↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_سی_وچهارمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@FF8141
🌷2🌷3🌷5🌷12🌷13🌷15🌷🌷19🌷20🌷21🌷22🌷25🌷27🌷
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_486_626)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
۲۰ فروردین سالروز حمله هوایی رژیم صهیونیستی به پایگاه هوایی T4 سوریه و شهادت جمعی از پاسداران انقلاب اسلامی گرامی باد .
#پاسداران_مدافع_حرم
#شهید_حامد_رضایی
#شهید_مهدی_دهقان
#شهید_اکبر_زوار_جنتی
#شهید_حجتاله_نوچمنی
#شهید_سیدعمار_موسوی
#شهید_مهدی_لطفی_نیاسر
#شهید_مرتضی_بصیری_پور
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
18.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سلسله کلیپهای تصویری #چهارشنبه_های_سیاسی 4
✳️با رویکرد تحلیل #ریزش_های_انقلاب
🎤استادعبادی از اساتیدمهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصروانقلاب
👈جلسه 2: بررسی افکار و عملکرد #سیدمحمد_خاتمی 4
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #ڪلیپ
🔹 خاطره ای شنیدنی از سردار جانباز، حاج ناصر دستاری
روز جانباز بر جانبازان باغیرت مبارک 🌹
#جانباز_ناصر_دستاری
#پیشنهاد_دانلود
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
📽 #ڪلیپ 🔹 خاطره ای شنیدنی از سردار جانباز، حاج ناصر دستاری روز جانباز بر جانبازان باغیرت مبارک 🌹
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#باهات_قـــــهرم
مامانش گذاشت پیش من. گفت من میرم خونه بابام سر بزنم بیام.
منم رو تخت دراز کشیده بودم.قطع نخاع گردنی هم نه دستاش کارمیکنه نه پاهاش. یک گردن [هست] که تکون میخوره.والسلام علیک
خانمم رفت.دخترم شروع کرد با اسباب بازیها،بازی کنه.
رفت کمد مامانشوبازکرد.کیف های مامانش رو،کفش های مامانش رو می اورد به من میفروخت.
-بابا میخری؟ اینو 100 تومن میفروشم
-باشه دخترم
دخترم میره لباسهارو بذاره تو کمدمامانش، کمدهاهم قدیمی بود. دخترم چون سنش پایین بود، هردودستش رامیذاره کشوروببنده. کشو که محکم بسته شد، این هشت انگشت دخترم، لای کمد گیر کرد.
یه بار دیدم داد کشید
-بابا...
من نگاهش کردم. نمیتونم بلند بشم. یه ذره گردنم را[بالابردم.]
بلند شدم نگاه کردم.
-بابا...
گریه کرد گریه کرد.
-بابا بیا دستم رو دربیار...
-بابا بیا سوختم...
-بابا انگشتام خشک شد بیا...
-بابا بلند شو بیا...
من نتونستم. فقط از راه دور گریه ام گرفت.
نگاهش کردم. نه میتونم بگم میتونم بیام... موندم
اون اونجا گریه میکرد من اینور گریه میکردم.
تا اینکه دید بابایی که قهرمان تکواندو اردبیل بود، حریف نداشت تو خود ایران، الان نمیتونه بلند بشه.
همینطور نگاه میکرد،گریه میکرد.
کی و صداکنم؟ چطوری برم انگشتاش رو دربیارم؟
باآخرین زورش کشید انگشتاش رو. تمام پوستای انگشتاش رفت.
اومد جلوم وایسود گفت
-من توروصدامیکنم بابا چرا نمی آیی؟
-باهات قهرم.😔
#جانباز_ناصر_دستاری
#روز_جانباز
#بر_جانبازان_باغیرت_مبارک🌹
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊