eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 @FF8141
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 190 🔰 👈 محمد مهدی وقتی این خبر رو شنید سریع خودش رو به ساسان رسوند و گفت ساسان ساسا
191 ( قسمت آخر ) 💠 ساسان رسید به منطقه ای که به سمت اون شلیک شده بود، دود و آتیش همه جا را پر کرده بود دل تو دل ساسان نبود اما نمی تونست از تقدیر فرار کنه یک مرتبه با بدن غرق به خون روبرو شد دیگه داشت دیوانه میشد، رفت تو دود ، هرجوری که بود بدن رو کشید بیرون هی صدا میزد اما فایده نداشت محمد مهدی به آرزوی خودش رسید، شهید شده بود ❇️ ساسان کنار بدن غرق به خون محمد مهدی مدام فریاد میزد، محمد مهدی کجایی حق نداشتی بدون من بری حق نداشتی منو تنها بذاری اون شب نیمه شعبان وقتی تازه به سن تکلیف رسیده بودیم به من قول داده بودی که هیچوقت همدیگه رو تنها نذاریم و دستهامون تو دست هم باشه ( قسمت 78 رمان) آخه چرا رفتی چرااااا من چطور به خانوادت این خبر رو برسونم چطور؟؟؟ ❇️ محمد مهدی ، منم باید بیام پیشت من بدون تو نمی تونم ای خدا ، من لیاقت نداشتم ؟ من آدم بدی بودم؟ من که بهت قول داده بودم خوب بشم و شدم چرا منو قبول نکردی خدا؟؟ من بدون محمد مهدی نمیتونم اون من رو به راه آورد خدا 👈 همینطور در حال داد زدن بود که ناگهان... 👈 ناگهان تیر تک تیرانداز لشکر به پیشانی ساسان خورد و در حالیکه دستش در دست محمد مهدی بود، روی بدنش افتاد و شربت شهادت رو نوشید... ✅ دقیقا به قول خودشون وفا کردن، در آخرین لحظه هم دست همدیگه رو رها نکردن و دست در دست هم به بهشت رسیدند... ❇️ اون شب لشکر اسلام پیروز شد و چند روز بعد همه صدایی شنیدند که سالها منتظرش بودند... 🌺 الا یا اهل العالم ، أنا المهدی .... ظهور شده بود🌺 💠 پایان 💠 امیدواریم مفید واقع شده باشد ✍️ احسان عبادی ⬆️⬆️⬆️ 👌 الحمدلله رمان تمام شد تیرماه سال 99 رمان را شروع کردیم و امشب به اتمام رسید هرچند معتقدیم از نظر فن رمان نویسی و قواعد آن ، ایرادات زیادی به این رمان وارد است و قبول هم داریم، اما سعی کردیم به گونه ای نوشته شود که مطالب مهم دینی و شرعی و قرآنی و مهدوی را در آن بگنجانیم که یک نفر با خواندن آن ، کلی مطالب دینی مهدوی و حتی احکام شرعی یاد بگیرد رمان را به گونه ای نوشتیم که بدانید و بدانیم که می شود یک فرزند را از بچگی به صورت مهدوی بزرگ کرد و او را در مسیری کشاند که بتواند افراد دیگر را هم به همراهش بکشاند و زندگی عالی مهدوی داشته باشد انشالله همه ما فرزندانمان را به صورت مهدوی تربیت کنیم التماس دعا یاعلی عبادی ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متى سيدي متى؟ حياتي في كفيك .... وعيني في عينيك ... ب ( عباس ) لبيك... وب ( راغب ) وب ( حاج قاسم ) لبيك ... بعماد لبيك سيدي ... يا مهدي لبیک @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
❤️ يك جهان شعر سرودم كه بفهمي تنها محض لبخندِ تو شاعر شده ام خوش انصاف 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
دیروز از هر‌چہ بود گذشتیم، امروز از هر‌چہ بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاڪریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامے بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهہ بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو مے‌دهد. آنجا بر درب اتاقمان مے ‌نوشتیم یا حسین فرماندهے از آن توست؛ الآن مے ‌نویسیم بدون هماهنگے وارد نشوید. الهے نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان ڪن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان ڪن تا اسیر نگردیم. 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 صوت تازه منتشرشده از شهید سردار شوشتری در عملیات والفجر ۸ 🔻 احساس مسئولیت خواب را حرام می‌کند... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
خوب که به چشمانش نگاه کنی در برق نگاهش می‌بینی خیلی حرف دارد حرف هایی از جنس خدا از جنس مردانگی از جنس شهادت خوبتر که نگاه کنی شرمنده می‌شوی از اینکه همیشه نگاه مهربانش به تو بوده و تو از آن غافل بوده‌ای در نگاهت چیزیست کہ نمیدانم چیست مثل آرامش بعد از یک غم مثل پیدا شدن یک لبخند مثل بوی نم بعد از باران ●در نگاهت چیزیست کہ نمیدانم چیست من بہ آن محتاجم.... iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
یاران به "بسم‌الله" گفتن رد شدند از آب ؛ من ختمِ قرآن کردم و درگیر مُردابم ..! iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
دو نفر ما خادم حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) بودیم. دفعه آخر که برای خداحافظی رفتیم حرم، وقتی برمی‌گشتیم، گفت دفعات قبلی خودم کار را خراب کردم عزیز! گفتم :چرا؟ گفت:چون همیشه موقع خداحافظی می‌گفتم یا حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) من را دو ماهی قرض بده تا برای حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) نوکری کنم. ولی این‌بار از حضرت خواستم من را ببخشد به حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها). من هم خندیدیم و گفتم: "خب چه فرقی کرد" گفت: اینها دریای کرم هستند چیزی را که ببخشند دیگر پس نمی‌گیرند. ✍راوی: همسر شهید 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊