امشب شب عاشقی است شب خطاطی در بین الحرمین الان عازم حرم هستم با شش عدد لاک طراحی پر از لاک مینشینم گوشه مخیم حسینی یا وسط بهشت بین الحرمین و خطاطی میکنم برای عاقلترین مجنون های عالم و مجنون ترین عاقل های زمین برای زوار حضرت حسین https://eitaa.com/sang_nevesht

امشب سر دیگ سمنو در خدمت استاد سمنوپز عزیزمون که دستور فرمودند این عبارت رو بنویسم براشون: خدا را شکر مولایم علی شد https://eitaa.com/sang_nevesht

از سحر جمعه تا امشب روی کاغذ مینوشتم: یا رحمة الله الواسعة امشب بالاخره قلم بر سنگ گذاشتم برای اولین بار برسنگ نوشتم: یا رحمة الله الواسعة هنوز سنگ روی میزم بود که اقای روضه خوانی از خانواده محترم شهدا آمد و کنارم نشست تا نشست سلام داد به اقا تقاضا کردم برایم روضه ای بخوانند مجلس روضه با حضور کودک های اطرافم که خطاطی من و روضه خوانی عاشورا را تماشا میکردند شکل گرفت با کودکها سینه هم زدیم مادرهایشان هم جمع شدند و سینه زنی بچه هاشان را تماشا کردند این سنگ را بعد از رزین زدن صله دادم به اقای روضه خوان https://eitaa.com/sang_nevesht

شبهای اخر موکب است حال و هوای رفتن به خانه و اتاق مسقف را ندارم دلم آسمان میخواهد دلم در صحن جامع رضوی نشسته رو به مضجع شریف در یکی از همان گوشه های خلوت حرم به انتظار عنایت او دلم رضا میخواهد https://eitaa.com/sang_nevesht

امشب حال خوشی دارم گوشه موکب نشسته ام موکبی که تعطیل شده و چراغ هایش خاموش است گوشه خیابان هستم ولی زیر خیمه ام زیر خیمه حبیب آشپزها سیب زمینی پوست میکنند خادمها پیاز سرخ میکنند ولی من از رحمة بی انتهای خدا مینویسم یا رحمة الله الواسعة https://eitaa.com/sang_nevesht

روی سنگ خام یک لایه سبک کیلر زدم تا سنگ مرکبم را نخورد با مرکب پرطاووسی عبارتم را نوشتم مرکب ماند جذب سنگ نشد و درخشید وقتی مرکب خشک شد دوباره کیلر زدم بعد با لاک سفید دورگیری کردم و کیلر نهایی شب اخر موکب است فرداشب خیمه در این خیابان نیست https://eitaa.com/sang_nevesht

رفقا آشپزی میکنند بوی پیازداغ و سیب زمینی سرخ کرده خیابان را در این نیمه شبی پر کرده من هم این گوشه زیر خیمه بزرگ موکب روی فرش و سجاده ام خطاطی میکنم هربار روی یک تکه سنگ جدید با مرکب و رنگ جدید لاک جدید ابعاد جدید اما دلبر همان دلبر هزار ساله است یا رحمة الله الواسعة و یا باب نجاة الامة هر کس به زبانی صفت مدح تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه https://eitaa.com/sang_nevesht

کاش روزی خطاط حرمت شوم https://eitaa.com/sang_nevesht

شب اخر ماه صفر امسال را با این چند تکه سنگ گذراندم تا مبدل به کتیبه شوند و بوسیدنی نام حسین سنگ مرده را زنده میکند بوسیدنی میکند مقدس میکند یا رحمة الله الواسعة و یا باب نجاة الامة https://eitaa.com/sang_nevesht

این هم اخرین کتیبه ماه صفر امسال روی سنگ مرمر زیبایی که از شدت زیبایی و چشم نوازی اکثر خدام موکب دنبالش بودند نور که زیرش روشن میشود جلوه اش هزار برابر میشود عکسی که مشاهده میکنید تخته سنگ بدون نور است و زیبایی و جلوه اش هنوز به نمایش در نیامده است زمینه و خط کرسی؛ خاکی بالا و آسمان؛ فیروزه ای در وسط اقیانوس؛ درخشان جای شما خالی https://eitaa.com/sang_nevesht

مرکبی ویژه از ترکیب مرکب قرمز و زرشکی را برای این کتیبه زیبا انتخاب کردم وضوی جدید و تازه گرفتم کنار میز خطاطی سجاده پهن کردم نمازی بدون دستور وجوب و از باب عشق و تمنا خواندم و به علمدار کربلا هدیه دادم قلم به دست گرفتم و بسم الله گفتم دلم نمی آید از عزاخانه او خارج شوم سحر شده نماز صبح نزدیک است باید به مسجد بروم رفقای موکب هنوز آشپزی میکنند برای شهادت حضرت ثامن الحجج ۲۲۰۰ پرس قیمه دارند و کارشان سنگین است توجهی به من ندارند من آواز زیبای قلبم را تکرار میکنم: یا رحمة الله الواسعة و یا باب نجاة الامة https://eitaa.com/sang_nevesht

شب تیره صبح شد و قلبم همچنان صد میزند: یا رحمة الله الواسعه و یا باب نجات الامة https://eitaa.com/sang_nevesht

هم اکنون گلزار شهدای تهران موکب شهید ابراهیم هادی اسم حضرت صدیقه همه جا زیباست ولی بر مزار عشاق او زیباتر است این تخته سنگ زیبا و بزرگ را ظهر امروز در یک سنگبری انتخاب کردم عصر جمعه امروز سنگ نویسی را که در گلزار شهدای بهشت زهراشروع کردم یک زایر خوش سلیقه ابراهیم هادی این تخته سنگ را انتخاب کرد و به دستم داد تا برایش بنویسم «یا فاطمه الزهرا» آن قدر زیبا شد که غیر از من زوار دیگر هم با این تخته سنگ بوسیدنی عکس یادگاری گرفتند https://eitaa.com/sang_nevesht

شبهای گلزار شهدا خیلی زیباست شبهایش قشنگ است و این زیبایی به جان من نیز لبریز میشود سنگی که شب مینویسم با سنگی که در روز خطاطی میکنم فرق دارد یا رب الزهرا بحق الزهرا اشف صدر الزهرا بظهور الحجة رنگی رنگی نوشتم چون سنگش رنگی رنگی بود قشنگ شد و به جانم نشست https://eitaa.com/sang_nevesht

تا دیشب کمتر شده بود که برای نوشتن یک تکه سنگ یا یک ورق کاغذ از چند مرکب مختلف استفاده کنم گاهی نقطه ها را رنگی میگذاشتم ولی تنوع رنگ را تجربه نکرده بودم مدتی این سنگ روی میزم و کنار دستم جابجا شد دنبال طرحی بدیع و زیبا بودم ولی پیدایش نمیکردم غروب جمعه دستم به نوشتن نرفت نماز مغرب وعشا را در جمع زوار شهدا خواندم سنگ مرمر رنگارنگ و بهاری مرا یاد بهار رنگارنگ ظهورش انداخت حالا وقت نوشتن بود یا رب الزهرا بحق الزهرا اشف صدر الزهرا بظهور الحجة هر جمله را با یک رنگ نوشتم به یاد بهار زیبای ظهور

امشب بحمدلله در خدمت دوستان هیات نورالرضا بودیم و برای عزیزان این هیات خطاطی کردیم. اگر خداوند به ما توفیق بدهد درآینده بیشتر در خدمتشان خواهیم بود؛ بشرط حیات هم برای خطاطی هم برای غرفه کودک مزیت غرفه امشب استفاده از سنگ های باکیفیت مرمر بود که با نورافشانی در پشت آنها زیبایی دوچندان پیدا میکنند. https://eitaa.com/sang_nevesht

تخته سنگ بزرگی بود هم ضخیم و هم سنگین و هم بزرگ شاید سه یا چهار کیلو یا همین حدود این جور سنگها را جز شب جمعه ها نمی نویسم شبهای جمعه حال متفاوتی دارد خصوصا در قطعه ۲۶ گلزار شهدا https://eitaa.com/sang_nevesht

این عکس را امشب محمدمهدی علوی عزیز در گلزار شهدا گرفت و برایم فرستاد از زمانی که سرگرم نوشتن همان تخته سنگ معروف بالا و یا کتیبه زیبای «سیدالشهدا» بودم کتیبه زیبایی بود و حال خوشی داشتم و غرق در لذت بودم استاد رضا علوی عزیز هم در همین حین آمدند و قدم رنجه کردند و افتخار دادند و قلم به دست گرفتند و کم وکسری کتیبه را تکمیل کردند و به قول خودشان «یک تشدید» به کتیبه افزودند. جای بسی افتخار دارد که اساتید با تجربه ای مثل ایشان «یک تشدید» در تکمیل کتیبه ای بیافزایند. الحمدلله https://eitaa.com/sang_nevesht

السلام علی مولانا امیرالمومنین السلام علی امنا فاطمة الزهرا این کتیبه را ظهر جمعه در گلزار شهدا نوشتم و چون خودم امکان عکاسی نداشتم زحمتش افتاد گردن دوستان همراه و عکس خوبی از این کتیبه برایم نماند راستش را بخواهید از همه سنگ نوشته ها و کتیبه ها فقط یک دانه عکس سهم من است و مابقی برای شماست https://eitaa.com/sang_nevesht

امشب با یکی از رفقای قدیمی مهمان شهدای گمنام کهف الشهدا بودیم بساط خطاطی را که بپا کردیم یکی از زائران عزیز گفت در مهران یا کربلا مرا دیده و انجا برایش موبایل نویسی کرده ام نشانم داد نوشته بودم «یاسیدالشهدا» خط خودم بود راستی چقدر دنیا کوچک است مهران کجا و کهف الشهدا کجا شاید به همین زودی ها و به برکت دعای شهدای گمنام همه این کتیبه ها و نوشته ها مبدل بشوند به یادگاری از یک خادم الشهدای شهید خطاط البته شاید https://eitaa.com/sang_nevesht

به گمانم ۹ سال را نداشت دخترک «اللهم عجل لولیک الفرج» میخواست عبارتی که کمتر از هم سن و سالهایش شنیده ام برای نوشتن بچه های آن سنی بیشتر اسم خودشان را میخواهند برای یادگاری تا عبارات آیینی با کمی عجله کتیبه اش را نوشتم رعد و برق میزد آسمان آماده گریه بود باید بساط را تا خیس نشده جمع میکردم کتیبه را به دستش دادم و سهم من دوباره فقط یک عکس شد https://eitaa.com/sang_nevesht