eitaa logo
🇮🇷سنگر عشق🇮🇷
299 دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
21.4هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🇮🇷 جوانان ایرانِ اسلامی، تاریخ‌سازند. در این کانال با همراهی شما، آرمانهای انقلابِ اسلامی را پی‌ می‌گیریم. با ما همراه باشید. ‏‏🌸🇮🇷🌸‏
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠صحیفه‌ی سجّادیّه یکی از آثار مکتوب ائمّه علیهم‌السلام است که در میان علما و بزرگان به «اُخت‌القرآن»، «انجیل اهل‌بیت علیهم‌السلام» و «زبور آل محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» مشهور است. صحیفه‌ی سجّادیّه را می‌توان اوّلین کتاب از قرن اوّل و دوّم هجری به شمار آورد. برای اینکه جایگاه صحیفه‌ی سجّادیّه را در تمدّن‌سازی اسلامی درک کنیم باید به فضای فکری و فرهنگی عصر امام سجّاد علیه‌السلام توجّه کنیم. دوران زندگانی و امامت امام سجّاد علیه‌السلام یکی از دوران‌های حسّاس تاریخ اسلام است. ۱۳۷۲/۰۴/۲۳ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠صحیفه‌ی سجّادیّه یکی از آثار مکتوب ائمّه علیهم‌السلام است که در میان علما و بزرگان به «اُخت‌القرآن»، «انجیل اهل‌بیت علیهم‌السلام» و «زبور آل محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» مشهور است. صحیفه‌ی سجّادیّه را می‌توان اوّلین کتاب از قرن اوّل و دوّم هجری به شمار آورد. برای اینکه جایگاه صحیفه‌ی سجّادیّه را در تمدّن‌سازی اسلامی درک کنیم باید به فضای فکری و فرهنگی عصر امام سجّاد علیه‌السلام توجّه کنیم. دوران زندگانی و امامت امام سجّاد علیه‌السلام یکی از دوران‌های حسّاس تاریخ اسلام است. ۱۳۷۲/۰۴/۲۳ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠صحیفه‌ی سجّادیّه یکی از آثار مکتوب ائمّه علیهم‌السلام است که در میان علما و بزرگان به «اُخت‌القرآن»، «انجیل اهل‌بیت علیهم‌السلام» و «زبور آل محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» مشهور است. صحیفه‌ی سجّادیّه را می‌توان اوّلین کتاب از قرن اوّل و دوّم هجری به شمار آورد. برای اینکه جایگاه صحیفه‌ی سجّادیّه را در تمدّن‌سازی اسلامی درک کنیم باید به فضای فکری و فرهنگی عصر امام سجّاد علیه‌السلام توجّه کنیم. دوران زندگانی و امامت امام سجّاد علیه‌السلام یکی از دوران‌های حسّاس تاریخ اسلام است. ۱۳۷۲/۰۴/۲۳ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠من در یك تقسیم‌بندی، حزب را به دو نوع تقسیم می‌كنم - این اعتقاد من است؛ شما هم آزادید كه این را قبول بكنید یا قبول نكنید؛ چون نه قانون است و نه من اصرار دارم كه مردم حتماً قبول كنند؛ لیكن اعتقاد خودم این است - یك حزب این است كه مجموعه‌ای از صاحبان فكر سیاسی یا اعتقادی و یا ایمانی می‌نشینند و تشكّلی درست می‌كنند و میان خودشان و آحاد مردم كانال‌كشی می‌كنند و مردمی را با خودشان همراه می‌كنند، تا فكر خود را به آنها برسانند. كانونهای حزبی تشكیل می‌شود، هسته‌های حزبی تشكیل می‌شود، سلّولهای حزبی تشكیل می‌شود و اینها در این مركز می‌نشینند و افكاری را كه خودشان به آن اعتقاد دارند و پای آن ایستاده‌اند - چه فكر سیاسی، چه فكر غیرسیاسی، چه فكر دینی، چه فكر غیردینی - در این كانالها می‌ریزند و این افكار به تك‌تك افراد می‌رسد و آن مردمی كه اینها را قبول می‌كنند، با اینها پیوند پیدا می‌كنند. به نظر من، این سبك تحزّب، منطقی است «حزب جمهوری اسلامی» بر این اساس تشكیل شده بود و همین‌طور بود. البته به طور طبیعی اگر حزبی با این خصوصیات، در مركز خودش توانست آدمهای با فكرتر و زبده‌تر و خوشفكرتری داشته باشد، می‌تواند تعداد بیشتری را با خودش همفكر كند. نتیجه این خواهد شد كه وقتی انتخاباتی پیش آمد، تا از طرف مركزیت این حزب چیزی گفته شد، آن مردم از روی اعتقاد خودشان بر طبق آن عمل می‌كنند؛ یا حتّی بدون این‌كه آن مركزیت چیزی بگوید، چون معیارهایشان یكی است، با یكدیگر همفكرند. این شكل درستِ تحزّب است و البته چنین چیزی الان در كشور ما نیست. شاید به شكل خیلی ناقصش یكی، دو نمونه در گوشه و كنار پیدا شود؛ اما بعد از «حزب جمهوری اسلامی» - كه ما تعطیلش كردیم - دیگر چنین چیزی را به این شكل من سراغ ندارم. ▪️یك‌طور حزب هم هست كه همان حزبهای رایج امروز اروپا و امریكاست؛ مثل حزب جمهوریخواه، حزب دمكرات، حزب كارگر انگلیس، حزب محافظه‌كار انگلیس. این احزاب مبنایشان بر این پایه‌ای كه ما گفتیم، نیست. مجموعه‌ای از خواص، با یك منفعت مشتركی كه بین خودشان تعریف می‌كنند - ولو در خیلی از مسائل با یكدیگر همفكر هم نیستند؛ گاهی خیلی هم با هم مخالفند! - می‌نشینند با همدیگر قرارداد می‌گذارند و یك حزب به وجود می‌آورند. این حزب در میان مردم معروف است؛ اما عضو مصلحتی دارد، نه عضو فكری. تفاوت اساسیش این‌جاست. عضو مصلحتی یعنی چه؟ یعنی این‌كه فلان سرمایه‌دار، فلان كاسب، فلان استاد، فلان فیلسوف، احیاناً فلان روحانی، از این حزب حمایت می‌كند. مثلاً فلان روحانی می‌گوید من به مریدهای خودم دستور می‌دهم كه به كاندیدای شما رأی بدهند، اما در مقابلش شما باید فرضاً به مسجد یا كلیسای من این امتیاز را بدهید؛ آنها هم قبول می‌كنند! آن مردمی كه رأی می‌دهند، نه آن كاندیدا را می‌شناسند، نه فكر حاكم بر او را می‌شناسند، نه مؤسّسان حزب را درست می‌شناسند، نه می‌دانند آن كاندیدا چه كار می‌خواهد بكند. به صرف این‌كه امام جماعت مسجد گفته مثلاً به «حزب كنگره» در هند رأی بدهید، اینها هم رأی می‌دهند! این‌كه می‌گویم، اتّفاقاً درست همین قضیه در هند اتفاق افتاد و برخی از مسلمانان به كاندیدای «حزب كنگره» رأی دادند! چند میلیون مسلمان به كاندیدای «حزب كنگره» رأی می‌دهند؛ در حالی كه نه با آنها همعقیده‌اند، نه همفكرند، نه ایمانشان یكی است، نه اصلاً می‌دانند آنها در مملكت چه كار می‌خواهند بكنند؛ اما چون آن آقا گفته مصلحت مسلمانان این است، این كار را می‌كنند! یا مثلاً فلان سرمایه‌دار می‌گوید من این‌قدر پول به شما می‌دهم و به حزبتان كمك می‌كنم؛ اما مرا در فلان‌جا سفیر كنید! بحث سفیر معیّن كردن، بازرس فلان‌جا معیّن كردن، فلان شغل سیاسی را دادن، جزو شرایط حتمی حزب‌بازی به شكل غربی است؛ چون كسی از روی ایمان كار نمی‌كند؛ از روی قرارداد كار می‌كند! ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠من در یك تقسیم‌بندی، حزب را به دو نوع تقسیم می‌كنم - این اعتقاد من است؛ شما هم آزادید كه این را قبول بكنید یا قبول نكنید؛ چون نه قانون است و نه من اصرار دارم كه مردم حتماً قبول كنند؛ لیكن اعتقاد خودم این است - یك حزب این است كه مجموعه‌ای از صاحبان فكر سیاسی یا اعتقادی و یا ایمانی می‌نشینند و تشكّلی درست می‌كنند و میان خودشان و آحاد مردم كانال‌كشی می‌كنند و مردمی را با خودشان همراه می‌كنند، تا فكر خود را به آنها برسانند. كانونهای حزبی تشكیل می‌شود، هسته‌های حزبی تشكیل می‌شود، سلّولهای حزبی تشكیل می‌شود و اینها در این مركز می‌نشینند و افكاری را كه خودشان به آن اعتقاد دارند و پای آن ایستاده‌اند - چه فكر سیاسی، چه فكر غیرسیاسی، چه فكر دینی، چه فكر غیردینی - در این كانالها می‌ریزند و این افكار به تك‌تك افراد می‌رسد و آن مردمی كه اینها را قبول می‌كنند، با اینها پیوند پیدا می‌كنند. به نظر من، این سبك تحزّب، منطقی است «حزب جمهوری اسلامی» بر این اساس تشكیل شده بود و همین‌طور بود. البته به طور طبیعی اگر حزبی با این خصوصیات، در مركز خودش توانست آدمهای با فكرتر و زبده‌تر و خوشفكرتری داشته باشد، می‌تواند تعداد بیشتری را با خودش همفكر كند. نتیجه این خواهد شد كه وقتی انتخاباتی پیش آمد، تا از طرف مركزیت این حزب چیزی گفته شد، آن مردم از روی اعتقاد خودشان بر طبق آن عمل می‌كنند؛ یا حتّی بدون این‌كه آن مركزیت چیزی بگوید، چون معیارهایشان یكی است، با یكدیگر همفكرند. این شكل درستِ تحزّب است و البته چنین چیزی الان در كشور ما نیست. شاید به شكل خیلی ناقصش یكی، دو نمونه در گوشه و كنار پیدا شود؛ اما بعد از «حزب جمهوری اسلامی» - كه ما تعطیلش كردیم - دیگر چنین چیزی را به این شكل من سراغ ندارم. ▪️یك‌طور حزب هم هست كه همان حزبهای رایج امروز اروپا و امریكاست؛ مثل حزب جمهوریخواه، حزب دمكرات، حزب كارگر انگلیس، حزب محافظه‌كار انگلیس. این احزاب مبنایشان بر این پایه‌ای كه ما گفتیم، نیست. مجموعه‌ای از خواص، با یك منفعت مشتركی كه بین خودشان تعریف می‌كنند - ولو در خیلی از مسائل با یكدیگر همفكر هم نیستند؛ گاهی خیلی هم با هم مخالفند! - می‌نشینند با همدیگر قرارداد می‌گذارند و یك حزب به وجود می‌آورند. این حزب در میان مردم معروف است؛ اما عضو مصلحتی دارد، نه عضو فكری. تفاوت اساسیش این‌جاست. عضو مصلحتی یعنی چه؟ یعنی این‌كه فلان سرمایه‌دار، فلان كاسب، فلان استاد، فلان فیلسوف، احیاناً فلان روحانی، از این حزب حمایت می‌كند. مثلاً فلان روحانی می‌گوید من به مریدهای خودم دستور می‌دهم كه به كاندیدای شما رأی بدهند، اما در مقابلش شما باید فرضاً به مسجد یا كلیسای من این امتیاز را بدهید؛ آنها هم قبول می‌كنند! آن مردمی كه رأی می‌دهند، نه آن كاندیدا را می‌شناسند، نه فكر حاكم بر او را می‌شناسند، نه مؤسّسان حزب را درست می‌شناسند، نه می‌دانند آن كاندیدا چه كار می‌خواهد بكند. به صرف این‌كه امام جماعت مسجد گفته مثلاً به «حزب كنگره» در هند رأی بدهید، اینها هم رأی می‌دهند! این‌كه می‌گویم، اتّفاقاً درست همین قضیه در هند اتفاق افتاد و برخی از مسلمانان به كاندیدای «حزب كنگره» رأی دادند! چند میلیون مسلمان به كاندیدای «حزب كنگره» رأی می‌دهند؛ در حالی كه نه با آنها همعقیده‌اند، نه همفكرند، نه ایمانشان یكی است، نه اصلاً می‌دانند آنها در مملكت چه كار می‌خواهند بكنند؛ اما چون آن آقا گفته مصلحت مسلمانان این است، این كار را می‌كنند! یا مثلاً فلان سرمایه‌دار می‌گوید من این‌قدر پول به شما می‌دهم و به حزبتان كمك می‌كنم؛ اما مرا در فلان‌جا سفیر كنید! بحث سفیر معیّن كردن، بازرس فلان‌جا معیّن كردن، فلان شغل سیاسی را دادن، جزو شرایط حتمی حزب‌بازی به شكل غربی است؛ چون كسی از روی ایمان كار نمی‌كند؛ از روی قرارداد كار می‌كند! ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠صبر امام حسین خیلى مهم است... ماها نمیفهمیم صبر یعنى چه. صبر در جاى صبر معلوم میشود که معنایش چىست. این‌ قدر آدم از بزرگان، از محدّثین، از شخصیّت‌هاى برجسته، از آدمهاى موجّه، از عقلا، از دلسوزان، از نیمه‌دلسوزان مدام بیایند به امام حسین بگویند آقا شما با این کارِ خودت، هم دارى یک عملى میکنى که فایده ندارد، هم این ‌جور خسارت به خودت و خاندان پیغمبر وارد میکنى، اهل حق را ذلیل میکنى؛ از این حرفها میزدند. از اوّلى که امام حسین از مکّه قصد حرکت کرد و بعضى فهمیدند، این موانع گوناگون اخلاقى در مقابل امام حسین شروع شد، تا شب عاشورا. صبر کردن در مقابل این حوادث [خیلی دشوار است.] من آن وقت -در همان صحبتى که اشاره کردم- گفتم امام (رضوان الله‌ علیه) هم درست همین جور صبر کرد، صبر او هم همین جور بود. این ‌قدر به امام گفتند: آقا جان این جوانها از بین میروند، این جور کشته میشوند، مملکت خراب میشود. در دوره‌ى نهضت میگفتند بهترین جوانها را شما دارید به دَم کُشتن میدهید. صبر کردن در مقابل این خیرخواهى‌هاى ناشیانه کار خیلى عظیمی است، کار خیلى بزرگى است، خیلى قدرت میخواهد؛ صبر کرد. همه‌ى صبر، در مقابل فشارها و مصائب جسمانى نیست؛ این فشارهایى که به عنوان مصلحت‌طلبى، مصلحت‌جویى، [که بگویند] «آقا بر خلاف مصلحت دارید کار میکنید» وارد مى‌آید، صبر کردن در مقابل اینها و راه بیّن و روشن و رُشد(راستی و درستی، هدایت) را رها نکردن، آن صبر عظیم و صبر جمیلى است که امام حسین (علیه السّلام) انجام داد. ۱۳۸۰/۱۲/۲۱ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠صبر امام حسین خیلى مهم است... ماها نمیفهمیم صبر یعنى چه. صبر در جاى صبر معلوم میشود که معنایش چىست. این‌ قدر آدم از بزرگان، از محدّثین، از شخصیّت‌هاى برجسته، از آدمهاى موجّه، از عقلا، از دلسوزان، از نیمه‌دلسوزان مدام بیایند به امام حسین بگویند آقا شما با این کارِ خودت، هم دارى یک عملى میکنى که فایده ندارد، هم این ‌جور خسارت به خودت و خاندان پیغمبر وارد میکنى، اهل حق را ذلیل میکنى؛ از این حرفها میزدند. از اوّلى که امام حسین از مکّه قصد حرکت کرد و بعضى فهمیدند، این موانع گوناگون اخلاقى در مقابل امام حسین شروع شد، تا شب عاشورا. صبر کردن در مقابل این حوادث [خیلی دشوار است.] من آن وقت -در همان صحبتى که اشاره کردم- گفتم امام (رضوان الله‌ علیه) هم درست همین جور صبر کرد، صبر او هم همین جور بود. این ‌قدر به امام گفتند: آقا جان این جوانها از بین میروند، این جور کشته میشوند، مملکت خراب میشود. در دوره‌ى نهضت میگفتند بهترین جوانها را شما دارید به دَم کُشتن میدهید. صبر کردن در مقابل این خیرخواهى‌هاى ناشیانه کار خیلى عظیمی است، کار خیلى بزرگى است، خیلى قدرت میخواهد؛ صبر کرد. همه‌ى صبر، در مقابل فشارها و مصائب جسمانى نیست؛ این فشارهایى که به عنوان مصلحت‌طلبى، مصلحت‌جویى، [که بگویند] «آقا بر خلاف مصلحت دارید کار میکنید» وارد مى‌آید، صبر کردن در مقابل اینها و راه بیّن و روشن و رُشد(راستی و درستی، هدایت) را رها نکردن، آن صبر عظیم و صبر جمیلى است که امام حسین (علیه السّلام) انجام داد. ۱۳۸۰/۱۲/۲۱ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠با نگاهی به تاریخ انقلاب می‌توان «دوگونه انقلابی» را از هم تفکیک کرد: «از اوّلِ انقلاب دوگونه انقلابی داشتیم و انقلابیّون ما دو گونه نقش ایفا کردند. بعضی از انقلابیّون، انقلابیّونِ مثبت بودند؛ بعضی از انقلابیّون هم انقلابیّون منفی بودند. در اوایل انقلاب، انقلابىِ منفی به آن انقلابی‌ای میگفتیم که از میدان کار و تلاش و حرکت، آن‌جایی که دردسری داشت، عقب میکشید. انقلابی بود، اما انقلابىِ وجاهت‌طلب و راحت‌خواه... یک عدّه هم انقلابىِ مثبت بودند. حاضر بودند آبرویشان را هم خرج کنند. آن‌جایی که فکر میکردند وجودشان میتواند کمکی بکند، با همه وجود حاضر بودند... انقلابىِ منفی، خودش را از کار کنار میگیرد؛ اما اگر یک وقت کاری هم به دستش افتاد، مثل آدمهایی که هیچ کاری در دستشان نیست، حالت منفی‌بافی و شکل اپوزیسیون به خودش میگیرد؛ کأنّه در هیچ کاری مسؤولیت ندارد! انقلابىِ مثبت حتّی اگر هیچکاره هم باشد، خودش را مسؤولترین افراد میداند و وارد میدان میشود. ۱۳۷۹/۱۲/۰۹ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠با نگاهی به تاریخ انقلاب می‌توان «دوگونه انقلابی» را از هم تفکیک کرد: «از اوّلِ انقلاب دوگونه انقلابی داشتیم و انقلابیّون ما دو گونه نقش ایفا کردند. بعضی از انقلابیّون، انقلابیّونِ مثبت بودند؛ بعضی از انقلابیّون هم انقلابیّون منفی بودند. در اوایل انقلاب، انقلابىِ منفی به آن انقلابی‌ای میگفتیم که از میدان کار و تلاش و حرکت، آن‌جایی که دردسری داشت، عقب میکشید. انقلابی بود، اما انقلابىِ وجاهت‌طلب و راحت‌خواه... یک عدّه هم انقلابىِ مثبت بودند. حاضر بودند آبرویشان را هم خرج کنند. آن‌جایی که فکر میکردند وجودشان میتواند کمکی بکند، با همه وجود حاضر بودند... انقلابىِ منفی، خودش را از کار کنار میگیرد؛ اما اگر یک وقت کاری هم به دستش افتاد، مثل آدمهایی که هیچ کاری در دستشان نیست، حالت منفی‌بافی و شکل اپوزیسیون به خودش میگیرد؛ کأنّه در هیچ کاری مسؤولیت ندارد! انقلابىِ مثبت حتّی اگر هیچکاره هم باشد، خودش را مسؤولترین افراد میداند و وارد میدان میشود. ۱۳۷۹/۱۲/۰۹ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ 💠اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم، بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگاه دارید، با غضب و خشم بر بنگرید و بدانید که از آن شما است. 📚صحیفه نور، جلد ٢٠،صفحه ٢٣٢ ☀️(رضوان‌الله‌علیه) —————————‏ ‏‏🇮🇷 مجموعه‌ی فرهنگی سنگر 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر جنگ نرم 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر سردار دلها 🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ 💠اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم، بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگاه دارید، با غضب و خشم بر بنگرید و بدانید که از آن شما است. 📚صحیفه نور، جلد ٢٠،صفحه ٢٣٢ ☀️(رضوان‌الله‌علیه) —————————‏ ‏‏🇮🇷 مجموعه‌ی فرهنگی سنگر 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر جنگ نرم 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر سردار دلها 🇮🇷
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠بغض و کینه انقلابی‌تان را در سینه‌ها نگاه دارید، با غضب و خشم بر بنگرید و بدانید که از آن شما است. 📚صحیفه امام خمینی _ جلد 21 - صفحه 96 ☀️(رضوان‌الله‌علیه) —————————‏ ‏‏🇮🇷 مجموعه‌ی فرهنگی سنگر 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر جنگ نرم 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر سردار دلها 🇮🇷