بنده ده سال مدیر کل بودم. وقتی به گذشته مراجعه میکنم میبینم کوتاهی و کم کاری دارم. بودجهای که دست من بوده با دقت صرف کردم یا نه؟ مشورت کردم یا نکردم؟ برای چه روز قیامت طول میکشد؟ یک قدم جلوتر برویم. از هر راهی به مکه برویم ایستگاههایی وجود دارد به نام میقات. یعنی اینقدر مکه عظمت دارد که ناگهان وارد مکه نمیشویم. از فرسخها جلوتر یک ایستگاهی هست که آنجا باید بایستیم و توقف کنیم. آنهایی که از مدینه حرکت میکنند مسجد شجره، تا حالا از شهر و خانه و شغل و اداره فاصله گرفتیم، حالا میگوید: از لباسها و طلاها و تعلقات فاصله بگیر. فقط تو باید باشی و خدا! یک لباس بپوش که با بقیه فرقی نکند. الآن یک سرهنگ و سرباز در لباس احرام فرقی ندارند. چه کسی حجت الاسلام است و چه کسی آیت الله است؟ چه کسی تاجر است؟ همه با یک لباس سفید و ساده و ندوخته، چون اگر بنا بود بدوزند، پولدارها میرفتند با نخ طلا گلدوزی میکردند. سادهترین شکل و به اتحاد نزدیک! همه یکسان هستند. اسلام چه نظریهی مترقی در طراحی این سفر داشته است.
لباس احرام را میپوشیم. اولین واجب پوشیدن لباس احرام است. از همینجا حج شروع میشود. کجا؟ در میقات که فرسنگها تا مکه فاصله دارد. بعد میگوییم: لبیک! اللهم لبیک! لبیک یعنی خدایا آمدم. چون خداوند به حضرت ابراهیم فرمود: صدا بزن! «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَج» (حج/27) ابراهیم مردم را برای حج صدا بزن! ابراهیم بالای بلندی رفته و صدا زده است. لبیک یعنی خدایا آن صدا را شنیدم. لبیک در زبان عربی با فارسی متفاوت است. مثلاً یک پدری، پسرش را صدا میزند برود نان بخرد. چند جور میشود جواب بدهد. یکی این است: هان! بله، چه میگویید؟ شیرینترین نوع جواب در فارسی جانم است. این لبیک همان جانم است. با دل و جان جواب دادن، اصلاً کیف میکند که اربابی او را صدا میزند. بارها میشد که پیغمبر دخترش حضرت فاطمه را صدا میزد. حضرت فاطمه اینطور پاسخ میداد: لبیک یا رسول الله! لبیک یا حسین که در اربعین موج میاندازد یعنی این میلیونها نفر به امام حسین(ع) میگویند: جانم در جواب «هل من ناصر». بعد میفرماید: لبیک را تکرار کنید. آمادهام، گوش به فرمان هستم، چه میفرمایی؟ «لا شریک لک» من این لبیک را به آمریکا و شرق و غرب نمیگویم. به هوسها نمیگویم، به مال دنیا نمیگویم، فقط به تو لبیک میگویم. «لا شریک لک لبیک، ان الحمد و النعمة لک» این ستایش و نعمت فقط برای توست. «و الملک» فرمانروایی عالم، این همان توحیدی است که گفتیم. بعد هم حدیث داریم با صدای بلند لبیک بگویید. کاروانیان را که نگاه میکنید مستحب است لبیک بگویید. هی تکرار کنید. مثل عاشقی که معشوق را صدا میزند. مثلاً گاهی وقتها معشوق میگوید: چه کار داری؟ میگوید: میخواستم صدایت بزنم. دوست دارم صدایت بزنم.
در تاکسی نشسته بودم، ماه رمضان هم نبود. دیدم صدای دعای جوشن کبیر میآید. از راننده پرسیدم دعای جوشن است؟ گفت: بله من در طول سال این دعا را گوش میدهم. بعد دیدم قطرات اشک روی صورتش جاری است. شیرینترین چیزی که دوست دارم اسمهای خداست. یعنی این رمز بندگی است. میقات، یعنی مکانی که قرار ما با خدا آنجاست. آنجا لباس احرام را میپوشیم، با مال حلال که خمس و زکات هم پرداخت کرده است. حاجی قبل از اینکه حرکت کند توصیه شده به فقرای فامیل و فقرای محل کمک کند. اینها چیزهای مهمی است. همان کسی که میگوید: به جای حج این پول را به فقرا بدهیم، اصلاً حج مکتبی است که خیّر ساز است. کسی در آموزش و پرورش هست، ایشان میگوید: من رفتم سراغ مدرسهسازی اول فکر کردم خودم مدرسه بسازم، بعد گفتم: نه، خیّر بسازم. خودم باید بسازم، یعنی مکتب حج مکتبی است که کسانی که از حج برمیگردند تازه حال و هوایی پیدا میکنند برای خدمت، حج به آنها یاد میدهد.
مکه کجاست؟ خدا اسمش را بلد الامین گذاشته است. امنیت از چیزهایی است که در دنیا فاقد آن هستیم. از وقتی ما به دنیا آمدیم همیشه اخبار جنگ و ظلم به مظلومان فراوان است. ما تمرین میکنیم که یک جایی زندگی کنیم ولو چند روز که امن باشد. حتی حشرات در امنیت هستند. یک حشره روی بدنش میآید، حاجی حق ندارد او را بکشد یا بزند. پرنده آنجا هست کسی حق ندارد آن پرنده را بگیرد. پرندهها و حشرات در امنیت هستند. حاجی به حاجی حق ندارد تعرض بکند. حرف تندی بزند یا مسخره کند. شهری که ابراهیم(ع) و اسماعیل ساخته است. اینها سازندگیهای این سفر است. وسط این شهر مسجد است. مسجد الحرام، مثل اینکه شهر مکه ام القری، مادر شهرهاست، مسجد الحرام هم مادر مسجدهاست. نداریم مسجدی در دنیا که ثواب نمازش به اندازه ثواب نماز در مسجد الحرام باشد. فوق العاده مقدس است. فرشتگان در حال رفت و آمد هستند. جایی است که جبرئیل بارها آنجا آمده آیات قرآن آورده است. پیامبر ما از آنجا به معراج رفته است. وسط مسجد کعبه است. کعبه چه قصههایی دارد. خانهای که عمری ما به آن سمت نماز خواندیم. چشم حاجی که به کعبه میافتد دعای مستجابی دارد. خوشا به حال کسانی که این روزها و ساعتها برای اولین بار به کعبه میافتد. حدیث داریم اولین دعا یا تنها دعای مستجاب این باشد: خدایا، من آمدم در خانهات و مهمان تو هستم. مهمان بر صاحبخانه حقی دارد. مرا از آتش دوزخ نجات بده! آتش دوزخ یعنی بدبختی، بدانم برنامه و هدفم در زندگی چیست. چه کار باید بکنم؟ این فرصت از دست رفت، جوانی و عمر رفت، این دنیا را ترک کردم، دنیای دیگر باغ و بوستان باشد. حدیث داریم وقتی از دنیا میرویم قبر یا باغی از باغستانهای بهشت است یا گودالی از گودالهای آتش، این را از خدا بخواهیم. خوشبختی را بخواهیم.
وارد مسجد الحرام میشویم، اولین کاری که باید بکنیم این است که پروانه وار دور کعبه بچرخیم. طواف! از یک نقطه روشن به نام حجرالاسود که در امتدادش آب زمزم است. ما قطراتی بودیم، وارد مکه شدیم. در مسجد الحرام تراکم بیشتر است. حالا میخواهیم طواف کنیم همه به هم چسبیده، بی فاصله، از طرفی سخت و از طرفی لذت بخش است. رشد و پیشرفت در این هست، مقصد روشنی دارد. آغاز روشنی دارد. هفت بار به تعداد هفت آسمان، در عدد هفت یک رازی هست. به تعداد روزهای هفته، به تعداد شنهایی که در سرزمین منا باید به شیطان زد. به تعداد رفت و آمد در صفا و مروه! با اراده طواف میکنیم. خودمان حرکت میکنیم. در بین جمع، مثل رودخانههای بزرگی که به دریا میریزند. الآن مسابقات ورزشی چند میلیارد بیننده دارد با چه هزینههایی، با دقتهای فراوان یک مسابقه انجام میشود و دهها تحلیل صورت میگیرد. برای سفر حج و اسرار آن خیلی باید کار کنیم. فیلم کوتاه و بلند بسازیم. برنامههای گفتگو محور باشد. حاجیان احساسات خودشان را بیان کنند تا برای آنهایی که مکه نمیروند، این شیرینی نشان داده شود. وقتی پیامهای امام خمینی را میخوانیم، خون دل امام را میفهمیم. امامی که در دنیای عرفان، در فقه و فلسفه، سیاست، با تمام وجودش میفهمید اینجا چه پایگاهی است. غصه میخورد که چرا مسلمین از این پایگاه استفاده نمیکنند و به لایه رویی آن بسنده کردند. امام(ع) فرمود: فلسفه حج این است که مسلمانها همدیگر را بشناسند. مسائل و مشکلاتشان را مطرح کنند. دردها و درمانها را بیان کنند. قول و قرار بگذارند که ما به کشورهایمان رفتیم چه ارتباطاتی از این به بعد داریم. این حج در جامعه، اقتصاد، تجارت، معنویت، فرهنگ چه تأثیری قرار هست داشته باشد؟ متأسفانه سعودیها دوربین گذاشتند، نگاه میکنی یک ایرانی با یک غیر ایرانی مشغول نماز خواندن هستند، همینکه میخواهند دو کلمه گفتگو کنند تذکر میدهد. این غصه امام زمان(ع) هست. ما باید نهایت تلاشمان را بکنیم. در این حوزه باید حضور فعال داشته باشیم. خداوند دوست دارد ما آنجا حضور داشته باشیم. امام زمان و پیامبر دوست دارند ما آنجا حضور داشته باشیم. به هر اندازه توان داریم، هنرمندان، نویسندگان، تاجران، شاعران هرکس از زاویه خودش، زوایای مخفی حج را به تصویر بکشد.
شریعتی: بحث ما ناتمام ماند. انشاءالله جلسات دیگر همین مطالب را با همین سیر ادامه خواهیم داد. امروز آیات صفحه 402 قرآن کریم، آیات 46 تا 52 سوره مبارکه عنکبوت را تلاوت خواهیم کرد.
این هفته در برنامه از علامه شهید عارف حسین الحسینی یاد خواهیم کرد. دوستانی که عازم سفر حج هستند نایب الزیاره و دعاگوی همه باشند و هم اینکه برای طرح زائر اولیها بانی شوند که دوستانی را به مشهد مقدس عازم کنیم. نماز یکشنبه ماه ذی القعده را فراموش نکنید. فردا روز زیارتی مخصوص امام رضا (ع) هست. دعا بفرمایید و آمین بگویید.
حاج آقای بهشتی: ابرانیها رسم دارند قبل از سفر حج به زیارت حضرت رضا(ع) بروند. خدایا به حق امام رضا(ع) سفر زائران بیت الله الحرام را پر شکوه و پر ثمر و مقبول و بی خطر تقدیر بفرما. وسیله ازدواج، اشتغال، مسکن جوانان را فراهم بفرما. توصیه کنم که به جا به جاییهای مسکن توجه کنیم. حتی الامکان ارزانتر حساب کنیم و با خدا معامله کنیم.
شریعتی: بهترینها را برای شما آرزو میکنم.
«وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ «46»
وَ كَذلِكَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ فَالَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مِنْ هؤُلاءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الْكافِرُونَ «47»
وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ «48»
بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الظَّالِمُونَ «49»
وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ «50»
أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْلى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَرَحْمَةً وَ ذِكْرى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «51»
قُلْ كَفى بِاللَّهِ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ شَهِيداً يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْباطِلِ وَ كَفَرُوا بِاللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «52»
ترجمه : و با اهل كتاب جز با بهترين شيوه مجادله نكنيد، مگر ستمگران از آنان، و (به آنان) بگوييد: ما به آنچه (از سوى خدا) بر ما و شما نازل شده ايمان داريم، و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم او هستيم. و اين گونه، كتاب را بر تو نازل كرديم. پس (بعضى از) كسانى كه كتاب آسمانى به ايشان داديم به آن (قرآن) ايمان مىآورند، و از اين (مشركان نيز) كسانى به آن ايمان مىآورند و جز كافران (كسى) آيات ما را انكار نمىكند. و تو قبل از (نزول) اين (قرآن) هيچ كتابى نمىخواندى، و با دست خود آن (قرآن) را نمىنويسى، مبادا آنان كه در صدد ابطال (سخنان) تو هستند، شك و ترديد كنند. بلكه آن (قرآن) آياتى است روشن كه در سينههاى كسانى كه به آنان معرفت داده شده جاى دارد؛ و جز ستمگران آيات ما را انكار نمىكنند. و گفتند: چرا بر او از طرف پروردگارش معجزاتى (مانند عصاى موسى) نازل نمىشود؟ بگو: معجزات تنها نزد خداست (و به فرمان او نازل مىشود نه ميل ديگران)؛ و من فقط هشدار دهندهاى آشكار هستم. آيا (اين معجزه) براى آنان كافى نيست كه ما كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرديم تا پيوسته بر آنان تلاوت شود؟ همانا در اين كتاب، براى گروهى كه ايمان آورند، رحمت و تذكّرى قطعى است. بگو: همين بس كه خداوند ميان من و شما گواه است؛ آنچه را در آسمانها و زمين است مىداند؛ و كسانى كه (به جاى پيروى از حقّ،) به باطل ايمان آوردند و به خدا كفر ورزيدند، آنان همان زيانكارانند.
هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
97-5-14-حجت الاسلام بهشتی.mp3
12.33M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_بهشتی
📚 با موضوع : اهمیت سفر حج در تعالیم دینی
🗓 یکشنبه چهاردهم مرداد ماه
🗂 حجم : ۱۱.۷ مگابایت
💠 @samtekhoda3
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه : سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین (علیهالسلام) - شرح دعای هشتم
كارشناس : حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش : 15- 05-97
بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
گاهی دلم به سمت خدا میبرد مرا *** یعنی به آستان رضا میبرد مرا
مثل کبوتری که به پرواز آمده است *** تا کوی دوست بال دعا میبرد مرا
تا محضر سپیدهی هشتم به صد امید *** ایمان جدا و عشق جدا میبرد مرا
نزدیکتر شدن به ضریح امام نور *** تا دوردست خاطرهها میبرد مرا
از خود در این حرم به خدا میتوان رسید *** این جذبه از کجا به کجا میبرد مرا
آن پرچمی که دست تکان میدهد به ناز *** تا صحن سید الشهداء میبرد مرا
ای اهلبیت نور به سرچشمهی شهود *** دلبستگی به مهر شما میبرد مرا
توحید ناب رنگ «أنا من شروطها» است *** این شرط تا حضور خدا میبرد مرا
شریعتی: «صلی الله علیک یا أبالحسن یا علی بن موسی الرضا» سلام میکنم به روی ماهتان. به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. انشاءالله هرجا که هستید زندگیتان منور به نور امام رئوف، امام رضا(ع) باشد و زیارت مشهد الرضا نصیب همه شما شود. امروز روز مخصوص زیارتی حضرت است. دوستانی که مشهد هستید همه ما را دعا کنید. همه آنهایی که التماس دعا گفتند و دلشان برای امام رضا پر میزند. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز، ماه ذی القعده پر است از برکات امام هشتم(ع). آرزو دارم این طرحی که عرض میکنم یک روزی در مملکت ما اتفاق بیافتد. در قرآن داریم «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ» (توبه/36) ماه در طول سال دوازده تا است از روز اولی که خدا خلقت کرده است. ماه رومی، ماه میلادی، ماه شمسی و قمری دوازده تا است. این ظاهر آیه است. روایاتی داریم که منظور از این آیه دوازده معصوم و دوازده امامی است که جانشین پیغمبر خدا هستند و کم و زیاد نمیشوند. من آرزو دارم در مملکت ما که زیر سایه چهارده معصوم و اهلبیت هستیم، این برنامه پیاده شود و هر ماهی به نام یک امام معصوم باشد. ماه ذی الحجه بیشترین مناسبت در رابطه با امیرالمؤمنین علی(ع) است که یکی غدیر خم است. شاید ده پانزده مناسبت دیگر هست. مثلاً ماه نیمه شعبان به نام امام زمان گره خورده است، محرم با امام حسین، همینطور میتوان تقسیم کرد. اول ماه ذی القعده ولادت حضرت معصومه(س) است و یازدهم ولادت امام هشتم و امروز بیست و سوم ذیالقعده زیارت مخصوص امام رضا(ع) است. بیست و پنجم ذیالقعده روز دحو الارض است. مرحوم میرداماد میگوید: از بهترین سنتها و با تأکید ترین مستحبات زیارت آقا امام رضا(ع) است و پایان ماه هم شهادت فرزندشان امام جواد (ع) است. این ماه ذی القعده ماه امام رضا(ع) است. انشاءالله خدا توفیق بدهد زیارت با معرفت نصیب همه آرزومندان و همه عزیزان بشود و ما هم جزء زوار واقعی آن امام باشیم.
شریعتی: بحث ما با حاج آقای فرحزاد صحیفه نورانی سجادیه بود، نکات خیلی خوبی را شنیدیم. دعای هشتم را مرور کردیم. امروز هم مهمان سفره ناب و بی نظیر صحیفه سجادیه هستیم.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دعای هشتم صحیفه سجادیه 44 مورد است که امام سجاد(ع) به خدا پناه میبرند و همه مؤمنین و مؤمنات را در پناه خدای متعال میآورند با درود و صلوات بر پیغمبر و آل او، چند مورد را گفتیم،«مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْص» خدا نکند آدم حریص شود. «وَ سَوْرَهِ الْغَضَبِ» از شدت و فوران غضب که بسیاری از جنایات در حالت غضب انجام میشود. سومین مورد که حضرت از آن به خدا پناه میبرد، «وَ غَلَبَهِ الْحَسَدِ» به خدا پناه میبریم از اینکه حسد بر ما غلبه کند. حسد مورد ابتلای همه هستم. در روایت هست بسیار کم کسی است که حسد نداشته باشد. یا معصوم باشد، یا پیغمبر باشد یا یک مؤمنی که خیلی کامل باشد. حسد کسی ندارد که رقیبش اگر پیروز شد بگوید: الحمدلله! یعنی از ته دل خوشحال شود. اگر رقیب او زمین خورد ناراحت شود. کسی که من نداشته باشد. یعنی من او ما شده باشد. در خیر و شر دیگران هم سهیم باشد. و الا اگر کسی از اینکه دیگری پیشرفت کرد، یک موقع غصه میخورد من هم پیشرفت کنم، عیب ندارد. غبطه خوب است. چند حدیث دربارهی مذمت حسد میخوانم و راهکارهایی که انسان با حسادت مبارزه کند و به این کمال برسد. استادی داشتیم میفرمود: استثناء داریم، همین روایتی که میفرماید: علامت مؤمن این است که هرچه برای خود میخواهد، برای دیگران هم بخواهد و هرچه برای خودش نمیخواهد، برای دیگران هم نخواهد. این یعنی نباید حسادت کند. پس مؤمن واقعی هم نباید حسادت داشته باشد. از بدترین رذایل اخلاقی که از اول خلقت دامنگیر بشر شده تا قیامت همین حسادت است. روایت داریم «ان الحسد ياكل الحسنات كما ياكل النار الحطب» (شرحنهجالبلاغه، ج 1، ص 317) چطور آتش به یک درخت و هیزم میافتد و همه را خاکستر میکند. کسی که حسود است، ایمانش را از بین میبرد. شخصیت و باورهای انسان را از بین میبرد. در روایت دیگر داریم که ایمان را فاسد میکند.
امام هشتم فرمودند: «لیس لبخیل راحة و لا لحسودٍ لذة» انشاءالله هیچکسی بخیل نباشد. خسیس نباشد. آدم بخیل راحتی ندارد. بخیل نمیخواهد خیر به خودش و دیگران برساند. «و لا لحسودٍ لذة» لذت نمیبرد، دائم غصه میخورد که چرا فلانی جلو افتاد؟ چرا فلانی پیشرفت کرد؟ چرا فلانی وضعش خوب است؟ دائم پریشان است. یعنی هیچوقت به آقایی نمیرسد. کسی آقا میشود که دلسوز و خیرخواه دیگران باشد. از پیشرفت دیگران لذت ببرد. این حسادت در بین خانوادهها زیاد است. امام سجاد(ع) فرمود: من بعضی بچهها را خیلی دوست دارم. امام باقر امام است و امتیازاتی دارد. امر خداست او را بیشتر دوست بداریم. ولی فرمود: در پنهانی به او محبت میکنم مبادا برادرها به حسادت بیافتند. اگر یک کسی را بیشتر دوست داریم، عنوانهای خدایی و الهی و واقعی یک وجهی دارد که باید این را بیشتر احترام کرد. احترام را دور از چشمئ بقیه انجام بدهیم که این حسادت را تحریک نکند. در روایت داریم کاری که برای حضرت یوسف(ع) پیش آمد، حضرت یوسف جمال داشت، به مراتب از زیبایی ظاهری، زیبایی معنوی داشته است. آن جاذبه قوی است. یعنی آن چیزی که آدم را میکِشد، روح است و جان است و زیبایی درونی افراد است. زندانیان هم عاشق او میشدند، کافران هم عاشق او میشدند. حضرت یعقوب در تربیت بچهها کوتاهی نکرده بود و مال حلال به آنها داده بود ولی حسادت چقدر مفاسد دارد که حضرت یوسف جمال و کمال و برجستگی دارد، برادرها نتوانستند تاب بیاورند. او را از چشم پدر دور کردند و او را نابود کردند. لاوی برادر بزرگتر بود، گفت: من طاقت دست و پا زدن ندارم. ریشه تمام درگیریهای عالم و اتفاقات یکی حسد است. اول قتلی که روی کره زمین اتفاق افتاد توسط قابیل بود که هابیل را کشت. بخاطر اینکه هردو در خانه خدا هدیه دادند، یکی قبول شد و یکی قبول نشد. گفت: چرا این قبول شد و برای من نشد؟ حالا او بهترین گوسفند را داده بود و این بدترین زراعتش را داده بود. برادرش را کشت و نابود کرد. حسادت ریشه طرف را میزند. ابلیس بر حضرت آدم حسادت ورزید. چرا خدا یک امتیازاتی به او داده و به من نداده است؟ دو تا جاری، دو تا خواهر، دو تا عمو، دو تا خاله به هم حسادت میکنند. به یکی یک مقدار بیشتر محبت کند، قیافهاش عوض میشود.
حسادت باعث شد حضرت یوسف بی گناه و معصوم و نوجوان در چاه بیافتد. لاوی گفت: من نمیگذارم او را بکشید. برای همین خدا به او عنایتی کرد و نسل نبوت را در او قرار داد. گفت: او را در چاه بیاندازید که دور از چشم ما از بین برود. او را به قصد کشتن در چاه انداختند. حسادت باعث شد که حضرت یوسف چهل سال صدمه ببیند و از خانوادهاش دور باشد. چندین سال زندان برود، همه اینها برای حسادت برادران بود. یا مثلاً دربارهی اهلبیت داریم، چرا اینقدر اهلبیت و پیغمبر را اذیت کردند؟ چرا حضرت علی را خانهنشین کردند؟ چرا حضرت زهرا را به شهادت رساندند؟ چرا امامان ما را اینقدر شکنجه دادند؟ «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» (نساء/54) یعنی خدا یک نفر را بخاطر اینکه ظرفیت دارد بالا میبرد. یا اینکه خدا از روی اختیار و حکمتی که دارد یک نفر را بالا میبرد. آیا این انگشت کوچک میتواند به این بغلی بگوید: چرا این را بلند خلق کردی؟ حدیث داریم اگر همه موجودات یکسان بودند عالم در هم میپیچید. مثل یک کارخانهای که باید کاسه و کوزه بزند، جنس جور باشد. باید یک انگشت بزرگتر باشد وگرنه کارها انجام نمیشود. به امامان ما میگفتند: که چرا خدا اینقدر به شما علم داده است؟ چرا اینقدر کرامت دارند و فوق العاده هستند؟ تو باید تلاش کنی زیر سایهی امام، ولی خدا، برادران یوسف باید بگویند: حسنهایی که یوسف دارد خدا به ما هم بدهد. یا خودشان را کنار برادر بزرگتر زمین بزنند وقتی با او قاطی شدی، یگانه شدی و عاشقش شدی، اخلاق و صفات برای شما هم میآید. همانطور که در زلیخا پایان کار آمد. زلیخا هم خدایی شد، تبدیل شد. اول بت پرست بود، دعوت به گناه کرد ولی چون عاشق شد و هستیاش را فدای حضرت یوسف کرد، همان اخلاق و صفات در او آمد. پس راه عقب افتادگی این نیست که طرف مقابل را زمین بزنیم که جلو بیافتیم. آدم دوست دارد خوب باشد و مثل خوبها باشد. لذا آیه قرآن میفرماید: اینها حسادت ورزیدند، حسادت باعث شد اینها را خانه نشین کنند. هر سؤالی را پاسخ میدهد. استدلالهای امام جواد هشت ساله در مقابل مأمون، باعث میشد متحیر بمانند. اینها باعث میشد نقشه قتل امام را بکشند. حسادت، یعنی آدم حسود امامش را هم میکشد. آدم حسود یوسف صدیق را هم نابود میکند. مواظب باشیم.
روایت داریم پیامبر(ص) با اصحاب نشسته بودند، یک نفر وارد شد. حضرت فرمودند: این شخص اهل بهشت است. از این نمونهها داریم. یکی از اصحاب پیامبر جوانی بود. ولی پیغمبر بیان نکردند برای چه اهل بهشت است. وقتی این آقا برگشت من او را همراهی کردم و رفتم. گفتم: خوب است همراه او شوم و ببینم او چه فوقالعادگی دارد که اهل بهشت است. اجازه خواستم مهمان او شدم. دیدم مثل باقی افراد نماز میخواند و زندگی میکند و یک آدم عادی است. هیچ چیز فوقالعاده در او ندیدم. دو روز ماندم و خواستم بیایم، گفتم: علت اینکه به شما زحمت دادم، این بود که پیامبر خبر خوشی داده شما اهل بهشت هستی. میخواستم ببینم چه صفتی تو را اهل بهشت قرار داده است؟ تأمل کرد و گفت: من عبادت و عمل فوق العاده ندارم ولی چیزی که در من فوقالعاده است این است که هیچوقت بدی کسی را نخواستم. یعنی هر خیری به کسی میرسد خوشحال میشوم و هر ضرری که به کسی میرسد ناراحت میشوم. ما با دولت آمریکا خوب نیستیم ولی اگر جنگلهای آمریکا آتش بگیرد و مردم آنجا از بین بروند باید ناراحت شویم. بعضی خوشحال میشوند! نه! حتی دشمن را هم اگر بتوانیم نجات بدهیم و دستش را بگیریم. امامان ما حتی برای دشمن یک جایی خیرخواهی میکردند. از اینکه کسی به جهنم میرود خوشحال نشویم. از اینکه یکی از جهنم درمیآید خوشحال شویم. بعضی میخواهند جهنم را پر کنند. آمد به پیغمبر خبر داد که دلیلش همین است. ضد حسادت، خیرخواهی و دلسوزی است. این دعا را که ماه رمضان میخوانیم من در طول سال میخوانم. «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» اهل القبور!
پیغمبر ما عبور میکردند، در قبرستان دیدند یک قبری صاحبش معذب است. فرمودند: بروید دو تا چوب بیاورید. من بارها گفتم که مستحب مؤکد است که دو تا چوب تازه از هر درختی باشد، طوری نیست همراه میت بگذارند. در روایت داریم تا وقتی اینها تازه هست خدا میت را عذاب نمیکند. حتی قضایش را به جا بیاورند. پیغمبر مقداری روی قبر را کندند و دو تا چوب را گذاشتند و پوشاندند. فرمودند: تا وقتی اینها تازه است خدا او را عذاب نمیکند. فرمودند: این عمل اینقدر مؤثر است، «ینفعُ المؤمن و الکافر» یعنی حتی برای کافر هم اثر دارد. آدم دایرهی خیرخواهی را وسعت بدهد. «اللهم اغن کل فقیر، اللهم اشبع کل جائع» هر برهنهای را بپوشان «اللهم اشف کل مریض» خدایا تو را قسم میدهیم به حق علی بن موسی الرضا، پدرانش، فرزندانش، همه مریضها و دردمندهای روحی و جسمی شفا عنایت بفرما. پرستاران اینها هم خیلی ایثار میکنند و خدا گناهان اینها را میآمرزد.
«اللهم اقض دین کل مدین» خدایا قرض هر قرضمندی را ادا کن. «اللهم فکَّ کل اسیر» هر اسیری را آزاد کن. «اللهم فرِّج عن کل مَکروب» هرکسی که غم و غصه دارد. خدا این صفت را خیلی دوست دارد. بعضیها تنگ نظر هستند و به دید خدایی به مردم و عالم نگاه نمیکنند. فقط یک گروه و حزب خاص، خدا به همه مهربان است یا فقط به مؤمنین مهربان است؟ این آیه در قرآن دو بار آمده است «إِنَ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم» (بقره/143) «بالناس» ما هم باید همینطور باشیم. مشکل عالم و مؤمنین این است که فقط خودشان را میبینند. خیر رسان نیستند.
شریعتی: حاج آقا رحیم ارباب که شخصیت بزرگی بود و از مفاخر فقه و اصول بود و در تخت فولاد اصفهان مدفون هستند، در شرح حالشان خواندم که راز موفقیت و کمالات ایشان این بوده که هیچوقت بد کسی را نخواستند. این کمال بزرگی است.
حاج آقای فرحزاد: «إِنَ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم»، چه وقت رحمت خدا شش دانگ شامل حال ما میشود؟ رحمت خدا درجه دارد. یک موقع صد درجه روی آدم میریزد. آدم نمیداند چه کار کند. در دریای رحمت و نور غرق میشود. مؤمنین چنین است. علی(ع) فرمود: «أبلغ ما تستدر به الرحمه أن تُضمِر لجميع الناس الرحمه» (غررالحكم/حكمت 10344) چه وقت رحمت خدا در حد رسا و اعلی است؟ «تُستَدَر» یعنی میریزد و سرازیر میشود، مثل باران با طراوتی که فضا را عوض میکند. چه وقت رحمت خدا روی سر جمعی فوق العاده میریزد؟ چه وقت مردم ایران از این مشکلات اقتصادی بیرون میآیند؟ وقتی که همه دلسوز هم باشند. خیر همدیگر را بخواهند. همدل شوند. به هم رحم کنند. همه ما در مشکلات مقصر هستیم. خارج وقتی مشکلی پیش میآید جنسهایشان را در فروشگاهها میگذارند. ما هرچه هست جمع میکنیم. محبت در جامعه نیست.
آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست *** عالمی دیگر ببایست ساخت از نو آدمی
اگر میخواهیم عوض شویم و مملکت ما عوض شود باید این صفت حرص، صفت حسادت را از بین ببریم. اگر چنین شود هزار تا آمریکا زمینگیر میشوند. ما خودمان مشکل داریم. مسئولین هم مشکل دارند، ما از مسئولین و افراد جنایتکار دفاع نمیکنیم. مفسدین را بگیرند و به حد اعلای مجازات برسانند. یک بازنگری در خودمان هم داشته باشیم. کارمند، مدیر، مسئول، شاگرد، همه درست کار کنیم. امیرالمؤمنین(ع) چه وقت میفرماید در حد اعلی رحمت خدا ریزش میکند؟«أبلغ ما تستدر به الرحمه أن تُضمِر لجميع الناس الرحمه» اینکه در درونت خیر و رحمت را برای همه بخواهی. خدایا همه گمراهان را هدایت کن. همه زمین خوردهها را دستگیری کن. همه مریضها را شفا بده. سید بن طاووس (ره) که خیلی آدم برجستهای بود، ایشان گفت: امروز روز زیارت مخصوص امام هشتم(ع) است. اینقدر آدم معتبری است که حرفش را جای حدیث قبول کردند. سید بن طاووس که نام او جاودانه مانده است، نماز شب که میخواند اول برای بدها دعا میکرد. کافرها، منافقها، گمراهها، خدایا اینها را هدایت کن و جهنمیها را نجات بده. ما معمولاً برای شهدا، علما، مؤمنین، خوبها دعا میکنیم. پس اینهایی که بی وارث و بد وارث هستند، گناهکار هستند چه؟ برای اینها هم دعا کنیم و فاتحه بفرستیم. وقتی رحمت خدا شامل همه میشود که برای همه خیرخواهی کنیم.
شریعتی: به قول قیصر امین پور: «پراکندگی حاصل کثرت است *** بیایید تمرین وحدت کنیم» اینجاست که آدم باید همدل و همراه باشد که بر مشکلات غلبه کند.
حاج آقای فرحزاد: یکی از شاخصههای امام معصوم«و الولی ناصح» یعنی در این زمان، امام زمان، امام هشتم و امامان ما، دلسوزترین، مهربانترین، فداکارترین افراد عالم بودند. یعنی اگر کسی یک درجه ایمانش از اینها بالاتر بود، او را امام میکرد. بخاطر اینکه حاضر شد هستیاش بسوزد، زیر سم اسبها برود ولی خیر به دیگران برساند. چراغی روشن شود که تا ابد دیگران را پیدا کند. دقیقاً ضد حسادت، حسادت آن طرف است. شمرها و یزیدها مورد حسد بودند و اینها محسود بودند و به اینها حسادت میشد. راههای درمان حسادت را بیان کنم.
یکی اینکه از خدا کمک بخواهیم، «وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» (یونس/100) نفس کافر کیش مسلمان شدنی نیست، مگر اینکه خدا لطف و عنایتی کند ساکت شود. به خدا خیلی پناه ببریم و از خدا کمک بخواهیم. «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» (یوسف/64) «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ» (فلق/5) آنهایی که در معرض حسادت هستند. نماز یکشنبه ماه ذیالقعده را هم فراموش نکنید که هفته آینده، آخرین یکشنبه از ماه است. یک هفته بخوانند کافی است. راه دیگر این است که انسان ایمان و باورهایش را تقویت کند. وقتی ما میبینیم خدا علیم و حاکم است، یکی را باید بالا ببرد. باید یکی مدیر و پروفسور باشد، یکی کارگر باشد، بنا باشد، ممکن است شرافت او بالاتر باشد، نمیشود همه یکسان باشند. اگر ما باورهایمان به خدا قوی باشد، کارهای خدا همه حکیمانه است. «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاء» (مائده/54) خدا بخواهد به یکی بیشتر میدهد، چرا به من بر میخورد؟ «المحمود فی کل فعال» همه کارهای خدا حق است و درست است.
یکی از راههای مبارزه با حسد این است که حسادت را اعمال نکنیم. اگر من دیدم یک کسی جلو افتاد و به خواهر و برادر من، بر علیه او قیام نکنم. بروز ندهم و در مقام عمل زیر پایش را خالی نکنم. بلکه عکس آن را عمل کنم. از کسی که جلو افتاده تعریف کنم. یک درختی که پر از خار و آلودگی است، اگر آب ندهی خشک میشود. درخت بخل را اگر آب ندهی و مقابله کنی خشک میشود. هیچ اعتنایی نکنیم و عکس آن عمل کنیم. غبطه خوب است. یعنی پیشرفت کند و مثل او شود. یکی از راهها این است که دادههای خودمان را ببینیم. این آقا یا خانم پیشرفت کرده، من هم یک جاهای دیگر پیشرفت کردم، من هم یک جاهای دیگر خدا به من داده است. خودم را کم نبینم و نعمتهای خدا را کم نبینم. در یک رشته شکست خوردم ولی در رشتههای دیگر توانایی دارم. اینها را شکرگزار باشیم. پیغمبر(ص) فرمودند: نعمتهایی که خدا به ما داده بازگو میکنیم و شکر میکنیم ولی بعضی نعمتهای که مورد حسادت انسان واقع میشود، مگر لازم است آدم همه سرمایههایش را رو کند؟ همه هنرهایش را رو کند و به همه نشان بدهد. بعضی چشم زخم میزنند و تاب دیدنش را ندارند. بعضیها دائم لباسها و طلاهایشان را به رخ یکدیگر میکشند، هم خودت زمین میخوری و هم مورد حسادت واقع میشوی. محسود واقع میشوی. یعنی همه هنرها و زیباییهایمان را برای دیگران رو نکنیم. پیغمبر فرمود: «استعینوا علی امورکم بالکتمان» با پنهان کردن و پوشیدن در امورتان کمک بگیرید. «فانَّ کل ذی نعمة محسودٌ» هر آدم صاحب نعمتی مورد حسادت قرار میگیرد. فرمود: اگر کسی زمین خورد و گرفتار شد، خوشحال نشوید زمانه میگردد و نوبت خودت هم میشود. هیچوقت از زمین خوردن کسی خوشحال نشو.
شریعتی: خیلی نکات خوبی را شنیدیم. فکر میکنم نکته اصلی که راه حل هم هست، محبت است. اگر بین ما و دیگران محبت ایجاد شد از زمین خوردنش خوشحال نمیشویم، از موفقیتش خوشحال میشویم.
امروز صفحه 403 قرآن کریم، آیات 53 تا 63 سوره مبارکه عنکبوت را تلاوت خواهیم کرد.
«وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «53»
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ «54»
يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «55»
يا عِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ «56»
كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ «57»
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ «58»
الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ «59»
وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «60»
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ «61»
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «62»
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ «63»
ترجمه : آنان با عجله از تو عذاب (الهى را) مىخواهند و اگر مهلت معيّن (براى آنان مقرّر) نبود، قطعاً عذاب به سراغشان مىآمد، (ولى بدانند) عذاب ناگهانى به سراغشان خواهد آمد در حالى كه از آن غافلند. آنان از تو عذاب فورى مىخواهند و حال آن كه جهنم بر كافران احاطه دارد. روزى (فرا رسد) كه عذاب از بالاى سرشان و از زير پاهايشان آنان را فرا گيرد؛ (در آن روز خداوند) مىفرمايد: بچشيد (جزاى) كارهايى را كه (در دنيا) انجام دادهايد. اى بندگانِ با ايمانِ من! همانا زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد. هر نفسى، چشندهى مرگ است؛ سپس به سوى ما باز گردانده مىشويد. و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، قطعاً آنان را در غرفههايى از بهشت جاى مىدهيم كه نهرها از زير آنها جارى است؛ هميشه در آنجا خواهند بود؛ چه خوب است پاداش عمل كنندگان. (مؤمنان صالح) كسانى هستند كه (در برابر مشكلات) صبر (و استقامت) كرده و بر پروردگارشان توكّل مىكنند. و چه بسا جنبندهاى كه نمىتواند روزى خود را تأمين كند، خداست كه به او و به شما روزى مىدهد و اوست شنواى دانا. و اگر از آنان (مشركان) سؤال كنى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريد و خورشيد و ماه را تسخير كرد؟ حتماً خواهند گفت: خدا. پس، (از راه حقّ) به كجا منحرف مىشوند؟ خداوند براى هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را مىگسترد و يا تنگ مىكند، همانا خداوند به هر چيزى آگاه است. و اگر از آنان (مشركان) بپرسى: چه كسى از آسمان، آبى فرستاد كه به وسيلهى آن زمين را بعد از مرگش زنده كرد؟ حتماً خواهند گفت: خدا. بگو: ستايش مخصوص خداست؛ امّا بيشتر آنان نمىانديشند.
شریعتی: در روز مخصوص زیارتی امام رضا(ع) چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را به حضرت رضا(ع) هدیه کنیم و از ثواب و برکاتش بهرهمند شویم. از فضیلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنویم. این هفته در برنامه از فرزند امام، علامه شهید سید عارف حسین الحسینی رهبر شیعیان پاکستان ، یاد میکنیم.
حاج آقای فرحزاد: صلوات تخلق به اخلاق الهی است یعنی «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ» کار خدا نزول رحمت بر پیغمبر است. ملائکه هم درخواست میکنند، میفرماید: شما هم مثل خدا تخلق به اخلاق الهی پیدا کنید. شما هم دائم صلوات بر محمد و آل محمد بفرستید.
هفته آینده روز دوشنبه روز اول ذی الحجة الحرام و شروع ماه ولایت است. مقام معظم رهبری فرمودند: خوب است این ماه را شهر الولایه نامگذاری کنیم از بس که مناسبتهای زیاد در این ماه در رابطه با امیرالمؤمنین و اهلبیت است. یکی جشن ازدواج است، سد ابواب است، حدیث ثقلین است، آیه وُد است، «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مریم/96) زیارت غدیریه است. تولد امام هادی(ع) است. مهمترین اعیاد عید غدیر خم است. آیه مباهله و آیه تطهیر است. آیه انگشتر بخشیدن در حال رکوع است. این ماه، ماه ولایت است و مناسبتهایی که خدا قبل و بعد غدیر قرار داده است. دوستان بنا دارند در ایام غدیریه هم زیارت غدیریه را آخر برنامه پخش کنند. هم اینکه برای غدیر روزشمار بگذاریم و اینکه یک مسابقه با همکاری مؤسسه حضرت خدیجه و ستاد غدیر برگزار شود، چهارده نفر را به عتبات عالیات و کربلا بفرستیم، 110 نفر مشهد بفرستیم و110 کارت هدیه هم جایز بدهیم. آقای میرشفیعی این مناسبتها را با ذکر سند و مدرک در آوردند، ایام غدیریه به عنوان ماه ولایت، عزیزان میتوانند این را مجانی از سایت حضرت خدیجه و سایت سمت خدا دانلود کنند یا اینکه پیامک بدهند و کتابش را تهیه کنند. کانونهای مساجد و امام جماعتها میلیونی چاپ کنند هیچ اشکالی ندارد. ما میخواهیم ایام غدیریه احیاء شود.
چون امروز روز زیارتی مخصوص امام رضا(ع) هست و روز چهارشنبه هم روز دحو الارض هست و روزه گرفتن معادل هفتاد سال و بعضی روایات گفتند: صد سال عبادت است. در روایات روی زیارت امام هشتم خیلی تکیه کردند. روایت عجیبی است که امام هفتم فرمود: وقتی زوار را روز قیامت جمع میکنند، زوار فرزندم علی بن موسی الرضا، همه درجه بالاتری از همه دارند و هم مزد و عطای آنها از همه بیشتر است. من خواهش میکنم از کسانی که در فامیلشان افرادی هستند که هنوز به مشهد نرفتند، بانی شوند. آستان قدس رضوی حدود هفتصد هزار زائر اولی آورده است. هر مؤسسهای میتواند در این کار خیر سهیم شود.
موضوع دیگر اجاره هست. بنده خدایی به من گفت: کی وضع درست میشود؟ گفتم: به لطف خدا درست میشود. گفت: من یک میلیون و دویست حقوق میگیرم و یک میلیون و پانصد اجاره میدهم. چطور زندگی کنم؟ بیاییم به همدیگر رحم کنیم و دل امام رضا را خشنود کنیم. اجارهها را زیاد نکنیم. پیام داده بودند که مستأجر ما صاحب فرزند شد و ما کرایهاش را کم کردیم. اینهاست که رحمت را زیاد میکند.
شریعتی: من مطمئن هستم اگر کسی بخاطر امام رضا کاری را انجام دهد، امام رضا زیر دینش نخواهند ماند و قطعاً جبران خواهد کرد. دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای فرحزاد: شهید عارف حسین الحسینی هم شخصیت فوقالعادهای بود. شاگرد حضرت امام بود. شفاخانه، درمانگاه، مدرسه، مسجد ساخت و دائم به مردم پاکستان خیر میرساند. هم در عراق زندانی شد و هم در ایران ولی از مبارزه دست برنداشت. امسال سیامین سالگرد شهادت ایشان است. خدایا تو را قسم میدهیم به حق حمد و آل محمد، ایمان، معرفت، خیرخواهی و دلسوزی کامل به همه ما مرحمت بفرما. قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک و ما را جزء بهترین یارانش قرار بده. خدایا به حق امام هشتم به همه آنهایی که همسر ندارند، شغل ندارند، مسکن ندارند، فرزند ندارند، مرحمت بفرما. همه ما را جزء زوار امام هشتم و جزء کمک کنندگان به زوار قرار بده. به برکت صلوات بر علی بن موسی الرضا(ع).
شریعتی: یک سلامم را اگر پاسخ بگویی میروم لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم.
«والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین»
هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
97-5-15-حجت الاسلام فرحزاد.mp3
12.65M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_فرحزاد
📚 با موضوع سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین علیه السلام (شرح دعای هشتم)
🗓 دوشنبه پانزدهم مرداد ماه
🗂 حجم : ۱۲ مگابایت
💠 @samtekhoda3
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه : ویژگیهای حکومت علوی
كارشناس : حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش : 16- 05-97
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میکنم به همه بینندهها و شنوندههای نازنین و گرانقدرمان، به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. انشاءالله هرجا که هستید خداوند متعال پشت و پناه شما باشد و آرزو میکنم به حق امام رضا(ع) بهترین اتفاقات زندگی در این روزها و شبها برای شما رقم بخورد. حاج آقای حسینی قمی سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای حسینی قمی: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بینندگان و شنوندگان رادیو قرآن دارم. در همین آغاز یک درخواست هم داشته باشم، امیدوارم مردم ما با حرکت جدیدی که دولت برای حل مشکلات اقتصادی شروع کرده است، همراهی کنند. اگر مردم همراهی نکنند حتماً ما به جایی نخواهیم رسید. مشکلات ارزی و طلا را کشور همسایه ما ترکیه هم پیدا کرد. رئیس جمهورش از مردم تقاضا کرد که بیایید دلارهایتان را تبدیل به لیر ترکیه کنید. شنیدم برای این کار صف کشیدند و بعضی از مسئولین حتی رفتند طلاهایشان را فروختند که مشکل کم شود. ما برعکس عمل کردیم. وقتی دیدیم مشکلی پیش میآید ریالمان را تبدیل به دلار کردیم. اگر واقعاً بخواهیم مشکل حل شود باید کمک کنیم. این یک کشتی است که اگر بخشی دچار حادثه شود، همه کشتی دچار حادثه میشود. همه مشکلات دست دولت نیست و بخشی دست خود ما هست. در بخش خصوصی چقدر کارگر و کارمند داریم. آقای کارخانهدار! شما ده درصد محصولاتتان را گران کردید. بیست درصد هم به دستمزد کارگرهایتان اضافه کنید. بخشهای خصوصی ما خیلی گسترده است. دو سه روز پیش ساعت پنج بعداز ظهر نانوایی رفتم، سؤال کردم وضعیت زندگی شما چطور است؟ گفت: پنج بعد از ظهر تا ده شب کار میکنم. سی هزار تومان در روز دستمزد من است. در دمای پنجاه درجه قم مقابل تنور، بالای شصت درجه گرما هست. میگفت: خانم من زنگ زده سر راه میآیی دو تا خربزه بخر، مهمان داریم. ما هم رفتیم دو تا خربزه خریدیم، ده هزار تومان روی سی هزار تومان مزد پنج ساعت کار گذاشتیم چهل هزار تومان خربزه خریدیم. خوب این بنده خدا خرجهای دیگر هم دارد.
شنیدم بعضی از مسئولین رده بالا وقتی جایی میروند سخنرانی کنند یک تیمی میفرستند که هوای آن فضا از هجده درجه بالا نباشد. خوب ما به داد این عزیزانی که مشاغل سخت دارند و در دمای شصت درجه کار میکنند برسیم. در قم یک جوانی را دیدم گفتم: چقدر درآمد داری؟ گفت: ده ساعت ماهی ششصد هزار تومان! انصاف داشته باشیم و رحم کنیم. «ارحَمُوا مَن فى الَارضَ يَرحمكُم مَن فى السّماء» به زمینیها رحم کنید تا آسمانیها به شما رحم کنند. فردا 25 ماه ذیالقعده، دحو الارض است. مرحوم میرداماد از علمای بزرگ شیعه هست. کتابی دارد در مورد چهار روزی که در سال روزهاش ممتاز است. روزه فردا معادل هفتاد سال است. کسانی که میتوانند حتماً روزه بگیرند. اگر روزه قضا دارند نیت روزه قضا کنند. مرحوم میرداماد میفرماید: با اینکه روزهاش معادل هفتاد سال است ولی افضل اعمال فردا زیارت امام رضا(ع) است. عزیزانی که مشرف میشوند حتماً نایب الزیاره ما باشند.
شریعتی: امروز قرار است از ویژگیهای حکومت علوی بشنویم.
حاج آقای حسینی قمی: خطبه 209 نهجالبلاغه، غیر از نهجالبلاغه مرحوم کلینی هم در کافی شریف نقل کردند. داستانی هست اینکه «دخل علیٌ علیهالسلام» امیرالمؤمنین عیادت یکی از اصحاب و یارانشان رفتند، بیمار بودند. به نام علاء بن زیاد حارثی، وقتی عیادت رفتند، از فرصت عیادت بیمار استفاده کردند و یک آموزه تاریخی که در نهجالبلاغه ثبت شده، دیدند خانه خیلی بزرگی دارد، فرمودند: «مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا» با این خانه بزرگ در دنیا چه میکنی؟«وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الاخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ» تو در قیامت به چنین خانهای بیشتر احتیاج داری. «وَ بَلَي إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الاخِرَةَ» اگر از این خانه بزرگ زاد و توشه آخرت جمع میکنی خیلی خوب است. حضرت سه مثال زدند «تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ» این خانه بزرگ برای پذیرایی از مهمانها هست. «وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ» ارحام و خویشاوندانت را دعوت میکنی. «وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا» حقوقش را ادا میکنی. «فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الاخِرَةَ» این خانه دنیا نیست، خانه آخرت است. پس خانه زمینه این باشد که انسان در آن کارهای خیر انجام بدهد، حقوق دیگران را بدهد خیلی خوب است. تا حضرت این جمله را به عباء بن زیاد فرمود که از خانهات خوب استفاده کن، «فقال له العلاء یا امیرالمؤمنین» علاء بن زیاد یک مطلبی را به حضرت گفتند. الآن این سؤال مطرح است که بالاخره خانه بزرگ خوب است یا خوب نیست؟ اگر خانه برای تفاخر باشد، برای تکاثر باشد، فخرفروشی کنیم، بخواهیم ثروت جمع کنیم و بلا استفاده بگذاریم خوب نیست. بسم الله الرحمن الرحیم، «أَلْهاكُمُ التَّكاثُر،حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِر» (تکاثر/1) رفتی سراغ مردهها، مردهها را بشمارید. اگر تفاخر و تکاثر باشد خوب نیست.
یکوقتی رسول خدا با اصحابشان نشسته بودند، برای جهاد رفتند. یک جوانی عبور میکرد، از مسیری رد میشد، قامت بلند و خوبی داشت. اصحاب رسول خدا گفتند: کاش این جوان مسلمان بود و این قدرت و زور بازویش را در مسیر جهاد صرف میکرد. رسول خدا این حرف را نپسندید. فرمود: باید از او بپرسید که با این زور بازو چه میکند؟ اگر برای زن و بچهاش تلاش میکند فی سبیل الله است. اگر کمک به پدر و مادر میکند فی سبیل الله است. اگر کمک برای ارحامش است این هم فی سبیل الله است. «ان کان یسعی تفاخراً و تکاثراً» اگر این زور بازو را برای فخرفروشی جمع میکند و ثروت جمع میکند این فی سبیل الله نیست. یعنی رسول خدا حتی کار یک غیر مسلمان را اگر جمع ثروتش و تلاش و کوشش را در راه خدمت به مردم، پدر و مادر، زندگی خودش، اینها فی سبیل الله است. اما اگر مصرف تفاخر و تکاثر است، درست نیست. ذیل همین خطبه دیدن شارحین نهجالبلاغه یک حدیثی از امام صادق نقل کردند.
روایت داریم «ذکر رجلٌ الاغنیاء فوقع فیهم» کسی محضر امام صادق رفت و یک صحبتی از ثروتمندها و پولدارها کرد. شروع به بدگویی ثروتمندان کرد. فرمود: ساکت باش! ثروتمند، اگر با ثروتش به خویشاوندان رسیدگی میکند، اگر به برادران ایمانیاش کمک میکند. «اضعف الله» خدا پاداش دو برابر به او میدهد. بعد به آیه 34 تا 37 سوره سبأ اشاره کردند. حضرت ناراحت شدند. اگر ثروت از مسیر حلال بود، به ارحامش میرسد، به برادران ایمانیاش میرسد چرا بد باشد. داستان دیگری هست که شارحین نهجالبلاغه نقل کردند و مرحوم کلینی در کافی شریف دارد. امام رضا(ع) یک خانهای خریدند. به یکی از دوستانشان فرمودند: من این خانه را برای تو خریدم. اثاثهایت را به اینجا منتقل کن. حضرت فرمود: خانهات کوچک است. من یک خانه بزرگتر برایت تهیه کردم. گفت: درست است این خانه کوچک است و خیلی زندگی در آن سخت است ولی پدرم این خانه را خریده است. من نمیخواهم از خانه پدریام بیرون بیایم. حضرت فرمود: اگر پدر تو آدم نادانی بود تو هم باید مثل او باشی؟ پدر تو بی خود در این خانه کوچک زندگی کرده است. در روایات داریم یکی از نعمتها خانه وسیع است. کسی به رسول خدا گفت: خانه من خیلی کوچک است. حضرت فرمود: با صدای بلند فریاد بزن و از خدا خانه بزرگ بخواه. حاجت تو این باشد. پس اهلبیت(ع) این نگاه را نمیپسندند. لذا حضرت فرمود: اگر از خانه بزرگ خوب استفاده کنی به درد آخرت میخورد.