فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقاجان آرزو که برجوانان عیب نیست ...
میشود روزی
بر پیکر ماهم
نمازی بخوانی ...
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه 356
#قرآن_کریم
🔴@sarbazanzeynab🔴
❣سلام امام زمانم❣
سلام بر تو ای مولایی که تمام حق های بر زمین مانده، قیام تو را انتظار میکشند و دلهای غمدیده به امید قیام تو میتپند.💚
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام بر مهدی (علیهالسلام)
روزِ من... با نام تو شروع میشود.
مولای من …
السَّلامُ عَلَىٰ بَقِيَّةِ اللّٰهِ فِي بِلادِهِ، وَحُجَّتِهِ عَلَىٰ عِبَادِهِ
سلام بر باقی مانده خدا در سرزمینهایش و حجّت او بر بندگانش
🔴@sarbazanzeynab🔴
امروز ۲۷ مهر ماه مصادف با سالروز:
🌹شهادت شهید #محمد_استحکامی
🌹شهادت شهید #محمد_محمدی
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫اون روز امیرعلی و رضا سرگرم بازی بودن اما با دیدن بابا ذوق و لبخند از چشمان معصومشون می بارید ...
🔴@sarbazanzeynab🔴
شهید محمد استحکامی در 14 تیرماه سال 1362 مصادف با شب 23 ماه مبارک رمضان در یک خانواده مذهبی در جهرم به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان شهید طالقانی و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید سلیمی گذراند. در طی دوران تحصیل هموراه جزو دانش آموزان کوشا و بااخلاق مدرسه بود.
در دوران دبیرستان در مدرسه نیک ذات و در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل داد و بعد از اخذ مدرک فنی، عازم خدمت سربازی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جهرم شد. بعد از اتمام خدمت سربازی به استخدام تیپ المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) درآمد و به مدت 11 سال در آنجا خدمت کرد. شهید محمد استحکامی در سال 1385 ازدواج کرد که ثمره این ازدواج، دو پسر هستند.
زمانی که ماموریت سوریه برای او پیش آمد، شهید محمد استحکامی با همرزمانش به سرعت عازم منطقه شد. در طی این ماموریت و به گفته همرزمانش، فعالیت ها و تلاش های تاثیرگذاری در دفاع از حرم اهل بیت (سلام الله علیها) داشت؛ تا اینکه در اواخر مهرماه 94 در مبارزه با تکفیری های تروریست، در سن 32 سالگی به شهادت رسید و افتخار خادمی و دفاع از حرم حضرت عقیله بنی هاشم (سلام الله علیها) را در کارنامه افتخارات زندگی خود کسب کرد و سرانجام در عصر روز تاسوعای همان سال، در جوار گلزار شهدای رضوان جهرم به خاک سپرده شد.
شهید #محمد_استحکامی
🔴@sarbazanzeynab🔴
وصیتنامه شهید محمد استحکامی:
... همانطور که امام خمینی (رحمةالله) فرمودند: «پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد»، اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه کسانی که به خدا و اهل بیت(علیهالسلام) اعتقاد دارند، باید توجه ویژه به آن داشته باشند.
هر کجا که دور شویم و غفلت کردیم ضربه خوردیم. مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند به واسطه حجت خودش بر روی زمین محافظت می کند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، به واسطه نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت می شود و وظیفه ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده اند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده خود نابود کنند، سنگین است و باید تمام تلاش خود را به کار ببریم که فرمایشات قرآنی و اهل بیت (علیهالسلام) و نائب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عمل مان نشان دهیم، تا سعادتمند شویم.
به گفته شهید اهل قلم (آوینی): اگر شهید نشدیم لاجرم باید مرد ... چه بهتر که انسان به واسطه ریختن خون خودش بتواند به دین اسلام کمک کند. چه چیزی بالاتر از این است که خیر دنیا و آخرت در پی دارد. البته این مطلب را بگویم که شهادت را به هر کس نمی دهند و خدا به بندگان ویژه خود می دهد و من این احساس را می کنم که لیاقت این امر را ندارم و از خدا می خواهم که این لیاقت را شامل من سر تا پاگناه و تقصیر کند ...
شهید #محمد_استحکامی
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکان و نحوه شهادت شهید محمد استحکامی
شهید #محمد_استحکامی
🔴@sarbazanzeynab🔴
خاطرات شهید از زبان همسرش:
- همسرم آرامش خاصی داشت و بسیار متین بود. هیچ وقت صدای بلندش را کسی نشنید؛ چرا که خیلی راحت با مسایل و مشکلات کنار می آمد.
- ساده زیستی، کمک کردن به دیگران، حساس بودن نسبت به پرهیز از غیبت، همچنین مقید بودن به خمس دادن از ویژگی های بارز محمد بود. هر زمان که سال خمسی می رسید، محمد حتی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب می کرد و خمس مالش را پرداخت می کرد.
- وقتی همسرم کارهای اعزامش را انجام داد خیلی دلم شور میزد. مدرسه ها تازه شروع شده بود، دوست داشتم که الان نرود و رفتنش را بگذارد برای تابستان؛ اما محمد رفتنش قطعی بود. انگار خودش یقین داشت که رفتنش برگشتی ندارد. از آرامشی که در چهره اش موج می زد، فهمیده بودم که اگر برود، حتما شهید میشود.
شهید #محمد_استحکامی
🔴@sarbazanzeynab🔴
50.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند شهید گرانقدر محمد استحکامی
شهید #محمد_استحکامی
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه زیارت عاشورا تو جیبش داشت
شده تند تند می خوند ولی می خوند ...
شهید #علی_عابدینی
🔴@sarbazanzeynab🔴
صبح که میشود
قلبم را از نو
برایِ کنارِ شما تپیدن
کوک میکنم
این یعنی خودِ خود زندگی...😌
سلام صبحتون بخیر
روزتون مزین به نگاه شهدا
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه 357
#قرآن_کریم
🔴@sarbazanzeynab🔴
امروز ۲۸ مهر ماه مصادف با سالروز:
🌹شهادت شهید #هادی_شجاع
🔴@sarbazanzeynab🔴
گزیدهای از وصیتنامه شهید
«فاطمه عزیزم؛ احترام به پدرو مادر را فراموش نکنید، بدانید پاسداری از انقلاب اسلامی و اطاعت از ولایت فقیه واجب است. در همه اتفاقات زندگی به خداوند توکل کنید، هر اتفاقی پیش خداوند حکمتی دارد، از خدا بخواهید هرچه صلاحِ زندگیتان هست همان شود.»
شهید #هادی_شجاع
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽نماهنگ شهید والامقام هادی شجاع
شهید #هادی_شجاع
🔴@sarbazanzeynab🔴
در یک جا از زبان برادر شهید که تنها یک سال از او کوچکتر است میخوانیم: «همه خاطراتم از دوره بچگی تا روزهای آخر، جلوی چشمهایم میآیند و من از اول تا آخر گریه میکنم. پاییز، زمستان، بهار و تابستان، هر چهار فصل را با هادی داخل گلزار شهدا تجربه کردهام.»
🔴@sarbazanzeynab🔴
«وهب زمان» نام پرمسمایی برای کتاب زندگینامه شهیدی است که، چون وهب نصرانی در شرایط تازهدامادی به شهادت میرسد. جوانی ۲۶ ساله که ۲۳ روز بعد از برگزاری مراسم ازدواجش در سوریه آسمانی میشود. در کتاب وهب زمان که در گفتوگو با خانواده و دوستان شهید جمعآوری شده، شمهای از زندگی شهید هادی شجاع را پیش رو داریم، اما نقصان بزرگ این کتاب، عدم گفتوگو با همسر شهید است که خود نویسنده نیز در مقدمه به آن اشاره کرده است.
به هر روی هادی شجاع جوانی جنوب شهری بود که ۲۳ آبان ۱۳۶۸ در تهران متولد شد. خاطرات مادر شهید اولین روایتی است که در کتاب آورده میشود. نویسنده سعی کرده با توصیف صحنهها، بر جذابیتهای کار بیفزاید. مادر شهید از تولد و کودکیهای پسرش میگوید: «۹ ساله بود. یک روز وقتی آمد خانه، کاپشنش را درآورد، قوطی تیلههایش را توی کمد گذاشت و گفت: از این به بعد دیگه نمیرم کوچه. گفتم چی شده هادی جانم؟ گفت: تیلهبازی و الک، دولک دیگه بهم حال نمیده. میخوام از این به بعد بچه مثبت بشم. میخوام برم بسیج و بسیجی بشم.»
شهید #هادی_شجاع
🔴@sarbazanzeynab🔴
هادی بعدها وارد دانشگاه میشود و بدون اینکه سپاهی باشد، همراه با شهید بیضایی و چند دوست دیگر، تحت نظر سردار شهید محمد ناظری آموزش نظامی میبیند. مادر شهید روایتهای زیبایی دارد. از جنس مادرانه و پر از احساس. او روایتهایش را تا ورود هادی به سپاه، خواستگاری از فاطمه دختر همسایه دیوار به دیوار، نامزدیشان، زمزمههای سوریه و سپس ازدواج هادی و فاطمه و رفتن ناگهانی فرزندش به سوریه، ادامه میدهد.
بعد از مقطع حضور هادی در سوریه، راوی عوض میشود و پدر، برادر، خواهر و دایی شهید نیز روایتهای خود را میآورند. نویسنده در این بخش بیشتر به احساسات و عواطف راویهای خود پرداخته است.
روایتهایی از دوستان و همکلاسیها، دانشگاه، بسیج و... هم آورده میشود. اینجاست که ما با یک انسان زمینی آشنا میشویم. جوانی امروزی که تقید مذهبی و عشق به اهل بیت باعث میشود آسمانی شود وگرنه که او کنار ما راه میرفت و در دانشگاه درس میخواند و در بسیج فعالیت میکرد.
مقطع پایانی کتاب به روایت همرزمان شهید اختصاص یافته است. هادی شجاع یک نیروی زبده تکاوری بود. تکتیراندازی ماهر که به گفته همرزمانش حتی یکی از گلولههایش خطا نمیرفت. اما او که همواره از خودش به عنوان شهید یاد میکرد، عاقبت ۲۸ مهر ۱۳۹۴ مصادف با هشتم محرم در سن ۲۶ سالگی به شهادت میرسد تا تاریخ خونبار عاشورا، وهبی دیگر در خود ببیند.
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙خاطره گویی مادر شهید هادی شجاع
شهید #هادی_شجاع
🔴@sarbazanzeynab🔴
«مجید طاهری» یکی از دوستان شهید هادی شجاع نقل میکند:
وقتی خبر شهادتش را شنیدم رفتم منزلشان و مادرش را دیدم و عکس شهید بیضایی بر دیوار اتاق نصب بود
به مادر شهید شجاع گفتم هادی می گفت میخواهم انتقام شهید بیضایی را بگیرم.
مادرش همینطور که اشک می ریخت گفت
وقتی آقای بیضایی به شهادت رسید عکس را روی دیوار اتاق زد و سفارش کرد
این عکس را برای همیشه نگه دار مادر، شهید بیضایی به گردن من خیلی حق داشته است.
شهید#هادی-شجاع
🔴@sarbazanzeynab🔴
«مجید طاهری» یکی از دوستان شهید هادی شجاع نقل میکند:
در ایست بازرسیهایی که برگزار میکردیم خیلی خوش رو، خوش خنده و مهربان بود
از هر کدام از رفقایش بپرسید اولین نکته ای که از این شهید به یادشان می آید
لبخندی بود که همیشه بر صورتش حک شده بود و رنگ و بوی شهدا را داشت.
در برنامه های ایست و بازرسی ای که در اسلامشهر می گذاشتیم وقتی مجرم یا متهمی را دستگیر می کردیم
به هیچ وجه اهانت نمیکرد و میگفت وظیفه ماست با برخورد مناسب این ها را اصلاح کنیم.
در بسیاری از رزمایش ها با هم بودیم آنقدر جهاد را دوست داشت که به سردار نصیری گفته بود
اگر بحث ازدواجم مانع اعزامم به سوریه است بفرمایید تا زمان عروسی را عقب تر بیاندازم.
قبل از شهادت 3 بار به سوریه سفر کرده بود و خانواده اش از این موضوع بی خبر بودند.
شهید #هادی_شجاع
🔴@sarbazanzeynab🔴
من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابانها گذارده ام، من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می روم.
کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته ام، تو خود میدانی دوستت دارم، خوب می دانی جز تو را نمی خواهم، مرا به خودت متصل کن.
سلام صبحتون منور به نگاه شهدا💫☀️
شهید #قاسم_سلیمانی
🔴@sarbazanzeynab🔴