#مغضوبین_ارض [ 1]
✅ فرازی کوتاه از بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیة الله العظمی امام خامنه ای که در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه های کرمان به تاریخ 19 اردیبهشت 1384 بیان گردیده است، بعنوان مقدمه و بعنوان تیمن و تبرک در آغاز نوشته مختصرمان تقدیم شما سروران ارجمند می شود، تا بدینوسیله تبعیت همیشگیمان از مقام ولایت، و تنفر و انزجار دائمیمان از مغضوبان و مطرودان را به گوش جهانیان برسانیم. میفرمایند:
1⃣ جمهورى اسلامى - يعنى نظام مردمى، نظام مستقل، نظام مبتنى بر ارزشهاى اصيل، نظام مبتنى بر آزادى فكر و عدالت اجتماعى - يك هديهى الهى به ملت ايران است.
2⃣ خداى متعال اين هديه را مفت و مجانى به ملت ايران نداده است. نسلهايى تلاش كردند، نسل قبل از شما مجاهدتِ سخت و دشوارى را متحمل شدند؛ خداى متعال هم وعده كرده است كه براى مجاهدت پاداش قائل است. پاداش نه فقط پاداش اخروى است، بلكه در همين نشئهى زندگى هم پاداش داده مىشود؛ «كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً 20-اسراء»؛ هركس تلاش كند، به نتيجهى آن تلاش خواهد رسيد.
3⃣ ملت ايران تلاش كردند؛ خداى متعال هم اين هديه را به آنها داد؛ يعنى يك نظام مردمى كه پايههاى آن بر ضديت با فساد و انحراف و كجروى و وابستگى نهاده شده است. اين هديه را بايد نگه داشت.
4⃣ اينطور نيست كه اگر خدا به قومى نعمت داد، آن قوم خاطرجمع باشند كه اين نعمت براى آنها خواهد ماند. شما در سوره ى حمد میخوانيد:
«صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ»؛ يعنى «مَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» و «ضَّالِّينَ» هم جزو «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ»اند.
5⃣ نبايد تصور شود كه خدا به عده يى نعمت میدهد و عدهيى را گمراه میكند و مورد غضب قرار میدهد؛ نه، «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» به حسب تركيب نحوى عربى، صفت «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» است.
@sarbaze110
« هولوکاست اصحاب اخدود »
[اخدود منطقه ای در نجران عربستان]
یكى از جماعت هاى الگو در قرآن، كه با افتخار و عزت از آنها یاد شده است، كشتگان اخدود مى باشند. قرآن در سوره بروج از آنها و سرنوشت عبرت آموز، ومقاومت جانانه شان در راه عقیده توحیدى سخن گفته است؛
قُتِلَ أَصْحابُ الأُخْدُودِ * النّارِ ذاتِ الوَقُود * إِذ هُمْ عَلَیْها قُعُودٌ * وَهُمْ عَلى ما یَفْعَلُونَ بِالمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ؛(1)
كشته شدند یاران گودال (خندق)؛ همان آتش مایه دار و انبوه. آن گاه كه آنان بالاى آن خندق به تماشا نشسته بودند. و خود بر آنچه بر سر مؤمنان مى آوردند، گواه بودند.
ماجراى اصحاب اخدود از حیث تاریخى با اختلاف بسیار روایت شده است. طورى كه نمى توان نظر قطعى درباره مصداق واقعى و زمان وقوع آن اظهار نمود.
هرچند در برخى ترجمه ها و تفسیرها اصحاب اخدود لقب كسانى دانسته شده كه گروهى از مؤمنان را به خاطر عقیده و ایمان به توحید در گودال هاى آتش سوزانیده اند، اما مشهور این است كه اصحاب اخدود همان مؤمنان شهیدند.(2)
« اصحاب اخدود، اسوه جان نثارى در راه توحید »
بارزترین صفت اصحاب اخدود كه آنان را به مقام الگویى مى رساند، جانفشانى و فداكارى بى دریغ در راه اعتقاد توحیدى است.
با پذیرفتن هر یك از روایات تاریخى موجود در مورد چگونگى و مصداق قصه اصحاب اخدود، آنچه مسلم و یقینى است، مقاومت و رشادت این گروه دربرابر تهدیدهاى جدى سركردگان كفر است، كه مى خواستند زندگى دنیا را به بهاى ایمان به آنها دهند و اینان بر ایمان خویش تا آخرین لحظه پاى فشردند؛
وَما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ العَزِیزِ الحَمِیدِ.(3)
و بر آنان عیبى نگرفته بودند جز اینكه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند.
دیدگاه مشهور درباره ماجراى اصحاب اخدود كه مورد اعتراف بیشتر مفسران و سیره نویسان است را به طور خلاصه از سیره ابن هشام مى آوریم :
ذونواس با سربازانش به سوى آنها رهسپار شد و به یهودیت دعوتشان كرد و میان كشته شدن ودین یهود، مختارشان ساخت.
جهنم
پس كشته شدن را برگزیدند و چاله هایى (اخدود) برایشان حفرنمود و بسیارى را سوزاند و بسیارى را با شمشیر كشت و مثله كرد تا به نزدیك بیست هزار شدند و آیات سوره بروج در شأن ذونواس و سپاهش نازل گشت.(4)
« شرح بیشتر ماجرا، بنا به نقل على بن ابراهیم قمى در تفسیر سوره بروج »
اصحاب اخدود كشته شدند و سبب آن این بود كه ذونواس آخرین پادشاه از ملوك حمیر، حبشیان را به حمله به سرزمین یمن واداشت و خود به دین یهود درآمد و حمیریان را به این آیین فرمان داد و خود را یوسف نامید. مدتى بدین سان گذشت تا بدو خبر رسید كه در نجران بازماندگان قومى نصرانى به سرمى برند كه دین عیسى و حكم انجیل را گردن مى نهند و پیشوایشان عبدالله بن بریامن است.
اطرافیان پادشاه، او را به عزیمت به سوى آن قوم و تحمیل آیین یهود برایشان تشویق كردند. پس حركت كرد تا به نجران رسید و هر كس را بر دین نصرانیت بود، گرد آورد. آن گاه دین یهود را بر آنان عرضه كرد اما آنها امتناع كردند. وى با آنان مجادله نمود اما جز ابا و امتناع ندید.
سرانجام آنها كشته شدن را بر ورود به آیین یهود برگزیدند. ذونواس براى آنها گودال هایى حفر كرد و هیزم در آن بنهاد و آتش به پا كرد. گروهى از ایشان به آتش سوختند، گروهى دیگر با شمشیر مثله شدند تا شمار سوختگان و كشتگان به بیست هزار رسید و تنها یكى از ایشان به نام دوس با اسب خود گریخت.(5)
بنابراین، آنچه از مجموع روایات مشهور برمى آید این است كه اصحاب اخدود آزادانه، مرگ را بر دین جبرى و تحمیلى و آیین منسوخ ترجیح دادند و از دین بر حق مسیحیت كه آخرین رسالت معتبر در زمانشان بود، بیرون نشدند و فرجامشان شهادت و سعادت عقبا گشت.
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
پانوشته ها
1 - بروج (85) آیات 4 - 7.
2 - بعضى از مفسران، آیه قتل اصحاب الاخدود را در مقام خبر نمى گیرند و نفرین و لعن تلقى مى كنند (خزائلى، اعلام قرآن، ص 135) و علامه طباطبایى نیز جزء این عده است (المیزان، ج 20، ص 371) كه در این صورت، این گروه از موضوع بحث ما خارج و در زمره الگوهاى كفر قرار مى گیرند.
البته صرف نظر از مصداق لفظ اصحاب اخدود، مراد ما قربانیان این واقعه است كه جان خود را در راه عقیده توحیدى فدا كردند.
3 - بروج (85) آیه 8.
4 - ابن هشام، السیرةالنبویه، ج 1، ص 35.
5 - تفسیر قمى، ص 719 (به نقل از: محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 14، ص 438 و 439).
#یهود
#هولوکاست
#اصحاب_اخدود
@sarbaze110
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَهَ بنَ کاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ .
سلام بر عبداللّه بن الحسین، کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده به خون تیپده که خونش به آسمان، پرتاب شد و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد! خدا لعنت کند حَرمَلَه بن کاهِل اسدى و همراهانش را که به او تیر زدند.
در زیارتنامه امام حسین درباره علی اصغر علیه السلام که سید بن طاووس در الاقبال بالأعمال الحسنه جلد سوم صفحه ۷۰ آورده است نیز چنین میخوانیم:
«صَلّی الله عَلَیک وَعَلَیهِمْ وَعَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی فُجِعْتَ بِهِ»؛
درود خدا بر تو و بر ایشان (شهیدان) و بر فرزندت علی اصغر که داغدار او شدی.
التماس دعا
#قرآن
#یهود
#اخلاق
#جوانان(۸)
اولین عاملی که #قرآن برای مسکنت #یهود نام میبرد ، 🔻ذلک بانهم کانوا یکفرون بآیات الله🔻 - است .
کفر به آیات آن است که آیات را نفهمیم و عمل نکنیم . یا بفهمیم و عمل نکنیم و یا نفهمیم و عمل بکنیم .
اگر میخواهیم داخل در کفر به آیات نشویم ، یک راه بیش نداریم ، آیات را بفهمیم و عمل هم بکنیم .
فاصله ی یهود از آیات حق و کفر آنها نسبت به فرامین الهی توجیه گر بسیاری از بد رفتاریها و بد گفتاریهای آنان تا همین امروز شده است . و این دام برای امت مسلمان هم پهن شده است . آنهاییکه با توجیهاتشان حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال نمایش میدهند ، به دام فاصله گرفتن از آیات و کفر ورزیدن به آیات گرفتار شده اند .
طرفداران اباحه گری مگر به همین روش رفتار نمیکنند ؟
مگر با اباحه گری اقتصادی ، دزدیها و اختلاسها را توجیه نمیکنند ؟
مگر با اباحه گری فرهنگی ، به جنسی کردن خانه و خانواده نپرداخته اند ؟
مگر اینها همانهایی نیستند که رقص را به عنوان حرکات موزون به خورد بچه های ما دادند ؟
مگر رقصهای جنسی را به نام تفریحات بر مردان ما تحمیل نکرده اند ؟
مگر اباحه گری در شرب خمر واقع نشد ؟
مگر پروتستانها و کاتولیکها شرب خمر را با توجیه اینکه خون عیسی مسیح علیه السلام است ، بر خود و بر دیگران حلال نساختند ؟
اینهاییکه در دنیا فاحشه گری را خدمات جنسی و مشاغل جنسی نامیدند مگر از همین حقه استفاده نکرده اند ؟
هر اندازه ای که از #قرآن فاصله بگیریم و نسبت به آیات حق جفا کنیم ، نشانه های بسیار خطرناکی از #یهودیگری را به نمایش درخواهیم آورد . و آنگاه باید در انتظار همان مهر ذلت و مسکنتی باشیم که بر پیشانی یهود خورده است .
آنهاییکه ظاهری مسلمانی دارند و عملکردی آنوسی ، چه پاسخی برای پرسش حضرت امیر سلام الله علیه مهیا کرده اند ؟
ام انزل الله سبحانه دینا ناقصا ؟ آیا خدا دین ناقص فرستاده است ؟ ام انزل الله سبحانه دینا تاما ؟ یا خدا دین کامل فرستاده است ؟ اما اینها گمان میکنند که پیامبر خدا در تبیین وحی و ابلاغ آن کوتاهی کرده است ؟
اینان با کلام خدا چه میکنند ؟ ما فرطنا فی الکتاب من شیء - ما از بیان هیچ چیزی در قرآن فرو گذار نکرده ایم . و فیه تبیان لکل شیء - بیان هر چیزی در قرآن است .
هجدهمین خطبه ی نهج البلاغه را بخوانید ، بعد از این عبارات ، حضرت در باره قرآن میفرماید : و ان القرآن ظاهره انیق - ظاهر قرآن زیباست ، و باطنه عمیق . آنهاییکه در طول و عرض ماندند با ظاهر قرآن بسر برند ، اما عمق قرآن خوشایند کسانی است که علاوه بر بعد اول و دوم ، یعنی طول و عرض ، صاحب بعد سوم اند ، یعنی عمق .
سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی ...... در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی .
لا تفنی عجائبه و لا تنقضی غرائبه نه اسرار قرآن انتها دارد و نه شگفتیهای آن .
@sarbaze110
از خوانندگان ارجمندی که مطالب را پیگیری میکنند ، تقاضا دارم ، عنایت و توجه بیش از پیش به آخرین عبارت مولا و سرورمان علی بن ابیطالب در هجدهمین خطبه ی نهج البلاغه داشته باشند، که میفرماید : و لا تکشف الظلمات الا به - تاریکیها بدون حضور قرآن برطرف نخواهد شد .
شیطنت یهود تا به کجاست ؟ اصطلاح یهود ستیزی را شنیدید ، جمعی که بخشی از تاریکی را شناسایی کردند ، از آنجاییکه به نور قرآن مسلح نبودند ، در دام یهود قرار گرفته اند ، یهود ستیزیشان جز منفعت برای یهود ، چیزی در بر نداشته است .
در این نقطه از دنیا هم گاهی پخته خورانی پیدا میشوند ، همان هایی که قرآن را کنار میزنند ، خدا را کنار میزنند و میخواهند با تاریکی به جنگ تاریکی بروند ، این شدنی نیست .
این مثل آن است که کوری عصاکش کور دگر شود . بدون حضور جدی ، فعال و همه جانبه ی قرآن شناخت تاریکی و مبارزه ی با تاریکی ثمری نخواهد داد .
دومین عاملی که باعث شد مهر ذلت و مسکنت بر پیشانی یهود نشیند ، 🔻و یقتلون الانبیاء بغیر حق🔻 - است . قتل انبیاء پی آمد کفر به آیات الهی است .
آنهایی که بذر کفر و طغیان را در کام جوانان ما قرار میدهند و طعم عصیانگری را به آنها میچشانند ، چه بدانند و چه ندانند سر در آخور یهود دارند . وقتی کفر به آیات نهادینه شد ، عصیانگری و اعتداء ارزش شد ، عربده کشی و تجاوز به حقوق دیگران زیبا نمایش داده شد ، دیگر حتی برای کشتن انبیاء هم نیازمند محکمه و ارائه ی ادله نخواهیم بود .
قرآن فقط نمیگوید ، اینها انبیا را میکشند . میفرماید : بغیر حق انبیاء را میکشند . امروزه با افرادی مواجه ایم ، با پدر ها و مادر هایی مواجه ایم ، که مهر مسکنت را با دستمایه ی کارشناسی به خورد مردم میدهند ، نوع عصیانی که دختر ها و پسر ها ، پدر ها و مادر ها در خانه و خانواده ی جدید از خود بروز میدهند ، عصیان بهمراه اعتداء است ، 🔻ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون🔻 .
عصیانگری و عربده کشی بهمراه اعتداء و تجاوز ، یک درد و یک مرض یهودی است و این سومین عامل برای ذلت و مسکنت یهود است .
ادامه دارد...
@sarbaze110
💠💠 خلاصه سخنرانی مرحوم آیتالله محمدرضا فاکر دربارهی #یهودیان_جدیدالاسلام (2)
1⃣ اولین جاسوسی که در نظام اسلامی ما به عنوان #جاسوس دستگیر شد و رسماً اعلام شد که در سطح بالا جاسوسی میکرده، و همه ما او را میشناسیم اسمش امیرانتظام است. این آقای امیرانتظام سخنگوی نهضت آزادی بود. سخنگوی دولت موقت بود. با قدرتهای خارجی از طرف جمهوری اسلامی صحبت میکرد و در پوشش اینکه سخنگوی دولت و یک مقام رسمی دولت است جاسوسی میکرد. اسناد نظام را به آنها میداد. او لو رفت، دستگیر شد، این آقا الان هم در زندان است، محکوم به حبس ابد، یک مدتی آزادش کردند، دست و پایش را باز کردند، دو مرتبه ارتباطش را با قدرتهای خارجی برقرار کرد، دو مرتبه او را به زندان انداختند.
2⃣ حسب آنچه نوشتهاند ایشان پسر میرزا یعقوب رفوگر بازار تهران است که در اصل #یهودی بوده، از آن یهودیهای جدیدالاسلام! سپس #بهایی شده! بعد از 15 خرداد اعلام مسلمانی کرده، و بعد از آن 22 بهمن رسماً به اداره ثبت مراجعه کرده و نام خودش را به عنوان یک مسلمان ثبت کرده است. این میرزا یعقوب بهایی رفوگر بازار تهران (که نام فامیلیش رفاویان یا رفوئیان بوده و گاهی به اشتباه نوشته بودند رافیان) اسم پسرش را عباس گذاشت. او هم فامیلیش را تغییر داد به امیرانتظام. بعد به طرقی که در این امور طبیعی است!! سخنگوی دولت موقت شد! و طبعاً شد از پرچمداران انقلاب تا وقتی که دستگیر شد.
3⃣ از اول انقلاب تا حالا 30 سال است، امیرانتظام مربوط به سالهای اول انقلاب است. اواخر سالهای وسط هم در داخل کشور ما یک مسئلهای پیش آمد بسیار بسیار مهم، مسئلهای که معروف شد بعنوان قتلهای زنجیرهای، یک عدهای رفتند یک عدهای را کشتند و انداختند به گردن نظام و انقلاب، پرونده سنگینی شد، پرونده قطوری شد، که هنوز هم رسیدگی به آن کامل نشده، یک برگ نیست، هزار برگ نیست، ده هزار برگ نیست، بیش از این حرفهاست. امنیتیترین و محرمانهترین پرونده کشور است.
4⃣ در این پرونده هم وقتی به انساب دو سه نفر مهرههای اصلی آن رسیدگی شد معلوم شد که اجداد آنها #یهودی بوده، پدرانشان #بهایی بوده و خودشان اظهار مسلمانی میکردند. یعنی #یهودیان یا #بهائیان جدیدالاسلام!! مختصراً عرض میکنم که در این پرونده هم بطور تقریبی وقوف دارم، اشراف دارم، ابعادش را میدانم مقدار زیادی از این پرونده را دیدهام، مطالعه کردهام، بعضی از افرادش را میشناسم، باقیماندههاشان را هم گاهی میشناسم، با گذشتههاشان آشنایم، یا بدون آشنایی نیستم.
5⃣ از این پرونده هم بگذریم، برویم به حدود سال سیام انقلاب یعنی پارسال. یک کسی را پیشنهاد کردند برای اشغال یک مقام دولتی در مملکت ما، مقام بسیار عالی، فرض کنید در سطح وزارت، فرض کنید مهمترین وزارت، میخواهم علوّ آن مقام را بگویم، نمیخواهم بگویم وزارت! میخواهم علوّ آن مقام را در این سطح معرفی کنم! این آدم هروقت در مجلس به ما میرسید، خم میشد دستمان را ببوسد! احترام میکرد، حاج آقا من نوکر شمایم! اصلاً هرچه بفرمائید عمل میکنم!
6⃣ وقتی صحبت اشغال آن مقام شد لازم شد برویم ببینیم این شخص چه کاره است؟ به چه درد میخورد؟ رفتیم به سراغ سوابق این مرد! دیدیم این آقا از آن مسلمانهای محترمی هستند که اگر به بقیه اصول و فروع اسلام کمتر توجه دارند لااقل به جواز #تعدد_زوجات توجه کامل دارند!! دائم، موقت، مشروع و غیرمشروع، یکی از زوجات دائم ایشان خانوادهاش #یهودی بوده است، بعد #بهایی شده است، و شاید تازه مسلمان شده است! و البته همه اینها به یک کشور وصل میشوند، انگلستان!! همه این راهها به یک رم ختم میشود، لندن!
🔹 ادامه دارد...
🌀➖➖➖➖➖➖➖➖➖🌀💠🌀➖➖➖➖➖➖➖➖➖🌀
بغض را مي شناسم و نمي شناسم.✅
عدالت را با حضور تو باور مي كنم و نمي كنم.✅
جوشش اشك را در ظلمي كه بر بي پناهان رفت در چشم تو باور مي كنم و نمي كنم.😭
باور از اين رو كه مردي و مردانگي با تو تفسير يافت و ناباوري از آن رو كه چنان بي بديل بودي😔
و بي بديل ماندي كه عدالت در نبود تو به سوگ نشست و هنوز نيز!🌹
اي همه✅ نيكي!اي همه برازندگي!اي آن كه گستره ي حضورت را جهان تاب نياورد و جهانيان...
اي آنكه خاطرت را ستمي بر موري آزرده مي كرد و صلابتت كوه را به كرنش وا مي داشت.سلام!🌹
من زخمي رنج هاي بي شمار،با اشك 😭سلامت مي گويم و مي دانم كه همواره تنها تو را صدا توانم زد.
يا علي!خداي تو در آن محراب عشق،كدامين عروج و اوج را در مقابل چشمان خسته و منتظر تو گشود که زخم شمشير آب داده به زهر كينه،تو را به رهايي راهبر شد؟😭
يا علي!اي كه يادت شفا و سرچشمه ي رجاست.
چه بگويم كه حضورت در پهنه ي هستي حجتي بر مسلماني است!✅
چه بگويم كه اگر فرياد دردمندان تو،براي هميشه تاريخ،اين گنبد دنيا را به حلاوت خويش ميهمان نمي كرد،چه آسوده مي شد پا بر سر هر چه مردي و مردمي است نهاد و دل را به ملعبه ي بي شمار بست،آن گونه كه بستند و هنوز هم...😔
يا علي!ما به نان و آبي خرسنديم اگر بدانيم تو آن را به تساوي تقسيم مي كني.
ما كرامت را دوست مي داريم نه وجاهت و شهرت را.ما كريمانه زيستن را از تو آموختيم و قناعت را...✅
يا مرتضي!🌹
اي تن داده به رضاي خدا!اي آن كه هستي به نامت مي بالد ما را درياب كه فريادمان در گلو شكسته است و پايمان از رفتار باز مانده است.ما را درياب كه سخت درمانده ايم!😔
يا علي!🌹
برخيز و ندا در ده...ما اينك مي دانيم رحمت تو چه طعمي و حلاوتي دارد✅
و دست نازنين تو،چگونه اشك تب آلود ما را از گونه هايمان خواهد سترد.😭
يا علي!ما تاوان تنها گذاشتن تو را با قرن ها تنهايي و حقارت و بي كسي پرداختيم...😔
بيا كه تشنه ايم،تشنه ي يك جرعه از جامي كه تو در كام زخم آلودمان خواهي ريخت😭
يا علي!🌹
@sarbaze110
🌀➖➖➖➖➖➖➖➖➖🌀💠🌀➖➖➖➖➖➖➖➖➖🌀
بغض را مي شناسم و نمي شناسم.✅
عدالت را با حضور تو باور مي كنم و نمي كنم.✅
جوشش اشك را در ظلمي كه بر بي پناهان رفت در چشم تو باور مي كنم و نمي كنم.😭
باور از اين رو كه مردي و مردانگي با تو تفسير يافت و ناباوري از آن رو كه چنان بي بديل بودي😔
و بي بديل ماندي كه عدالت در نبود تو به سوگ نشست و هنوز نيز!🌹
اي همه✅ نيكي!اي همه برازندگي!اي آن كه گستره ي حضورت را جهان تاب نياورد و جهانيان...
اي آنكه خاطرت را ستمي بر موري آزرده مي كرد و صلابتت كوه را به كرنش وا مي داشت.سلام!🌹
من زخمي رنج هاي بي شمار،با اشك 😭سلامت مي گويم و مي دانم كه همواره تنها تو را صدا توانم زد.
يا علي!خداي تو در آن محراب عشق،كدامين عروج و اوج را در مقابل چشمان خسته و منتظر تو گشود که زخم شمشير آب داده به زهر كينه،تو را به رهايي راهبر شد؟😭
يا علي!اي كه يادت شفا و سرچشمه ي رجاست.
چه بگويم كه حضورت در پهنه ي هستي حجتي بر مسلماني است!✅
چه بگويم كه اگر فرياد دردمندان تو،براي هميشه تاريخ،اين گنبد دنيا را به حلاوت خويش ميهمان نمي كرد،چه آسوده مي شد پا بر سر هر چه مردي و مردمي است نهاد و دل را به ملعبه ي بي شمار بست،آن گونه كه بستند و هنوز هم...😔
يا علي!ما به نان و آبي خرسنديم اگر بدانيم تو آن را به تساوي تقسيم مي كني.
ما كرامت را دوست مي داريم نه وجاهت و شهرت را.ما كريمانه زيستن را از تو آموختيم و قناعت را...✅
يا مرتضي!🌹
اي تن داده به رضاي خدا!اي آن كه هستي به نامت مي بالد ما را درياب كه فريادمان در گلو شكسته است و پايمان از رفتار باز مانده است.ما را درياب كه سخت درمانده ايم!😔
يا علي!🌹
برخيز و ندا در ده...ما اينك مي دانيم رحمت تو چه طعمي و حلاوتي دارد✅
و دست نازنين تو،چگونه اشك تب آلود ما را از گونه هايمان خواهد سترد.😭
يا علي!ما تاوان تنها گذاشتن تو را با قرن ها تنهايي و حقارت و بي كسي پرداختيم...😔
بيا كه تشنه ايم،تشنه ي يك جرعه از جامي كه تو در كام زخم آلودمان خواهي ريخت😭
يا علي!🌹
@sarbaze110
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه :
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹نیکو ثمر ، قدسی شجر ، والا گوهر ، فرخنده پر ، صاحب نظر ، بهجت اثر ، احمد سیر ، قرص قمر ، هم دادور ، هم دادگر ، قدرت قدر ، فخر بشر ، هم نامور ، هم تاجور ، هم صاحب تیغ دو سر ، شمس الضحی ، بدر الدجی ، میر هدی ، نور خدا ، هم مقتدا ، هم رهنما ، هم ابتدا ، هم انتها ، هم دلربا ، هم دلگشا ، خیبر گشا ، مشکل گشا ، هم بی ریا ، هم با صفا ، هم با حیا ، هم با وفا ، هم کیمیا ، رمز دوا ، سر شفا ، راز بقا ، هم با حسب ، هم با نسب ، هم بوالعجب ، کنز ادب ، هم منتخب ، هم منتسب ، هم منتجب ، محبوب رب ، لشکر از او ، سنگر از او ، خیبر از او ، کشور از او ، محشر از او ، کیفر از او ، باور از او ، داور از او ، زمزم از او ، تصمیم از او ، کوثر از او ، ساغر از او ، مسجد از او ، محراب از او ، طاعت از او ، منبر از او ، بوی خوش گلزار ها ، مجمر از او ، عنبر از او ، قاسم النار ، خصم اشرار ، مرد پیکار ، تنها علمدار ، سالار و سردار ، سیر الی الله راه او ، روشن دل آگاه او ، قران کتاب الله او ، ایمان تجلی گاه او ، خندق نمایشگاه او ، بنگر به اذن و جاه او ، کعبه ولادتگاه او ، مسجد شهادتگاه او ، بی مثل در روی زمین ، این آیه ی عرش برین ، شاگرد ختم المرسلین ، استاد جبرئیل امین ، بنت اسد را نازنین ، ناز افرین ، راز افرین ، عزمش متین و آهنین ، حصن حصین ، یعسوب دین ، عین الیقین ، حبل المتین ، شد قبله ی اهل یقین ، مولا امیرالمومنین
علی ابن ابیطالب🌹🌹
😍میـــــ🌴ـــــــلادِ با سعــــــ🌴ــــــادتِ امام علے
علیـــــ🌴ــــــــه الســــ🌴ـــــلام مبارکـــــــ🌴ــــــباد😍
اللهم عجل لولیک الفرج🌹
@sarbaze110
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#قرآن
#یهود
#اخلاق
#جوانان(۹)
آنچه شایسته است و #جوان مسلمان باید نسبت به آن آگاه باشد و خیلی باید توجه کنند ، ایاک و الاذاعة است . (افشای اسرار)
اینکه آدمی رادیوی بی جیره و مواجب دشمن نشود ، به عبارت درست ، اصلا رادیو نشود . راست ها و دروغ های آنان را بر زبان نیاورد - فی حرامها عقاب و فی حلالها حساب .
اگر بیماری اذاعه گری و افشای مطالبی که انتشار آن موجب مفسده است ، مخصوصا آنهایی که به امنیت روحی ، روانی و معنوی فرد ، خانواده و جامعه آسیب میرساند ، شیوع پیدا کند و یک امر عادی قلمداد شود ، زمینه ی قتل عمد ائمه ی هدایت فراهم شده است .
کلمه ی عمد را با تاکید بشنوید ، و شما هم با تاکید بخوانید ، قتل عمد .
این کلمات همه اش با پشتوانه است ، کلمه به کلمه ی آن سند معتبر دارد .
امام صادق علیه السلام در مورد آیه ی - 🔻و یقتلون الانبیاء بغیر حق 🔻- میفرماید : اما و الله ما قتلوهم باسیافهم - اینگونه نبوده که هر #یهودی شمشیری بدست گرفته و در قتل انبیاء شرکت کرده ، و لکن اذاعوا سرهم - اسرارنهضت بیدارساز پیامبران کشته شده را منتشر میکردند ، راز دار نبودند ، و افشوا علیهم - باصطلاح دست به افشاگری میزدند و زمینه ی کنار زدن و اعدام پیامبران را فراهم میآوردند ، فقتلوا - نتیجه ی این رفتار یهود ، قتل و کشته شدن پیامبران شد .
واضح است که تعداد کمی مستقیما پیامبران را کشتند اما قتل به همه ی یهودیان نسبت داده شد ، جمعی با شمشیر آخته و جمع کثیری با زبانشان انبیاء را به قتلگاه بردند .
اینکه میگوییم هشدار جدی داده نشده به این خاطر است که فراوان میتوان مردمی را دید که به ویروس اذاعه گری ، سخن پراکنی ، شایعه سازی ، دروغ پردازی ، مستهجن نگاری آلوده شده اند . جمعی عامل و دست اند کارند و جمعی نظاره گرند و این صحنه را تماشا میکنند ، در هر صورت وقتی مدافع امام حسین نیستی چه به شراب نشسته باشی و چه به نماز ایستاده باشی ، چه فرقی میکند ؟ هر دو مجرمید .
در روایت امام صادق علیه السلام است که : من اذاع علینا شیئا من امرنا - هر کس بر خلاف مصالح ما سخن پراکنی کند ، اسرار ما را منتشر سازد ، علیه ما کارخانه ی جوک سازی راه اندازد ، مقاله پراکنی کند ، مطالب ما را وارونه ارائه دهد ، لوده شود تا دیگران بر ما بخندند ، رفتاری کند که باعث وهن ما در جامعه شود ، و خلاصه زمینه ی مفسده در اجتماع را فراهم کند ، مانند کسی است که : قتلنا عمدا - نمیگوید ما را به عمد میکشد ، میفرماید : ما را به عمد کشته است . و برای اینکه بر عمد تاکید کند ، میفرماید : و لم یقتلنا خطآ - به اشتباه و خطا ما را نکشته است . عمدا ما را کشته است .
اذاعه گری دامی خطرناک ، بیماری ای متاسفانه خوشمزه و سریع الانتقال است .
@sarbaze110
برای اینکه زمینه ی قتل انبیاء و ائمه ی هدی بطور کلی برچیده شود و یا به حداقل برسد ، بیش از همه هوشیاری پدر ها و مادر ها در خانواده ی هسته ای را میطلبد . البته پدر ها و مادر ها در خانواده ی بزرگتر مثل مدرسه و دانشگاه ، و پدر ها و مادر ها در سطحی بالاتر مثل رهبران دینی و مقامات رسمی مسئولیتی حساس و وظیفه ای فوق العاده خطیر بر عهده دارند . ولی روی سخن ما با پدر ها و مادر ها در خانواده های کوچک یا هسته ای است .
پدری که پسرش را به ماهواره سپرده ، دخترش را به اینترنت سپرده ، دسترسی به رسانه ها را برای فرزندانش بدون هیچ حفاظی میسر ساخته ، مثل این است که فرزندانش را به قفس حیوانات درنده ای مثل خرس و پلنگ فرستاده است . مثل این است که فرزندانش را به دندان های تیز تمساح سپرده است .
از آنجایی که صاحبان رسانه ، هم بقای خودشان و هم دوام خودشان و هم برای پیشبرد اهدافشان به مخاطبانی منفعل و غیر فعال نیاز دارند ، بهترین طعمه ها را کودکان ، نوجوانان و جوانان یافتند . بی محابا رها کردن فرزندان خیانتی است که به آسانی قابل بخشودگی نیست ، فراهم آوردن هر پدیده ای که به عدم ادراک استقلالی فرزندان ما کمک کند ، به سادگی قابل بخشش نخواهد بود .
پدر ها و مادر ها باید بدانند که فرزندانشان فاقد سواد رسانه ای اند ، یعنی بدون هیچ مزاحمتی ، آنچه رسانه ها ارائه میدهند را میپذیرند ، خروجی رسانه ها برای آنها حجت است . القاءآت رسانه ها ، زندگی خصوصی و غیر خصوصی فرزندان را سخت تحت تاثیر قرار میدهد و در رفتارشان ، در کردارشان و در اندیشه شان ظهور عینی پیدا میکند .
هر اندازه که به جلو میرویم ، وظائف پدر در خانه بیشتر از گذشته میشود . امروز پدر علاوه بر اینکه موظف است احکام و عقائد یاد فرزند بدهد و یا زمینه ی یادگیری آن را در خانه فراهم آورد ، وظیفه دارد فضایی ایجاد کند که فرزند در آن به حداقل های فهم رسانه ای برسد . پدر خود نیز باید از سواد رسانه ای برخوردار باشد . امروزه فرزندان ما بیشترین وقتشان را با تلویزیون ، اینترنت ، فیلم ، سی دی ، بازی های کامپیوتری و این قبیل چیزها میگذرانند .
این یک قانون است که اگر بخواهید در یک استخر شنا کنید باید فن شنا بدانید ، و الا غرق خواهید شد . و اگر بخواهید در دریا شنا کنید بطریق اولی باید شنا بدانید . شنا در دریا به مراتب سخت تر از شنا در استخر است . استفاده از رسانه ها همانند استفاده از دریاست با این تفاوت که رسانه ها نه استخرند و نه دریا . رسانه ها اقیانوسهای مواجی اند که هر آدمی ، با هر سایزی که باشد ، اگر بدون درک رسانه ای ، بدون فهم رسانه ای ، و بدون اینکه توانایی تجزیه و تحلیل خروجی رسانه را داشته باشد ، وارد آن شده است را با خود به ته اقیانوس برده اند و بعد از چند صباحی جسد بی جان او را به ساحل داده اند .
پدر باید شرائطی را فراهم کند تا به فرزند جوان و نوجوانش تفهیم شود که آنچه از طریق رسانه دریافت میکند ، میبیند ، میشنود ، و یا میخواند دلیلی برای مطابقت آن با واقعیت نیست . پدر وظیفه دارد به فرزندش گوشزد کند که به وقت استفاده از رسانه ، نگاه نقادانه و تفکر انتقادی را از خود دور نسازد . و پدر باید بداند که این کار آسانی نیست .
ادامه دارد...
@sarbaze110