eitaa logo
🌷سنگر عشق🌷
78 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
885 ویدیو
33 فایل
#معارف اسلامی و #رهبر انقلاب و #شهدا فضای مجازی و اینترنت برای شما سنگری از سنگر های جنگ امروز است . کپی آزاد با ذکر #صلوات مدیر https://eitaa.com/Shahed_zn
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷سنگر عشق🌷
کلیپی بسیار زیبا از سه برادر #شهید علی ، مهدی و حمید باکری🌹 #شهدارایادکنیدباصلوات
روحيز شاد اولسون ای پاك انسانلار كفرين قاباقيندا صفه دورانلار اي آلله يولوندا قانا باتانلار سيز اولدوز وطنه ، هم دينه قوربان تشنه لب حسينه ، لب تشنه مهمان *** ترجمه: روحتون شد اي انسان های پاک ای کسانی كه در مقابل كفر قد علم كرديد اي در راه خدا به خون غلتيدگان شما خود را هم برای وطن و هم براي دين قربانی كرديد لب تشنه بر امام حسين (ع) تشنه مهمان شديد . 🇮🇷🌹🇮🇷
🌹محمدمهدی فرزند «مسلم خیزاب»، هرشب لباس پدرش را به تن می‌کند و می‌خوابد بلکه بوی پدر جواب دلتنگی‌هایش باشد... شبتون شهدایی
شهدا همان مردان عرصه عمل‌اند، فرهیختگانی که راز خطر را خوب دانسته و در بازی خون برنده حقیقی میدان جهاد و مقاومت هستند. کبوتران سفید بالی که با جسمی آغشته از جنس خون پر کشیدن به سوی معشوق را به فرشیان آموخته تا این سنت حسنه همچنان پایدار باشد. یقیناً راز این هنر را پرندگانی می‌دانستند که بی‌ادعا بر پهن‌دشت جاوید پرکشیده تا پیام افسانه جاودانگی بار دیگر از سرزمین آلاله‌های سرخ به افقی بی‌انتها به پرواز درآید.🌷
🍃میخوانمت داداش شهیدم ولی..! خیلی خیلی دوری.. نه دستم به دستانت می رسد نه چشمانم به نگاهت ..! چاره ای کن .. تو را کم داشتن .. کم نیست..!🍃 صبحتون شهدایی
🌷 : ☘ بایستی را در آغوش گرفت گونه ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند،بایستی محتوای فرامین امام را درک و نماییم سلام 25 اسفند 💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
بیانات سردار 🌷 ساعاتی قبل از عملیات بدر: "هر گاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شهید شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است." 💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
4_5861862251383751327.pdf
4.04M
۲۵ اسفندماه ۱۳۶۳ سالـروز شهادت 🌷شهید مهدی باکری🌷 گرامی باد. 📂زندگینامه و خاطرات سردار باکری🌷 فرمانده لشگر 31 عاشورا 📎پیشنهاد دانلود 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
*شهیدی که پیکرش را آب بُرد*🥀 *شهید مهدی باکری*🌹 تاریخ تولد: ۱۲ / ۱ / ۱۳۳۳ تاریخ شهادت: ۲۵ / ۱۲ / ۱۳۶۳ محل تولد: میاندوآب محل شهادت: دجله در قسمتی از وصیت نامه اش نوشته بود: *خدایا از تو میخواهم وقتی کشته میشوم جسدم پیدا نشود تا من یک وجب از خاک این دنیا را اشغال نکنم*🌷این فرمانده در عملیات بدر *در ۲۵ اسفند ۶۳* بر اثر *اصابت گلوله مستقیم*🖤 ندای حق را لبیک گفت🕊️ هنگامی که پیکرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند *قایق حامل پیکر او مورد هدف آرپی جی دشمن قرار گرفت🖤 پیکرش افتاد توی دجله و آب با خودش برد* و به آرزویش رسید🕊️ *مفقودالجسد* ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😔 اول که نشناختمت ولی نگاهت آشنا بود در ذهنم به دنبال پیرمردی ٥٠_٦٠ ساله میگشتم سر و صورت خاکی و پوتین های کهنه ات را که دیدم گفتم تو اینجا ٢٨ سالت است، ولی چرا انقدر خسته؟ شک ندارم که این عکس خستگی های بعد را نشان میدهد؛ فکر کنم ٣_٤ شب نخوابیده ای که چشمهایت از خستگی باز نميشود سادگی و سر و روی خاکی ات. عاشق و تواضع ات عاشق بی ادعایی ات راستی سر دوشی ات کو؟ لباس فرمت؟ آقا رحیم صفوی ميگفت: "دوست داشتی مثل بقیه باشی و فرقی نکنی گاهی حتی رزمنده ها و سربازانت هم نمیشناختند فرمانده لشگرشان را آقامهدی اما میدانم به پیوستی و شدی آه که چقدر با تو حرف دارم چقدر از خودم خجالت میکشم از سالهای عمری که طی شدوحتی لحظه ای شبیه تو نبودم حال این روزهای من شاید خوب باشد اما بالم. روزمرگی ها، تعلقات و عادات دنیای ما و را بسته و حسابی زمین گیر شدیم. دنیای این روزهای ما،مثل شما راکم دارد 25اسفند
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆💕💐💖 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_هشتم مارو
💖💐💕🔆💕💐💖 📚داستان واقعی و بسیار جذاب فردا ۵صبح آماده حرکت به سمت ...... اروند رود راه افتادیم یه رود بزرگ آخر یه جاده خاکی جاده ای ک گذر کردیم میان نخلستان های خییییییلی بزرگ بود و اکثر نخل ها بر اثر بمباران جنگ سوخته بودن خودشون میگفتن پل که روش راه میرید شهید حسن باقری طراحی اصلیش بود با خودم زمزمه کردم ترلان تو چرا اینجایی؟ نه فکرت ،نه پوششت ،نه خانوادت مثل اینا نیست چرا اومدی ؟😐😐 تا به خودم اومدم دیدم کاروان رفته و من وسط نخلستان ها گم شدم تو نخلستان میدویدم و گریه میکردم انگار زیر هر نخل یه مرد بود که بهم نگاه میکرد یهو پام گیر کرد به یه چیزی و خوردم زمین همه جام خاکی شده بود بلند شدم و شروع کردم به دویدن به لب جاده خاکی که رسیدم تا رسیدم لب جاده کاروان رو دیدم تو اروند رود یه بازار بود که توسط محلی های همونجا دایر شده بود ماهم مثل این قحطی زده ها رفتیم بازار از لوازم آرایش ،دمپایی ،عروسک،کلاه و بستنی و کلی خوراکیای دیگه برای خودم خریدم غافل از اینکه امشب چه خواهد شد بعداز اروندرود تو اتوبوس اعلام شد بزرگواران شهدا دعوتمون کردن معراج الشهدا ۳۶شهید گمنام میزبانمون هستن ............... ... : بانو....ش
~🕊 ^'💜'^ ⚘رمز حرکت ما نام مقدس (ع) بود از صبح تا عصر جستجو کردیم، هفت شهید پیدا شد. گفتیم حتما باید شهید دیگری پیدا شود. رمز حرکت امروز نام مقدس امام هشتم بوده. اما هرچه گشتیم دیگری پیدا نشد. ⚘خسته بودیم و دلشكسته، لحظات غروب بود، گفتند: امام جماعت یکی از مساجد شیعیان در نزدیکی مرز با شما کار دارد! به نقطه مرزی رفتیم. ایشان پیکر شهیدی را پیدا کرده و براى تحویل آورده بود. ⚘لباس بسیجی بر تن شهید بود. با آمدن او هشت شهید روز توسل به امام هشتم کامل شد. اما عجیب تر جمله ای بود که بر لباس شهید نوشته بود. همه با دیدن لباس او اشک می ریختند. بر پشت پیراهنش نوشته بود: "" 📚 کتاب‌ِ شهید گمنام . . ☘☘☘