eitaa logo
آرشیو متنهای برنامه سمت خدا
3هزار دنبال‌کننده
77 عکس
0 ویدیو
852 فایل
🔸 به روز رسانی توسط کانال رسمی برنامه سمت خدا 📋 جهت دسترسی آسان به متنهای برنامه میتوانید از لیستی که در لینک زیر موجود است استفاده بفرمایید. ➡️ @samtekhoda3_list ➡️ @samtekhoda3_list ➡️ @samtekhoda3_list
مشاهده در ایتا
دانلود
ضمناً بسیاری می‌فرمایند: سوره مائده آخرین سوره‌ای است که بر پیامبر نازل شده است. به وقایع و حوادثی اشاره می‌کند که مربوط به آخر عمر پیامبر است. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ» خیلی‌ها سال‌های آخر عمر پیامبر بر پیامبر منت می‌گذاشتند. متأسفانه بعضی نقش بازی می‌کنند و در هیچ عملیاتی نبوده ولی یک قیافه حق به جانب به خود می‌گیرد. به پیامبر می‌گفتند: طبق گفته ما عمل نکنی از اسلام دست برمی‌داریم. «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ» هرکس از جمع شما مسلمان‌ها از دینش دست بردارد، پس از نزول این آیه روایت داریم پیامبر دست بر شانه امیرالمؤمنین زد. یک روایت دارد دست بر شانه سلمان فارسی زد. ای کسانی که ایمان آورده‌اید «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ» کسانی که می‌خواهند از دینشان دست بردارند، بدانند «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ» خداوند جمعیت‌هایی را پس از آنها خواهد آورد که آنها خدا را دوست می‌دارند و خدا آنها را دوست می‌دارد. «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ» متواضع هستند در برابر مؤمنان و سخت‌گیر بر کافران هستند. «يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» از سرزنش هیچکس نمی‌ترسند و مجاهده می‌کنند. بعضی گفتند: منظور جنگ جمل است که امیرالمؤمنین در آن جنگ به پیروزی رسید. بعضی هم گفتند: منظور شیعیانی است که در آینده‌ها خواهند آمد، پیامبر به شانه سلمان فارسی دست زد و این آیه از افتخارات ایرانی‌هاست. مردانی از همشهریان سلمان به این میدان خواهند آمد. مؤمن، مجاهد، نسبت به خودی‌ها متواضع و نسبت به کفار سخت‌گیر. نزول آیه 55 که آیه انگشتر بخشی امیرالمؤمنین(ع) است. من این آیه را به مدیران جمهوری اسلامی می‌گویم، چون یک معنای ولی، مدیر است. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» ولی و سرپرست و فرمانده شما چه کسی باید باشد؟ «وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ» مدیر جمهوری اسلامی اول باید رابطه‌اش با خدا، عبادت، راز و نیاز را بداند. پیامبر ما که رهبری جامعه را بر عهده داشت، نماز شب بر او واجب بود. در سوره مزمل می‌فرماید: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلا» (مزمل/6) نماز شب تو باعث می‌شود اقدامات تو با استحکام باشد. سخنان و گفته‌های تو درست‌تر باشد. فقط نماز کافی است؟ «وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ» مدیر جامعه اسلامی علاوه بر رابطه با خدا، رابطه با محرومان را جدی بگیرد. وقتی گرفتار مردم، خانواده‌ها را می‌بیند خوابش نمی‌برد. در دل رابطه با خدا، رابطه با محرومان است.
خاطره‌ای در تواریخ نقل شده که یک یهودی خدمت پیامبر رسید. گفت: انبیای قبل جانشین و اوصیاء داشتند، وصی شما کیست؟ پیغمبر دستش را گرفت و فرمود: به مسجد بیا به تو نشان بدهم. امیرالمؤمنین آن روز ظهر بود و داشتند نماز نافله ظهر را می‌خواندند. سائلی وارد مسجد شد، از هرکس کمک خواست کسی کمک او نکرد. حضرت انگشتشان را نشان دادند و سائل آمد انگشتر را در آورد. برو ای گدای مسکین در خانه علی زن *** که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را پیامبر فرمود: این وصی من است. این آیه نازل شد. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» ولی شما الله است و رسول خداست، به جای اینکه بگوید: و علی بن ابی طالب، یک شاخص را معین می‌کند. در تاریخ برای احدی این خاطره نقل نشده که در حال رکوع نماز انگشترش را به سائلی داده باشد. فقط برای حضرت علی نقل شده است. «وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ» منحصر در امیرالمؤمنین است. یکوقتی امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: پدرم در روزگار دارایی به من فرمودند: یک سال است هوس جگر کردم. من رفتم جگری آماده کردم و آتشی درست کردم. دیدم بویش پیچیده و فقیرها همه جمع شدند. پدرم سیخ‌های جگر را برمی‌داشت و یکی یکی به فقرا می‌داد و آخر هم خودش هیچ نخورد. این رهبری غدیر است. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةََ و يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ» الآن با آشوبی که در جامعه ما پیش آمده بیش از هرکس مدیران در هر رده‌ای هستند باید نشان بدهند بین خودشان و خدا که به یاد مردم هستند. برای این مردم اشک بریزند. از مردم عذرخواهی بکنند. آیه 56 سوره مائده «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ» مصداق درجه یک این آیه، پیامبر فرمود: علی حزب اللهی است. «وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ» هرکس ولایت خدا و رسول و مؤمنان را پذیرفت، حزب اللهی و حزب الله غالب هستند. حزب اللهی کیست؟ حزب اللهی یک کلمه نیست، یک راه و رسم و مسلک است. در عبادت، در علم، در ایثار و انفاق، همه که جمع شد حزب اللهی می‌شود. «رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ» اینها آیاتی از سوره آل عمران است. پروردگارا ما ایمان آوردیم به آنچه که تو نازل کردی و از رسول پیروی می‌کنیم. «فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ» ما را از گواهان و حاضران در صحنه قرار بده. «رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ» پروردگارا، کسانی بودند که راه درست را انتخاب کردند، فکر درست را انتخاب کردند اما یک حادثه‌ای پیش آمد، رفیق بد، مهمانی بد، مسافرت بد، آنها را به طور کلی از دامن خدا و پیامبر و امیرالمؤمنین جدا کرد. در کربلا کسانی بودند که امام حسین(ع) شخصاً از آنها دعوت کرد، دست رد به سینه حضرت زدند. اینجا دعا می‌کند که خدایا دلهای ما را به بیراهه نبر بعد از اینکه هدایت کردی. یکی از درسهای عاشورا خوش سابقه‌های بد عاقبت است! گذشته‌های درخشان و پایان عمر تاریک! احتمال سقنوط و سر خوردن ما همیشه هست و همیشه باید از خدا کمک بگیریم.
«أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينا وَ يَتِيما وَ أَسِيرا» علی جان تو بودی که طعام دادی، سه روز متوالی. بچه‌های امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین بیمار شدند. پدربزرگ به عیادت آنها آمد، پیشنهاد کرد علی جان! برای سلامت بچه‌ها نذر کن. بچه‌ها زود به سلامتی رسیدند و بهبودی پیدا کردند. قرآن می‌فرماید: «يُوفُونَ بِالنَّذْر» (انسان/10) ما گاهی در دل مشکل که هستیم نذر می‌کنیم، بعد که مشکل ما حل شد یادمان می‌رود. زود عمل کنیم! در دوران سختی زندگی و معیشت حضرت بود. بچه‌ها هم روزه گرفتند با اینکه نذر نکرده بودند فضه هم بود، او هم نذر نکرده بود ولی همراهی کرد. اینها نکته‌های تربیتی است که اگر دیدیم جایی یک کار خوبی صورت می‌گیرد، گرچه تعهد ندادیم ولی همراهی کنیم. روزه گرفتند در روزهای داغ حجاز، وقت افطار رسید. خداوند همیشه در بزنگاه‌ها امتحان می‌کند. خداوند برای حاجیان بیت الله الحرام می‌فرماید: یکی از چیزهایی که برای محرم حرام است، صید است. مثلاً یک آهو نزدیک خیمه حاجی آمده است. صید بر حاجی محرم حرام است، خدا می‌گوید: به آهو می‌گوییم تو همین روزها کنار خیمه بیا تا این امتحان شود. از صبح مشتری به مغازه نمی‌آید، همین که می‌خواهد برای نماز برود، مشتری می‌رسد. این امتحان او هست. مسکین می‌توانست دیرتر بیاید، سر بزنگاه به مسجد آمد. رفتند افطار کنند، یک افطاری ساده، مسکین در خانه را زد. فرمود: حسن جان در را باز کن. آمد گفت: پدرجان مسکین است. امام فرمود: من نان خود را به مسکین می‌دهم. فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین به همراه فضّه نان‌های خود را گذاشتند و آن شب بدون غذا گذراندند. فردا هم روزه گرفتند. افطار روز دوم رسید، «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيرا» (انسان/8) نفر دوم گفت: من یتیم هستم. شنیدم مرد این خانه به یتیمان خیلی توجه دارد. همه می‌دانستند وقتی اسم یتیم می‌آمد اشک از چشمان امیرالمؤمنین جاری می‌شد. امام فرمود: امشب من نان خود را به یتیم می‌دهم. آن چهار نفر هم تبعیت کردند. روز سوم در تاریخ هست که ضعیف و زرد شده بودند. خواستند افطار کنند کسی در زد و گفت: من اسیر هستم. اسیر غیر مسلمان است. حضرت فرمود: من نان خود را به اسیر می‌دهم. مجموعاً پانزده نان دادند. به لحاظ مادی مبلغی نمی‌شود. بیست و چند آیه برای اینها آورده که تا روز قیامت هرکس این آیه را می‌خواند به یاد این خانواده نورانی می‌افتد. «انَّما نُطعِمُکُم لِوَجْهِ اللَّهِ لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُورا» ما تشکر و مزد از شما نمی‌خواهیم. «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً» (انسان/10) یک روزی در پیش داریم خیلی سخت است. این سرمایه را برای آن روز فراهم کردیم. «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ» (انسان/11) خدا سختی روز قیامت را از آنها برداشت «وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً» اینها را با سرور و شادمانی همراه کرد.
خدا این الگو را در روز غدیر خم به ما معرفی کرده است. بشناسیم و به راهش برویم. نه اینکه اموال زیادی را انباشته کنیم و فقرا چیزی برای خوردن نداشته باشند. «أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينا وَ يَتِيما وَ أَسِيرا لِوَجْهِ اللَّهِ لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُورا وَ فِيكَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى» خدا درباره‌ی تو یا امیرالمؤمنین این آیه را نازل کرد «وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» اینها ایثار کردند در حالی که خودشان در سختی زندگی می‌کردند. مهمانی به مسجد آمد و با پیامبر کار داشت. مسافر بود، به پیغمبر گفت: یا رسول الله می‌شود امشب در خانه شما استراحت کنم؟ پیغمبر کسی را به خانه‌اش فرستاد که برو ببین در خانه چیزی داریم؟ او رفت و آمد گفت: نه! پیامبر فرمود: کسی هست این مسافر را امشب در خانه‌اش مهمان کند؟ امیرالمؤمنین او را به خانه برد و از همسرش فاطمه زهرا پرسید: چیزی داریم؟ فاطمه زهرا فرمودند: به اندازه دو نفر. کاری کردند چراغ را خراب کردند تا تاریک شود. سفره غذا را پهن کردند. یک ظرفی برای مهمان تهیه کردند و خودشان شروع کردند با ظرف غذا بازی کردن که او خجالت نکشد. فردا که امیرالمؤمنین به مسجد آمد، پیامبر فرمود: علی جان! دیشب چه کار کردی که این آیه برای تو نازل شد؟«وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ» اینها دیگران را بر خودشان ترجیح دادند در حالی که خودشان در سختی زندگی می‌کردند. ما در کشورمان از این نمونه‌ها داریم. در دوران جنگ در عملیات بیت المقدس بچه‌ها تشنه شدند. یکی از دوستان رزمنده شیشه آبلیمویی در کوله پشتی‌اش بود، آورد. نگاه کردند دیدند این شیشه نصف است. چه کسی شیشه نصفه فرستاده است؟ یک نامه‌ای روی شیشه چسبیده بود. نوشته بود: برادران رزمنده سلام! من کارمند شهرداری شهر شیراز هستم، امروز رفتم نماز جمعه، امام جمعه گفت: روز قیامت همه باید پاسخ بدهیم که چه کردیم؟ من به خانه آمدم دیدم چیزی ندارم برای شما بفرستم. دیدم این شیشه آبلیمو هست، همین را برای شما فرستادم. امیرالمؤمنین(ع) رهبر چنین کسانی است. او این راه را نشان داد که دیگران را بر خودتان ترجیح بدهید. با غلامش قنبر به بازار رفتند که پیراهن بخرند. یک پیراهن دو درهمی و یک پیراهن یک درهمی، گرانتر را به قنبر داد و فرمود: تو جوان هستی و جوان دوست دارد شیک پوش باشد. «وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» اولین شعار اسلام شعار رستگاری است. «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» چهل بار در قرآن کلمه رستگاری آمده است. ده بار آیاتی است که می‌گوید: این کارها را انجام دهید رستگار شوید. یک جا می‌گوید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» (شمس/9) هرکس خودش را تربیت کرد حتماً رستگار می‌شود. یکی از آیات فلاح این است «وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» هرکس این بخل خود را کنترل کند و انفاق و ایثار کند و اهل سخاوت باشد، به رستگاری می‌رسد. رهبر ایثارگران عالم امیرالمؤمنین است، او از مفلحون و رستگاران هست. «وَ أَنْتَ الْكَاظِمُ لِلْغَيْظِ» تو کسی هستی که خشمت را فرو خوردی. «وَ الْعَافِي عَنِ النَّاسِ» از مردم گذشتی، «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» این بخشی از آیه است و کامل آیه 134 آل عمران است. «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين» کسانی که خشم خودشان را فرو می‌برند. انشاءالله بعدها ما مدیریت خشم را خواهیم گفت. خودش و دیگران را می‌زند و آسیب وارد می‌کند. یکی از جاهایی که عصبانی می‌شوند مسأله پول است. فرق بین شُحَّ با بخل این است. شُح یعنی دیگری می‌خواهد بدهد، این نمی‌خواهد. کارشکنی می‌کند و می‌گوید: نیازی نیست. یعنی حتی حاضر نیست دیگران به بیچاره‌ها کمک کنند. اگر رستگاری می‌خواهید سخاوت داشته باشید و ایثار کنید.
شریعتی: امروز صفحه 430 قرآن کریم، آیات 15 تا 22 سوره مبارکه سبأ را تلاوت خواهیم کرد. «لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ «15» فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ «16» ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِما كَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ «17» وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنا فِيها قُرىً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ «18» فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ «19» وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «20» وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ وَ رَبُّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ «21» قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فِيهِما مِنْ شِرْكٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ «22» ترجمه : همانا براى قوم سبأ در محل سكونتشان نشانهاى (از قدرت و رحمت الهى) بود: دو باغ و بوستان از راست و چپ. از روزى پروردگارتان بخوريد و براى او شكرگزار باشيد (كه) شهرى پاك و پروردگارى آمرزنده (داريد). پس (به جاى شكر، از خداوند) روى گرداندند، و ما بر آنان سيل ويرانگر عَرِم را فرستاديم و دو باغستان (پر محصول) آنان را به دو باغ با ميوههاى تلخ و شورگز و اندكى از درخت سدر تبديل نموديم. اين (كيفر) را به خاطر كفرانشان به آنان جزا داديم و آيا جز ناسپاسان را كيفر مىدهيم؟ و ميان آنان و مناطقى كه در آن بركت قرار داده بوديم، آبادىهايى آشكار بود (كه به هم وصل و نزديك بود) و سفر در ميان قريهها را به طور متناسب مقرّر كرده بوديم (و به آنان گفتيم:) در اين مناطق شبها و روزها در حال امن سفر كنيد. پس (به ناسپاسى) گفتند: پروردگارا! ميان سفرهاى ما فاصله بيانداز و بر خويشتن ستم كردند، پس ما آنان را موضوع داستانهايى (براى عبرت ديگران) قرار داديم و آنان را به كلّى پراكنده و متلاشى كرديم، همانا در اين (ناسپاسى آنان و قهر ما) نشانههايى (از عبرت) براى هر صبر كننده و شكرگزارى وجود دارد. و البتّه ابليس گمان خود را (كه مىگفت: من اولاد آدم را گمراه مىكنم) بر آنان تحقّق يافته ديد، پس همگى از او پيروى كردند، جز گروه اندكى از مؤمنان. و ابليس هيچ گونه تسلّط و غلبهاى بر آنان (كه از او پيروى كردند) نداشت. (كار او تنها وسوسه است) تا معلوم كنيم كسى را كه به آخرت ايمان دارد (و در برابر وسوسههاى او مقاومت مىكند) از كسى كه نسبت به آخرت در ترديد است، و پروردگارت بر همه چيز نگهبان است. بگو: كسانى را كه جز خدا (شريك و معبود خود) پنداشتهايد بخوانيد (تا حاجتى از شما برآورند)، آنان به ميزان ذرّهاى مالك چيزى در آسمان و زمين نيستند، و براى شريكها (ى خيالى شما) در (ادارهى) زمين و آسمان هيچ گونه مشاركتى نيست و از طرف آنان هيچ گونه پشتيبانى براى خداوند نيست.
شریعتی: عشق من و تو چه ماجرایی دارد *** این قصه چه شاهی چه گدایی دارد من بین صفا و مروه هم می‌گویم *** ایوان نجف عجب صفایی دارد انشاءالله زیارت با معرفت امیرالمؤمنین نصیب همه ما شود. این هفته قرار است از عالم مجاهد و مبارز، امام موسی صدر یاد کنیم. حاج آقای بهشتی: ایشان از مفاخر شیعه هستند، عالمی که از قم به لبنان هجرت کردند. قبل از اینکه هجرت طولانی کنند، یکی دو بار سفر کردند و وضع رقت بار شیعیان را در لبنان دیدند. این بار با برنامه رفتند و خودشان را وقف کردند. یکی تأسیس خیریه‌هاست و تقریباً در جای جای لبنان که شیعیانی بودند، چون گدایی زیاد آنجا بود و ایشان بساطش را برچیدند. به دنبال آن کارآفرینی کردند، مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای، خدا شهید چمران را رحمت کنند که به عشق امام موسی صدر آمد و این مراکز را سامان داد. ایشان اعتقاد داشت شیعه از نظر آگاهی و بصیرت باید به درجه بالایی برسد و از نظر فنی و حرفه‌ای یک جوان شیعه باید مهارت داشته باشد و بعد هم وسیله و زمینه کار را فراهم کرد. از یک طرف مؤسسات خیریه به فقرا کمک می‌کردند و از طرف دیگر وسایل کار را فراهم کردند. در تاریخچه زندگی ایشان می‌خواندم که بعضی سالها ایشان صد هزار کیلومتر سفر کردند. یعنی تمام سال از این روستا به روستای دیگر می‌رفتند. از نزدیک فقر فقرا و مصیب آنها را می‌دید. در سالهای پس از انقلاب کسی را ندیدم که به اندازه حاج آقای قرائتی مسافرت کند. اگر کسی به سفر آشنا باشد، سفر خسته کننده است. این شخصیت بزرگ که از مفاخر شیعه و اسلام هست، انشاءالله هر سرنوشتی دارد، در این جهان هست یا به آن جهان سفر کرده با اجداد طاهرینش مشهور شد و ما از این شخصیت الهام بگیریم. شریعتی: می‌دانید که امام موسی صدر ربوده شدند و آرزو می‌کنیم که خبرهای خوشی از ایشان به ما برسد، انشاءالله.
حاج آقای بهشتی: از چهل و چند آیه‌ای که در زیارت غدیریه امام هادی آمده است، بیست و چند آیه را بیان کردیم. انشاءالله دوستان مراجعه کنند. مرحوم محدث قمی در پایان این زیارتنامه توصیه کردند که شایسته است این زیارتنامه را در تمام روزها و شب‌های سال بخوانیم. شریعتی: دعا بفرمایید و آمین بگوییم. حاج آقای بهشتی: پروردگارا کشور ما، رهبر ما، مردم عزیز ما را در پناه امیرالمؤمنین حفظ بفرما. ظهور فرزند عزیزش حضرت مهدی را تعجیل بفرما. شری که آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها برای ایران عزیز طراحی کردند به خودشان برگردان. ارزانی و امنیت را بر کشور ما حاکم بفرما. وسیله اشتغال، ازدواج، تحصیل جوان‌ها را فراهم بفرما. زیارت امیرالمؤمنین در دنیا و شفاعتش را در روز محشر نصیب ما و همه آرزومندان بفرما. شریعتی: تمام لذت عمرم در این است *** که مولایم امیرالمؤمنین است «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 #حجت_الاسلام_بهشتی 📚 با موضوع : شناخت امیرالمومنین علی علیه السلام بر اساس زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام 🗓 یکشنبه یازدهم شهریور ماه 🗂 حجم : ۱۲.۵ مگابایت ➡️ @samtekhoda3
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔸 برنامه سمت خدا 📝 موضوع برنامه : #سیری_در_صحیفه_سجادیه_امام_زین_العابدین_علیه_السلام - #شرح_دعای_نهم #توبه 👤 كارشناس : #حجت_الاسلام_والمسلمين_فرحزاد 🗓 تاريخ پخش : دوازدهم شهریور ماه 🔻🔻🔻
برنامه سمت خدا موضوع برنامه : سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین (ع) - شرح دعای نهم (توبه) كارشناس : حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد تاريخ پخش : 12- 06-97 بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. شریعتی: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة المعصومین علیه السلام» سلام می‌کنم به روی ماهتون، این ایام و اعیاد را تبریک می‌گویم. به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. انشاءالله همه ما زیر سایه امیرالمؤمنین(ع) باشیم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید. حاج آقای فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز. ایام فرخنده و خجسته غدیریه را تبریک می‌گویم. گفتیم پانزده روز از عید قربان تا عید مباهله، بعضی بزرگان فرمودند: عید مباهله کمتر از عید غدیر نیست. از صمیم دل تشکر می‌کنیم از عزیزانی که کاروان‌های فراوان، اطعام، پذیرایی و جشن و شادی بر پا کردند. شک نکنند حضرت علی، حضرت زهرا و پیغمبر خدا پاسخ آنها را خواهند داد. از هیأتی‌های عزیز خواهش می‌کنم که برای استقبال از محرم عجله نکنند. بعد از بیست و پنجم که عید بزرگ سوره «هل ئأتی» هست، چند روز قبل از محرم به استقبال بروند و تا آخر ماه صفر عزاداری کنند. شادی و غم را قاطی نکنیم. انشاءالله همه مدافع و مروج غدیر و ولایت مولا علی(ع) باشیم. شریعتی: بحث ما با حاج آقای فرحزاد صحیفه نورانی سجادیه بود، نکات خوبی را شنیدیم، امروز قرار هست دعای نهم صحیفه سجادیه را با هم مرور کنیم. حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة المعصومین علیه السلام» اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. دعای نهم صحیفه سجادیه عمدتاً درباره‌ی توبه است. خدای متعال دری را به روی امت باز کرده که اگر در توبه بسته بود غیر از معصومین کامل، همه ما گرفتار می‌شدیم. یعنی اگر قابل بخشش و جبران نبود، در مناجات توابین اولین مناجات خمس عشر دارد که خدایا «أنت فَتَحت لِعبادك باباً الى عَفوِك، سمّيتَه التّوبه» در گذشت و عفو به روی بندگانت باز کردی و آن را باب التوبه گذاشتی. اکثر افراد از راه توبه به بهشت می‌روند. این لطف بزرگ الهی است که راه توبه را باز کرده که آتش جهنم را خاموش کنیم. حضرت می‌فرماید: «اللهم صل علی محمدٍ و آله» اول و آخر و وسط دعا صلوات یادمان نرود. «و صَیّرنا الی مَحبُوبَکَ من التوبه» خدایا ما را منقلب کن و برگردان به آن چیزی که محبوب توست که توبه باشد.
روایت داریم پیغمبر عظیم الشأن فرمود: «لَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي مِنْ مُومِنٍ تَائِبٍ وَ مُومِنَةٍ تَائِبَةٍ» (عيونأخبارالرضا (ع)، ج 2، ص 29) بعضی چیزها را خدا ده درصد دوست دارد، پنجاه درصد دوست دارد، نود درصد دوست دارد. بعضی‌ها را خدا خیلی دوست دارد. یا اعمال و فردی را خیلی دوست دارد. اهل‌بیت در حد اعلای محبت خدا هستند و دوست دارند ما را به آنجا بکشانند. چه کنیم کاری که خدا خیلی دوست داشته باشد انجام دهیم؟ پیغمبر فرمود: چیزی نزد خدا محبوب‌تر نیست از مرد مؤمنی که توبه می‌کند یا زن مؤمنه‌ای که توبه می‌کند. خدا آدم‌هایی که برمی‌گردند را خیلی دوست دارد. بعضی می‌گویند: ما هزارها بار توبه شکستیم، میلیون‌ها بار توبه شکستیم. «گر کافر و گَبر و بت پرستی باز آی*** این درگه ما درگه نومیدی نیست» مؤمن اول مثل یک نهال ضعیف است، زمین می‌خورد و می‌شکند تا درخت تنومند شود و توبه در اعماق وجودش نفوذ کند. اول کار آدم دائم زمین می‌خورد. لذا توابیّن یعنی کسانی که دائم توبه می‌کنند. صدها و هزارها بار اگر زمین خوردی باز استغفرالله بگو و نا امید نباش. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِين» (بقره/222) خدا بگوید: من دوستت دارم. من ناله گنهکاری که پشیمان است را دوست دارم. من بگویم: خدا را دوست دارم چه اثری دارد، اینکه خدا بگوید: بنده‌ی گنهکار پشیمان من تو را دوست دارم، مهم است. روایت داریم پیغمبر فرمود: «الله افرح بتوبة عبده من العقيم الوالد، و من الضال الواجد، و من الظمان الوارد» اگر کسی در بیابان سابق مرکبشان از کار می‌افتاد، پایشان از کار می‌افتاد، قافله نمی‌توانست برای یک نفر صبر کند، یا یکی بر اثر غفلت از قافله جا می‌ماند، در بیابان تک و تنها می‌ماند. گاهی تلف می‌شدند. اگر کسی در بیابان کویر گم شده و هیچ راهی ندارد، یکباره دست غیب بیاید و او را نجات بدهد. پیغمبر(ص) فرمودند: خدا از توبه کردن بنده‌اش بیشتر خشنود می‌شود از بنده‌ای که در بیابان برهوت مانده و تن به مردن داده و همه هستی‌اش به باد فنا است و یکباره پیدا شود. یا بچه‌ای که گم شود یکباره پیدا شود، چقدر خوشحال می‌شویم، خدا بیش از این از توبه بنده‌اش خشنود می‌شود. با توبه خدا را خشنود کنیم و از خودمان راضی کنیم. ضال یعنی گمشده و واجد یعنی پیدا شده. زن و شوهری که چند سال است ازدواج کردند، در انتظار بچه هستند، خدا را قسم می‌دهیم که به همه کسانی که اولاد ندارند، همسر ندارند، شغل ندارند مرحمت بفرماید. زن و شوهری که چندین سال صاحب فرزند نمی‌شوند هم حرف دیگران اذیت کننده است و هم خودشان ناراحت هستند. اگر کسی هم برای درمان باروری نیاز به کمک دارد، به آنها کمک کنیم که بسیار ثواب دارد. پیغمبر ما فرمود: اگر زوجینی که بعد از مدتی صاحب فرزند نشدند یکباره خدا به آنها فرزند مرحمت کند، چقدر خوشحال می‌شوند. خدا بیش از این از توبه بنده‌اش خشنود می‌شود. امام سجاد می‌گوید: خدایا ما را کمک کن به محبوبی که تو دوست داری از توبه به آن برسیم. «و أزلنا عن مکروهِکَ من الاصرار» خدایا ما را حفظ کن در اینکه اصرار در گناه داشته باشیم. بعضی می‌گویند: گناه می‌کنم که می‌کنم! اشتباه کردی عذرخواهی کن. امام سجاد می‌گوید: خدایا کمک کن اصرار در گناه نداشته باشیم. «لا صغیرة مع الاصرار و لا کبیرة مع الاستغفار» اگر گناه کوچک را پا فشاری کنی و تکرار کنی کبیره می‌شود. امام هشتم فرمودند: کسی که در گناه کوچک حیاء نکند، در گناه بزرگ هم حیاء نمی‌کند. آتش کم هم باشد زیاد است. گناه کبیره را اگر یکبار انجام دادی و تکرار نکردی، کبیره، صغیره می‌شود. بزرگترین گناه با توبه قابل جبران است ولی گناه کوچک را پافشاری کنی کبیره می‌شود. دو جا جاذبه فوق العاده‌ای دارد، یکی کربلا و نجف و یکی مدینه، دل را از جا می‌کند. جاذبه خیلی زیاد دارد. شش معصوم در مدینه به فاصله کم هستند. حضرت ام البنین و امامزاده‌ها و اصحاب و یاران هم آنجا هستند. در مدینه کنار قبر پیامبر ستون توبه است. می‌روند آنجا نماز می‌خوانند و توبه می‌کنند. این شأن نزول آیه دارد و یک داستان زیبایی دارد.
شخصی به نام ابو لُبابه است که بنی قریظه طائفه‌ای اطراف مدینه بودند که با پیامبر هم پیمان بودند که بر علیه اسلام، پیامبر و مردم مدینه توطئه نکنند و با دشمن همگام نشوند ولی پیمان شکنی کردند و بر علیه مسلمان‌ها قدم برداشتند. پیغمبر آنها را محاصره کردند و مدتی محاصره طول کشید. گفتند: ما به حکمیت أبو لُبابه راضی هستیم. ایشان هم رفتند و قبول کردند. اموال و زندگی‌اش در طائفه بنی قریظه رفت. گفت: من صلاح می‌دانم تسلیم شوید. ولی شیطان اینجا او را گول زد. اشاره کرد اگر تسلیم شوید ممکن است گردن شما را بزنند. بلافاصله پشیمان شد. جبرئیل نازل شد و به پیامبر گفت: او ماجرا را لو داده است. ممکن است دوباره توطئه کنند و بجنگند. خودش اینقدر پشیمان شد که روی رفتن نزد پیامبر را نداشت. رفت طنابی تهیه کرد و کنار مسجد پیامبر آمد، خودش را به ستون مسجد بست و گفت: غلط کردم، توبه و امان! به پیامبر خبر دادند او شرمنده شده و نتوانسته نزد شما بیاید. پیامبر فرمودند: اگر به من می‌گفت من برای او استغفار می‌کردم و احتیاج به طناب بستن نبود. حقیقت توبه همان پشیمانی است. حالا که او خودش مستقیم سراغ خدا رفته، خدا سزاوارتر است. خودش را به طناب بست و شروع به گریه کرد و روزه گرفت. چند روز طول کشید تا اینکه آیه نازل شد «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (توبه/102) پیغمبر خدا بشارت دادند، آیه نازل شده در پذیرش توبه أبو لُبابه، أم سلمه گفت: اجازه می‌دهی من خبر دهم و بشارت دهم؟ آمدند سرشان را بیرون کردند و صدا زدند توبه أبو لبابه پذیرفته شد. مردم ریختند این طناب را باز کنند، گفت: نه. باید پیغمبر خدا بیاید باز کند. به پیغمبر خبر دادند تشریف آوردند طناب را باز کردند و بشارت دادند خدای متعال توبه شما را قبول کرده است. گفت: حالا که خدا به من لطف کرد و خطای مرا بخشید، می‌خواهم همه اموالم را وقف در راه خدا کنم. فرمودند: نه، تو زن و بچه داری و نیاز داری. وقف یک امر محبوب است. ما برای عاشورا و اربعین خیلی وقف داریم ولی برای عید غدیر که قطعاً از کربلا و عاشورا مهمتر است موقوفه نداریم یا خیلی کم داریم. بانیان خیر به عشق علی بیایند نذر کنند، اگر مشکلشان حل شد برای حضرت علی و غدیر یک کاری انجام دهند. حتماً گره باز خواهد شد. حضرت فرمودند: نمی‌توانی همه اموالت را وقف کنی. فرمود: نصف اموالم، فرمودند: نصف زیاد است. گفت: ثلث اموالم را وقف خواهم کرد. لذا این سنت شد و سنت هست، مستحب است آدم مال اضافه را در راه خیر وقف کنند که همین ثلث اموال هم خیلی از گره‌ها را باز کرده است. می‌توانند وقف عام و خاص کنند. انشاءالله خدا توفیق توبه به همه ما مرحمت کند. شریعتی: انشاءالله همه ما اهل توبه شویم و خدای متعال کمک کند و بندهای شیطان را از دست و پای ما باز کند که به سمت خودش فرار کنیم.
امروز صفحه 431 قرآن کریم، آیات 23 تا 31 سوره مبارکه سبأ را تلاوت خواهیم کرد. «وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ «23» قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلى هُدىً أَوْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «24» قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ «25» قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا رَبُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ «26» قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكاءَ كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «27» وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «28» وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «29» قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ «30» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ «31» ترجمه : و شفاعت نزد خداوند سودى ندارد، مگر براى آن كس كه او اجازه دهد. (انتظار اذن شفاعت، ادامه دارد) تا زمانى كه هراس و اضطراب از دلهاى آنان بر طرف شود، (مجرمان) از آنان پرسند: پروردگار شما چه گفت؟ پاسخ مىدهند: حقّ گفت؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است. (اى پيامبر! به مشركان) بگو: كيست كه از آسمانها و زمين به شما روزى مىدهد؟ بگو: خدا؛ و البتّه (يكى از) ما يا شما بر (طريق) هدايت يا در گمراهى آشكار هستيم. بگو: (شما) از آن چه ما مرتكب شدهايم باز خواست نخواهيد شد، و ما (نيز) از آن چه شما انجام مىدهيد باز خواست نخواهيم شد. بگو: پروردگار ما، ما و شما را (در قيامت) گرد مىآورد، سپس بين ما و شما به حقّ داورى خواهد كرد و اوست داور دانا. بگو: كسانى را كه به عنوان شريك به خداوند ملحق كردهايد به من نشان دهيد. هرگز چنين نيست، بلكه اوست خداى نفوذناپذير حكيم. و ما تو را به عنوان پيامبرى مژدهدهنده و بيم دهنده نفرستاديم جز براى همهى مردم، ولى بيشتر مردم نمىدانند. و آنان (با تمسخر) مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده (قيامت) چه وقت خواهد بود؟ بگو: براى شماست وعده روزى كه نه (مىتوانيد) ساعتى از آن تأخير كنيد و نه پيشى بگيريد. و كسانى كه كافر شدند گفتند: ما نه به اين قرآن و نه به آن (كتابى) كه پيش از آن بوده است، هرگز ايمان نخواهيم آورد. (و تعجب مىكنى) اگر ببينى وقتى كه ستمگران (مشرك) در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شدهاند در حالى كه بعضى با بعض ديگر جدل و گفتگو مىكنند (و گناه خود را به گردن يكديگر مىاندازند.) كسانى كه ضعيف نگاه داشته شدهاند (زير دستان) به مستكبران مىگويند: اگر شما نبوديد، حتماً ما مؤمن بوديم.
شریعتی: انشاءالله به برکت نام امیرالمؤمنین همه مشکلات و گره‌ها باز شود و مردم ما در آرامش تمام زندگی کنند. از فضیلت ذکر بلند صلوات بفرمایند و نکته قرآنی را بشنویم. حاج آقای فرحزاد: چرا حضرت ابراهیم(ع) خلیل و دوست خدا شدند؟ امام هادی(ع) فرمودند: «اِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلا لِكَثْرَةِ صَلاتِهِ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ» (علل الشرائع، ج 1، ص 34) چون بر محمد و آل محمد زیاد صلوات می‌فرستاد. آن نور و حقیقت پیامبر و اهل‌بیت جلوتر از همه خلق شده بود. آیه 28 این صفحه که تلاوت شد، خداوند می‌فرماید: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ» پیغمبر ما پیغمبر این امت نیست، کافّه ناس است. لذا روز قیامت داریم امت‌های دیگر نزد حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهیم می‌آیند و می‌گویند: از ما شفاعت می‌کنید؟ می‌گویند: بروید آقایی که سرور همه ما هست را ببینید که همه کاره اوست. پیغمبر ما فرمود: حضرت آدم و همه انبیاء و امت‌های دیگر زیر پرچم ما هستند. «بَشِيراً وَ نَذِيراً» بشارت بر انذار مقدم شده است. بشیر و نذیر هستی، مرحوم دولابی می‌فرمودند: بعضی فقط انذار می‌کنند. اول بشارت بده و بعد انذار کن و هی چوب بزن. « وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» اکثر مردم درک نمی‌کنند و این حقیقت را نمی‌فهمند. شریعتی: این هفته قرار گذاشتیم از عالم مجاهد، امام موسی صدر یاد کنیم. اگر نکته‌ای هست بفرمایید. حاج آقای فرحزاد: انشاءالله در مورد ایشان خبرهای خوشی برسد، جامعیت ایشان خیلی فوق العاده بود. عالمی که مردم دار باشد و اجتماع را خوب بشناسد، همه گروه‌ها را جمع کند، موفقیتی که ایشان در لبنان داشتند، مسیحی‌ها و اهل سنت، گروه‌های مختلف را جمع کردند. مجلس اعلای شیعیان را ایشان به ثمر رساندند. جامع بودن و اخلاق و رفتار ایشان، پیامبر گونه زندگی کردنش فوق العاده بود. ما عالم خیلی داریم ولی عالمی که این جامعیت در او باشد که بتواند یک مملکت را زیر پوشش خود قرار بدهد. انشاءالله اگر زنده هستند خدا نجاتشان بدهد و اگر هم خدای نکرده شهید شده است، با انبیاء و اولیاء محشور شود.
من با تمام وجود تشکر می‌کنم از همه کسانی که چند ماه جلوتر و در طول سال برای غدیر دغدغه دارند. یک روزی خواهیم دید انشاءالله به یاری خدا غدیر که از عاشورا و تمام سال بالاتر است را احیاء کنیم. پیغمبر ما در غدیر هم دعا کردند و هم نفرین کردند. «و انصر من نصره و اخذل من خذله» خدا هرکس علی را به هر شکلی یاری می‌کند، در هر جای عالم باشد، خدا یاور اوست. «و اخذل» یعنی عدم نصرت، یاری نکردن. غدیر بی تفاوت است، نگاه می‌کند. برای غدیر کاری کن. من از تمام کارشناسان برنامه که در این ایام در مورد غدیر صحبت کردند تشکر می‌کنم. ما به عشق علی چه کردیم؟ آیا مال دادیم، جان دادیم، اطعام دادیم و جشن گرفتیم؟ پیام خیلی زیبایی یک خانمی فرستاد، نوشته بود: ما طبق معمول با خانواده بعد از نماز، ناهار می‌خوریم و موقع پخش برنامه سمت خدا است. این خانم گفت: دختر بچه ده ساله من وقتی حرف‌های شما را گوش داد، گفت: مامان آقای فرحزاد می‌گوید: عیدی بدهید، شما پارسال عیدی به ما دادید؟ گفتم: بله، 130 هزار تومان عیدی دادم. گفت: این بچه بلند شد و به اتاقش رفت و برگشت، قلک‌اش را شکسته بود و پولی که جمع کرده بود، 135 هزار تومان بود. پنج تومان برای خودش برداشت و بقیه را گفت به عشق علی عیدی بدهید. آدم واقعاً منقلب می‌شود. این خانم تشکر کرد که چقدر حرف شما تأثیر گذار بوده است. هر خانواده‌ای مروج غدیر باشد «و انصر من نصره» را پیاده کند. من شاهین شهر بودم، شهری که مهاجر خیلی دارد. شور و حال عجیبی در اصفهان و مشهد و قم و تهران و شهرهای مختلف برقرار بود. اطعام‌های میلیونی، در عوارضی قم، رفقای ما از دو ساعت به ظهر تا غروب اطعام می‌دادند. میلیون‌ها بستنی و شیرینی و کیک توزیع کردند. اگر ایستگاه‌های صلواتی اربعین را بردارید، مردم نمی‌توانند پیاده بروند. خواهش می‌کنم غدیر را در یک روز خلاصه نکنید. غدیر یک بازه زمانی طولانی است. مثل عاشورا و اربعین که از ده روز قبل برای پیاده روی می‌روند. پیامبر خدا در بیابان غدیر نه امکانات بوده، نه سایبان بوده، فقط یک قدری آب بود، سه روز ماندند. 24 و 25 ذی الحجه روز مباهله را داریم، مأمون از حضرت رضا(ع) پرسید: مهمترین آیه در شأن مولا علی(ع) کدام آیه است؟ امام هشتم فرمود: آیه مباهله است. حضرت علی جان و نفس پیغمبر است. عید مباهله و عید انگشتر بخشیدن است، این روز برای انگشتر بخشیدن خیلی خوب است. عزیزان انگشتر هدیه بدهند. عید مباهله کنارش عید خاتم بخشی در حال رکوع است. آیه ولایت هم نازل شد «انما ولیکم الله» (مائده/55) فردا هم باز نزول سوره «هل أتی» است. روز 24 آیه تطهیر و حدیث کساء نازل شد.
وعده‌ای که دادیم برای کتاب ماه ولایت و کلیپ‌هایی که عزیزان فرستادند. خیلی از خانواده‌ها به بچه‌هایشان گفتند این کتاب را بخوان، داستان کساء یا غدیر خم یا انگشتر بخشیدن را تعریف کنند. به همه کسانی که کلیپ فرستادند جایزه می‌دهیم و به پنج نفر برتر تبلت خواهیم داد. روایت قشنگی دیدم که در جلد هشت بحار الانوار صفحه 68 است. امام عسکری(ع) فرمودند: پیغمبر(ص) فرمودند که گروهی را در قیامت پای میزان می‌آورند، اینها میزان حسنات سبک و میزان سیئات زیاد است. به اینها خطاب می‌رسد حسناتشان کجاست، اینها شرمنده می‌شوند که دستشان خالی است. تا اینها سرشان پایین است، از طرف خدای متعال ندا می‌رسد اینها حسنه سراغ ندارند ولی من سراغ دارم. یک حسنه‌ای دارم، یک صحیفه کوچکی می‌آورند ، یک کاری کرده که همه هستی‌اش را برمی‌گردانند. در آن صحیفه یک حسنه بزرگی هست که پیغمبر خدا فرمود وقتی می‌گذارند کفه حسنات اینها سنگین که می‌شود به اندازه زمین تا آسمان بالا می‌رود. ما به عشق علی چه کردیم؟ ندا می‌رسد «خذ بیدک أبیک و أُمک و اخوانک، اخواتک و خاصتک و قراباتک و أخدانک و معارفک فادخلهم الجنه» نه تنها خودش نجات پیدا می‌کند یک کشتی پهناور می‌شود. می‌گوید: دست پدرت، مادرت، برادرهایت، خواصت، فامیلت، خدمت گزاران و آشناهایت را بگیر و به بهشت ببر. اول کم آورده بود حالا می‌گویند: هزارها نفر را شفاعت کن. «فیقول الله عز وجل» خدای مهربان می‌فرماید: «یا عبادی مشی احدهم ببقیة دین لأخیه الی أخیه» یکی از اینها دِین داشت و بدهکار بود. پیش طلبکارش رفت، گفت: من آمدم دینم را به شما بدهم. به عشق علی آمدم دینم را ادا کنم. طرف مقابل گفت: به عشق علی بن ابی طالب؟ گفت: بله! گفت: من از طلبم گذشتم و این هم صندوق مالم، هرچه می‌خواهی به عشق علی بردار و برو. به عشق علی زندانی آزاد کنیم. به عشق علی زمین خورده را بلند کنیم. به عشق علی یک ازدواجی را راه بیاندازیم. گره گشایی کنیم، چون بدهی‌اش را به عشق علی داد، از طلبش به عشق علی گذشت. «فحط به خطایاهما» خدا تمام سیئاتشان را محو کرد «و جعل فی حشو صحیفتهما و موازینهما و اوجب لهما و لوالدیهما الجنة» شریعتی: انشاءالله هرکدام از ما به عشق علی گام برداریم و کاری کرده باشیم. اگر نکته‌ای هست بفرمایید. حاج آقای فرحزاد: بسیاری از شهرستان‌ها صبح و عصر بوده است، روز عید غدیر روز بیعت با امام زمان است. حضرت در غدیر چند بار اسم حضرت مهدی را آوردند. از حرم، مسجد مقدس جمکران، از همه اینهایی که خدمت کردند به خصوص مرجع بزرگوار حضرت آیت الله مکارم شیرازی تشکر می‌کنم که دو سال است در این راهپیمایی حاضر می‌شوند. البته زمان شیخ مفید عجیب جلسه باشکوهی بود و ایشان سنت احیای غدیر را زنده کردند. حضرت آیت الله علوی بروجردی هم شرکت کردند، از ایشان هم تشکر می‌کنیم. افرادی با ویلچر و عصا شرکت کردند. خدا را قسم می‌دهیم به حق محمد و آل محمد همه ما را علوی و فاطمی قرار بده، همه ما را مبلغ و مروج ولایت امیرالمؤمنین و غدیر قرار بده، رفع همّ و غم و مشکلات از همه بگردان به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. شریعتی: «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین»
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 #حجت_الاسلام_فرحزاد 📚 با موضوع سیری در صحیفه سجادیه ، شرح دعای نهم (توبه) 🗓 دوشنبه دوازدهم شهریور ماه 🗂 حجم : ۱۱.۳ مگابایت 💠 @samtekhoda3
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔸 برنامه سمت خدا 📝 موضوع برنامه : #واقعه_غدیر_در_نهج_البلاغه_امیرالمؤمنین_علیه_السلام 👤 كارشناس : #حجت_الاسلام_والمسلمين_حسینی_قمی 🗓 تاريخ پخش : سیزدهم شهریور ماه 🔻🔻🔻
برنامه سمت خدا موضوع برنامه: واقعه غدیر در نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی تاريخ پخش: 13- 06-97 بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. شریعتی: «الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة المعصومین علیه السلام» سلام می‌کنم به همه دوستان عزیزم، بیننده‌های خوب و شنونده‌های نازنین‌مان، ایام را تبریک می‌گویم. ایامی که مزین به نام مولا علی(ع) است، انشاءالله همه ما زیر سایه حضرت و مشمول نگاه پدرانه ایشان باشیم. به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. حاج آقای حسینی قمی سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید. حاج آقای حسینی قمی: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بینندگان عزیز دارم. همچنان در دهه ولایت هستیم. فردا 24 ماه ذی‌الحجه هست. سه مناسبت بسیار ارزشمند و تاریخی دارد، یکی داستان مباهله، که عده‌ای امشب و فردا جشن می‌گیرند. یکی از مهمترین فضایل امیرالمؤمنین و اهل‌بیت آیه 61 سوره آل عمران است. «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِين» (آل‌عمران/61) بعضی از اساتید تذکر دادند اگر کسانی توجه به این فضیلت داشته باشند، یک فضیلت واقعاً کم نظیر است. این شعر که بسیار زیباست؛ بارها گفت محمد که علی جان من است *** هم به جان علی و جان محمد صلوات مصداق «انفسنا» غیر از امیرالمؤمنین چه کسی است. مباهله مسأله مهمی است. فردا نزول آیه‌ی تطهیر است. حدیث کساء آیه 33 سوره مبارکه احزاب، «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» (احزاب/33) آیه 55 سوره مبارکه مائده خانم بخشی امیرالمؤمنین است. «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده/55) فخر رازی که همه مفسرین اهل سنت بعد از او مهمان سفره او بودند ذیل همین آیه 55 سوره مائده مکرر نقل می‌کنند از ابن عباس، عبدالله بن سلام، از ابیذر که این آیه در مدح امیرالمؤمنان نازل شده است. مهمترین تفسیر حدیثی اهل سنت ذیل همین آیه است از ابن عباس، از جابر، از عمار، از اَنس، من یکوقت نگاه می‌کردم بیش از سی کتاب از کتب اهل سنت راجع به نزول این آیه درباره امیرالمؤمنان روایتی را نقل کردند. 25 ماه ذی الحجه نزول هجده آیه از سوره «هل أتی» در شأن امیرمؤمنان، فاطمه زهرا، حسنین است. از دوستان همیشه تقاضا کردیم و گفتیم: تا 25 ذی‌الحجه که مناسبت‌های بسیار ارزشمند هست، عید بگیرند و شادی بکنند و بعد از 25 ماه ذی‌الحجه به استقبال محرم بروند. بعضی از عزیزان به من گفتند: با مشکلات اقتصادی که مردم دست به گریبان هستند، سال گذشته قبل از محرم خرید می‌کردیم و بعد از عاشورا مردم کمک می‌کردند و بدهی‌ها را پرداخت می‌کردیم. الآن مغازه‌های کوچک تابلو زدند چون نرخ‌ها متغیر است دیگر هیچ چیزی را نمی‌توانیم بفروشیم. هستند کسانی که برای سیدالشهداء می‌گویند: هرکس هرچیزی خواست بخرد برای عاشورا. مردم برای سیدالشهداء حتماً سنگ تمام خواهند گذاشت، آنهایی که می‌توانند با برگزار کنندگان مجلس کنار بیایند و همراهی کنند، انشاءالله خدا به آنها برکت دنیا و آخرت را عنایت می‌کند.
شریعتی: با حاج آقای حسینی در مورد نهج‌البلاغه صحبت می‌کنیم. هفته گذشته امام علی(ع) و ولایت ایشان را برای ما گفتند. انشاءالله امروز هم این بحث را ادامه خواهیم داد. حاج آقای حسینی قمی: بحث ما این بود که آیا خود امیرالمؤمنین(ع) از حق خودشان دفاع کردند و از مظلومیت خودشان سخنی گفتند؟ چون گاهی این سؤال مطرح است که کجا امیرالمؤمنان فرمود: من مظلوم هستم و حق من غصب شده است؟ حضرت چنین ادعایی نداشت و خیلی هم با تشکیلات خلفاء همراهی می‌کرد. اگر به جلد 29 بحار علامه مجلسی مراجعه کنند از صفحه 500 به بعد 150 صفحه بیش از پنجاه مورد از بیانات امیرمؤمنان را در این زمینه مطرح کردند. در مراجعات علامه شرف الدین، مراجعات 101 به این مطلب پرداخته شده است. اما چون مهمان نهج‌البلاغه هستیم فقط از نهج‌البلاغه می‌خوانیم. بیست مورد در نهج البلاغه هست، خطبه سوم، خطبه پنجم، خطبه ششم، بیست و ششم، خطبه 73، خطبه 144، خطبه 150، خطبه 162، خطبه 172 و 178، خطبه 210 و 217. مواردی بود که حضرت امیر در این خطبه‌ها حقانیت خودشان را تصریح کردند. در بخش نامه‌ها یک مورد نامه 62 نهج البلاغه را خواندیم. فقط ما از مظلومیت حضرت نمی‌گوییم. هرکسی می‌بیند این شخصیت مظلوم است به فکر می‌افتد از مظلوم دفاع کند، حالا شیعه باشد و غیر شیعه باشد، مسلمان باشد، غیر مسلمان باشد و مسیحی باشد. یک مطلب خیلی جالب بود. حتماً نام سنن نساعی را شنیده‌اید. اهل سنت شش کتاب دارند، صحیح مسلم، صحیح ترمذی، صحیح بخاری، مهم‌ترین کتاب‌هایشان است. از جمله سنن نساعی است، نساعی از شخصیت‌های بسیار مهم اهل سنت هست. ایشان یک کتابی به نام خصایص امیرمؤمنان دارد. این کتاب مکرر در کشورهای مختلف چاپ شده است. ما یک کتابی به نام «تاریخ دمشق» داریم. ایشان در این کتاب نوشته وقتی آقای نساعی این کتاب را نوشت یک سری به دمشق آمد. گفتم: به چه مناسبت شما ویژگی‌های امیرمؤمنان را در این کتاب آوردید؟ حضرت فضایلی داشته که هیچ یک از اصحاب نداشته است. صحاح سته یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایش همین سنن نساعی است. گفتند: اگر شما می‌خواستی ویژگی‌ها و خصائص را بنویسی حداقل در مورد همه خلفا می‌نوشتی؟ گفت: من یک سفر به دمشق آمدم دیدم خیلی‌ها نه تنها امیرالمؤمنان را نمی‌شناسند، در اثر تبلیغات گسترده بنی عباس علیه امیرمؤمنان با حضرت زاویه دارند. منحرفین از امیرمؤمنان زیاد هستند، لذا این کتاب را نوشتم برای اینکه خدا آنها را هدایت کند. یک اهل سنت در فضای تبلیغات مسموم بنی امیه و بنی عباس یک کتاب می‌نویسد. مرکز تبلیغات علیه اهل بیت دمشق بود. از مسجد جامع دمشق بیرونش کردند، از شهر دمشق بیرونش کردند و حتی دارد که به همین جهت کشته شد و او را کشتند به جرم اینکه یک کتاب ویژه فضایل امیرمؤمنان نوشته بود.
ابن ابی الحدید در کتاب خودش یک فصلی دارد فصل جو سازی‌های بنی امیه علیه اهل‌بیت(ع). از جمله می‌نویسد یکوقتی حجاج وارد منطقه‌ای شد اهالی این منطقه گفتند: ما مناقبی داریم که هیچکس در این منطقه ندارد. گفتند: برخی از زنان ما نذر کردند اگر در جنگ یزید و امام حسین، امام حسین کشته شود، ده شتر قربانی کنند به شکرانه کشته شدن سیدالشهداء. حجاج گفت: باز هم از این فضایل دارید؟ گفت: از فضایل ما این است که در جنگ معاویه و امیرمؤمنان در جنگ صفین، هفتاد نفر از منطقه ما در سپاه معاویه بود و یک نفر در لشگر امیرمؤمنان(ع). گفت: باز هم فضایل دیگری دارید؟ گفتند: بله. چرا سنی و مسیحی و شیعه از حضرت علی دفاع می‌کنند؟ وقتی انسان را مظلوم می‌بینند، دفاع می‌کنند. به حجاج گفت: اگر از طرف تشکیلات بنی امیه به ما می‌گفتند: باید به امیرمؤمنان دشنام بدهید، چون بخشنامه کرده بودند، نه تنها به علی دشنام می‌دادیم، برای خوشایند اموی‌ها، اضافه می‌کردیم، هم به امیرمؤمنان دشنام می‌دادیم، هم به فاطمه زهرا و هم به امام حسن و امام حسین. ابن ابی الحدید نوشته هشام بن عبدالملک خلیفه بود. روز عرفه در صحرای عرفات خطبه‌ای خواند. کسی از پای منبر به هشام گفت: می‌دانی امروز روز عرفه است و اعمالی دارد، مواظب باش این اعمال را از دست ندهی. هشام بن عبدالملک به خلیفه گفت: به ما یاد دادند که از آداب امروز این است که به علی بن ابی طالب دشنام بدهیم. در این فضا هرکس این مظلومیت را می‌بیند دفاع می‌کند. پس ما انگیزه‌مان این است که این مظلومیت روشن شود. آیا امیرمؤمنان(ع) جایی خودشان گفتند که حق من از بین رفت؟ در نهج البلاغه بیست مورد را گفتیم. موردی که امروز می‌خوانم نامه امیرمؤمنان(ع) هست، نامه 28 حضرت در بخش نامه‌های نهج‌البلاغه است، در جواب نامه معاویه است. یکوقت گفتیم حضرت در نهج‌البلاغه مکرر جواب دادند به نامه‌های معاویه که بخشی در نهج‌البلاغه آمده است. حضرت نوشتند: معاویه در نامه خودت برای سرزنش من، برای مذمت من نوشتی «وَ قُلْتَ: اِنّى كُنْتُ اُقادُ كَما يُقادُ الْجَمَلُ الْمَخْشُوشُ» آنطوری که شتر را با زور و اجبار می‌کِشند و می‌برند، برای مذمت من نوشتی: علی یادت است یک روزی کشان کشان تو را برای بیعت می‌بردند. چطور شتری را به اجبار جایی کشان کشان می‌برند. مرا اینطور برای بیعت بردند. معاویه حواست نبود «وَ لَعَمْرُ اللّهِ لَقَدْ اَرَدْتَ اَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ» می‌خواستی مرا مذمت کنی ولی حواست نبود که مدح مرا کردی. چون اعتراف می‌کنی که من مظلوم واقع شدم. اعتراف می‌کنی که مرا به زور بردند. «وَ اَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ» می‌خواستی مرا رسوا کنی، خودت را رسوا کردی. این خلافتی که امروز نشستی میراث چنین مسیری است که مرا اینگونه برای بیعت بردند. «وَ ما عَلَى الْمُسْلِمِ مِنْ غَضاضَة فى اَنْ يَكُونَ مَظْلُوماً ما لَمْ يَكُنْ شاكّاً فى دينِهِ» این نقصی نیست که مسلمانی مظلوم باشد، نقص این است که در مسیر دینی شک داشته باشی. حضرت یک لحظه تردید در مسیر نکردند. «وَ لا مُرْتاباً بِيَقينِهِ» آدم اگر در یقین خودش شک و ریبه نداشته باشد، مظلومیت عیب ندارد.
من یک جمله دیگر هم اشاره کنم. یکوقتی یاد کردیم خدا مرحوم آیت الله احمدی میانجی را رحمت کنند. کتابی به نام مکاتیب الائمه دارند. این نامه 72 تا در نهج‌البلاغه است، ایشان سه برابر این را در مکاتیب آوردند. ابن ابی الحدید هم در شرح نهج‌البلاغه‌اش دارد. نامه خیلی تکان دهنده است. «من عبد الله علی أمیرالمؤمنین» یادمان باشد هرگاه امیرمؤمنان خواستند خودشان را معرفی کنند در نامه‌ها اول عبدالله می‌گویند، دوم علیٍ و سوم امیرالمؤمنین. من بنده خدا هستم و اسم من علی است، برای امروز و همیشه امیرالمؤمنین هستم. اول حضرت به عبودیت خودشان افتخار می‌کنند. بعد هم نامشان را می‌برند. به تعبیر آن بزرگوار می‌فرمود: همه ما فرعونی درون خودمان داریم. بتوانیم این فرعون را برسانیم به جایی که بگوید: «أنا ربکم الاعلی یا نه در حد خودمان، آقایی که در خانه ظلم می‌کند فرعون است. خانمی که در خانه ظلم می‌کند فرعون است. پدر و مادری که ظلم می‌کند فرعون است. حاکمی که به مردم ظلم می‌کند، فرعون است. «أما بعد فان الدنیا دار تجارة ربحُها أو خُسرها الآخره» دنیا تجارت‌خانه‌ای است. اینجا معلوم نمی‌شود چه کسی ضرر کرد یا سود کرد. دنیا تمام می‌شود، یک روزی حسرت دنیا برایت می‌ماند. الآن در گرفتاری‌های اقتصادی بی تدبیری حاکمان و مسئولین ما روشن است ولی مردم هم عده‌ای که دستشان می‌رسد باید یادشان باشد، اینکه ما کاری کنیم طبقات پایین با حقوق کم، بیکار، مستأجر، بیمار و گرفتار، اینهایی که صبح تا شب دنبال این هستند که یک میلیاردشان ده میلیارد شود، فکر باشند. شما راضی هستید خون این ملت مظلوم را بمکید؟ چرا رحم و انصاف نداریم؟ چند درصد مردم با حقوق یک میلیون، مستأجر هم هستند و بیمار هم دارند. هزار بدبختی و گرفتاری دارند. ما چند میلیون دهک پایین داریم؟ آخر به کجا می‌خواهی برسی؟ همه ما فرعون وجودی داریم، ما هستیم که می‌توانیم فرعونمان را زمین بزنیم یا موسی را زمین بزنیم. معاویه را زمین بزنیم یا نعوذ بالله مسیر حضرت علی را زمین بزنیم. کارمندی که سوء استفاده می‌کند، هرکس که روزنه پیدا می‌کند با پا گذاشتن روی چه کسانی به اینجا رسیده است؟ حضرت فرمود: از گمراهی بیرون بیا، «کِبَر سِنِّک» یک نگاه به عمرت بکن، «فانها لک الیوم» گویی امیرالمؤمنین الآن با ما حرف می‌زند. «انها لک الیوم کحال الثوب المحیل» احوالات تو امروز مثل لباس پوسیده است. «الذی لا یصلح من جانبٍ الا فسد من الآخره» گاهی آدم یک پارچه پوسیده دارد، این طرفش را می‌کشد که درست کند، طرف دیگر پاره می‌شود. «فتق الله یا معاویه فی نفسک» از خدا بترس. «و جاذب الشیطان قیادک» رهبری‌ات را از دست شیطان بگیر. خدا نکند رهبری آدم دست شیطان باشد. «فان الدنیا منقطعة عنک و الآخره قریبة منک» عمر چو دو صد بُود چو سیصد چو هزار! ما را از اینجا می‌برند. عمر دنیا منقطع است. این هم یک فراز دیگر بود که حضرت از مظلومیت خودشان دفاع می‌کنند. با این نامه‌ها تازه می‌فهمیم که حضرت چه خون جگری خورده است! اگر آدم خون دل و غصه درون نداشته باشد، این چیزها بر قلمش جاری نمی‌شود.
خطبه 197 نهج‌البلاغه حضرت مفصل است که من یک جمله را بخوانم. «وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي فِي الْمَوَاطِنِ الَّتِي تَنْكُصُ فِيهَا الْأَبْطَالُ» فرمود: در جنگ‌ها و جهاد، آنجایی که همه فرار می‌کردند، آن کسی که همیشه همراه رسول خدا ماند، من بودم. عبارت زیبایی ابن ابی الحدید ذیل این خطبه دارد. می‌گوید: امیرالمؤمنین در این فضیلتی که دارد هیچکس با او همراهی نکرده است. می‌گوید: «ثبتَ امیرمؤمنان معه و فرّ الناس» علی با پیامبر ماند و همه فرار کردند. «ثبتَ معه یوم حنین و فرّ الناس» حنین ماند و همه فرار کردند. یک یک جنگ‌های پیامبر را نام می‌برد. امتیاز این مباحث این است که مباحث منطقی و با آرامش باشد. سوره آل عمران آیه 155 را نگاه کنید. تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی، تبیان شیخ طوسی، المیزان علامه طباطبایی را نبینند، تفاسیر شیعه را کنار بگذارند. مهمترین تفسیر اهل سنت تفسیر فخررازی هست. هفتصد سال است که هرکسی در میان علمای اهل سنت تفسیر نوشته مهمان سفره این تفسیر است. قرآن در سوره آل عمران از داستان جنگ احد خبر می‌دهد. «إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيم» شیطان فریبشان داد، چه کسانی فرار کردند؟ مگر می‌شود یک مفسر این آیه را تفسیر کند و به فرار دیگران اشاره نکند؟ مگر می‌تواند اسامی فراری‌ها را ننویسد؟ آیه 155 سوره آل عمران به چه کسانی اشاره می‌کند؟ فخررازی نام می‌برد، «من المُنهَزمین» اینها همه فرار کردند. شیطان فریبشان داد، کسی که فریب شیطان را می‌خورد، در جنگ پیامبر را تنها می‌گذارد، چطور می‌تواند مقدم بر دیگران باشد؟ خیلی‌ها می‌پرسند: مگر می‌شود اینها خودشان این را بنویسند و باز به حقانیت امیرمؤمنین اعتراف نکنند؟ تعصب نمی‌گذارد. همین آقا آمده توجیه کرده که «إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ» شیطان فریبشان داد، یعنی شیطان گفت: الآن شما برای شهادت آمادگی ندارید. الآن فرار کنید و پیامبر را تنها بگذارید، در جنگ دیگر بیایید شهادت بدهید. یعنی ما پیامبر را تنها بگذاریم؟ امیرمؤمنان می‌فرماید: «وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي فِي الْمَوَاطِنِ الَّتِي تَنْكُصُ فِيهَا الْأَبْطَالُ وَ تَتَأَخَّرُ فِيهَا الْأَقْدَامُ، نَجْدَةً أَكْرَمَنِي اللَّهُ بِهَا» آنجایی که قدم‌ها پشت سر می‌رفت من ماندم. چرا؟ «نَجْدَةً أَكْرَمَنِي اللَّهُ بِهَا» خدا این شجاعت و ایمان و قدرت را به من داد. «وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِي» (خطبه197 نهج‌البلاغه) پیامبر در حالی از دنیا رفت که سر پیامبر روی سینه من بود. حضرت وقتی مقامات خودشان، نزدیک بودن به پیامبر را می‌گویند، جهادشان را می‌گویند، اقرب مردم به رسول الله حضرت علی بودند. بقیه مردم می‌آمدند و می‌نشستند و اگر کسی از رسول خدا سؤالی می‌کرد، گوش می‌کردند. ولی من با پیامبر خلوت داشتم. «فَمَنْ ذَا أَحَقُّ بِهِ مِنِّي حَيّاً وَ مَيِّتاً؟» چه کسی سزاوارتر از من به رسول خداست؟ چه کسی از من نزدیکتر به پیامبر هست؟ شریعتی: اگر خلق عالم علی را می‌شناختند، دوستش می‌داشتند و اگر مردم علی را دوست می‌داشتند جهنم آفریده نمی‌شد. خدایا حضور ما را در بهشت عشق علی جاودان بدار.