عڪسے ز شهیـــدی🕊
همه اعصاب مرا ریخت به هم ...
زینب تو سرِ نعش برادر چه ڪشیدی😔☝️😭
🥀سلام علے قلب زینب الصبور🥀
❤️شهید محمدرضاتورجے زاده
🥀 یاد ڪنید شهدا را باصلوات🌷
#اَللهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُمْ
💐
@saqqah
.
.
یادی از خیبری ها
🍃عملیات خیبر با رمز یارسول الله در سوم اسفندماه۱۳۶۲ساعت۲۱:۳۰ توسط سپاه پاسداران درمحور طلائیه،جزایرمجنون وارتش در پاسگاه زید آغاز شد.🍃
💐شهدای الیگودرز در عملیات خیبر سال ۱۳۶۲💐
🌷 سردار شهید خیراله توکلی
🌷 شهید رضا قائدی
🌷 شهید محمدرضا هادی
🌷 شهید علی اکبر کاظم الیگودرزی
🌷 شهید محمدصادق بابائی
🌷 شهید رحمت الله ابوالحسنی
🌷 شهید غلامرضا حاتمی
🌷 شهید محمد ملک محمودی
🌷 شهید نادعلی بی آبی
🌷 شهید علی محمد عجمی
🌷 شهید محمدولی جدیدی فیقان
🌷 شهید محمدابراهیم بخشی
🌷 شهید اکبر سرلک
🌷 شهید محمد علی بخشی
🌷 شهید امیر سلیمانی
🌷 شهید احمد سلطانمرادی
🌷 شهید سلیمان جمشیدی
🌷 شهید بندر نجفی
🌷 شهید رضا هاشمی
🌷 شهید قباد شمس موگویی
🌷 شهید امیرحسین جمشیدی
🌷 شهید مصطفی رضایی
🌷 شهید ابوالقاسم سرلکی
🌷 شهید مهران سرلک بهرامسری
🌷شهید اسماعیل حسینی
✨شادی روح شهدا و والدین آسمانی شان صلوات✨
@saqqah
✍🏻همیشه به نیروها و رزمندهها میگفت؛
قبل از خواب زمزمه کنیم:
خدایا گناهانی را که مرا از امام حسین علیه السلام محروم می کند، ببخش! ..
شهید محمود کاوه🌷🕊🌷
@saqqah
اینراهرگزفراموشنکنیدتاخودرا
نسازیموتغییرندهیم....🌱@saqqah
#عملیات_خیبر 🌸
🔶 روز سوم «عملیات خیبر» بود که #حاج_همت برای کاری به عقب آمده بود. از فرصت استفاده کردیم و نماز ظهر را به امامت او اقامه کردیم. در بین دو نماز، یک روحانی وارد صف نماز شد. #حاج_همت با دیدن او، از ایشان خواست که جلو بایستد. آن برادر روحانی ابتدا قبول نمی کرد، اما با اصرار #حاجی ، رفت و جلو ایستاد.
پس از اقامۀ نماز عصر، ایشان گفت: «حالا که کمی وقت داریم، چندتا مسئله براتون بگم.» او شروع کرد به گفتن مسئله، در حال صحبت کردن بود که ناگهان صدایی آمد. همۀ چشم ها به سمت صدا برگشت. #حاج_همت از شدت بی خوابی و خستگی بی هوش شده و نقش بر زمین شده بود. برادران سریع او را به بهداری منتقل کردند. دکتر پس از معاینۀ #حاجی گفت: «بی خوابی، خستگی، غذا نخوردن و ضعیف شدن باعث شده که فشارش بیافته، حتماً باید استراحت کنه.» و یک سِرُم به او وصل کردند.
همین که حالش کمی بهتر شد، از جایش بلند شد و از اینکه دید توی بهداری است، تعجب کرد. می خواست بلند شود، رفتیم تا مانعش شویم، اما فایده ای نداشت. من گفتم: « #حاجی ، یه نگاه به قیافۀ خودت انداختی؟ یه کم استراحت کن، بعد برو. بدن شما نیاز به استراحت داره.» گفت: «نه، نمیشه، حتماً باید برم.» بعد هم سِرُم را از دستش بیرون کشید و رفت.
📚 منبع کپشن: کتاب #برای_خدا_مخلص_بود ، صفحه ۷۹ به روایت برادر «نیکچه فراهانی»
📷 اطلاعات عکس: جبهه جنوب، زمستان ۱۳۶۲ ، جلسۀ توجیهی #عملیات_خیبر در اتاق فرماندهی
@saqqah
میگفت:
اگر مال، مالِ خداست؛
چرا انفاق نکنیم
و اگر بدنِ ما مالِ خداست،
چرا در راه خدا قطعه قطعه نشود!
#عارف_بزرگ_جبههها
#فرمانده_تخریب_لشکر۱۰
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#شهادت_چهارماسفند۱۳۶۴_فاو
💠@saqqah