☘
💠#صرفا_جهت_اطلاع | کدام کشورها بیشترین تزریق #واکسن_کرونا را داشتهاند؟
🍃🌹🍃
#روشنگری
#ثامن
#اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹عطرپیراهنخونیشهیدمدافعحرم #رسول_خلیلی
👈خاطرهے مادر شهید خلیلی از بوے پیراهن خونـی شهید
🇮🇷
کار خورشید؛
تزریق حیات است در رگهای اهل زمین !
و کار طُو؛ تزریق حیات
در قلب
تمام کائنات!
شمس الشموس شدهای؛
تا قلبها زیر حرارت مِهرت، و نور نگاهت، زنده بمانند.
نزدیک است روزی که ابرها کنار روند و...
چشمِ عالمیان به ذات نورانیتان روشن شود.
السلام علیک یا علیبنموسیالرضا علیهالسلام
#چهارشنبه_های_امام_رضایی علیهالسلام
#امام_رضا
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
✨﷽✨
⚜حکایتهای پندآموز⚜
🔹فقر و تهیدستی🔹
✍روزی مردی که آوازهی بذل و بخششهایامام حسن مجتبی علیهالسلام را شنیده بود، به خدمت آن حضرت آمد و به آن حضرت عرض کرد: ای پسر امیرمؤمنان ! تو را قسم میدهم به حق آن خدایی که نعمت های بسیاری را به شما عطا فرموده است ، و تو آن را به واسطه ی شفیع به درگاه او بدست نیاورده ای ، بلکه خدای متعال ، خود بر تو عطا کرده است ، به فریاد من برسید و مرا، از دست دشمنم نجات بدهید. زیرا من دشمنی دارم که بسیار ظالم و ستمکار است.به طوری که نه بر اطفال رحم میکند و نه احترام پیران را نگاه میدارد.
امام حسن علیهالسلام، که تکیه داده بودند ، با شنیدن این سخن، راست نشستند. و فرمود: بگو دشمن تو کیست، تا من داد تو را از او بستانم؟! آن مرد پاسخ داد: فقر و تهیدستی
امام حسن علیهالسلام، با شنیدن این سخن مدتی سر به زیر انداختند و چیزی نفرمودند . سپس آن حضرت، سر را بلند کردند و خادم خود را خواست و به او فرمود : هر مقدار پول پیش تو موجود است، حاضر کن. خادم آن حضرت، پنج هزار درهم نزد آن حضرت، حاضر کرد. امام مجتبی علیهالسلام، به خادم خود فرمود: آن پولها را به این مرد بده.
سپس امام حسن علیهالسلام، به آن مرد فرمود : به حق همین سوگند هایی که مرا به آن قسم دادی ، تو را سوگند می دهم که هرگاه این دشمن ستمگرت نزد تو آمد ، برای دادخواهی نزد من بیایی.
📚بحارالأنوار ، ج 43 ، ص 350
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@sangar_shohada_99
#آیه_نگار
💌 بیتردید خداوند همواره بسیار آمرزنده و مهربان است...
📖 نسا آیه ۱۰۶
💠@sangar_shohada_99
#شهید_محمد_طوقانی
شهید 20 ساله
تاریخ تولد: 20 / 6 / 1342
تاریخ شهادت: 30 / 2 / 1362
محل شهادت: #فکه
عملیات: #والفجر 1
محمد (برادر بزرگتر شهید #سعید_طوقانی) در 20 شهریور سال 1342 در #تهران متولد شد.
پدرش علی_اکبر و مادرش، فاطمه نام داشت. (این خانواده دو شهید و دو #جانباز تقدیم #انقلاب نموده است)
محمد تا پایان دوره #متوسطه در رشته #علوم_انسانی درس خواند و #دیپلم گرفت.
محمد جزو اولين نفراتي بود كه وارد #سپاه شد
و خيلي زود مراحل اوليه و آموزش تخصصي را سپري كرد.
سال 60-59 به $جبهه غرب اعزام شد كه بر اثر موج انفجار پوست صورتش سوخت.
باز به منطقه بازگشته و سپس به منطقه عملياتي #جنوب رفت.
فرمانده او تعريف مي كند كه در ميان نيروهايش،
محمد خلق و خو و ادب خاصي داشته است و به همين خاطر، تصميم مي گيرد او را به عنوان معاون خودش انتخاب كند؛
لذا در همان بدو ورود، معاون گروهاني از گردان *« #حنين »* در لشكر 27 محمد #رسول_الله (ص) مي شود...
در عملیات والفجر 1
بعد از مجروح شدن فرمانده گروهان حنین،
محمد فرمانده گروهان میشود
در طول مسیر بچه های گردان بوی #کباب حس کردند
کمی جلوتر که رفتند متوجه شدند،
عراقي ها يك بشكه «فوگاز» را زده اند و يك گروهان از بچه هاي ما آتش گرفته و سوخته اند
💔😔💔
محمد و شهید حاج #رضا_گودینی(فرمانده گردان) اقدام بزرگي در اين لحظه انجام دادند
نه تنها از ديدن صحنه واهمه به دل راه ندادند بلكه همان جا ذكر مصيبتي كردند كه روحيه ها تضعيف نشود
و با يك قواي جديد ادامه دادند،
*در مقابل دشمن نامرد، مردانه بايد مُرد.*
امکان رهایی برای کل گردان وجود نداشت،
يكي از بچه ها كه از صحنه دور مي شد تعريف مي كند كه
"وقتي به عقب نگاه مي كردم ديدم كه #خمپاره هايي به زمين مي خورد و تركش هايي به بدن محمد و بچه هاي ديگر اصابت مي كرد...
عراقي ها بالاي سرشان آمدند و دستانشان را با سيم تلفن و كابل بستند.
در نبرد گردان حنين، در شرايط 3 روز نبرد سخت و پياپي و احتمال انفجار، امبولانس و امدادي وجود نداشت و تخليه مجروحين غير ممكن بود."
سالها بعد
در #تفحص شهدا، پيكر جاماندگان گردان حنين را به صورت گورهاي دسته جمعي كشف كردند كه نشان دهنده اين جنايت تلخ بود كه بچه هاي مجروح دست و پا بسته را زنده به گور كرده بودند
پيكر محمد به همراه بچه هاي گردان حنين، بعد از 12 سال، از سوي شهيد #علی_محمودوند و شهيد #مجيد_پازوكی ، علمداران گردان تفحص"، (كه خودشان هم بعدها در فكه هنگام تفحص شهيد شدند.)
تفحص و كشف شد...
محمد سرانجام در 30 اردیبهشت 1362 در فکه به شهادت رسید.
مزارش زورخانه شهیدان طوقانی میباشد...
شادی روح شهید فاتحه و صلوات+وعجل فرجهم
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
✍امـام علی علیه السلام:
تعـــجّب است از ڪسى ڪه دعـــــا
مى کند و اجابتِ آن را كُند میشمارد
در حالى كه راهاجابت را با #گناهان
بســـته است!
📚 تذڪرة الخواص صفحه ۱۳۷
💠@sangar_shohada_99
✨﷽✨
✅دلسوزی ملک الموت برای دو نفر
✍روزی رسول خدا (ص) نشسته بود ، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر (ص) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی ، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی رحم آمد؟
عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:اولی روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد ، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم ، دلم به حال آن پسر سوخت.
دومی هنگامی که شداد بن عاد ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت ، و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد.
در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای محمد! خدایت سلام میرساند و میفرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ،
💥در عین حال کفران نعمت کرد ، و خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت ، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت ، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت میدهیم ولی آنها را رها نمیکنیم
📚جوامع الحکایات ، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی ، صفحه 330
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@sangar_shohada_99