#شهید_حسین_رضازاده
#خاطره_شهدا
توی جبهه وقتی صبح ها برا اقامه ی نماز از خواب بلند میشدیم، میدیدیم که همه ی پوتین ها واکس خورده و مرتب چیده شدند. برام سوال بود که چه کسی این کار رو انجام داده. تا اینکه یه شب وقتی همه خوابیدند، دیدیم حسین آرام و بی سر وصدا مشغول تمیز کردن و واکس زدن پوتین بچه هاست . از پشت سر دست رو شانه اش گذاشتم. وقتی متوجه ی حضور ما شد، با لبخند زیبا و همیشگی اش از ما قول گرفت که این موضوع رو به کسی نگیم...🍃
🆔 @koolebar_esf
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
•♥️🌿•
آب باران رفته بود زیر گونی های برنج انبار. وقتی به آقا مهدی باکری خبر دادیم، نشست وشروع به گریه کرد. ازش پرسیدیم.
اتفاقی افتاده؟ ایشون هم جواب داد:
اگه من نیروی خوبی برا نگهبانی از انبار انتخاب کرده بودم، این اتفاق برا #بیت المال نمی افتاد، الان من مسئول این خسارت هستم و احساس گناه می کنم....!
#شهید_مهدی_باکری| #خاطره_شهدا
🆔 @koolebar_esf
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
#شهید_گل_محمد_غزنوی
#خاطره_شهدا🌱
همسایه مون داشت خونه می ساخت.گل محمد اون موقع ده الی دوازده ساله بود. یک روز دیدم چوب های سنگین رو روی دوشش گذاشته و برام بنایی میبره خونه همسایه. بهش گفتم:محمد جان! اونا دارن خونه میسازن، تو چرا اینقدر خودت رو خسته می کنی؟ جواب داد: مادرجان! اینها توی خونه شون مرد ندارند، وظیفه منه که بهشون کمک کنم...🌿💙
🆔 @koolebar_esf
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
بار ها از حسن شنیده بودیم که میگفت: بالاترین پاداش برای من، لبخند رضایت رهبره. یه بار امام خامنه ای(حفظه الله) برای بازدید از پروژه ای اومده بودند. مسئولیت پروژه به عهده ی حسن بود، آقا به حسن فرمودند: تهرانی مقدم به هر قول و وعده ای که به ما داده، وفا کرده و ندیده ام وعده ای بدهد و به آن عمل نکند... بعد هم آقا پیشانی حسم رو بوسیدند.❤️🍃
#شهیدحسنطهرانیمقدم
#خاطره_شهدا
🆔 @koolebar_esf
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
🌱 #شـهـــیـــدانـــه
✍مردم سعی کنید که با عمل صالح انجام دادن
و با کمک کردن به افراد ضعیف
و با یاری دادن امام امت آخرت را برای خود بخرید!
تا انشاءالله خداوند شماها را از کسانی قرار دهد که اعمالشان دست راست آنها باشد
و جزء بهشتیان باشید انشاءالله...
#شهیدحسینلقمانی🍃
🆔 @koolebar_esf
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•🕊🌿•
پروازکردنسختنیست...!
عاشقکهباشیبالتمیدهند؛
ویادتمیدهندتاپروازکنی..
آن هم عاشقانه!🌱
🆔@koolebar_esf
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
خاطره ای از #شهدای_گمنام
#خاطره_شهدا
توی گرمای ۴٠ الی ۵٠ درجه ی تابستونِ جنوب و حتی موقع خواب آستین بلند میپوشید. حمام هم که میرفت لباس آستین بلندش رو در نمیآورد، شبها که برا نماز شب بلند میشد، توی دعا میگفت: خدایا قدیما رو بی خیال شو...شده بود معمایی برا خودش. تا اینکه تیر قناسه خورد توی پیشونی اش بعد از عملیات وقتی آوردنش عقب، آستینش رو بالا زدم و دیدم روی ساعد و بازوش خالکوبی بود
🆔 @koolebar_esf
۲۷ بهمن ۱۴۰۱
اى كـه در ماتـمت، دل پر از غَــم شده..
قامــت آسِـمان، از غَــمت خَم شـده!
بخـوان نَــماز، كه خـود دل از وضـو برفـت
كه حَلـقه ها، بر تـن پاكـت فـرو بـرفت:)!💔
#شهادت_امام_کاظم
#مناسبتی
🆔@koolebar_esf
۲۷ بهمن ۱۴۰۱
🔴فرازی از وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید🕊
من سید حسن، بچه تهران و از لشکر حضرت رسول ص هستم
پدرو مادر عزیزم، شهدا با اهل بیت ع ارتباط دارند؛ اهل بیت ع شهدا را دعوت میکنند
من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم وجنازه ام هشت سال و پنج ماه و بیستوپنج روز دیگر درمنطقه میماند.
بعدازین مدت جنازه ام پیدا میشود آنگاه که دیگر امام خمینی در میانتان نیست.
این اسراری است که ائمه ع بمن گفتند و من بشما میگویم.
به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم ؛ به آنان بگویید که مارا فراموش نکنند...
(دقیقا پیکر شهید بعداز شب عملیات یعنی ۸سال و ۵ ماه و ۲۵ روز بدستمان (دقیقا پیکر شهید بعداز شب عملیات یعنی ۸سال و ۵ ماه و ۲۵ روز بدستمان رسید و کاملا آن وصیتنامه درست بود)
☘️به نقل از سردار حاج حسین کاجی
#خاطره_شهدا
🆔 @koolebar_esf
۲۷ بهمن ۱۴۰۱
بهشگفٺم:
«چرایه طورلباس نمےپوشے
ڪھدرشأنوموقعیٺاجٺماعیٺباشه؟
یھڪمبیشٺرخرج خودٺڪن.
چراهمشلباساےسادھ وارزونمےپوشے؟
ٺوڪه وضعٺ خوبه».
-گفٺ:«ٺوبگوچراباید
یه چیزایي داشٺہ باشمڪه
بعضیا حسرٺداشٺناوناروبخـورن؟ چرابایدزرقوبرقدنیاچشمام
روڪورڪنه؟ دوسٺدارم
مثل بقیه مردمزندگےڪنم».🌿
#شَھیدهاعظَمشَفاهی
#خاطره_شهدا
🆔 @koolebar_esf
۲۷ بهمن ۱۴۰۱