7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا شلمچه
هوای اینجا را نفس بکش
بوی چادر خاکی کسی می آید...
#شلمچه
#چادر_خاکی
#یا_فاطمه_الزهرا
@sangarshohada 🕊🕊
گر تو باشی
مے توان صد سال بی جان زیستن
بے تو گر صد جان بود
یک لحظہ نتوان زیستن
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی ❤️
#صبحتون_شهدایی🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
●براي او نيازهاي جسمي اش مهم نبود. آنچه برايش مهم بود تلاش و خدمت بود. برخوردش با همه طوري بود كه از دستش رنجيده نمي شدند. در سخت ترين شرايط اقتصادي تلاش مي كرد كه نيازهاي رزمندگان را برطرف سازد.
●هر وقت پشتيباني عملياتي را بر عهده مي گرفت، رزمندگان با مشكلات مواجه نمي شدند، چون در كارهايش برنامه ريزي داشت. تمام مناطق غرب و جنوب و صحنههاي نبرد حسن را ميشناختند، چون تمام شب و روز او در جبهه ها ميگذشت.
●اكثراً روزه بود، مخصوصاً روزهاي دوشنبه و پنج شنبه . در دماي 47 درجه اهواز جهت خودسازي روزه مي گرفت. با اين حال براي رزمنده هاصبحانه درست میکرد و میگفت :ثوابش بر اين است كه خودم صبحانه را درست کنم ، او با كمترين غذا افطار مي كرد.
●حسن اعتقاد به تجملات نداشت و دنيا طلب نبود . هميشه منزل او مهمان بود. او به حلال و حرام توجه داشت.
📎جانشین لجستیک سپاه
#شهید_حسن_شوکتپور🌷
#سالروز_ولادت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔺سوریه در رسانه یا سوریه در میدان؟!
🔹یکی از فرماندهان سپاه نقل میکرد، از حاج قاسم پرسیدند که اخبار سوریه نگران کننده است و برخی منابع نوشتهاند فلان شهر هم سقوط کرد...
🔹حاج قاسم گفت ما دو سوریه داریم، سوریه در اخبار و سوریه در میدان!
آنها در رسانه پیروز میشوند
و ما در میدان...
پ.ن: در ایتا، سوریه سقوط کرده و تهران هم در خطر شورش از درون و سقوط آنی هست... اما در میدان، وقایع شکل دیگری در حال رقم خوردن هست.
.
يادمان باشد
اين جاده را چراغ خون شهدا
روشن نگاه داشته تا ما به سلامت بگذريم!
#شهید🌷
#شهادت
#نخل_ناخدا
#شهید_و_شهدا
#شهدای_نخل_ناخدا
#عاشقان_شهید_و_شهدا
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
یک دنیا با تمام
ابر قدرت هایش
کم آورد مقابل
ایــمــان و هــمت تو ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
●روز قبل از عملیات بازگشایی جاده سر دشت – بانه، انبار تنباکو توقف کرده بودیم قرار شد فردا ساعت دوازده عملیات داشته باشیم.
●وقتی صبح داخل حیاط شدم، با تعجب دیدم سیدرضا یخ های حوض را شکسته و در حال غسل کردن است. گفتم: «تو این سرما چیکار میکنی؟»لبخندی زد و گفت: «غسل شهادت.»
●وسوسه شدم. من هم غسل کردم. دندونهام از سرما به هم می خورد. عازم عملیات شدیم. او شهید شد و من سالم برگشتم.
✍ به روایت سیدمهدی هراتیان
#شهید_سیدرضا_ترابی
#سالروز_شهادت🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
مسیر افلاڪ
از خاڪ میگذرد
خاڪی شوید
تا آسـمانی شوید ...
#رزمنده_لشکر۳۱عاشورا
#عملیات_بیت_المقدس۲🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
✍️ بدون تکلف
● زندگی مشترک ما، رنگ سادگی و معنویت داشت. مراسم اولیه، بدون تکلف و با رعایت مسائل اسلامی برگزار شد و مدت کوتاهی پس از پایان مراسم عقد، حسن به اهواز رفت. من نیز، در پایان امتحانات به او پیوستم و زندگی خود را در ۲ اتاق کوچک اجارهای، آغاز کردیم. یکی از اتاقها، به وسایل شخصی اختصاص یافت و اتاق دیگر با یک فرش و چند صندلی ساده، تزیین شد.
● قسمتی از اتاق نیز به عنوان آشپزخانهای با یک چراغ خوراکپزی و مقداری ادویهجات، مورد استفاده قرار گرفت. آن زمان، روزگار را در مضیقه شدید مالی، سپری میکردیم و مشکلات زیادی داشتیم تا جایی که گاهی اوقات، برای تأمین هزینههای زندگی، مبلغی را قرض میکردیم.
📚 کتاب خاکیها
#شهید_حسن_آبشناسان🌷
ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊
تو میروی و باز سفر میکنی از مُلک دوچشمم
من تا به قیامت نگران غم چشمان تو هستم
👈سمت راست طلبه شهيد
عليجان زاده، قائمشهر
●تاريخ شهادت ٦٧/٤/٤ ،جزيره مجنون
ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊