: منظور شیعیانی است که در آیندهها خواهند آمد، پیامبر به شانه سلمان فارسی دست زد و این آیه از افتخارات ایرانیهاست. مردانی از همشهریان سلمان به این میدان خواهند آمد. مؤمن، مجاهد، نسبت به خودیها متواضع و نسبت به کفار سختگیر.
نزول آیه 55 که آیه انگشتر بخشی امیرالمؤمنین(ع) است. من این آیه را به مدیران جمهوری اسلامی میگویم، چون یک معنای ولی، مدیر است. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» ولی و سرپرست و فرمانده شما چه کسی باید باشد؟ «وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ» مدیر جمهوری اسلامی اول باید رابطهاش با خدا، عبادت، راز و نیاز را بداند. پیامبر ما که رهبری جامعه را بر عهده داشت، نماز شب بر او واجب بود. در سوره مزمل میفرماید: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلا» (مزمل/6) نماز شب تو باعث میشود اقدامات تو با استحکام باشد. سخنان و گفتههای تو درستتر باشد. فقط نماز کافی است؟ «وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ» مدیر جامعه اسلامی علاوه بر رابطه با خدا، رابطه با محرومان را جدی بگیرد. وقتی گرفتار مردم، خانوادهها را میبیند خوابش نمیبرد. در دل رابطه با خدا، رابطه با محرومان است.
خاطرهای در تواریخ نقل شده که یک یهودی خدمت پیامبر رسید. گفت: انبیای قبل جانشین و اوصیاء داشتند، وصی شما کیست؟ پیغمبر دستش را گرفت و فرمود: به مسجد بیا به تو نشان بدهم. امیرالمؤمنین آن روز ظهر بود و داشتند نماز نافله ظهر را میخواندند. سائلی وارد مسجد شد، از هرکس کمک خواست کسی کمک او نکرد. حضرت انگشتشان را نشان دادند و سائل آمد انگشتر را در آورد.
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن *** که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
پیامبر فرمود: این وصی من است. این آیه نازل شد. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» ولی شما الله است و رسول خداست، به جای اینکه بگوید: و علی بن ابی طالب، یک شاخص را معین میکند. در تاریخ برای احدی این خاطره نقل نشده که در حال رکوع نماز انگشترش را به سائلی داده باشد. فقط برای حضرت علی نقل شده است. «وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ» منحصر در امیرالمؤمنین است.
یکوقتی امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: پدرم در روزگار دارایی به من فرمودند: یک سال است هوس جگر کردم. من رفتم جگری آماده کردم و آتشی درست کردم. دیدم بویش پیچیده و فقیرها همه جمع شدند. پدرم سیخهای جگر را برمیداشت و یکی یکی به فقرا میداد و آخر هم خودش هیچ نخورد. این رهبری غدیر است. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةََ و يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ» الآن با آشوبی که در جامعه ما پیش آمده بیش از هرکس مدیران در هر ردهای هستند باید نشان بدهند بین خودشان و خدا که به یاد مردم هستند. برای این مردم اشک بریزند. از مردم عذرخواهی بکنند.
آیه 56 سوره مائده «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ» مصداق درجه یک این آیه، پیامبر فرمود: علی حزب اللهی است. «وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ» هرکس ولایت خدا و رسول و مؤمنان را پذیرفت، حزب اللهی و حزب الله غالب هستند. حزب اللهی کیست؟ حزب اللهی یک کلمه نیست، یک راه و رسم و مسلک است. در عبادت، در علم، در ایثار و انفاق، همه که جمع شد حزب اللهی میشود. «رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ» اینها آیاتی از سوره آل عمران است. پروردگارا ما ایمان آوردیم به آنچه که تو نازل کردی و از رسول پیروی میکنیم. «فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ» ما را از گواهان و حاضران در صحنه قرار بده. «رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ» پروردگارا، کسانی بودند که راه درست را انتخاب کردند، فکر درست را انتخاب کردند اما یک حادثهای پیش آمد، رفیق بد، مهمانی بد، مسافرت بد، آنها را به طور کلی از دامن خدا و پیامبر و امیرالمؤمنین جدا کرد. در کربلا کسانی بودند که امام حسین(ع) شخصاً از آنها دعوت کرد، دست رد به سینه حضرت زدند. اینجا دعا میکند که خدایا دلهای ما را به بیراهه نبر بعد از اینکه هدایت کردی. یکی از درسهای عاشورا خوش سابقههای بد عاقبت است! گذشتههای درخشان و پایان عمر تاریک! احتمال سقنوط و سر خوردن ما همیشه هست و همیشه باید از خدا کمک بگیریم.
«أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينا وَ يَتِيما وَ أَسِيرا» علی جان تو بودی که طعام دادی، سه روز متوالی. بچههای امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین بیمار شدند. پدربزرگ به عیادت آنها آمد، پیشنهاد کرد علی جان! برای سلامت بچهها نذر کن. بچهها زود به سلامتی رسیدند و بهبودی پیدا کردند. قرآن میفرماید: «يُوفُونَ بِالنَّذْر» (انسان/10) ما گاهی در دل مشکل که هستیم نذر میکنیم، بعد که مشکل ما حل شد یادمان میرود. زود عمل کنیم! در دوران سختی زندگی و معیشت حضرت بود. بچهها هم روزه گرفتند با اینکه نذر نکرده بودند فضه هم بود، او هم نذر نکرده بود ولی همراهی کرد. اینها نکتههای تربیتی است که اگر دیدیم جایی یک کار خوبی صورت میگیرد، گرچه تعهد ندادیم ولی همراهی کنیم. روزه گرفتند در روزهای داغ حجاز، وقت افطار رسید. خداوند همیشه در بزنگاهها امتحان میکند. خداوند برای حاجیان بیت الله الحرام میفرماید: یکی از چیزهایی که برای محرم حرام است، صید است. مثلاً یک آهو نزدیک خیمه حاجی آمده است. صید بر حاجی محرم حرام است، خدا میگوید: به آهو میگوییم تو همین روزها کنار خیمه بیا تا این امتحان شود. از صبح مشتری به مغازه نمیآید، همین که میخواهد برای نماز برود، مشتری میرسد. این امتحان او هست. مسکین میتوانست دیرتر بیاید، سر بزنگاه به مسجد آمد. رفتند افطار کنند، یک افطاری ساده، مسکین در خانه را زد. فرمود: حسن جان در را باز کن. آمد گفت: پدرجان مسکین است. امام فرمود: من نان خود را به مسکین میدهم. فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین به همراه فضّه نانهای خود را گذاشتند و آن شب بدون غذا گذراندند. فردا هم روزه گرفتند. افطار روز دوم رسید، «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيرا» (انسان/8) نفر دوم گفت: من یتیم هستم. شنیدم مرد این خانه به یتیمان خیلی توجه دارد. همه میدانستند وقتی اسم یتیم میآمد اشک از چشمان امیرالمؤمنین جاری میشد. امام فرمود: امشب من نان خود را به یتیم میدهم. آن چهار نفر هم تبعیت کردند. روز سوم در تاریخ هست که ضعیف و زرد شده بودند. خواستند افطار کنند کسی در زد و گفت: من اسیر هستم. اسیر غیر مسلمان است. حضرت فرمود: من نان خود را به اسیر میدهم. مجموعاً پانزده نان دادند. به لحاظ مادی مبلغی نمیشود. بیست و چند آیه برای اینها آورده که تا روز قیامت هرکس این آیه را میخواند به یاد این خانواده نورانی میافتد. «انَّما نُطعِمُکُم لِوَجْهِ اللَّهِ لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُورا» ما تشکر و مزد از شما نمیخواهیم. «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً» (انسان/10) یک روزی در پیش داریم خیلی سخت است. این سرمایه را برای آن روز فراهم کردیم. «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ» (انسان/11) خدا سختی روز قیامت را از آنها برداشت «وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً» اینها را با سرور و شادمانی همراه کرد.
خدا این الگو را در روز غدیر خم به ما معرفی کرده است. بشناسیم و به راهش برویم. نه اینکه اموال زیادی را انباشته کنیم و فقرا چیزی برای خوردن نداشته باشند. «أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينا وَ يَتِيما وَ أَسِيرا لِوَجْهِ اللَّهِ لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُورا وَ فِيكَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى» خدا دربارهی تو یا امیرالمؤمنین این آیه را نازل کرد «وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» اینها ایثار کردند در حالی که خودشان در سختی زندگی میکردند. مهمانی به مسجد آمد و با پیامبر کار داشت. مسافر بود، به پیغمبر گفت: یا رسول الله میشود امشب در خانه شما استراحت کنم؟ پیغمبر کسی را به خانهاش فرستاد که برو ببین در خانه چیزی داریم؟ او رفت و آمد گفت: نه! پیامبر فرمود: کسی هست این مسافر را امشب در خانهاش مهمان کند؟ امیرالمؤمنین او را به خانه برد و از همسرش فاطمه زهرا پرسید: چیزی داریم؟ فاطمه زهرا فرمودند: به اندازه دو نفر. کاری کردند چراغ را خراب کردند تا تاریک شود. سفره غذا را پهن کردند. یک ظرفی برای مهمان تهیه کردند و خودشان شروع کردند با ظرف غذا بازی کردن که او خجالت نکشد. فردا که امیرالمؤمنین به مسجد آمد، پیامبر فرمود: علی جان! دیشب چه کار کردی که این آیه برای تو نازل شد؟«وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ» اینها دیگران را بر خودشان ترجیح دادند در حالی که خودشان در سختی زندگی میکردند. ما در کشورمان از این نمونهها داریم.
در دوران جنگ در عملیات بیت المقدس بچهها تشنه شدند. یکی از دوستان رزمنده شیشه آبلیمویی در کوله پشتیاش بود، آورد. نگاه کردند دیدند این شیشه نصف است. چه کسی شیشه نصفه فرستاده است؟ یک نامهای روی شیشه چسبیده بود. نوشته بود: برادران رزمنده سلام! من کارمند شهرداری شهر شیراز هستم، امروز رفتم نماز جمعه، امام جمعه گفت: روز قیامت همه باید پاسخ بدهیم که چه کردیم؟ من به خانه آمدم دیدم چیزی ندارم برای شما بفرستم. دیدم این شیشه آبلیمو هست، همین را برای شما فرستادم. امیرالمؤمنین(ع) رهبر چنین کسانی است. او این راه را نشان داد که دیگران را بر خودتان ترجیح بدهید. با غلامش قنبر به بازار رفتند که پیراهن بخرند. یک پیراهن دو درهمی و یک پیراهن یک درهمی، گرانتر را به قنبر داد و فرمود: تو جوان هستی و جوان دوست دارد شیک پوش باشد. «وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» اولین شعار اسلام شعار رستگاری است. «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» چهل بار در قرآن کلمه رستگاری آمده است. ده بار آیاتی است که میگوید: این کارها را انجام دهید رستگار شوید. یک جا میگوید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» (شمس/9) هرکس خودش را تربیت کرد حتماً رستگار میشود. یکی از آیات فلاح این است «وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» هرکس این بخل خود را کنترل کند و انفاق و ایثار کند و اهل سخاوت باشد، به رستگاری میرسد. رهبر ایثارگران عالم امیرالمؤمنین است، او از مفلحون و رستگاران هست.
«وَ أَنْتَ الْكَاظِمُ لِلْغَيْظِ» تو کسی هستی که خشمت را فرو خوردی. «وَ الْعَافِي عَنِ النَّاسِ» از مردم گذشتی، «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» این بخشی از آیه است و کامل آیه 134 آل عمران است. «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين» کسانی که خشم خودشان را فرو میبرند. انشاءالله بعدها ما مدیریت خشم را خواهیم گفت. خودش و دیگران را میزند و آسیب وارد میکند. یکی از جاهایی که عصبانی میشوند مسأله پول است. فرق بین شُحَّ با بخل این است. شُح یعنی دیگری میخواهد بدهد، این نمیخواهد. کارشکنی میکند و میگوید: نیازی نیست. یعنی حتی حاضر نیست دیگران به بیچارهها کمک کنند. اگر رستگاری میخواهید سخاوت داشته باشید و ایثار کنید.
شریعتی: امروز صفحه 430 قرآن کریم، آیات 15 تا 22 سوره مبارکه سبأ را تلاوت خواهیم کرد.
«لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ «15»
فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ «16»
ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِما كَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ «17»
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنا فِيها قُرىً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ «18»
فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ «19»
وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «20»
وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ وَ رَبُّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ «21»
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فِيهِما مِنْ شِرْكٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ «22»
ترجمه : همانا براى قوم سبأ در محل سكونتشان نشانهاى (از قدرت و رحمت الهى) بود: دو باغ و بوستان از راست و چپ. از روزى پروردگارتان بخوريد و براى او شكرگزار باشيد (كه) شهرى پاك و پروردگارى آمرزنده (داريد). پس (به جاى شكر، از خداوند) روى گرداندند، و ما بر آنان سيل ويرانگر عَرِم را فرستاديم و دو باغستان (پر محصول) آنان را به دو باغ با ميوههاى تلخ و شورگز و اندكى از درخت سدر تبديل نموديم. اين (كيفر) را به خاطر كفرانشان به آنان جزا داديم و آيا جز ناسپاسان را كيفر مىدهيم؟ و ميان آنان و مناطقى كه در آن بركت قرار داده بوديم، آبادىهايى آشكار بود (كه به هم وصل و نزديك بود) و سفر در ميان قريهها را به طور متناسب مقرّر كرده بوديم (و به آنان گفتيم:) در اين مناطق شبها و روزها در حال امن سفر كنيد. پس (به ناسپاسى) گفتند: پروردگارا! ميان سفرهاى ما فاصله بيانداز و بر خويشتن ستم كردند، پس ما آنان را موضوع داستانهايى (براى عبرت ديگران) قرار داديم و آنان را به كلّى پراكنده و متلاشى كرديم، همانا در اين (ناسپاسى آنان و قهر ما) نشانههايى (از عبرت) براى هر صبر كننده و شكرگزارى وجود دارد. و البتّه ابليس گمان خود را (كه مىگفت: من اولاد آدم را گمراه مىكنم) بر آنان تحقّق يافته ديد، پس همگى از او پيروى كردند، جز گروه اندكى از مؤمنان. و ابليس هيچ گونه تسلّط و غلبهاى بر آنان (كه از او پيروى كردند) نداشت. (كار او تنها وسوسه است) تا معلوم كنيم كسى را كه به آخرت ايمان دارد (و در برابر وسوسههاى او مقاومت مىكند) از كسى كه نسبت به آخرت در ترديد است، و پروردگارت بر همه چيز نگهبان است. بگو: كسانى را كه جز خدا (شريك و معبود خود) پنداشتهايد بخوانيد (تا حاجتى از شما برآورند)، آنان به ميزان ذرّهاى مالك چيزى در آسمان و زمين نيستند، و براى شريكها (ى خيالى شما) در (ادارهى) زمين و آسمان هيچ گونه مشاركتى نيست و از طرف آنان هيچ گونه پشتيبانى براى خداوند نيست.
شریعتی:
عشق من و تو چه ماجرایی دارد *** این قصه چه شاهی چه گدایی دارد
من بین صفا و مروه هم میگویم *** ایوان نجف عجب صفایی دارد
انشاءالله زیارت با معرفت امیرالمؤمنین نصیب همه ما شود. این هفته قرار است از عالم مجاهد و مبارز، امام موسی صدر یاد کنیم.
حاج آقای بهشتی: ایشان از مفاخر شیعه هستند، عالمی که از قم به لبنان هجرت کردند. قبل از اینکه هجرت طولانی کنند، یکی دو بار سفر کردند و وضع رقت بار شیعیان را در لبنان دیدند. این بار با برنامه رفتند و خودشان را وقف کردند. یکی تأسیس خیریههاست و تقریباً در جای جای لبنان که شیعیانی بودند، چون گدایی زیاد آنجا بود و ایشان بساطش را برچیدند. به دنبال آن کارآفرینی کردند، مراکز آموزش فنی و حرفهای، خدا شهید چمران را رحمت کنند که به عشق امام موسی صدر آمد و این مراکز را سامان داد. ایشان اعتقاد داشت شیعه از نظر آگاهی و بصیرت باید به درجه بالایی برسد و از نظر فنی و حرفهای یک جوان شیعه باید مهارت داشته باشد و بعد هم وسیله و زمینه کار را فراهم کرد. از یک طرف مؤسسات خیریه به فقرا کمک میکردند و از طرف دیگر وسایل کار را فراهم کردند. در تاریخچه زندگی ایشان میخواندم که بعضی سالها ایشان صد هزار کیلومتر سفر کردند. یعنی تمام سال از این روستا به روستای دیگر میرفتند. از نزدیک فقر فقرا و مصیب آنها را میدید. در سالهای پس از انقلاب کسی را ندیدم که به اندازه حاج آقای قرائتی مسافرت کند. اگر کسی به سفر آشنا باشد، سفر خسته کننده است. این شخصیت بزرگ که از مفاخر شیعه و اسلام هست، انشاءالله هر سرنوشتی دارد، در این جهان هست یا به آن جهان سفر کرده با اجداد طاهرینش مشهور شد و ما از این شخصیت الهام بگیریم.
شریعتی: میدانید که امام موسی صدر ربوده شدند و آرزو میکنیم که خبرهای خوشی از ایشان به ما برسد، انشاءالله.