🔴روایت شاهدان عینی از وحشت مردم در روز حادثه
♦️یکی از شاهدان عینی در جلسه دادگاه در رابطه با ترس و وحشت مردم از جنایت مجیدرضا رهنورد گفت:
🔺من و افرادی که در صحنه حضور داشتند وحشت کرده بودیم، هر کسی به یک طرفی فرار میکرد. به همین خاطر مردم درخواست دارند که متهم به اشد مجازات برسد؛ من ۲ دختر دارم. از آن روز به بعد دخترانم شبها کابوس میبینند و هنگامی که من بیرون از خانه هستم مدام با من تماس میگیرند و اظهار نگرانی میکنند. این اقدام محله ما را بد نام کرد. دستهای شهید زینال زاده در دستان من بود تا به شهادت رسید؛ ضارب آنچنان ضربهای به گردن وی زده بود که این جوان همانجا به شهادت رسید.
یکی دیگر از شاهدان عینی نیز گفت:
🔺آن روز من ترس را در چشمان مردم میدیدم. چند خانم که فرزندانشان همراهشان بود جیغ میزدند و فریاد میکشیدند.
یک شاهد عینی دیگر نیز روز حادثه را اینچنین روایت میکند:
🔺آن روز دیدم که متهم روی بدن یکی از شهدای خیابان حرعاملی نشسته و به شدت در حال ضربه زدن با چاقو به این جوان است و مردم وحشت زده در حال داد و فریاد ناشی از ترس هستند.
یکی از کسبه خیابان حرعاملی که در جلسه دادگاه حاضر شده بود گفت:
🔺بعد از این اتفاق، مردم دیگر رغبتی به حضور در این خیابان ندارند و کسبه با مشکلات متعددی مواجهه هستند و ما از این موضوع بسیار ناراحت هستیم، مخصوصا اینکه انگار کسی جرات نمیکند با بچه کوچک از این منطقه عبور کند چرا که مردم هنوز نگرانند و ترسیدهاند.
@sara_imeni_art
یاد ِ کوچه که میافتم بدنم میلرزد
چه کنم گر نکنم گریه و زاری سخت است
وسط ِ کوچه بریزند سر ِ مادر ِ تو
برنیاید اگر از دست ِ تو کاری سخت است
روضه کوچه همین است امان از سیلی
صورت حوریه و ضربه کاری سخت است
پیش ِ چشم ِ تر ِ فرزند ز ِ گوش ِ مادر
گوشواره که بیفتد به کناری سخت است
چشم ِ گریان دل ِ سوزان و دو دست ِ لرزان
مادرت را به سوی خانه بیاری سخت است
- عبدالحسین میرزایی
در عیادت از بیمار دروغ جایز است
خانه علی که می روید بگویید:الحمدالله
حال فاطمه (س) رو به بهبودی است
مراعات حال زینب(س) را بکنید ...
#فاطمیه
تکنیک مداد رنگی🌱
https://eitaa.com/joinchat/3185246447Ca1f23ebf8a
+محمود درویش میگه:
کُل الذی أوجعنی، صَنعنی.
هرکس که مرا به درد آورد، مرا ساخت :)
@sara_imeni_art
May 11
طالب جنت شدم نه محض ناز و نعمتش
آرزو دارم ببینم آب می نوشد حسین......
💔
#ارباب_حسین #شــب_جمعـه
.
.
.
.
.
@sara_imeni_art
سارا ایمنی| آبرنگ
طالب جنت شدم نه محض ناز و نعمتش آرزو دارم ببینم آب می نوشد حسین...... 💔 #ارباب_حسین #شــب_جمعـه
🔻حاجآقا #حائری_شیرازی:
جوانها توجه کنند که اظهار علاقۀ جوان به امام حسین علیهالسّلام شکلی دارد و اظهار علاقۀ پیرمرد نیز شکلی دیگر؛ همانطور که وقتی شخصی از دنیا میرود، بستگان او هر کدام به شکلی شیون میکنند. شما جوانها بدانید که هنوز وقت آن نشده که آرام آرام اشک بریزید. کار شما فعلاً این نیست.
@sara_imeni_art
سارا ایمنی| آبرنگ
هُوَالمُصَوِّر
حضرت پدر سَلامٌ عَليک
ای صاحب زمان(عج)...
مولایم اذن!
با اینکه میدانم غرق در دنیا هستم، اما میشود
چند دقیقه ای دکمه خاموشی بزنید روی تمام دل مشغولیهایم...
میخواهم دو زانو بنشینم و در رویای خود
تصوّر کنم شما هم روبه رویم نشسته اید...
چشمهایم را می بندم... این دو نامحرم را!!!
شاید فارغ از تمام دنیا بتوانم مثل یک دختر
و پدر با شما حرف بزنم؛
تا حرف از دختر و پدر شد، باز کبوتر دل من
سمت کربلا پرکشید، یاد عاشورا افتادم...
.
در اوج هیاهو
دختری سه ساله از پدر توجه میخواهد،
جایی که حتی خواهر هم نمیتوانست برادر
را معطّل کند، جلوی پدر را میگیرد، پدر برای
دخترش انگار دکمه خاموش دنیا را میزند...
چقدر دلم شبیه دل آن طفل شده امروز...
معصوم و پر از گلایه...
.
پدر...
چند روز است به من توجه نکردهای...
چند روز است مرا به آغوش نکشیدهای...
نکند دیگر هیچوقت نبینمت، مثل برادر و
عمویم نکند برنگردی!؟
پدر دخترش را آرام کرد... نوازش کرد... بغل کرد...
دلش را نرم کرد... و حتی موقع رفتن، دل دخترکش
را هم با خود برد، تا یک وقت گم نشود
میان آن همه هیاهو؛
امروز میخواهم گلایه کنم پدر...
وقتی گلایه میکنم یعنی بیشتر دلتنگم،
یعنی کم و کسر دارم و قانع نیستم!
نمیشود بابایی ترین دختر دنیا باشم...
.
میترسم...
نکند این چشمها تا دم مرگ بسته و نامحرم بمانند...
نکند تا وقتی منتظرم و غرق بازی دنیا، شما
برنگردید...نکند اسیر عشق شما نباشم و لایق
فدا شدن در راه عشقتان!؟
پدرم نوازش میخواهم...
عشق میخواهم...
من و تمام دخترها و پسرها، حتی پدرها و مادرها،
پدر میخواهیم...
جان آن دخترک چشم به راه و اسیر و عاشق و
وفادار به پدر... ارباب دلمان باشید و پدر لحظه
لحظه های یتیمیمان.
اللهم بحق رقیه بنت الحسین علیه السلام
عجل لولیک الفرج