هدایت شده از زن بصیر ایرانی _ اسلامی
🔸 ﷽ | إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا
🔸 همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب میگرداند.
آیه ۹۶ سوره مریم
👆 حقیقتا #حاج_قاسم مصداق این آیه شریفه است.
اگر بنده کوشش کند بندهوار
عزیزش بدارد خداوندگار 🌱
#سعدی
#حاج_قاسم
💞 @zaneirani_eslami
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢آرزوی انسان بودن جبرئیل برای انجام هفت کار!
#آیت_الله_مجتهدی
👉@sarbaz1121
دعوتید به مراسم گرامیداشت سومین سالگرد شهادت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
با سخنرانی دکتر محمد جان نثار
همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
سه شنبه ۱۳ دی بعد از نماز مغرب و عشا
خیابان امام خمینی رحمة الله _ مسجد سالار شهیدان
👉@sarbaz1121
وقتی در اوضاع زن زندگی آزادی
یک سلبریتی خواننده آذری
با فالوور میلیونی
ب زیارت حرم حضرت معصومه و امام رضا میاد
◀️همین خبر بس است برای زدودن شانتاژ خبری سلبریتی های داخلی ما که فضای کشور را آلوده تصویر می کنند
◀️کاش سلبریتی های ما یادبگیرند
دوری از معنویت ها، کلاس نیست
👉@sarbaz1121
🔻 با چرتکه های دنیایی نگاه نکنیم!
🌱🌱بعضی ها می گویند: اگر فرزند بیاوریم، وضعیت مالی ما جوابگو نیست. مشکلات اقتصادی زیاد است...🌱🌱
ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
http://shamiim.ir/a/31175
👉@sarbaz1121
📸 رهبر انقلاب در ابتدای ورود به محل دیدار با خانواده شهید سلیمانی و ستاد بزرگداشت این شهید عزیز. ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
💻 Farsi.Khamenei.ir
👉 @sarbaz1121
📲 هماکنون؛ #تیتر_یک Khamenei.ir
🔻 رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده شهید سلیمانی:
✊🏻 مهمترین کار شهید سلیمانی احیاء مقاومت درمقابل نفوذ جبهه استکبار است
👈🏻 با شیوههای هنری، خصوصیات شخصی و جمعی شهید سلیمانی را باید زنده نگهداشت
💻 Farsi.khamenei.ir
👉@sarbaz1121
سربازان امام زمان (عج) ١١٢١
❤️بسم رب الشهدا❤️ #داستان_عاشقانه_مذهبی #قسمت_چهارم #خوش_ذوقی #خرید_عقد 💍روز آماده شدن حلقههای
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#قسمت_پنجم
#کیف_سنگین_عروس!
#همسر_من_کلفت_نیست
💟امین همیشه عادت داشت کیف مرا نگه دارد، میگفت «سنگین است!!»
یادم است در مراسم عروسی هم کیف کوچک مرا نگه داشته بود.
آنقدر این کار را ادامه داد که فیلمبردار شاکی شد و گفت:
«آقای داماد کیف خانمتان را به خودش بدهید. شما داماد هستید!»
امین به او گفت «آخر کیفش سنگین است.» فیلمبردار با عصبانیت گفت:
«این کیف که دیگر سنگینی ندارد!!»
⭐بعدها هرکس زندگی خصوصی مارا میدید برایش سخت بود باور کند مردی با اینهمه سرسختی و غرور، چنین خصوصیاتی داشته باشد. امین همیشه میگفت:
«مرد واقعی باید بیرون از خانه شیر باشد و در خانه موش».
🍃موضوع این نبود که خدایی نکرده من بخواهم به او چیزی را تحمیل کنم یا با داد و بیداد موضوعی را پیش ببرم، خودش با محبت مرا در به اسارت خودش درآورده بود. واقعا سیاست داشت در مهربانیش.
✳معمولاً سعی میکردیم برای هم وقت بگذاریم بسیاری از کارها را با هم انجام میدادیم حل جدول، فیلم دیدن و...دوستانش به خاطر دارند که همیشه امین یک کولهپشتی سنگین با خودش به محل کار میبرد و به خانه میآورد.
✔به او میگفتم «اگر این کوله به درد خانه میخورد بگذار اینجا بماند اگر هم وسایل اداره است با خودت خانه نیاور، کولهات خیلی سنگین است.» چیزی نمیگفت یکی از دوستانش هم که از او پرسیده بود به او گفته بود خانه ما کوچک است همسرم اذیت میشود کتابهای من را جا به جا کند.
👌امین از آنجا که برای زمانهایش برنامهریزی داشت، میخواست اگر فرصتی در محل کار پیش آمد مطالعه کند و اگر لحظهای در خانه فرصتی پیش آمد از آن هم بینصیب نماند.
💟علاقه عجیبی به زن و زندگی داشت و واقعاً وابستگی خاصی به هم داشتیم، شاید بیش از حد....
✔حتی بعد از عروسی هم خرید هدایایش ادامه داشت.
اصلاً اگر دست خالی میآمد با تعجب میپرسیدم برام چیزی نخریدی؟! میگفت «فکر میکنی یادم میرود برایت هدیه بخرم؟ برو کولهام را بیاور...»
حتماً چیزی در کولهاش داشت؛ مجسمه، کتاب، پاپوش یا هر چیز دیگر... خیلی زیاد وابستهاش بودم.
💕امین روزها وقتی از ادراه به من زنگ میزد و میپرسید چه میکنی اگر میگفتم کاری را دارم انجام میدهم میگفت:«نمیخواهد! بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام میدهیم.»
میگفتم :«چیزی نیست، مثلاً فقط چند تکه ظرف کوچک است»
میگفت:«خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم میشوریم!»
💟 مادرم همیشه به او میگفت «با این بساطی که شما پیش میروید همسر شما حسابی تنبل میشود ها!»
امین جواب میداد«نه حاج خانم! مگر زهرا کلفت من است. زهرا رئیس من است.»
🍃به خانه که میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش میگرفت و میگفت «سلام رئیس.»
⭐عادت داشتم ناهار را منتظرش بمانم، صبحانه را دیرتر میخوردم.
اوایل به امین نمیگفتم که ناهار نخوردم، ناراحت میشد.
وقتی به خانه میآمد با هم ناهار میخوردیم. حدود 5-4 وقت ناهار ما بود. خیلی لذت داشت این منتظر بودنش.
⭐ حتی ماه رمضان افطار نمیخوردم تا او بیاید. امین هم روزهاش را باز نمیکرد تا خانه. پیش آمده بود که ساعت 11-10 افطار خورده بودیم. واقعا لذتبخش بود این با هم بودنمان.حتی عادت داشتیم در یک بشقاب غذا بخوریم که در تمام این مدت کوتاه زندگی هیچگاه ترک نشد حتی در میهمانیها...
✳امین ابهت و غرور خاصی داشت و واقعاً هر کس بیرون از خانه او را میدید تصور میکرد آدم بسیار جدی و حتی بد اخلاق است. وقتی پایش را از خانه بیرون میگذاشت کلاً عوض میشد...
🌸اما در خانه واقعاً آدم متفاوتی بود.تا درِ خانه را باز میکرد با چهره شاد و روی خندان، شروع به شیطنت و شوخی میکرد.
🌹آخر شب هم خوردنیهای مختلف میآوردیم و تا نیمههای شب فیلم و سریال و ... نگاه میکردیم. همان زمانها هم با خودم میگفتم چقدر به من خوش میگذرد و چقدر زندگی خوبی دارم... واقعا هم همینطور بود. من با داشتن امین، خوشبختترین زن دنیا بودم...
👈ادامه دارد....
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
👉@sarbaz1121
10.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا حاج قاسم قهرمان ملت ایران و امت اسلام است؟
🔹شهید سلیمانی چگونه نقشه کلان آمریکا برای منطقه غرب آسیا را نقش بر آب کرد؟
👉@sarbaz1121