لحظه دلبری زمانی است که عکسی یا نوشته ای برای شریک زندگی خود بفرستیم
💝💝💝💝💝
با جمله ای یا دلنوشته ای زیبا از شریک زندگی خودیاپدر و مادرو معلم خود تشکر و قدردانی کنیم
❤️❤️❤️❤️
@sang_shishah
🌼فـرهنگ یعنی:
🍁 تو مهمونی، همش سرت تو گوشی نباشه
🍁 لهجه دیگران رو مسخره نکنیم.
🍁 واسه خودت زندگی کنی وواسه حرف مردم زندگی نکنی
🍁 اشتباهاتمون رو با این جمله توجیه نکنیم: اینجا ایرانه!
🍁 الگو بگیریم ولی کپی نباشیم. خودمون باشیم
🍁 در مورد همسر دیگران نظر ندیم، چه مثبت چه منفی
🍁 سعی کنیم، همیشه با لبخند بر لب با دیگران برخورد کنیم.
🍁 مطالب، شعرها و خبرها رو حتما با ذکر منبع به اشتراک بذاریم
🍁 خصوصیات ظاهری دیگران رو مسخره نکنیم، چهره هیچ کس به انتخاب خودش نبوده
🍁 حواسمون به صدای دزدگیر ماشین مون باشه، همسایه ها رو آزار ندیم
🍁 وقتی یکی یه عکس از تو گوشیش بهت نشون میده، عکسهای قبلی و بعدی رو نبینی
🍁 تو چیزی که در موردشان اطلاع نداریم دخالت نکنیم و نظر ندیم
🍁 رشته تحصیلی یا شغل کسی رو مسخره نکنیم. همه مشاغل و همه رشته های تحصیلی نیاز جامعه هستند
🍁 خونه کسی رو که وای فای داره،با کافی نت اشتباه نگیرید
🍁 توی مهمونی، چند مدل غذادرست نکنیم که بعد اضافه بیاد بریزیم دور
🔘داستان کوتاه
یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری، پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت... گِلی شد.
من بیخیال، پیاش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می شود.
ولی نشد...
بعدها هر چه شستمش پاک نشد!
حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت !!!
آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت:
"این لباس چِرک مُرده شده!"
گفت:
"بعضی لکه ها دیر که شود، می میرند؛
باید تا زنده اند پاک شوند!"
چرک مُرده شد...
و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت!
✨بعید نیست اگر بگویم دل آدم هم
کم ندارد از لباس سفید!
حواست که نباشد لکه می شود؛
وقتی لکه شد اگر پی اش را نگیری،
میشود چرک...
به قول صاحب خشکشویی "لکه را تا
تازه است، تا زنده است، باید شست
و پاک کرد...!"
مواظب دلهای خودمون و
دلهای همدیگر باشیم.🌹
@sang_shishah
「🌿」
●●
ذهنِ ما مثل تلوزیونه.
این ما هستیم که تصمیم میگیریم
کدوم شبکه رو ببینیم!
شبکه رنجش،شبکه بخشش،شبکه نفرت،شبکه مهربونی،شبکه شادی،یا حتی برنامه های تکراری دیروز.🙄🚶♀
هر روز فکر کن،دیدن کدوم شبکه حال تو بهتر میکنه،
ذهنت رو بذار رو همون شبکه.
اگه خیلی چیزها دست تو نیست،
کنترل ذهنت که دست خودته...˘˘⇡🍑🌸♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه ی پدری تنها جاییست که
هر ساعتی بری ناراحت نمیشن
و امن ترین جای دنیاست
مثل آغوش #پدر
مهر مادر
و ميدانی که بی هیچ چشم داشتی
تو را دوست دارند
خانه پدری بهشت این دنیاست...!❤️
@sang_shishah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 شب شد
🍁دلها به فردا امیدوار شد؛
🌙چشم ها پر از خواب شد،
🍁همه میگویند که
🌙زندگی سر بالایی و سرازیری دارد
🍁اما من می گویم:
🌙زندگی هر چه که هست،
🍁جریان دارد؛
🌙می گویم: تا خدا هست و خدایی
🍁می کند، امید هست؛
🌙فردا روشن است؛
شبتان آرام، فردایتان روشن . .🌙
@sang_shishah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
چون که روز آمد و چشمم باز شد
خلقتم با خالقم همراز شد
غرق رحمت میشود آن روز که
روزش با نام تو آغاز شد
🌷بـه نـام خـالـق عـشـق🌷
🌸 الهـی بـه امیـد تـو 🌸
مردی نجاری را برای کمک به تعمیر
خانه قدیمیاش استخدام کرد
در همان روز اول برای مرد نجار مشکلاتی
پیش آمد، ابتدا شیشه ماشین او شکست
و باعث شد تا یک ساعت از وقتش را
از دست بدهد
سپس اره برقیاش خراب شد، در آخر نیز
ماشین باربری قدیمیاش دیگر روشن نشد
مردی که او را استخدام کرده بود
تصمیم گرفت او را به خانهاش برساند
در حالی که مرد نجار در سکوتی سنگین
فرو رفته بود به خانه رسیدند
نجار از مرد دعوت کرد که به داخل خانه
بیاید و با خانوادهاش ملاقات کند
وقتی به طرف در خانه میرفتند مرد نجار
در نزدیکی درخت کوچکی کمی مکث کرد
انتهای شاخهای را با دو دستش لمس کرد
تا هنگام باز شدن در خانه تغییر شگفت
آوری در ظاهر و رفتار نجار ایجاد شد
صورتش با لبخندی شکفته شد پس از آن دو
فرزند کوچکش را در آغوش گرفت و بوسید
پس از معرفی مرد به خانوادهاش او را
تا نزدیکی ماشینش مشایعت کرد
هنگامی که آنها از کنار درخت گذشتند
حس کنجکاوی مرد باعث شد تا در مورد
آنچه نجار با درخت انجام داده بود سؤال کند
نجار این گونه پاسخ داد:
آن درخت، درخت مشکلات من است
میدانم نمیتواند به رفع مشکلات در کارهایم
کمکی بکند ولی چون به این اطمینان دارم
که مشکلات من به داخل خانه و به همسر
و فرزندانم تعلق ندارد
بنابراین من هر شب هنگام آمدن به خانه
آن مشکلات را به آن درخت میآویزم
سپس هنگام صبح آنها را برمیدارم
جالب این است که وقتی صبح به سراغ
درخت میروم تا مشکلاتم را بردارم
خیلی از آنها دیگر آنجا نیستند و آنهائی
هم که هستند خیلی سبکتر شدهاند
گذشته را به گذشته بسپار
حتی گذشته چند لحظه پیش هم گذشته
به حساب میآید
هرگز از حکمت کار خدا
در لحظه نمیتوان سر درآورد
روزی خواهی دانست
شاید امروز نه، شاید فردا
و پس فرداهای دیگر
پس نه مقاومت کن نه مخالفت
همیشه دل نگرانیها همراهت خواهند بود
در آن لحظه است که هیچ پناهی
جز خدا نخواهی یافت
خداوند در عمق باور آدمی جای دارد
و تو همیشه با وجود تمام دل مشغولیها
جایی در دل داری که در انتها
آنجا به سراغ خدا میروی
《وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه》
هر که به خدا توکل کند
او را بس است