eitaa logo
🇮🇷سربازان عصر ظهور🇵🇸
345 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
81 فایل
خوش آمدید عزیزان کپی کلیه مطالب آزاده ولی سعی بشه مطلب کامل منتقل بشه ممنون🌹🤲⁦❤️⁩ https://abzarek.ir/service-p/msg/2055694 👆👆👆 لینک ناشناس جهت ارتباط گیری اعضای کانال با ادمین‌های محترم و بیان سوالات و انتقادات و دیدگاهها
مشاهده در ایتا
دانلود
مروری اجمالی بر زندگی استاد شهید مرتضی مطهری سيزدهم بهمن ماه  سال 1298 فريمان ميزبان نوزادي  شد كه  او را مر تضي  ناميدند. سيزده سال بعد مرتضي طلبه حوزه  علميه  شد و در سال 1316 براي  ادامه  تحصيل علوم ديني  به  قم مراجعت كرد و در محضر درس اساتيدي  چون امام  خميني  (ره)، آيت الله العظمي  بروجردي  و علامه  سيد محمد حسين طباطبايي  شركت نمود. سال 1331 بود كه  به  تهران مهاجرت كرد و شروع  به تدريس در دانشكده  معقول و منقو ل (الهيات و معارف اسلامي) دانشگاه  تهران نمود و در همان زمان به  همكاري  با مجامع  اسلامي  وكانونهاي  مذهبي  پرداخت. در پانزدهم خرداد ماه  42 دستگير و راهي  زندان شد و يكسال پس از آن به  صلاحديد امام خميني  (ره) با جمعيت هاي  مؤتلفه  اسلامي  آغاز به  همكاري  نمود.  پس از چندی حسينيه ارشاد تهران را تأسيس كرد كه گام مؤثري  در جهت جذب  و سازماندهي جوانان بود. در سال 1348 به دليل انتشار اعلاميه اي  مبني بر جمع آوري  كمك به  آوارگان فلسطين راهي  زندان شد. سال 1354 بود كه  رژيم به دليل  احساس خطري  كه  از جانب  شهيد مطهري  مي نمود ايشان را ممنوع المنبر اعلام كرد. دو سال بعد در سال 1356 استاد اقدام به  پايه گذاري  جامعه  روحانيت مبارز تهران نمود. در سا ل 1357 در سفري  به  پاريس مسؤوليت تشكيل شوراي  انقلاب  از سوي  امام (ره) به  ايشان واگذار شد. او كه  پاره  تن امام بود در ارديبهشت ماه  1358 پس از سالها تلاش در جهت اعتلاي  كلمه  الله  به  دست گروه  فرقان به  شهادت رسيد.                 💠🇮🇷 eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
مطهری، شاگرد اوّل فلسفه حضرت آیت‏اللّه‏ جوادی آملی، درباره امتحان مرحوم شهید مطهری در دانشگاه تهران می‏فرمايد:  «وقتی ایشان از قم به تهران آمدند، در اوّلین دوره امتحانات مدرّسی معقول و منقول شرکت کردند.  پس از آن، وقتی ایشان از تهران به قم آمدند،.... [برای ما] تعریف کردند که در جلسه امتحان، ممتحنین [برخی] مسایل فلسفی را از من پرسیدند و بعد هیأت ممتحنه به اتفاق گفتند که چه کنیم نمره‏ای بالاتر از بیست نیست و اگر نمره‏ای بالاتر از بیست بود، به شما می‏دادیم. استاد مطهری به اعتراف هیأت ممتحنه، در رشته معقول و فلسفه شاگرد اوّل شدند و نمره بیست گرفتند». 💠🇮🇷 eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
عشق به مطالعه و نوشتن علاقه وافر شهید مطهری به مطالعه و کار علمی، بسیار شگفت‏انگیز بود، به گونه‏ای که هرگز از این کار احساس خستگی به او دست نمی‏داد. یکی از شاگردان ایشان در ضمن نقل خاطره‏ای می‏گوید: اواخر اسفند 1356 بود. به ایشان عرض کردم ما برای تعطیلات نوروز برنامه‏ای داریم؟  گفتند: خسته‏ام و دلم می‏خواهد در گوشه خلوتی، چند روزی استراحت کنم. به ایشان عرض کردم بنده عازم شمال هستم. آن‏جا جای مناسبی را برای رفع خستگی و استراحت سراغ دارم. مرحوم استاد مطهری شماره تلفن را از بنده گرفتند و گفتند: اگر توانستم، تلفن می‏زنم و به شما اطلاع می‏دهم چند روز از فروردین گذشته بود که استاد تلفن زدند و آمدند. در تمام یک هفته‏ای که ایشان تشریف آوردند، با وجود هوای مساعد و محیط مناسب برای قدم زدن و گردش، در داخل ساختمان ماندند. فقط مشغول نوشتن و مطالعه بودند. روزی به ایشان عرض کردم: شما که خسته بودید و برای رفع خستگی و استراحت مسافرت کرده‏اید، بهتر نیست قدری هم قدم بزنید و رفع خستگی کنید؟ گفتند: «اگر یک ماه هم در اتاق بنشینم و به وظایف علمی خود مشغول باشم، راحتم و احساس خستگی نمی‏کنم. خستگی من در اثر نداشتن فرصت مناسب برای انجام کارهای علمی خودم است. استراحت من این است که در فرصت مناسب، مطالبی را که لازم می‏دانم بنویسم و در اختیار علاقه‏مندان قرار بدهم». 💠🇮🇷 eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه به منزله مسجد استاد مطهری، علاوه بر آن که خود همیشه با وضو بودند، به دوستان و شاگردان خود نیز توصیه می‏کردند سعی کنید همیشه با وضو باشید. عجیب این بود که در مدّت 24 سالی که در دانشکده الهیات بودند، دانشکده را سنگر علمی می‏دانستند و بسیاری از کارهای علمی و تحقیقاتی خود را، در همان دانشکده انجام می‏دادند و برای دانشگاه و دانشکده، احترام زیادی قائل بودند. ایشان بارها به دانشجویان می‏گفتند: «دانشگاه، به منزله مسجد است. سعی کنید بدون وضو وارد دانشگاه نشوید». خود ایشان به یکی از دانشجویان گفته بودند:  «من هیچ وقت بدون وضو وارد کلاس نمی‏شوم». 💠🇮🇷 eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
احترام به استاد یکی از صفات زیبا و پسندیده شهید مطهری، احترام فوق‏العاده ایشان به استاد نشان بود. در این باره نقل شده است که وقتی به شهرشان فریمان، زادگاهشان می‏رفتند، به صاحب مکتب‏خانه‏ای که در آن جا قرآن آموخته بود، بسیار احترام می‏کرد. حتی گاهی کمک‏های مالی هم به او می‏نمود. یکی از شاگردان ایشان می‏گوید: احترام عجیبی به اساتید می‏نمود، تا جایی که به یکی از اساتیدش که از نظر خطّ فکری در مسیر انقلاب با او همراه نبود، نیز احترام می‏گذاشت. من گفتم: شما با ایشان در ارتباط هستید و به ایشان این قدر احترام می‏نمایید؟! در جواب فرمود: «ایشان حق استادی گردن من دارد». وی باز نقل می‏کند: روزی استاد مطهری به منزل ما آمده بود. دیدم خیلی ناراحت است و می‏فرماید: «آلان در منزل علامه [سیدمحمدحسین طباطبائی] بودم و این سیّد بیمار است، ولی هیچ کس نیست که به دردش برسد و درمانش نماید». سرانجام خود مرحوم مطهری مقدمات سفر ایشان را به لندن انجام داد و با متحمل شدن هزارها رنج، اما با یک شوق عجیب، استادش را برای معالجه به لندن برد و تمام کارها را برایش انجام داد و پس از معالجه و بهبودی استاد، به همراه ایشان به ایران بازگشت». 💠🇮🇷 eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
دقّت در بیت ‏المال یکی از کارکنان دانشکده الهیات، درباره رفتار استاد مطهری می‏گوید: بنده از سال 1337 در خدمت استاد مطهری بودم. ایشان اتاقی در کنار اتاق شورای دانشکده داشتند. وقتی استادان دانشکده جلسه داشتند یا ورقه‏های امتحانی راتصحیح می‏کردند، تا ساعت سه بعدازظهر در همان اتاق می‏ماندند و از سوی دانشکده برای آن‏ها ناهار و نوشابه و میوه می‏آوردند، اما استاد مطهری وقتی ظهر می‏شد، به اتاق خودشان تشریف می‏بردند. همیشه مقیّد بودند اوّل نماز بخوانند، سپس ناهار مختصری که معمولاً نان و پنیر و یا نان و انگور بود و از منزل همراه می‏آوردند، صرف کنند. استادان و مسؤولان اصرار می‏کردند که استاد مطهری به اتاق شورا برود و از ناهار دانشکده که مثلاً چلوکباب برگ و غیره بود، صرف کنند، اما استاد قبول نمی‏کردند و عذر می‏آوردند که: «غذای من مخصوص است و غذای دانشکده با من سازگار نیست»، امّا اظهار نمی‏کردند که چرا از غذای استادان نمی‏خورند. من علتش را می‏دانستم، استاد نیز گاهی می‏گفتند: «این ناهارها، حقّ خدمتگزاران و از بیت‏المال است. استادانْ حقوق خوبی دارند، خودشان بروند از بازار بخرند و بخورند. این غذا حقّ ضعفاست». 💠🇮🇷 eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمدعلی رجایی معروف به شهیدرجایی (زاده ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین - درگذشته ۸ شهریور ۱۳۶۰ در تهران) دومین رئیس‌جمهور ایران بود. وی در بمب‌گذاری دفتر نخست‌وزیری ترور شد. محمد علی رجایی دارای درجه کارشناسی ریاضیات از دانشسرای عالی و کارشناسی ارشد آمار بوده و پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به دبیری ریاضیات اشتغال داشته‌است. پس از انقلاب در کابینه مهدی بازرگان وزیر آموزش و پرورش بود و با انتخاب ابوالحسن بنی‌صدر به عنوان رئیس‌جمهور، رجایی به عنوان نخست‌وزیر معرفی شد. وی از ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ تا ۸ شهریور همان سال، یعنی به مدت ۲۸ روز، رئیس‌جمهور منتخب مردم بود
رجایی پس از طی دوره آموزشی و دریافت درجه گروهبانی در کنار کار به تحصیل ادامه داد و در سال ۱۳۳۲ دیپلم گرفت. او چون در شهریور ماه دیپلم گرفته بود نمی‌توانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند. پس راهی بیجار شد و در دبیرستانی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. با تمام شدن سال تحصیلی، به تهران بازگشت و در دانشسرای عالی تربیت معلم به تحصیل پرداخت و سپس به دانشسرای عالی رفت. پس از ۲ سال، مدرک کارشناسی ریاضی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ابتدا به ملایر رفت اما با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد و بعد به خوانسار رفت و مشغول تدریس شد و یک سال را با موفقیت گذراند. سال تحصیلی که به پایان رسید رجایی به تهران برگشت و در دوره کارشناسی ارشد در رشته آمار مشغول به تحصیل شد و هم‌زمان در مدرسه کمال تدریس کرد.
شهید رجایی در ساعت ۱۴:۳۰ روز ۸ شهریور ۱۳۶۰ از اتاق کارش خارج شد و به محل جلسه فوق‌العاده دولت رفت. در ساعت ۱۵:۰۰ صدای انفجار مهیبی از ساختمان نخست‌وزیری برخاست. در این حمله، او و محمدجواد باهنر، نخست‌وزیر وقت به شهادت رسیدند. روحشان شاد و یادشان گرامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا