سلام دوستانی که داستان #سه_دقیقه_در_قیامت رو میخونن اگر تلنگری بهشون زده یا تغییری ایجاد شده در رفتارشون برای ماهم بفرستند که داخل کانال منتشر کنیم...
بی زحمت قابل نشر باشه🙈
منتظرتونم 🌹
@FF8141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
○ماجرای رنگ خاکستری چشم های حاج قاسم از زبان دخترش برنامه جشن رمضان
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
ว໐iภ ↬@sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #سه_دقیقه_در_قیامت ✍نویسنده: انتشارات
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #سه_دقیقه_در_قیامت
✍نویسنده: انتشارات شهیدابراهیم هادی
● #داستان_واقعی
● #قسمت_هفدهم
🍀عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را میشناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش می کردند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمی توانستند...
⛔️ اتفاقات زیادی را در همان لحظات دیدم و متوجه آنها شدم، اتفاقاتی که هنوز در دنیا رخ نداده بود.
♨️ خیلی ها را دیدم که به شدت گرفتار هستند حق الناس میلیونها انسان به گردن داشتند و از همه کمک می خواستند اما هیچ کس به آنها توجهی نمیکرد.
♻️مسئولینی که روزگاری برای خودشان کبکبه و دبدبه ای داشتن و غرق رفاه و راحتی در دنیا بودند حالا با التماس غرق در گرفتاری بودند...
🔆سوالاتی را از جوان پشت میز پرسیدم و جواب داد.
✅مثلاً در مورد امام عصر و زمان ظهور پرسیدم ایشان گفت:
باید مردم از خدا بخواهند تا ظهور مولایشان زودتر اتفاق بیفتد تا گرفتاری دنیا و آخرتشان برطرف شود.
🚫 اما بیشتر مردم با وجود مشکلات امام زمان را نمی خواهند...اگر هم بخواهند برای حل گرفتاری دنیایی به ایشان مراجعه میکنند...
بعد مثال زد و گفت: مدتی پیش مسابقه فوتبال بود، بسیاری از مردم در مکان های مقدس امام زمان را برای نتیجه این بازی قسم می دادند...
✅از نشانه های ظهور سوال کردم،از اینکه اسرائیل و آمریکا مشغول دسیسه چینی در کشورهای اسلامی هستند و برخی کشورهای به ظاهر اسلامی با آنها همکاری میکنند...
🌺 جوان پشت میز لبخندی زد و گفت: نگران نباش اینها کفی برآب هستند و نیست و نابود می شوند، شما نباید سست شوید باید ایمان خود را از دست ندهید.
🌴نکته دیگری که آنجا شاهد بودم انبوه کسانی بود که زندگی دنیای خود را تباه کرده بودند آنها فقط به خاطر دوری از انجام دستورات خداوند...
🌸جوان گفت: آنچه حضرت حق از طریق معصومین برای شما فرستاده است در درجه اول زندگی دنیای شما را آباد می کند و بعد آخرت را می سازد.
🌾 به من گفتند اگر آن رابطه پیامکی را ادامه میدادیم گناه بزرگی در نامه عمل از ثبت میشد و زندگی دنیایی تو را تحت شعاع قرار می داد.
🌼 در همین حین متوجه شدم که یک خانم با شخصیت و نورانی پشت سر من البته کمی با فاصله ایستادهاند.
🍀 از احترامی که بقیه به ایشان گذاشتن متوجه شدم که مادر ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند .
🍁وقتی صفحات آخر کتاب اعمال من بررسی میشد و خطا و اشتباهی در آن مشاهده می شد خانم روی خودش را برمی گرداند، اما وقتی به عمل خوبی می رسیدیم با لبخند رضایت ایشان همراه بود.
🌹 اما توجه من به مادرم حضرت زهرا بود،در دنیا ارادت ویژه به بانوی دو عالم داشتم و در ایام فاطمیه روضه خوانی داشته و سعی میکردم که همواره به یاد ایشان باشم.
💥ناگفته نماند که جد مادری ما از علما و سادات بوده و ما نیز از اولاد حضرت زهرا به حساب میآمدیم.
حالا ایشان در کنار من حضور داشت و شاهد اعمال من بود.
💐کم کم تمام معصومین را در آنجا مشاهده کردم...برای شیعه خیلی سخت است که در زمان بررسی اعمال امامان معصوم در کنارش باشند و شاهد اشتباهات و گناهانش...
🥀از اینکه برخی اعمال من معصومین علیه السلام را ناراحت می کردم می خواستم از خجالت آب شوم خیلی ناراحت بودم...
🍁 بسیاری از اعمال خوب من از بین رفته بود چیز زیادی در کتاب اعوالم نمانده بود...
🍀از طرفی به صدها نفر در موضوع حق الناس بدهکار بودم که هنوز نیامده بودند.
💠برای یک لحظه نگاهم افتاد به دنیا و به همسرم که ماه چهارم بارداری را میگذراند و بر سر سجاده نشسته بود و با چشمان گریان خدا را به حق حضرت زهرا قسم میداد که من بمانم.
💠نگاهم به سمت دیگری رفت داخل یک خانه در محله ماه دو کودک یتیم خدا را قسم می دادند که من برگردم.
♻️آنها می گفتند:خدایا ما نمیخواهیم دوباره یتیم شویم.. این را بگویم که خدا توفیق داد که هزینههای این دو کودک یتیم را می دادم و سعی میکردم برای آنها پدری کنم.
🌻 آنها از ماجرای عمل خبر داشتند و با گریه از خدا می خواستند که من زنده بمانم...
ادامه دارد...✒️
🚫کپی و نشر حرام هست خواهش میکنم کسی نشر نده ما فقط واسه کانال سنگرشهدا از ناشر اجازه نشرگرفتیم🚫
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #سه_دقیقه_در_قیامت ✍نویسنده: انتشارات
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #سه_دقیقه_در_قیامت
✍نویسنده: انتشارات شهیدابراهیم هادی
● #داستان_واقعی
● #قسمت_هجدهم
☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمیشود کاری کنی که من برگردم؟
♦️ نمیشود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی مرا شفاعت کنند،شاید اجازه دهند تا برگردم و حق الناس را جبران کنم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم... جوابش منفی بود.
اصرار کردم...
🔆لحظاتی بعد جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشک های این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسر و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادر،حضرت زهرا شمارا شفاعت نمود تا برگردی.
🍀 به محض اینکه به من گفته شد برگرد،یک بار دیدم که زیر پای من خالی شد.. تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شود حالت خاصی داشت،چند لحظه طول می کشید تا تصویر محو شود.
💠 مثل همان حالت پیش آمد، به یکباره رها شدم کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند.
دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد.
♦️روح به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم.
هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم.
پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند.
🔰در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم.
مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت.
حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمیخواستم حتی برای لحظهای از آن لحظات زیبا دور شوم.
🍃 من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم.
چقدر سخت بود،چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم.
افراد گرفتار را دیدم.
من تا چند قدمی بهشت رفتم.
مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد...
🌸حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود.
دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آنها میخواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند.
💠 همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد...
💥مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند.
🔆 یکی دو نفر از بستگان میخواستم به دیدنم بیایند.. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند...
به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم....
🔰بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم.
💥احساس میکردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار...
🔅به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم میترسیدم باطن غذا را ببینم...
✔️ دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها میکرد.
☘ بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم.
⚠️ یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم...
♻️ دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم
اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم.
❎ آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمیتوانستم ادامه دهم.
💠خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم.
چقدر لحظات زیبایی بود آنجا،زمان مطرح نبود،آنجا احتیاج به کلام نبود.
با یک نگاه آنچه میخواستیم منتقل میشد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود.
✅ برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شهید شده بودن!
🔷می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟!
ادامه دارد...✒️
🚫کپی و نشر حرام هست خواهش میکنم کسی نشر نده ما فقط واسه کانال سنگرشهدا از ناشر اجازه نشرگرفتیم🚫
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_دومین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 11 📿 12 📿 13 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_771_240)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
نظرات شما دوستان راجع به کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔹سلام من کلا از وقتی این کتاب را خوندم احترام بیشتری به والدینم میزارم و مراقبه که حق الناس و حق النفس رو گردنم نباشه
کلا این کتاب چیز های زیادی توشه و باید در این کتاب تامل بشه
تا بتونه سعادت ما در دنیا و اخرا را به دنبال داشته باشه
🔹سلام وقتتون بخیر
یه قسمتی از کتاب گفته بود هر نگاه حرام حداقل شش ماه زمان شهادت کسانی که عاشق شهادت هستن و شهادت میخوان رو عقب میندازه
روی من که تاثیر داشت😔
🔹وقتی کتاب را خواندم احساس کردم باید همه ان را بخوانند چون تحول عجیبی در من ایجاد شده بود
طوری که از همه حلالیت میخواستم ومیگفتم اگر غیبتی کردم یا شوخی یا حرفی از من موجب ناراحتی شده حلالم کنید وتا طرف راصی نمی شد ادامه می دادم
تجدیدی در وصیت نا مه ام کردم که تقریبا برای ۵سال پیش بود
سفارشاتی به اطرافیان نزدیکم در مورد کفن ودفن وشب اول قبرم کردم
والان نسبت به رفتارم ریز بین تر شده ام وخیلی سعی میکنم از گناه دوری کنم
🔹سلام خسته نباشید
در مورد داستان باید بگم خیلی تاثیر گذاره
من قبلا خیلی حرف می زدم و شوخی های الکی می کردم بعد از خوندن داستان خیلی زبونمو کنترل می کنم خدا خیر تون بده
🔹سلام من کتاب سه دقیقه در قیامت و خوندم فکر میکنم تنها کتابیه که منو درباره قیامت آگاه کرده و هروز صب که بیدار میشم انگار مثل یه چیزی بهم هشدار میده که الان این کاری که داری میکنی درسته؟؟فردا روزی برات مشکل ساز نمیشه یه حس وسواس گونه ای درم به وجود اورده که فکر میکنم باید تمام کارامو با دقت انجام بدم شاید کاری که زیاد هم جدی نیست و اهمیت نداره چقد اون دنیا میتونه سخت و طاقا فرسا باشه با خوندن این کتاب باعث شده روی پول بیت المال خیلی خیلی حساسیت به خرج بدم و نحوه نگهداریش و خرج کردنش کاملا بادقت باشه و مبادا اشکالی در خرج کردنش به وجود بیاد و یه مورد دیگه اینکه باعث شده هر شب قبل خواب بادقت و جزییات به کارای که از صب انجام دادم تا شب فکر کنم و تفکیک کنم کدوم درست بوده و کدوم اشتباه که برای روز بعد دیگه تکرار نشه این کتاب بهم فهمونده که خیلی با دقت تمام با نامحرم برخورد کنیم مبادا آغاز کننده گناه باشیم با یه صحبت یا لبخند زدن
بنظرم یه بار خوندن این کتاب فایده نداره چند بار باید خوند
شما پی دی اف یا صوتیشو ندارین
اخه کتابمو بعد خوندن وقف در گردش کردم و بچه ها دارن میخونن
دوس دارم دوباره بخونم
من با شروع ماه رمضان از روز اول تا روز اخر درحال کمک کردن و همدلی و رزمایش مومنانه بودم و سبد غذایی تهیه میکردم اما با خوندن این کتاب متوجه شدم چقد با کارای کوچیک و اشتباه خودم ثواب این کار خیر و از خودم گرفتم😔این باعث ناراحتیم شد بعد خوندنش حس بدی بهم منتقل شد یه اضطراب خاصی اما بعد بهش فکر کردم که اگه اخرین روز عمرم بوده دیگه هیچ راهی وجود نداشت اما حالا که نیست میتونم جبرانش کنم و با حلالیت گرفتن و جبران کردن کارایراشتباهی که یادم میاد ثواب این کارای خیر و برای خودن نگهدارم
🔹سلام این کتاب خیلی تاثیرگذاره من هم نسبت به رفتارام دقیقتر شدم.از گناهه غیبت توبه کردم نسبت به گذشتم خیلی حسرت میخورم توبه هم کردم اما نمیدونم چطور باید جبران کنم و دفتر آخرتمو سبک کنم؟
"...بُنیّ قتلوک ذبحوک و من الماء منعوک..."
/ .. تورا تشنه کشتند مَهدی ../
کانال رسمی شهیدمدافع حرم مهدی حسینی 👇❤️
eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4
سنگرشهدا
"...بُنیّ قتلوک ذبحوک و من الماء منعوک..." / .. تورا تشنه کشتند مَهدی ../ کانال رسمی شهیدمدافع حرم
دوستان اینو کانال و #خودم پیشنهاد میکنم عضو بشید☺️
🍃🌸 #تلــاوٺ_قرآטּ_صبحگاهے🌸🍃
3
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_محمد_پورهنگ
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
یا بفرما بـھ ســرایم
یا بفرما بـھ سر،آیـــم
غرضـم وصـل تُــو باشــد
چھ تُــو آیـے
چھ مـــن آیــم
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
پایان گرفت
این جنگ...
اما چشمانی به راه است هنوز
و از او چیزی جز یک #سربند برنگشت...
#صبوری
#بیقراری
#انتظار
و زنی که هر روز نوازش میکند حلقه انگشترش را...
#همسران_شهدا🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#فرازی_از_وصیت_نامہ:
●امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند.
●اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).
📎فرازی از وصیت شهید حاج قاسم سلیمانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊