eitaa logo
◦•●◉✿ سَربند ۳۱۹ ✿◉●•◦
116 دنبال‌کننده
156 عکس
141 ویدیو
0 فایل
🍃بسم الرب الشهداء و الصدیقین🍃 🕊 امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. مقام معظم رهبری 🕊 🌼 کپی آزاد با ذکر صلوات نذر فرج امام زمان ✍️ ارتباط با ادمین و تبادل: @Admin_sarband319 https://eitaa.com/joinchat/3411149213Cd4f43d6bbf
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ سید محمدحسین راجی: ۷۲دقیقه کرد مُرادِ ما، و دست آخر هم صدایش گرفت... و چه عجیب است از ما مریدانش که صدایمان صاف صاف است... امام بزرگوار ما سه عمل عظیم و تاریخی انجام داد، به وجود آورد: یکی در سطح کشور ایران، یکی در سطح امّت اسلامی، و یکی در سطح جهان؛ این سه تحول، هیچ کدام سابقه ندارد، شاید انسان نتواند پیش‌بینی کند که نظیر اینها در آینده هم به وجود بیاید؛ این مخصوص امام بزرگوار بود. 🕊@sarband319 | سربنـב۳۱۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 | تیغ فتاح روی شاهرگ صهیونیسم 🕊@sarband319 | سربنـב۳۱۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👏👏👌👌والله العظیم یک روز هم نا امید نشدم ... 🕊@sarband319 | سربنـב۳۱۹
107571_760_۲۰۲۱_۰۹_۲۶_۲۰_۲۵_۲۹_۱۳۲(2).mp3
3.67M
❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 اللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪ‌الفَرَج 💐💚 جهت تعجیل در فرج آقا صلوات 🕊@sarband319 | سربنـב۳۱۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شلوار یخ زده و پاهای خونی آخرین مسئولیتش فرمانده دسته بود. در والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می‌دانست که او مجروح شده است. اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال می‌کرد، طفره می‌رفت و چیزی نمی‌گفت. یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت:" اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند." یکی یکی بچه‌ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود.. یاد با صلوات 🕊@sarband319 | سربنـב۳۱۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◦•●◉✿ سَربند ۳۱۹ ✿◉●•◦
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت نهم راوی : جمعی از دوستان شهید بارها شده بود
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت دهم راوی : شهید نیری سوار یک ماشین شدیم.ما پشت ماشین نشسته بودیم و خودرو با سرعت حرکت می کرد. این ماشین هیچ حفاظی اطراف خود نداشت. در سر هر پیچ یکی دونفر از کسانی که سوار شده بودند به پایین پرت می شدند! جاده خراب بود.ماشین هم با سرعت زیاد می رفت.یک باره به اطرافم نگاه کردم و دیدم فقط من پشت ماشین مانده ام!سر پیچ بعدی ان قدر با سرعت رفت که دست من هم جدا شدو... نزدیک بود از ماشین پرت شوم.اما در آن لحظه اخر فریاد زدم یا صاحب الزمان عج... در همین حال یک نفر دستم را گرفت و اجازه نداد به زمین بیفتم.من به سلامت توانستم آن گردنه ها را رد کنم. در همین لحظه از خواب پریدم.فهمیدم که باید در سخت ترین شرایط دست از دامن امام زمان عج بر نداریم. وگرنه تندباد حوادث همه ما را نابود خواهد کرد.این ماجرا را احمد آقا در جمع بچه های مسجد تعریف کرد... ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) اللهم عجل لولیک الفرج اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید 🕊@sarband319 | سربنـב۳۱۹