آن شیخ تبریزی را روسها داشتند روز عاشورا بالای دار میبردند و دستههای عزاداری، فوج فوج از مناطق مختلف شهر به میدان اصلی شهر میآمدند. یعنی همان جایی که آن عالم قرار بود اعدام شود!
یک عده به رئیس دستههای عزاداری که با قمه خودشان را میزدند، گفتند: این عالم و
شیخ بزرگ را دارند میکشند، شما با دستههای عزاداریتان بیایید وسط میدان شهر و این قمههایی که به دست دارید، قطعاً باعث میشود، روسها از ترس بیخیال به دار کشیدن شیخ شوند! اما پاسخ این جماعت مدعی عزاداری سیدالشهدا این بود:
امام حسین را دیگر #سیاسی نکنید، بگذارید یک روز عاشورا را حال کنیم!
قال الامام العسکری صلوات الله:
نحن حجج الله علیکم و امنا فاطمة حجة الله علینا ...
ما حجت خدا بر شماییم و مادرمان فاطمه، حجت خداست بر ما اهلبیت.
تبلیغات باطل در جامعه ، قدرت آن را دارد که جای حق و باطل را عوض کند!
از نتایج تبلیغات باطل ، و عوض شدن جای هر دو ، این است که الان شلوار پاره مد شده!!!
ولی قبلا زشت بود.
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
حضرت با حال مجروح به خانه رفتند اما ساکت ننشستند! خانه ی امیر المومنین علیه السلام در کنار مسجد بود.
هنگامی که رفتند، امیر المومنین علیه السلام فرمود که : زهرا اجازه دیدار نمیدهد.
چندین بار تکرار شد. بخاطر این کار ، در بین مردم این جا افتاد که علی نمیگذارد!!
تا تقصیر ها را گردن امیر المومنین علیه السلام انداختند، حضرت زهرا سلام الله علیها اذن دیدار دادند.
اولین و دومین غاصب ولایت، خطاب به فاطمه زهرا سلام الله علیها گفتند ک : اشتباه کردیم و ما را ببخش!. طبیعتاً هنگام دیدار ، زنان مدینه هم تعدادی حضور داشتند و شاهد ماجرا بودند، حضرت زهرا خطاب به آن دو فرمود : آیا از پدرم رسول الله صلوات الله علیه و آله و سلم نشنیدید که فرمود: ان الله لیغضب لغضب الفاطمه؟ گفتند شنیدیم. فرمود: والله از شما دو نفر راضی نیستم. در این هنگام ایشان رو پوش را روی سرشان کشیدند و روی برگرداند.و دیگر روی به سمت آنان نکردند...
زنان مدینه اخبار را شوهرانشان و برادرانشان و بقیه زنان رساندند که ( فاطمه زهرا از دو غاصب راضی نیستند و در نتیجه خدا راضی نیست ...) و کار برای غاصبان ، از پیش سخت تر شد ...
ادامه دارد ان شاء الله💔
#داستان_غم
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
تبلیغات باطل در جامعه ، قدرت آن را دارد که جای حق و باطل را عوض کند! از نتایج تبلیغات باطل ، و عوض
در سال ۳۵ هجری هم چنان تبلیغاتی بود که مردم شک داشتند در اینکه علی علیه السلام نماز هم میخواند!
اصلا شک داشتند که علی مسلمان است!!
هدایت شده از رایحه ی احکام «تخصصی»
💢 حکم انتشار عکس با چادر در فضای مجازی
💠 سوال:
برخی از خانمها در شبکههای مجازی با قصد خیر و هدف ترویج حجاب اسلامی و چادر مشغول به فعالیت هستند و عکسهای خود را با حجاب کامل منتشر مینمایند. لکن در برخی موارد همین تصاویر موجب سوء استفاده قرار میگیرد؛ تکلیف چیست؟
✍🏻 پاسخ:
اگر این تصاویر مورد سوءاستفاده قرار گیرد یا تحریکآمیز باشد یا مفسدهای برای خانم داشته باشد، جایز نیست.
----
💢 پایگاه اطلاعرسانی آیتالله خامنهای - khamenei.ir - احکام پوشش و آرایش
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#بالینک به #اشتراک بگذارید👇
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
http://eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
روایت اول:
صورتش از شرم سرخ شده بود.
سرش را پایین انداخت،
نفسی کشید و آرام گفت: "یا رسول الله!
مرا رغبت افتاده است در فاطمه..."
روایت دوم:
صورتش از اشک خیس شده بود.
رو کرد به مزار پیامبر، بغضش را فروخورد
و گفت: "یا رسول الله! امانتتان برگردانده شد..."
۱) خواستگاری حضرت امیر از حضرت بانو،
عبارت انتهایی از تفسیر عتیق نیشابوری است
۲) شب تشییع پیکر حضرت بانو،
عبارت انتهایی از نهج البلاغه است؛ خطبه ۲۰۲
#فاطمیه
#یا_علیِمظلوم
💠 #سخن_بزرگان
🔻علامه امینی رحمه الله علیه
🔸وجود مقدس زهرا علیها السلام یکی از پنج تن است، همان کسانی که علت آفرینش جهان، و آدم و آدمیان بودهاند، اگر آنها نبودند انبیا و اولیا، صدیقین و شهداء ملک و ملکوت زمین ها و آسمان ها، نار و نور، بهشت و دوزخ، و سایر مخلوقات جهان به وجود نمی آمدند. اگر حضرت زهرا علیها السلام نبود، اثری از آدم و اولاد آدم نبود، اگر او نبود پیامبرانی چون: موسی، عیسی، نوح، ابراهیم علیهم السلام آفریده نمی شدند، اگر او نبود از اسلام و خداشناسی و توحید خبری نبود.
📚کتاب فاطمة الزهراء
هدایت شده از داداش رضا آبجی فاطمه نقد کتاب لایو سایت ترک گناه شهوت خودارضایی خودسازی با کانال گروه بچه ها داداشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پست ۲۸ /داداش رضا فقیه حدیث شناس!
🚫دوری از انکار و رد احادیث اهلبیت
💢 و واجب است که در برابر تمام اخبار و احادیث { اهلبیت علیهم السلام } که به تو رسیده ، تسلیم باشی . پس اگر فهم و عقل تو به معانی آن ها رسید و آن را دریافت کرد ، { آن را تصدیق می کنی و } به تفصیل به آنچه فهمیده ای ایمان می آوری ، و در غیر این صورت به اجمال به مضمون آن ایمان می آوری و آن را تصدیق می کنی ، و علم تفصیلی آن را به خود آن بزرگواران واگذار می کنی ، و بپرهیز از این که به جهت کمی درک چیزی از خبرهای ایشان را رد کنی و تکذیب نمایی ! ممکن است آن خبر از ایشان صادر شده باشد و تو آن را به جهت بد فهمی و دریافت اشتباه رد کرده باشی و بدین ترتیب حق تعالی را در عرش تکذیب کرده ای چنان که { این مطلب را } حضرت امام صادق علیه السلام فرموده است . بدان که علوم و حالات پیامبر و ائمه علیهم السلام عجیب و غریب است و عقل های { کوتاه و ناقص } ما به { اوج } آن ها نمی رسند . پس برای ما رد و انکار و نپذیرفتن علوم و احوال ایشان که به ما رسیده ، جایز و روا نیست
📕 رساله اعتقادات مجلسی
پ.ن: البته نهی از انکار احادیث به معنی عمل کردن و اعتقاد پیدا کردن به همه احادیث نیست
🌝گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
🦋جابربن عبدالله انصارى ميگويد: روزى پيامبراسلام پس از نماز عصر با اصحاب و ياران نشسته بودند كه پيرمردى با لباس هاى مندرس و در كمال ناتوانى كه نشان ميداد از راه دورى با گرسنگى آمده وارد شد.
💫عرضه داشت مردى پريشان احوالم، مرا از برهنگى و گرسنگى نجات ده، رسول اسلام فرمود اكنون چيزى نزد من نيست ولى تو را به كسى راهنمائى ميكنم كه نيازمندى هاى تو را برطرف كند، راهنماى به كار خير مانند كسى است كه آن كار خير را انجام داده است، من تو را به خانهاى ميفرستم كه محبوب خدا و رسول و او نيز عاشق خدا و رسول است.
🔆پيامبر به بلال دستور داد پيرمرد را به در خانه حضرت زهرا سلام الله عليها راهنمائى كند وقتى آن مرد بينوا به در خانه حضرت رسيد گفت:
«السلام عليكم يا اهل البيت النبوة»
او را جواب داده و پرسيدند كيستى گفت: مردى بينوا هستم خدمت رسول خدا آمدم و عرض حاجت نمودم، آن بزرگوار مرا به در خانه شما فرستاد، آن روز سومين روزى بود كه اهل بيت در گرسنگى بسر برده و پيامبر از آن آگاه بود.
🦋فاطمه عليهاسلام چون چيزى در خانه براى عطا كردن به مرد عرب نمييافت بهناچار پوست گوسپندى كه فرزندانش حسن و حسين را روى آن ميخوابانيد به او داد و فرمود: اى مرد عرب اميد است خداوند گشايش و فرجى براى تو فراهم آورد، پيرمرد گفت: دختر پيامبر من از گرسنگى بيطاقتم شما پوست گوسپند به من مرحمت ميكنى: حضرت زهرا پس از شنيدن سخن پيرمرد گردن بندى كه دختر عبدالمطلب به او هديه داده بود به مرد عرب داد، پيرمرد گردن بند را گرفت و به مسجد آورد.
🍃پيامبر را در ميان اصحاب ديد، عرضه داشت يا رسول الله اين گردن بند را دخترت به من داد و گفته آن را بفروشم شايد خداوند گشايش و فرجى براى من فراهم آورد، پيامبر گريان شد و فرمود: چگونه و چرا خدا گشايش نميدهد با اين كه بهترين زنان پيشينيان و آيندگان گلوبند خود را به تو داده است.
💫عمار ياسر گفت: يا رسول الله اذن ميدهيد من اين گردن بند را بخرم، حضرت فرمود: خدا خريدار اين گردن بند را عذاب نميكند، عمار به عرب گفت به چند ميفروشى پيرمرد گفت: به سير شدن از غذائى و يك برد يمانى جهت پوشاك و دينارى كه مصرف بازگشت خود به وطنم نمايم.
🔆عمار گفت: من به بهاى اين گردن بند دويست درهم ميپردازم، و تو را از نان و گوشت سير ميكنم و بردى يمانى هم براى تن پوشت ميدهم و با شترم تو را به خانواده ات ميرسانم، عمار پيرمرد را به خانه برد و از غنائمى كه هنوز از خيبر نزد خود داشت به او داد.
🍂عرب دو مرتبه خدمت پيامبر رسيد آنجناب فرمود: پوشاك لازم را گرفتى و سير هم شدى، گفت: آرى بلكه بينياز شدم سپس حضرت گوشهاى از فضائل فاطمه عليهاسلام را بيان فرمود تا جائى كه گفت: دخترم فاطمه را كه ميان قبر ميگذارند از او ميپرسند خدايت كيست؟ ميگويد: الله ربى، سؤال ميكنند پيامبرت كيست؟ ميگويد پدرم، ميپرسند امام و ولى تو كيست؟ ميگويد: همين كسى كه كنار قبرم ايستاده.
🍃در هر صورت عمار گردن بند را خوشبو خوشبو كرد و با يك برد يمانى به غلامى كه سهم نام داشت داد و گفت خدمت پيامبر ببر در ضمن تو را هم به حضرت بخشيدم، پيامبر سهم را با گردن بند نزد فاطمه فرستاد، دختر پيامبر گردن بند را گرفت و غلام را آزاد كرد، غلام پس از آزاد شدن خنديد، حضرت زهرا از سبب خنده اش پرسيد گفت از بركت اين گردن بند ميخندم كه گرسنهاى را سير و مستمندى را بينياز و برهنهاى را مالك لباس و غلامى را آزاد كرد و به دست صاحبش بازگشت
هدایت شده از اَنارستــــــون
شکست پهلوی مردی کنارِ یک گودال
که سهم بردنِ از ارثِ مادری رسم است
#فاطمیه
#شب_زیارتی_ارباب
🖇🏴
علیکم السلام
مختصر و مفید خدمتتون جواب رو عرض میکنم :
از ادله ای که اهلسنت داشتن و میگفتن اهلبیت جانشین پیغمبر نیستن و ... این بود که میگفتن خواب پیغمبر رو دیدن و پیغمبر اینجور فرمود و ... لذا کلا خواب ها را ول کنید ( تاکید میکنم ، کلا خواب ها را ول کنید!).
دوم اینکه خانه ی شهید رفتن ملاک اینکه اون شخص آدم خوبی باشه نیست ! شهید کیان پیر فلک هم شهید بود ، اما الان مامانش رو باید از صف مغتششین جمع کرد!
جناب داداش رضا بعضی حرفاش راست ان، اما این حرف های راست رو داره در باطل قاطی میکنه و تحویل جامعه میده
شب جمعه است ...
شرمنده ایم ...
ای طرفی دلمان گره خورده در کنج مسجد کوفه ...
از جهتی دلمان گوشه ی ششم ضریحی نقره ای است ...
از جهتی آدم دلش مداحی و نوحه میخواهد و از جهتی دعا کمیل استاد میرزا محمدی در مسجد جمکران ...
کاش همیشه دو راهی های زندگی بین دو معنویت باشد ن دو امر دنیایی. ...
هدایت شده از چاه نویس
شاید از اونجا بد شد كِ دیگه بعدِ هر گناه
عذاب وجدان خفمون نکرد ..!
جای همگیتان خالی ، جمکران بودم.
دیدم اشخاصی هنگام خروج ، بر میگردند و سلامی میدهند و خارج میشوند.
با خودم اندیشیدم که اینجا مگر امام زاده یا حرم معصومی است که اینگونه محترم است ؟اینجا هم یک مسجد است!
پس از لحظاتی اندیشیدن به این رسیدم که ، اینجا قدمگاه یکی از ارکانِ وجود عالمِ هستی است!
قدمگاه کسی است که به یُمن وجود اوست که خدا نعماتش را میفرستد و زمین استوار است.
لذا جا دارد که قدر این مکان دانسته شود و پشت به این مکان مقدس نکرد.