joze28.mp3
3.99M
🌸طرح تلاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸
#تحدیر (تندخوانے) جزء بیست و هشتم قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایے
ڪلام حق امروز هدیه به روح🌸🍃
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
#حاج_احمد_متوسلیان:
آرزو میڪنم
یڪ زمانے برسد ڪہ ڪربلا، نجف، مڪہ، مدینہ و #قدس_عزیز
را آزاد ڪرده باشیم.
ڪربلا و نجف ما دست ڪافرین
مڪہ و مدینہ ما دست منافقین
و #قدس عزیز ما دست ظالمین است، یعنی سہ چهره ای ڪہ ما با آن در جنگ هستیم.
#قدسنا_لا_أورشليم
#قدس_خونبهایت
#قدس_را_هدف_داریم✌️
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
●انتشار برای نخستین بار...
ارسال سلاح به فلسطین از جایی که فکرش را هم نمیتوانید بکنید!
همزمان با ساعت شهادت حاج قاسم، برای اولینبار فیلمی درباره فعالیت مستقیم ایشان در فلسطین منتشر شد.
#القدس_لنا
#قدس_خونبهایت
#قدس_راه_هدف_داریم✌️
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
.
ای قُدس!
ای معشوق قدیمی
ای مصداق آیه شریفه " اناللهمعالصابرین "
ای که در بند اسارت به سر میبری
ای که مُجاهدان طریقت شب را
به اُمید رزق شهادت سر بر خاک مینهند
و صبح وصال آن ها آزادی توست
اگر بخواهم تو را وصف کنم
یقینا حقت ادا نمیشود..
ای قُدس! ای آسایش ابدی ما!
ما را بدون تو چِ توان؟
ای قُدس چه زیبا شده ای...
بله؛
تو آبیاری شده ی خون پاک جوانان حریمت
هستی
که آنقدر زیبا مانند انگشتر عقیق زرد خراسانی
میدرخشی
#سنصلیفیالقدس
#القدس_لنا
j๑ïท➺ @sangarshohada🕊
📸 زنی بود و دو صد گرگ حرامی! او را ز سر بریده میترسانید ...
#القدس_لنا✌️
#Palestine
#Qodsday
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
●یکی از بی سیم های تکفیری ها افتاد دست ما. سریع بی سیم را برداشتم، می خواستم بد و بیراه بگم #عمار «شهیدمحمدحسین محمدخانی» آمد وگفت که دشمن را عصبی نکن.گفتم پس چی بگم به اینا!!!
گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ماهم مسلمونیم، این گوله های که شما به سمت ما میزنید باید وسط اسرائیل فرود میومد..»
●سوال کردن شما کی هستید و چرا با ما می جنگید؟
گفت : به اونا بگو همون های هستیم که صهیونست ها رو از لبنان بیرون کردیم ما همون های هستیم که امریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم.ما لشکری هستیم از لشکرمحمد رسول الله..
●هدف نهایی ما مبارزه با صهیونست ها وآزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است..
●بحث و جدل ادامه پیدا کرد تا اذان..
بعدازظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیری ها تسلیم ما شدند می گفتند « از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند»
#حاج_عمار
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#قدسنا_لا_أورشلیم✌️
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
مـا تیغِ غیرتیم
ڪه از هرچھ بگذریم
از انتقامِ خون تو هیهآت بُگذریم ...
#لحظات_سبز_افطار
#التماس_دعا
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#آقا_جانم
بہ وقت
شرعیِ دلبر
و در زمانِ نماز
دعـــا بہ حالِ دلِ
بی قرارِ مـا بڪنید . . .
#ای_سید_ما
#ای_مولای_ما
#دعا_کن_برای_ما
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #سه_دقیقه_در_قیامت
✍نویسنده: انتشارات شهیدابراهیم هادی
● #داستان_واقعی
● #قسمت_نهم
✅در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضربالمثل بود آش نخورده و دهن سوخته!
♨ شخصی در میان جمع غیبت کرده یا تهمت زده و من هم که غیبت را شنیده بودم در گناه او شریک شده بودم...
♨چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط برایم گناه ایجاد کرد! خیلی سخت بود خیلی...
🔰 حساب و کتاب خود به دقت ادامه داشت اما زمانی که نقایص کارهایم را میدیدم، گرمای چپ گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد حرارتی که نزدیک بود و تمام بدنم را میسوزاند!
🔥همه جای بدنم می سوخت به جز صورت و سینه و کف دست هایم!
💥برای من جای تعجب بود چرا این سمت بدنم نمیسوزد.. جواب سوالم را بلافاصله فهمیدم.
💠از نوجوانی در جلسات فرهنگی مسجد حضور داشتم.
پدرم به من توصیه میکرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا و اهل بیت علیه السلام اشک میریزی
✨قدر این اشک را بدان و به سینه و صورت خود بکش من نیز وقتی در مجالس اهل بیت گریه میکردند اشک خود را به صورت و سینه می کشیدم.
♦️حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدن نمیسوزد
✔️نکته دیگری که در آن واحد شاهد بودم به اشکال توبه به درگاه الهی بود و دقت کردم که برخی از گناهانم در کتاب اعمال نیست.
آنجا رحمت خدا را به خوبی حس کردم... بعد از اینکه انسان از گناه توبه کند و دیگر سمتش نرود گناهانی که قبلاً مرتکب شده بود کاملا از اعمالش حذف می شود.
💥 حتی اگر کسی حق الناس بدهکار است،اما از طلبکار خود بی اطلاع است با دادن رد مظالم برطرف میشود.
💠 اما حق الناسی که صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند... اگر یک بچه از ما طلبکار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد باید در آن وادی صبر کنیم تا بیاید و حلال کند
از ابتدای جوانی به حقالناس بیت المال بسیار اهمیت می دادم.
لذا وقتی در سپاه مشغول به کار شدم سعی میکردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول نشوم و یا اگر در طی روز کار شخصی یا تلفن شخصی داشتم، کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام میدادم.
✨ با خودم میگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است.
🌷این موارد را در نامه عمل می دیدم..
🍃 جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر که بیت المال بر گردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب میکردی!
اتفاقا در همانجا کسانی را میدیدم که شدیداً گرفتار هستند گرفتار رضایت تمام مردم،گرفتار بیتالمال!
🔴 این را هم بار دیگر اشاره کنم که بُعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت.
💠 من به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من وفات کردن ببینم یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند.
🌿 یا اگه کسی را میدیدم لازم صحبت نبود به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد.
✔️ چقدر افرادی را دیدم که با اختلاس و دزدی از بیت المال و آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمامی مردم کشور حتی آنهایی که بعدها به دنیا می آیند حلالیت می طلبیدند!!
☘اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته شده بود که خیلی وحشت کردم!
ادامه دارد...✒️
🚫کپی و نشر حرام هست خواهش میکنم کسی نشر نده ما فقط واسه کانال سنگرشهدا از ناشر اجازه نشرگرفتیم🚫
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت(قسمت ۱۰)
❎یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت:
اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند.
💥 کتابهای خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود.
سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده میکردند.
🍃 بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتابها را هم بردم.
✨ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتابها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند.
☘لذا کتابها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده میشود.
🍃جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتابها کرد و گفت: این کتابها جزو بیتالمال و برای آن مکان بود.
♨️چون بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمیآوردی
⛔️ باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت میطلبیدی.
⚠️خیلی ترسیدم! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتابها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیتالمال را ملک شخصی خود کردهاند!
🔆درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم.
🔰 مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند.
🔴اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت،
⛔️ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر میکنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند.
تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن.
💥 تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند!
راست می گویند که مرگ خبر نمیکند.
☘در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که:
روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد.
🔰 یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد.
❤️خبر به پیامبر رسید.ایشان فرمودند:
من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهایی که بر تن او بود از بیتالمال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد.
💠 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم.
🌸 حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش🔥 در پای تو قرار میگیرد.
💥 در میان روزهایی که بررسی اعمال انجام شد ما به باطن اعمال آگاه می شدیم.
🔰 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را میفهمیدیم.
❎چیزی که امروزه به اسم شانس نام برده می شود اصلا آنجا مورد تایید نبود!
🔆بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علتها را می داد...
💠مثلا روزی در جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو رسید.
♻️ نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم بیشتر این نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند.
🔷 یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند.
روز دوم اردو هم باز بقیه را اذیت کردیم.
🔵 البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم.
📘وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده
🔮 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم با دوعدد پتو برای خودم یک تختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔶چادر ما چراغ نداشت متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من را اذیت کند.
✅لذا همین طور که پوتین به پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم.
یک باره دیدم حاج آقا که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفت!
داد میزد: کی بود،چی شد!؟
♨️وحشت کردم...سریع از چادر آمده بیرون و فهمیدم حاج آقا جای خواب نداشته، بچهها برای اینکه من را اذیت کنند به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست.
🔘 لگد خیلی بدی زده بودم.بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش.
🔆حاج آقا آمد بیرون و گفت: الهی پات بشکند، مگر من چه کردم که اینجوری لگد زدی؟
گفتم:حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم ..خلاصه خیلی معذرت خواهی کردم.
⚜ به حاج آقا گفتم: شرمنده من توی ماشین میخوابم شما بخوابید.
فقط با اجازه بالش خودم را بر می دارم.
🌿 رفتم توی چادر همین که بالش را برداشتم دیدم یک عقرب بزرگی اندازه کف دست زیر بالش من قرار دارد .
من و حاج آقا هر طور بود او را کشتیم.
حاجی گفت :جون من را نجات دادی..
ادامه دارد...✒️
🚫کپی و نشر حرام هست
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_یکمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 16 📿 17 📿18 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_771_240)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
joze29.mp3
4M
🌸طرح تلاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸
#تحدیر (تندخوانے) جزء بیست و نهم قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایے
ڪلام حق امروز هدیه به روح🌸🍃
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
باید عاشق شد ...
درست مثل حاج احمد
مرزِ اسلام را
عشق تعیین می کند
از مسجد جامع خرمشهر
الی بیت المقدس ...
#خرمشهرها_در_پیش_است
#حاج_احمد_متوسلیان
#فاتح_خرمشهر
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنوندگان
عزیزتوجہ فرمایید 📢
شنوندگان
عزیز توجہ فرمایید📢
#خرمشهر_شهر_خون_آزاد_شد
#صدای_ماندگار
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
به یاد #مردان_و_زنان بی ادعایی ڪه بـرای هميشه در نگاه
خرمشهر خاطره شدند.
سالروز آزاد
#سازی_خرمشهر_گرامی_باد 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#درس_های_جنگی_خرمشهر 🌹
آمدن توپخانه قوچان تقریبا به یک رویای بسیار زیبا تبدیل شده بود و هنوز هم در خاطره تلخ بسیاری از رزمندگان خرمشهری هست . همه شرایطی که در جنگ در خرمشهر داشتیم حاکی از این بود که اگر پشتیبانی توپخانه ای می داشتیم, به هیچ وجه نیروهای نظامی عراق نمی توانستند پیشروی و پیشرفتی در شهر داشته باشند . اذهان همه ما درگیر علت یابی این نکته بود که چرا ما سلاح سنگین نداریم و یا چرا توپخانه ها نمی آیند .
در پاسخ به این سوال می گفتند : که تز جنگی بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا تز جنگی اشکانیان است . نکته ای که ما متوجه نمی شدیم این بود که چرا نگاهی به تز های جنگی معاصر نمی شود .
و تز جنگی اشکانیان آن هم مربوط به قرن های پیش را باید در دستور کار داشته باشیم . خوب حالا این تز جنگی چه بود و چیست ؟ بنی صدر می گفت : اشکانیان خاک را می دادند و در جنگ عقب نشینی می کردند . و زمان را می خریدند . و بعد سر حوصله به دشمن حمله می کردند !!!!؟؟؟؟ شب سه آبان پشت بیسیم صدایی شنیده می شد که می گفت از پروانه به کلیه واحدها ... از پروانه به کلیه واحدها .... یحیی غضبان زاده گفت : فریدون بیا با تو کار داره ، گفتم ما پروانه نداشتیم . پروانه کیه دیگه ... نکنه عراقی ها کانال ما رو پیدا کردند .
یحیی خندید و گفت نه بابا میگه فرمانده اتاق جنگه !!!!! گفتم خوب حالا چی میگه ....گفت : حرفهای بدون کد و رمز هم میزنه .... گفتم دیگه بدتر ... حالا حرفش چیه ... گفت میگه از خرمشهر بیایید بیرون .. ما می خواهیم شهر رو بمبارون کنیم ...
گفتم : خوب بمبارون کنند به ما چکار دارند .. .. ما که در آخرین کوچه ، یعنی عشایر و کنار پل هستیم ... آنها می توانند همه جا رو بزنند ....
گفت ول کن نیست و مدام میگه شهر رو باید ترک کنید ... قانع نشدم و با فرماندهی خودمون تماس گرفتم ... که گفت : متاسفانه و بدبختانه تصمیم اینه که هیچ کس در شهر نباشه . چاره ای نیست ... بچه ها رو از شهر بیار بیرون ... البته این حرفها بین ما به صورت کد و رمز رد و بدل شد ....
اینجا بود که مقاومت 45 روزه ما به پایان رسید .... و تز جنگی اشکانیان را با اشک و درد متوجه شدیم ...
دو بار دیگر هم تز های جنگی دیگری مطرح شد ... که غیر نظامی ها یعنی مردم و سپاه از جنگ خارج شوند و بگذارند ارتش جنگ نظامی خودش را بکند ...
و اصولا جنگ مال نظامی هاست ... مردم و غیر نظامی ها که بلد نیستند بجنگند به خانه هایشان برگردند .... البته خانه ما دست عراقی ها بود و نمی دانستیم با این تز کجا باید برویم !!!!؟؟؟؟
که نتیجه چنین تفکری شکست مفتضحانه و از دست دادن تعداد زیادی تانک و خودرو زرهی و غرق شدن نیروها در رودخانه کرخه کور بود . ....که بعدها به کرخه نور تبدیل شد .....
تا اینکه تز جنگی عوض شد . و مردم ایران وارد جنگ و مدیریت آن شدند ... در گروهان ها جایی فرمانده نیروی ارتشی بود و معاون سپاهی یا بسیجی و در جای دیگر فرمانده سپاهی یا بسیجی و معاونش ارتشی بود . ترکیبی از نیروهای ارتش و بسیج شکل گرفت و اولین نتیجه های آن آزاد سازی بستان و شکستن حصر آبادان بود ....و تز جنگی هم این بود ..... که خون بر شمشیر پیروز است ......
یادمان نرود درسی که از جنگ خرمشهر فرا گرفتیم این است ....که این اراده و حضور و نقش پر رنگ مردم و خون شهدا در کل تاریخ است که پیروز است و نه موشک و تانک و ابزار های نظامی ....
#فریدون_دشتی
#سالروز_ازادسازی_خرمشهر_گرامیباد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
●احمد متوسلیان درباره وی می گوید:
برادرمان مهندس محمود شهبازی، دانشجوی سال چهارم دانشگاه علم وصنعت بود و رشته صنایع می خواند. در آن ایام ایشان مسئول سپاه همدان بود و فرماندهی جبهه قراویز در منطقه عملیاتی سر پل ذهاب را بر عهده داشت. می توانم به جرات بگویم که ایشان از اول جنگ در تمام نبردهایی که علیه ارتش عراق در جبهه غرب انجام می گرفت؛ شرکت داشت.
●به جای اینکه توی سپاه استان بنشیند و پشت میزهای آنچنانی خودش را گم کند چنان که متأسفانه بعضی ها خودشان را گم کردند،همیشه در جبهه بود و در حال جنگ
هیچ وقت در جمع ابراز وجود نمیکرد
📎پ ن: قائم مقام لشگر ۲۷ محمدرسول الله
#شهید_محمود_شهبازی🌷
#سالروز_شهادت
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#العجل_یاصاحب_الزمان❤️
گفتم شبی ڪنار تو افطار میکنم
آقا نیامدی رمضان هم تمام شد ...
#لحظات_سبز_افطار
#التماس_دعا
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #سه_دقیقه_در_قیامت
✍نویسنده: انتشارات شهیدابراهیم هادی
● #داستان_واقعی
● #قسمت_یازدهم
🔰نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز من کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود.
❤️جوان پشت میز گفت: عقرب مامور بود که تو را بکشد. اما صدقه ای که دادی مرگ تو را به عقب انداخت.
🍃لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. همان روز خانم من زنگ زد و گفت: همسایه خیلی مشکل مالی دارد وچیزی برای خوردن ندارند.
🔆اجازه میدهی از پولهایی که کنار گذاشتی مبلغی به آنها بدهم؟
♦️من هم گفتم آخر این پولها رو گذاشتم برای خرید موتور. اما عیب ندارد هرچه می خواهی بردار.
🌸جوان ادامه داد: صدقه مرگ تو را عقب انداخت.
اما آن روحانی که لگد خورد ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این لگد را میخورد ولی به نفرین ایشان پای توام شکست.
✔️ و به اهمیت صدقه و خیرخواهی مردم اشاره کرد و آیه ۲۹ سوره فاطر را خواند:
✨کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنند و نماز را برپا می دارند از آنچه به آنها روزی داده ایم پنهان و آشکار انفاق میکند تجارت (پرسودی)را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست.
🌿البته این نکته را باید ذکر کنم به من گفته شد که: صدقات صلهرحم نماز جماعت و زیارت اهل بیت و حضور در جلسات دینی و هر کاری که خالصانه برای رضای خدا انجام دهید جزو مدت عمر حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر می شود.
🌟 بسیاری از ما انسان ها از کنار موضوع مهم حل مشکلات مردم به سادگی عبور میکنیم.
اگر انسان بداند حتی قدمی کوچک در حل مشکلات بندگان خدا بر می دارد اثر آن را در آن سوی هستی به طور کامل خواهد دید در بررسی اعمال خود تجدیدنظر میکند.
💥آنجا مواردی را دیدم که برایم بسیار عجیب بود
مثلاً شخصی از من آدرس میخواست او را کامل راهنمایی کردم و او هم مرا دعا کرد و رفت.
✨نتیجه دعای او را به خوبی در نامه عمل می دیدم ما در طی روز حوادثی را از سر می گذرانیم که میگوییم:
خوب شد این طور نشد ،نمیدانیم بخاطر دعای خیر افرادی که مشکل از آنها برطرف کردیم.
♦️این را هم بگویم که صلوات واقعاً ذکر دعای معجزه گر است آنقدر خیرات و برکات در این دعا است که تا از این جهان خارج نشویم قادر به درکش نیستیم.
🔅 یادم می آید که در دوران دبیرستان بیشتر شب ها در مسجد و بسیج بودم یک نوجوان دبیرستانی در بسیج ثبت نام کرده بود چهره زیبا داشت و بسیار پسر ساده ای بود.
☘ یک شب پس از اتمام فعالیت بسیج ساعتم را نگاه کردم یک ساعت بعد از آن صبح بود من به دارالقرآن بسیج رفتم و مشغول نماز شب شدم.
💠ناگهان این جوان وارد اتاق شد و کنارم نشست.وقتی نمازم تمام شد بگفت شما الان چه نمازی می خوندی؟
گفتم نماز شب قبل از نماز مستحب است این نماز را بخوانیم خیلی ثواب دارد.
💠 گفت به من هم یاد میدهی؟ به او یاد داده و در کنارم مشغول نماز شد.
☘ میدانستم از چیزی ترسیده...گفتم اگر مشکلی برات پیش آمده بگو من مثل برادرتم. گفت:
روبروی مسجد یک جوان هرزه منتظر من بود و میخواست من را به خانه اش ببرد تا نیمه شب منتظر مانده بود و فرار کردم و پیش شما آمدم.
🌿 روز بعد یک برخورد جدی با آن جوان هرزه کردم و حسابی او را تهدید کردم و دیگه به سمت بچه های مسجد نیامد.
✅مدتی بعد از دوستان من که به دنبال استخدام در سپاه بودند خیلی درگیر مسائل گزینش شدند اما کل زمان پیگیری استخدام من یک هفته هم بیشتر طول نکشید.
⚜همه فکر کردند که من پارتی داشتم اما در آن وادی به من گفتند:
زحمتی که برای رضای خدا برای نوجوان کشیدی باعث شد که در کار استخدام کمتر اذیت شوی و کار شما زودتر هماهنگ شود.
♻️ این پاداش دنیایی، پاداش اخروی هم در نامه عمل شما محفوظ است...
ادامه دارد...✒️
🚫کپی و نشر حرام هست خواهش میکنم کسی نشر نده ما فقط واسه کانال سنگرشهدا از ناشر اجازه نشرگرفتیم🚫
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #سه_دقیقه_در_قیامت ✍نویسنده: انتشارات
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #سه_دقیقه_در_قیامت
✍نویسنده: انتشارات شهیدابراهیم هادی
● #داستان_واقعی
● #قسمت_دوازدهم
🍀حتی به من گفتن اینکه ازدواج شما به آسانی صورت گرفت و زندگی خوبی داری نتیجه کارهای خیری است که برای هدایت دیگران انجام دادید.
✨شنیدم که مامور بررسی اعمال گفت:
کوچکترین کاری که برای رضای خدا و در راه کمک به بندگان خود کشیده باشید آنقدر در پیشگاه خدا ارزش پیدا میکند که انسان حسرت کارهای نکرده را می خورد
✔️خیلی مطلب در مورد ارتباط با نامحرم شنیده بودم. اینکه وقتی یک مرد و زن نامحرم در یک مکان خلوت قرار می گیرند نفر سوم آنها شیطان است.
♻️یا وقتی جوان به سوی خدا حرکت می کند شیطان و ابزار جنس مخالف به سوی او حرکت میکند.
💠یا در جای دیگری بیان شده که در اوقات بیکاری شیطان به سراغ فکر انسان می رود.
✅این موضوع فقط به مردان اختصاص ندارد زنانی که با نامحرم در تماس هستند نیز به همین دردسرها دچار میشوند.
🍃و اینجا بود که کلام حضرت زهرا را درک کردم که می فرمودند:
بهترین حالت برای زنان این است که (بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز آنان را نبیند.
🔘در کتاب اعمال من یک موضوع بود که خدا را شکر به خیر گذشت.
🔶 سالهای اولی که موبایل آمده بود برای دوستان خود با گوشی پیامک میفرستادم.
بیشتر پیامهای من شوخی و لطیفه بود.
♦️ آن زمان تلگرام و شبکههای اجتماعی نبود لذا از پیامک بیشتر استفاده میشد.
🔮 رفقای ما هم در جواب ما جوک میفرستادن. در این میان یک نفر با شماره ناشناس برایم لطیفه های عاشقانه میفرستاد.
📘من هم در جواب برایش جوک می فرستادم.نمیدانستم چه کسی هست. دو بار زنگ زدم اما گوشی را جواب نداد.
🔺از شماره ثابت به او زنگ زدم.به محض اینکه گوشی را برداشت متوجه شدم یک خانم جوان است، بلافاصله گوشی را قطع کردم.
🔰 از آن به بعد دیگر هیچ پیامی برایش نفرستادم و پیامک هایش را جواب ندادم.
⚪️جوان پشت میز همین طوری که برخی اعمال روزانه ما را نشان میداد به من گفت:
نگاه حرام در ارتباط با نامحرم خیلی در رشد معنوی انسانها مشکلساز است.
🌸 امام صادق علیه السلام در حدیثی نورانی می فرماید:
نگاه حرام تیری مسموم از تیرهای شیطان است.
🌟هر کس آن را تنها به خاطر خدا ترک کند خداوند آرامش و ایمانی به او میدهد که طعم گوارای آن را در خود می یابد.
🍁به من گفت:اگر تلفن را قطع نمی کردی گناه سنگینی در نامه اعمالت ثبت می شد و تاوان بزرگی در دنیا میدادی.
💠جوان پشت میز وقتی عشق و علاقه مرا به شهادت دید گفت:
اگر علاقه مند باشید و برای شما شهادت نوشته باشند هر نگاه حرام که شما داشته باشید ۶ ماه شهادت شما را به عقب میاندازد...
🍀یادمه اردوی خواهران برگزار شده بود به من گفتند شما باید پیگیر برنامه های تدارکاتی این اردو باشی.
♦️مربیان خواهر کار اردو را پیگیری میکنند، اما برنامه تغذیه و توزیع غذا با شماست.از سربازها هم استفاده نکنید.
💥 سه وعده در روز با ماشین حامل غذا به محل اردوی میرفتم و غذا را می کشیدم و روی میز می چیدم و با هیچکس حرفی نمیزدم.
🔅روز اول یکی از دخترانی که در اردو بود دیرتر از بقیه آمد و وقتی احساس کرد که اطرافش خلوت است خیلی گرم شروع به سلام و احوالپرسی کرد.
🔴سرم پایین بود فقط جواب سلام را دادم.
روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد، هیچ عکس العملی نشان ندادم.
🔥خلاصه هر بار که به این اردوگاه می آمدم با برخورد شیطانی این دختر جوان روبرو بودم اما خدا توفیق داد که واکنشی نشان ندادم.
🍃 شنیده بودم که قرآن در بیان توصیفی اینگونه زنان می فرماید: مکر و حیله زنان بسیار بزرگ است.
🌾در بررسی اعمال وقتی به این اردو رسیدیم،جوان پشت میز به من گفت: اگر در مکر و حیله آن زن گرفتار می شدی به مرور کار و زندگیت را از دست میدادی.
🔰برخی گناهان اثر نامطلوب این گونه در زندگی روزمره دارد.
🍃یکی از دوستان همکاران فرزند شهید بود خیلی با هم رفیق بودیم شوخی میکردیم.
یک بار دوست دیگر ما به شوخی به من گفت باید بروید و مادر فلانی ازدواج کنید تا با هم فامیل میشوید.
💥اگر ازدواج کنی فلانی هم می شود پسرت!
از آن روز به بعد سرشوخی ما باز شد و دیگر این رفیقم را پسرم صدا میکردم.
🌿 هر زمان منزل دوستم می رفتیم و مادر این بنده خدا را می دیدیم ناخودآگاه می خندیدیم.
🌱در آن وادی پدر همین رفیق من در مقابل قرار گرفت. همان شهیدی که ما با همسرش شوخی میکردیم!
🔆 ایشان با ناراحتی گفت: به چه حقی در مورد یک زن نامحرم و یک انسان اینطور شوخی کنید؟!
ادامه دارد...✒️
🚫کپی و نشر حرام هست خواهش میکنم کسی نشر نده ما فقط واسه کانال سنگرشهدا از ناشر اجازه نشرگرفتیم🚫
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_دومین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 11 📿 12 📿 13 📿 20 📿 21 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 29 📿 30 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_771_240)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
🎁مسابقه انصار الفاطمه علیهاسلام🎁
💠توسط کانال قرارگاه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف😍😍
🌻🌼به بهترین و کامل ترین پاسخ ها به ترتیب مبالغ زیر اهداء می شود👇👇
🎁نفر اول 200,000 تومان🎁
🎁نفر دوم100,000 تومان🎁
🎁نفر سوم 50,000 تومان🎁
🎁نفر چهارم 30,000 تومان🎁
🎁نفر پنجم 20,000 تومان🎁
✅برای دریافت سوال و ارائه پاسخ به کانال زیر بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3562274852Cfc6c2ea036
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
❌زنده شدن زنی پس از ۱۸ ساعت در سردخانه!😱
❌پرده برداری از فاجعهی زنده به گور شدن مردم 😳
❌(فیلم)نقشه یهود برای کشتار دو سوم جمعیت جهان!😭
❌آمار وحشتناک از رسیدن رشد جمعیت ایران به زیر یک درصد!😢
مطالب خاص و ویژه را دنبال کنید👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3195863041C1268d27068
http://eitaa.com/joinchat/3195863041C1268d27068
http://eitaa.com/joinchat/3195863041C1268d27068
🚨جریان عجیب دعای آهوها برای #حاج_قاسم
همرزم حاج قاسم میگوید یک روز سردار در اوج درگیری با داعش از عراق زنگزد و گفت شنیدهام تهران #برف سنگینی آمده با این برف #آهوهایی که در کوه نزدیک پادگان سپاه هستند برای یافتن غذا پایین میآیند امروز برایشان علوفه تهیه کن تا از گرسنگی نمیرند. من نیز سریع اقدام کردم و با کمال تعجّب بعدازظهر مجدداً زنگ زد و در جملهی عجیبی گفت ...😱
🔻ادامه را اینجا بخوانید👇
http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270