eitaa logo
سمت خدا حب خدا
499 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
169 فایل
@babaali8 خادم کانال ⬆⬆⬆ تبادل نداریم 🌷کپی با ذکر صلوات به روح شهدای گمنام حلال🌷 #حسین_جانم🌺 عقیده‌ی همه یاران به اتفاق این است که اشک شور بیاد حسین شیرین است کنار قتلگه او به گریه جان دادن ز وعده‌ها که به خود داده‌ام یکی این است ❣
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2341346163.mp3
11.68M
۵ خود را در ر‌حمِ ربوبیِ حضرت زهرا هم قرار بدهی؛ باز هیچ کجای زندگی‌ات بدردت نمی‌خورد، مگــر اینکه ....❗️ https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر قدر که نماز هایت‌ منظم‌ باشد ، امور زندگیت‌ هم‌ تنظیم‌ خواهد شد ؛ مگر نمیدانی‌ که رستگاری‌ و سعادت با نماز قرین‌ شده‌ است ! حاج‌ آقا بهجت
سمت خدا حب خدا
حاج قاسم! صدایِ مارو داری؟ حلب دچارِ سقوط است .. حاجی جان؛ جان شیعیان در خطر است مرد خدا کجایی؟ دشمن افسار پاره کرده است .. امشب بچه‌های اطراف حلب خواب ندارند .. کجایی حاجی جان؟:)))))))
سمت خدا حب خدا
#کنترل_ذهن 44 ✅ کنترل ذهن یعنی بتونی به یه موضوع، #عمیق فکر کنی نه سطحی. 🔵 یعنی بتونی روی موضوعی
45 ✅ چند وقت قبل قرار شد که یه تمرین مناسب از علامه طباطبایی برای تمرکز ذهن بدیم خدمتتون. قبلش یه داستان کوتاهی بگم: 🔹 یه نفر از مرتاض های هندی اومده بود پیش علامه. 🔸 از اون کسانی که مثلا آدم ها رو میذاشت روی یه سینی و از سطح زمین بلند میکرد. یه بنده خدایی میگفت که من با چشم خودم دیدم اون رو. 👳 اون مرتاض اومده بود قم و بعضی طلبه ها گفتن ببریمش پیش علامه 🔸 اومدن پیش علامه و گفتند یه کسی هست قدرت‌هایی داره و اینا... یه بار بیاریمش پیش شما؟ استاد گفت: نه برای چی آخه! من کاری با این جور آدما ندارم https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
سمت خدا حب خدا
#کنترل_ذهن 45 ✅ چند وقت قبل قرار شد که یه تمرین مناسب از علامه طباطبایی برای تمرکز ذهن بدیم خدمتتون
46 🔶 خلاصه اینا هم انقدر اصرار کرده بودن تا بالاخره علامه اجازه دادن. اما آخرش علامه گفته بود که شما اگه اون مرتاض رو خواستید بیارید ولی من کاری بهش ندارم و باید به کارای نوشتن کتابم بپردازم. 🔹 بعد اون آقا رو آوردن پیش علامه و بهش گفته بودند ببین یکی از آدم‌های قوی ما ایشونه. اون مرتاضه گفته بود حالا ببینید من چیکارش میکنم!😏 بعد اومد و نشست یه کناری، حضرت علامه هم کنار میز کوچکی مشغول نوشتن بود....📝 یه سلام و علیکی کردن... بعد این مرتاضه هی نگاه می‌کرد به علامه و... 🔹 ما که نمی‌دونستیم چی می‌گذره، چه امواجی داره رد و بدل میشه...! بعد علامه هر چند وقت یکبار سرش رو بلند می‌کرد و یه نگاه می‌کرد به این مرتاضه، 💢 اینم آه، و فریاد می‌کشید و پرت میشد یه طرف و یه کارهایی می‌کرد!!! 💢 بعد از دو سه مرتبه که اینجوری شد، گفت: بابا این کیه من رو آوردید پیشش؟این کیه آخه؟😤 من تمام قدرت‌هام رو برای منصرف کردن فکر این و ازبین بردن تمرکز و توّجه‌ش به‌کار می‌برم، اما یه نگاه به من می‌کنه تمام زحمات من رو به هدر میده.🤕 https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda