این یعنی اینکه #عاشورا و #محرم و همه
عزاداری ها را #هدف قرار داده !
آقا جان من!
والله عاشورا هدف نیست !
سینه زنی هدف نیست !
گریه ی صِرف ، هدف نیست !
هدف به #کمال رسیدن است ، هدف این
است که با استفاده از محرم و عاشورا ، به
کمال انسانی خودمان برسیم .
نه اینکه گاهی اوقات، انسانیت خودمان را
هم خرج عاشورا کنیم .. ( در لفافه گفتم ،
اما غرض ، بدعت هایی است که در برخی
هیئات مشاهده شده ...)
چه کسی برای #حسینم گریه میکند؟💔
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم شهادت امام حسين عليه السلام
و ساير مصيبت هاى او را به دختر خود،
خبر داد؛ فاطمه عليهاالسلام سخت گريه
نمود و عرض كرد:
- پدر جان! اين گرفتارى چه زمانى رخ مى
دهد؟
رسول خدا فرمود:
- زمانى كه من و تو و على در دنيا نباشيم.
آن گاه گريه فاطمه شديدتر شد . عرض
كرد:
- چه كسى بر حسينم گريه مى كند، و به
عزادارى او قيام مى نمايد؟
پيامبر فرمود:
- فاطمه ! زنان امتم بر زنان اهل بيتم ،
و مردان بر مردان گريه مى كنند و در هر
سال ، عزادارى او را تجديد مى كنند. روز
قيامت كه فرا رسد، تو براى زنان شفاعت
مى كنى و من براى مردان ، و هر كه بر
گرفتارى حسين گريه كند ، دست او را مى
گيريم و داخل بهشت مى كنيم . فاطمه
جان ! تمام ديده ها روز قيامت گريان
است ، مگر چشمى كه بر مصيبت حسين
گريه كند! آن چشم براى رسيدن به نعمت
هاى بهشت خندان است !
#حڪمتعلوے ✨💚🍃
•
حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند:
الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى.
ناتوانى، آفت است
و شكيبايى، دليرى است
و زهد، توانگرى است
و پارسايى، چونان سپر است.
بهترينهمنشينخشنودىاستازخواستخداوند
📚 نھج البلاغه، حکمت 4
•@sarbaz_khane
سپاه حر ابن یزید ریاحی با #امام_حسین
علیه السلام رویاروی شد .
_هیچ کس الکی عاقبت بخیر نمیشوند .
علت اینکه حُر شهید شد، این بود که ادب
را رعایت کرد. وقتی سید الشهدا به حر
نفرین کرد، و بواسطه جسارت او به کاروان
ابیعبدالله علیهالسلام خطاب به حر فرمود:
مادرت به عزایت بنشیند ، حر ساکت ماند !
جوابِ امام را نداد ! ادب کرد ...
با خودش گفت ، مادر تو کیست و مادر او
چ کسی است ... ، مادر او زهراست !
این یک گِرهی بود که او را به سیدالشهدا
وصل کرد و عاقبت بخیر شد .
دومین موضعی که حُر شهید انجام داد
و نجاتش داد ، باز هم #ادب بود.
آنجا که مولای ما ، خطاب به حُر فرمود :
جدا نماز میخوانید، یا با هم نماز بخوانیم؟
اینجا باز هم ادب کرد و عرض کرد :
شما نماز بخوانید ، ما به شما اقتدا میکنیم
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
فاطمه جان! روز قیامت هر چشمی گریان
است، مگر چشمی که در مصیبت و عزای
حسین گریسته باشد ، که آن چشم در
قیامت خندان است و به نعمتهای بهشتی
مژده داده می شود.
بحار الانوار، ج 44، ص .293
May 11
#حڪمتعلوے ✨💚🍃
•
حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند:
الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.
دانش، ميراثى است گرانمايه و آداب، زيورهايى نو به نو و انديشه، آينه اى صافى است.
📚 نھج البلاغه، حکمت5
•@sarbaz_khane
هدایت شده از 🏴معین
.
کـربوبـلا .. !
بـا همین خـاکـــــ کفن خواهم شد ..
🏴 #محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا 💔
سالروز ورود کاروان به کربلا .
هنگامه ی ورود ، سید الشهدا علیه السلام
از نام سرزمین پرسیدند ، عرض شد :
به اینجا غاضریه ، نینوا ، طف و .. میگویند.
اما فرمود:
نام دیگری هم دارد ؟
عرض کردند :
#کربلا هم میگویند...
فرمودند :
الهی ..
إنّی أعوذ بِک منَ الکربِ و البلاء ...
پناه میبرم به تو از سختی و آزمون ...
چه آزمون هایی ...
قربانی کردن کودک
از دست دادن برادر
تکه تکه شدن پسر بزرگ جلو چشمان پدر
اسارت اهل و عیال
امان از آزمون های الهی ...
فرمود :
خیمه ها را بر پا کنید
اینجا کربلاست ...💔😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وایسا پای کار اباعبدالله
بگو بالاخره پای روضهات درست میشم..
⭕️عمر بن سعد ابی وقاص
🔹عمر بن سعد جمعه، سوم محرم ۶۱ق وارد کربلا شد و قره بن قیس حنظلی را به نزد امام حسین علیه السلام فرستاد تا از امام بپرسد که برای چه به عراق آمده است؟ امام در جواب پاسخ داد که مردم کوفه از من دعوت کردهاند، از این روی به عراق آمدهام، حال اگر نمیخواهند برمیگردم.
🔺ابن سعد پاسخ امام را به عبیدالله نوشت، عبیدالله برای ابن سعد نوشت که یا با حسین (ع) جنگ کند و یا فرماندهی سپاه کوفه را به شمر بن ذی الجوشن واگذارد. اما ابن سعد در پاسخ به شمر گفت که او خود امیر سپاه خواهد بود و با حسین(ع) جنگ خواهد کرد.لذا پنج هزار سوار را بر شریعه فرات گماشت تا مانع از برداشتن آب توسط سپاه امام شوند.
🔻امام حسین چند بار با عمر سعد گفتگو کرد تا او را از جنگ با خود منصرف کند. در یکی از این دیدارها امام به او فرمود: آیا از خدا نمیترسی که با من میجنگی در حالی که میدانی من کیستم؟ این گروه را رها کن و نزد من بیا تا مقرب درگاه الهی شوی.
♦️عمر سعد گفت: از آن میترسم که خانهام را خراب کنند. امام فرمود: من برای تو خانهای مهیا میکنم. عمر گفت: اموالم را میگیرند. امام فرمود: من بهتر از آن را به تو میدهم. عمر سعد ساکت شد و جوابی نداد. امام در حالی که آنجا را ترک میکرد فرمود: خدا به زودی تو را در بسترت بکشد و در روز قیامت نیامرزد. امید دارم از گندم عراق جز اندکی نخوری. عمر سعد گفت: اگر گندم نباشد، جو خواهد بود.
7.92M
سخنرانی
شب چهارم محرم الحرام ۱۴۰۳
موضوع :
ادامه ی فلسفه ی عزاداری
مختصری از درس های عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«#ادب_روضه»
حضرت آیت الله کربلایی سید احمد نجفی
سه اتفاق مهم در این روز صورت گرفت .
اول :
شریح قاضی ( علیه ما علیه ) فتوای جنگ
با سیدالشهدا را به درخواست حکومت داد
و خون سید الشهدا را مباح اعلام کرد .
از آن جایی که شریح ، قاضی کوفه بود و
نزد مردم کوفه جایگاه بالایی داشت ، عده
زیادی به حکم او اعتنا و عمل کردند .
دوم :
ترغیب ابن زیاد ، برای مقابله و مقاتله با
سیدالشهدا علیه السلام بود .
و به فتوای شریح قاضی استناد کرده و
تعداد قابل توجهی جنگجو برای جنگ با
سیدالشهدا فراهم کردند .
لذا سیل لشکر هایی که به کربلا میروند ،
از روز چهارم به بعد بیشتر میشود ...
سوم :
قیس، نامهرسان امام حسین علیه السلام،
برای کوفیان و مسلم بن عقیل بود . او در
قادسیه به دست نیروهای عبید الله بن زیاد
گرفتار شد و در چهارم محرم به شهادت رسید.
وی قبل از دستگیری نامهای که به همراه
داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیفتد.
پس از آن که قیس را نزد ابن زیاد به دار
الاماره بردندبه او گفت: چرا نامه را پاره
کردی؟
گفت: برای آنکه تو ندانی در آن چه نوشته
است.
ابن زیاد گفت:
از جانب که بود و برای که نوشته شده بود؟
گفت: از جانب امام حسین(ع) به گروهی از
مردم کوفه که نام ایشان را یاد ندارم .
ابن زیاد خشمگین شد و گفت: یا نام آنان را
به من بگو یا بالای منبر برو و حسین بن
علی و پدر و برادرش را لعن کن وگرنه تو را
قطعه قطعه میکنم.
قیس گفت:
نام آن گروه را نمیگویم اما لعن را میکنم.
قیس بر فراز منبر رفت وپس از حمد الهی
ودرود فراوان بر پیامبر و خاندانش،عبیدالله
بن زیاد و امویان را لعن کرد و خودش را به
عنوان سفیر امام حسین (ع) معرفی کرد و
مردم به یاری امام فراخواند. آنگاه به دستور
ابن زیاد ازبالای قصر دارالاماره با دست های
بسته به پایین پرتابش کردند و سر از بدنش
جدا کردند.
هنگامیکه خبر شهادت قیس توسط طرماح
به امام رسید اشک در چشمانش جاری شد
و فرمودند:
...فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا [الأحزاب–۲۳]