eitaa logo
سرآشپز آنلاین
8.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
21 فایل
احراز هویت شده مدیر و مربی: فاطمه استادشریف 🎓کارشناس فیزیک 🎓کارشناس ارشد فوتونیک 👩‍🍳دارای ۲۵ مدرک بین المللی و مدرک مربیگری رسمی از سازمان فنی و حرفه ای ادمین کانال: 🆔 @Damercheli کانال نمونه کار هنرجویانمون👇🏻😌🤗 @SarAshpaz_Online_Sample
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرآشپز آنلاین
😍 با توکل به اسم اعظمت 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام . . . سلااام . . .🤗 صبحتون ب
😌 🔹️ «پاییز سال ۱۳۳۳ بود که با همسرم و جمعی از دوستان، قصد زیارت امام حسین (ع) را کردیم و راهی کربلا شدیم. آن موقع باردار بودم. خیلی‌ها مرا از این سفر منع می‌کردند اما به خدا توکل کردم و به شوق زیارت اباعبدالله (ع) راهی کربلا شدم. با اتوبوس تا کرمانشاه آمدیم و از آنجا به مرز خسروی رفتیم. راه بسیار سخت و طاقت‌فرسایی بود، با جاده‌های خاکی و ماشین‌های قراضه. صبح روز بعد، مأموران مرزی عراق اجازه دادند که حرکت کنیم. هوا بسیار گرم بود و راه هم پر از دست‌انداز. از طرفی گرد و غباری که داخل ماشین می‌پیچید، کم‌کم حال مرا دگرگون کرد. تمام روز در راه بودیم و بالاخره پیش از مغرب به کربلا رسیدیم. 🔹️چشم‌هایم سیاهی می‌رفت و حالم به کلی بد شده بود. با زحمت مرا پیش یک دکتر بردند. دکتر پس از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم». حرف‌های دکتر مثل پتکی توی سرم کوبیده شد. خیلی ناراحت و دل‌شکسته شده بودم. علی‌اکبر (همسرم) خانه‌ای نزدیک حرم اجاره کرده بود و من ۱۵ روز تمام کنج خانه، توی رختخواب افتاده بودم. لب به هیچ قرص و کپسولی هم نمی‌زدم. 🔹️پیش خودم گفتم: «این همه راه اومدی تا اینجا که امام حسین (ع) رو زیارت کنی، حالا اگه قرار باشه بچه رو هم از دست بدی، مردن یا موندن چه اهمیتی داره؟» به علی‌اکبر گفتم که می‌خواهم بروم حرم. اما او مخالفت کرد و گفت: «حال تو مساعد نیست، بیشتر استراحت کن تا به سلامتی کامل برسی». هرچه او اصرار کرد، فایده نداشت. دیگر دلم بدجوری هوای حرم را کرده بود و طاقت در خانه ماندن نداشتم. 🔹️بالاخره علی‌اکبر مرا به حرم برد. تا نیمه‌های شب آنجا بودیم. آقا را با دلی شکسته صدا زدم و از او شفاعت خواستم. حسابی با امام حسین (ع) درد دل کردم و به او گفتم: «آقا، من شفامو از شما می‌خوام. به دکتر هم کاری ندارم. من به شوق دیدار و زیارت شما رنج این راه رو به جون خریدم. حالا از شما توقع یه گوشه چشمی دارم». بعد هم به رواق کوچک ابراهیم رفتیم و لحظاتی را هم در آنجا سپری کردیم. حسابی سبک شدم و به منزل برگشتیم. خسته شده بودم و خوابم گرفته بود. خوابیدم. در خواب خانمی را دیدم که لباس عربی به تن داشت و مثل همه مردم زیارت می‌کرد. آن خانم بلندبالا که بچه‌ای روی دستش بود، به طرف من آمد و بچه را به من سپرد و گفت: «این بچه رو بذار لای چادرت و به هیچکس هم نده. برش دار و برو». من آن بچه را توی چادرم پنهان کردم و آمدم. همان موقع از خواب پریدم. گریه امانم را بریده بود. از شدت خوشحالی زار می‌زدم. خواب را که برای مادر علی‌اکبر تعریف کردم، گفت: «این خواب یه نشونه‌ست». بعد گفت: «خیالتون راحت باشه که بچه سالمه. فقط نیت کن اگه بچه پسر بود، اسمشو بذاری محمد ابراهیم». از روز بعد دیگر اصلاً درد و ناراحتی نداشتم. 🔹️هیچکس باور نمی‌کرد. همان روز دوباره پیش دکتر رفتیم. دکتر پس از معاینه با تعجب تمام گفت: «امکان نداره؛ حتماً معجزه‌ای شده!» ما عربی بلد نبودیم و حرف‌های دکتر را یکی از دوستانمان برایمان ترجمه می‌کرد. دکتر پرسید: «شما کجا رفتین دوا درمون کردین؟ این کار کدوم طبیبه؟ الان باید مادر و بچه، هر دو از بین رفته باشن، یا حداقل بچه تلف شده باشه! شما چیکار کردین؟» علی‌اکبر گفت: «ما رفتیم پیش دکتر اصلی». دکتر وقتی شنید که عنایت آقا امام حسین (ع) است، تمام پولی را که بابت ویزیت و نسخه به او داده بودیم، به ما بازگرداند و مقداری هم داروی تقویتی برایم نوشت و گفت: «خیلی مواظب خودتون باشین». 🔹️وقتی مطمئن شدم که بچه سالم است، از علی‌اکبر خواستم که در کربلا بمانیم. رفتن و دل کندن از آنجا با توجه به مسائلی که پیش آمده بود، خیلی سخت بود. چند بار جوازمان را تمدید کردیم و بعد از چهار ماه به ایران برگشتیم. نیمه بهمن بود که سرخوش از سفر کربلا، رسیدیم به شهرضا. دوازدهم فروردین ۱۳۳۴ پسرمان به دنیا آمد.» https://eitaa.com/joinchat/2510553102C42cca2b434
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😃 با توکل به اسم اعظمت 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام . . . سلااااااااااااام . . .🤗 صبحتون بخیر و حال دلتون خووووووش . . .😁 ثواب اعمال امروزمونو هدیه میکنیم خدمت شهید زین‌الدین . ‌ . . 🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا به 🌸 الهی این شهریور اینقدر برات خوب باشه، که همیشه بگی زندگی من از شهریور 1403 شروع شد😊✔️ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2510553102C42cca2b434
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ی املت عالی برای شروع صبح زیبا ی شما 💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 خانوما ساعتی در روز را به کار هنری بپردازید هر هنری میشه انجام داد بنا به علاقه و استعداد هر هنری که به روحیه ت کمک میکنه هر هنری که به اقتصاد خانواده ت کمک میکنه https://eitaa.com/joinchat/2510553102C42cca2b434
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
30.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴مواد لازم برای ۵ نفر : ۲ عدد پیاز متوسط ۵ تکه مرغ ۲ لیوان غوره بی دانه ریز ۲ قاشق غذا خوری سر پر رب گوجه ۵ عدد بادمجان کوچک ۴ عدد گوجه نمک، فلفل، دارچین، زردچوبه به میزان دلخواه ، ✍🏻 قاعده ، توجه به نقص و کمال و هدف ابتلا رجوع است؛ «وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (اعراف، آیه۱۶۸). با حسنات و سیئات آنها را مبتلا می‌کنیم شاید برگردند. ✍🏻 هر چه خوب است خدا داده، هر چه بد است از خودت است. در عین حالی که همه شرور، آفات، گناه و بدی‌ها را خدا داده اما این بدی‌ها به خدا نسبت داده نمی‌شود. چون آنچه او داده ممکن است بد باشد ولی آنچه او می‌کند خوب است. ▫️همانطور که یک پزشک آمپول را به بچه ضعیف می‌زند. همه می‌فهمند سوزن خوب نیست، درد دارد، ولی در عین حال عمل تزریق خوب است، برای درمان و شفاست. خوب یا بد، هر چه از جانب اوست امتحان است. ✍🏻 این حسنات و سیئات از یک جهت همان خیر و شر است. «وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً» (سوره انبیاء، آیه۳۵) شما را مبتلا می‌کنیم به خوبی و بدی که هر دو فتنه است. همه زندگی دنیا امتحان و آزمونیست با محوریت رجوع. ⬅️ خوبی‌ها و بدی‌هایی را می‌دهد تا ملتفت بشویم و به سوی او کنیم. https://eitaa.com/joinchat/2510553102C42cca2b434
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام✋🏻 شبتون بخیر🌹 اومدم حاضری بزنم و برم فردا شب برمیگردم🙈 چند روزی ایتای من هیچ پیامی بهم نشان نمیداد و هیچ فعالیتی نمیتونستم توی ایتا داشته باشم و همین باعث شده بود نتونم پیامی جواب بدم🥺 که موجب نگرانی شما دوستان خوبم شده بود😔 💞 خواستم از همین تریبون تشکر کنم از همه عزیزانی که پیامهای پر مهر و محبت شون رو برای من ارسال کردند💝 و بگم به وجود و حضور شما دوستان همراه افتخار میکنم🥰 تشکر بابت بودنتون و تشکر بیشتر بابت پیامهای پر مهر و محبت تون❤️ علی الحساب تا فردا شب نیستم🙈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ با توکل به اسم اعظمت 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام . . . سلاااااااااااااااام . . .🤗 صبحتون بخیر و پر خیر کثیر . . ‌. 🌾 ثواب اعمال امروزمونو هدیه میکنیم خدمت شهید رئیسعلی دلواری . . . 🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا به 🌸 خوشبختی به چقدر داشتن نیست . . . به 《چقدر لذت بردن از زندگیه 》 https://eitaa.com/joinchat/2510553102C42cca2b434