#خاطرات_شهدا
در نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا #اباعبدالله_الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه.روز سوم وقتی خواست از خانه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت.
می گفت : مثل ارباب همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که نمی توانستم روی پای خودم بایستم.
از آن روز بیشتر از قبل مفهوم #کربلا و #تشنگی و #امام_حسین علیه السلام را فهمید.
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#دست_هاے_خدا
#روی_زمین_باشید
سلام همسنگران عزیز ما قصد داریم برای تهیه #لوازم_تحریر چند دانش اموز یتیم و نیازمند و #خانواده_شهدای_فاطمیون مبلغی رو جمع اوری کنیم چنانچه کسی قصد دارد در این امر خیر شریک بشه به ایدی زیر پیام بده...قیمت مهم نیست،مهم نیت خیرشماهست...☺️
@FF8141
اجرتون با شهدا🌷
سنگرشهدا
#دست_هاے_خدا #روی_زمین_باشید سلام همسنگران عزیز ما قصد داریم برای تهیه #لوازم
دوستان تا مهرماه فرصت زیادی نداریم
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت5⃣4⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت6⃣4⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
هيچكس احساس گرسنگي و تشنگي نميكرد. فرماندهي تيپ يكم سردرگم
بود و نميدانست چه تصميمي بگيرد؛ آيا دستور ادامة درگيري و نابود كردن
نيروهاي متخاصم را بدهد، يا اينكه برابر دستورات صادره، از مقاومت دست
بكشد تا عراقيها هرچه بيشتر خاكمان را اشغال كنند. لحظات عجيبي بود. پس
از تلاش بسيار، متخصصان مخابرات با دستگاههاي پيشرفته با قرارگاه عملياتي
غرب تماس گرفتند و گفتند:
ـ نيروهاي عراق از جاده هاي مختلف وارد خاك ايران شدهاند. تعداد زيادي از
واحدهاي خودي عقب نشيني كرده اند و يا در اثر مقاومت، از هم پاشيده شده اند،
تكليف چيست؟
ـ هرچه خود ميدانيد انجام دهيد. ما بسيار متأسفيم كه نميتوانيم شما را
همراهي كنيم؛ چون ما در حال از بين بردن اسناد و مدارك تأسيسات قرارگاه
هستيم. موفق باشيد.
احساسي غم انگيز همه جا را فرا گرفت. از طرفي، فرماندهان بسيار ناراحت
بودند و نميتوانستند ادامة وضع موجود را تحمل كنند. با اين اوصاف، همگي
فرماندة تيپ را متقاعد كرديم كه ما رزمندگان هشت سال جنگ هستيم و بارها
اين موارد را تجربه كردهايم و چندين بار نيز دشمن را به عقب رانده ايم. ما با
افرادي كه در اختيار داريم، نبرد را آغاز ميكنيم تا دشمن بيشتر از اين نتواند
وارد خاك مان شود. فرماندة تيپ در يك لحظه از جا برخاست و با چشماني
اشك آلود، دست يك درجه دار دستة شناسايي را بوسيد و با سايرين نيز روبوسي كرد و گفت: «من توي اين مسئله مانده بودم. شماها قلبم رو روشن كردين. پس
ما هم تا اطلاع ثانوي و برابر وظيفة ذاتي، نه برابر دستور، در دسته هاي كوچك
چريكي با هر امكاناتي كه داريم، دشمن رو زمين گير ميكنيم و به خاطر آشنا
نبودن دشمن به منطقة خودمون، هرچي ميتونيم از اونا تلفات ميگيريم.
عواقب اين كار رو هم هرچي باشه، ميپذيرم؛ پس خيلي سريع با همكاري هم
طرح ريزي كنين و به مواضع خودتون برگردين».
در هر واحد نظامي ارتش، طرح هايي مانند ضدچريك، پدافند عامل و
غيرعامل، پدافند ضدشيمايي، عمليات چريكي و... را حتي در زمان صلح
پيش بيني ميكنند تا در هنگام نياز خيلي سريع عملياتي شوند. بر اين اساس،
ما هم اين طرح ها را پيش از اين نوشته و سازماندهي كرده بوديم؛ بنابراين،
طرحها بر روي ماكت منطقه توجيه و مسئوليت و مواضع هر فرمانده مشخص
شد. قرار شد گروهي در مواضع خود بمانند و گروهي نيز مواضع خود را ترك و
به محل هاي جديد بروند. عدهاي نيز عقب روي ميكردند تا دشمن را به
كمين گاه بكشانند. ستون زرهي عراقي ها به زمين هاي باز رسيده بود و در اثر
مقاومت هاي ضعيف، اقدام به آرايش باز كرده و مشغول پيشروي بودند.
به دليل كمبود مهمات، هر كس هرآنچه كه ميتوانست، براي درگيري و
دفاع از خود برداشت. صداي گلوله ها و تركش خمپاره ها لحظه اي خاموش
نميشد و تانكهاي عراقي پي درپي اقدام به شليك ميكردند. جاده هاي نظامي
ما بسيار ناامن شده بود و هيچ خودرويي در آنها حركت نميكرد. هر چند دقيقه
نيز جنگنده هاي عراق اقدام به حملة هوايي ميكردند. يكانهاي تكور ما
توانستند در اولين ساعت نبرد، دشمن را زمين گير كرده، تعداد بسياري از
زره پوشها و تانكهاي عراقي را شكار كنند. دود از همه جا به هوا برميخاست.
بهدليل نبود امكانات پزشكي و خودرويي، رزمندگان مجروح و شهيد در همانجا
ميماندند؛ چون عمليات چريكي بود و جابه جايي و تحرك، لازمة رزم بود.
درگيري فقط در مقابل لشكر58 ذوالفقار ادامه داشت و ساير يكانهاي همجوار، يا در اثر فشار عراقيها و يا براساس دستور، عقب نشيني ميكردند. دشمن قصد
داشت ما را دور بزند. بالگردهاي توپدار از ارتفاع بسيار بالا به سوي ما تيراندازي
ميكردند و سعي داشتند به وسيلة بالبرد، نيروهايشان را در پشت نيروهاي ما
پياده كنند؛ اما شليك بيامان پدافند هوايي، اجازة اين كار را به آنان نميداد.
جنگي خونين و باور نكردني كه تا آن روز در هيچ عملياتي نديده بوديم، ادامه
داشت. جنگ تن به تن، سوراخ كردن شكم ها، بريدن گلوها و سرها، نشان از ارادة
هر طرف براي برتري داشت.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت6⃣4⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت7⃣4⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
يكانها با بيسيم درخواست مهمات ميكردند و گروهان ادوات با كمترين
امكانات سعي داشت نيازمندي آنان را برطرف كند. به دليل تشنگي نيروها،
عدهاي مأمور رساندن آب شدند كه از طرفي به دليل حملة عراقيها، آب به ما
نرسيده بود و اوضاع رو به وخامت بود. در سنگر ديده باني با مسئولان عمليات و
بيسيم چي ها، مشغول هدايت عمليات بوديم كه فرماندة تيپ با بيسيم مرا صدا
كرد و گفت: «تانكهاي عراقي از سمت چپ هم وارد كارزار شدن. شما با چند
نفر ديگه با هر چي مهمات آرپيجي دارين، خودتون رو به اونجا برسونين.» از
سنگر خارج شدم. با دوربين به آن طرف نگاه كردم كه متوجه شدم موشك
آرپيجي جوابگو نخواهد بود. هشت دستگاه خودرو تفنگ 106مم ضدتانك و
ضد بتون، پايين تپه مستقر بودند و آمادگي داشتند به محض نياز از كمين گاه
خود خارج و به تانكهاي دشمن يورش ببرند. ابلاغ كردم چهار دستگاه از آنها با
مهمات كافي آمادة حركت شوند.
سوار جيپ ها شده، به داخل قرارگاه تيپ رسيديم. در آنجا سربازها و افسرها
از درون سنگرها به سوي دشمن تيراندازي ميكردند. حجم آتش تانكهاي
عراقي بسيار زياد بود. با آرايش خاص، دو دستگاه جيپ106مم بالاي تپه هاي
قرارگاه تيپ مستقر شدند و دو دستگاه نيز برروي جادة منتهي به عراقيها
كمين گرفتند. نقشة ما اين بود كه با دو دستگاه از جيپ ها به قلب تانك برويم و
جيپ هاي روي تپه نيز در حين درگيري، تانكهاي عراقي را شكار كنند و در صورت هدف قرار گرفتن جيپ هاي روي تپه، ما از فرصت استفاده كرده، تانكها
را شكار كنيم و اينگونه تانكهاي عراقي را گمراه خواهيم كرد. البته چند نفر
آرپيجي زن هم مأموريت داشتند نزديك تانكها بروند و از پشت تپه ها به سمت
تانكها تيراندازي كنند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_پنجاه_و_ششمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 6 📿 7📿9📿14📿15📿16 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_562_860)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
May 11