وَ أَخرَجَتِ الأَرضُ أَثقالَها...
گاهے
روی دل زمین هم
چیزی سنگینی می کند.
شاید چیزی شبیه #دلتنگۍ..
•|زلزال/۲|•
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
دو کلام با بعضی مسئولین☝️
#خیانتسازش
و
#نابسامانی امروز
جنابان کدخدا طلبان،😏
بدانید!
داغ خیانتتان پاک نمی شود ؛
نه از دلِ ما نه از پیشانی شما ...❌
#اندڪےبصیرت
#شهیدانه😍
گاه گاهے...⬇️
با نگاهے•|👁|
حال ما را خوب ڪن🌸🌱
خلوت این قلب•|💔|•
تنها را...↙️
ڪمے آشوب ڪن💥🍃
#شهید_مهدے_زین_الدین❤️
#شہدا_گاهے_نگاهے💜
#رفیق_آسمونے_یادت_نره😉
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
وَ لَا تَقْرَعْنِي قَارِعَةً يَذْهَبُ لَهَا بَهَائِي ...
و مرا چندان به سختی و ناگوارایی دچار مکن که بزرگی و خوشی و سرزندگی ام را از میان ببرد ...
#صحیفه_سجادیه
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
🔴آشنایی با شهید محسن حججی🔴
⚪ #قسمت_چهاردهم
قرار خود را از دست داده بود و دائم سودای رفتن در سر داشت. اراده او در انجام نذر، تقویت ارتباط معنوی با اهل بیت، تشدید خودسازی و احترام به والدین و خانواده اش، روز به روز محسن را به هدفش نزدیکتر می کرد.
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
پسرک فلافل فروش🍃
زندگینامه و خاطرات شهید هادی ذوالفقاری🌹
قسمت2⃣1⃣
فداييرهبر
اوج جسارت به رهبر انقالب در ايام فتنه، روز سيزده آبان رقم خورد. در
اين روز باطن اعمال كثيف فتنهگران نمايان شد.
آن روز رهبر عزيز انقالب علناً مورد حمالت كالمي آنها قرار گرفت.
آنها مقابل دانشگاه تهران تجمع كردند و بعد از اهانت به تصاوير مقام عظماي
واليت قصد خروج از دانشگاه را داشتند.
اما با ممانعت نيروي انتظامي روبهرو شده و به داخل دانشگاه برگشتند. اما
به جسارتهاي خود ادامه دادند!
خوب به ياد دارم كه همان روز يكي از دوستان شهيد ابراهيم هادي تماس
گرفت و از من پرسيد: امروز جلوي دانشگاه در فالن ساعت چه خبر بوده؟!
با تعجب گفتم: چطور؟!
گفت: من ميخواستم بروم به محل كارم، يك لحظه در كنار اتاق دراز
كشيدم و از خستگي زياد خوابم برد.
با تعجب ديدم كه ابراهيم هادي و همهي دوستان شهيدش نظير رضا گوديني
و جواد افراسيابي و... با لباس نظامي روبهروي درب دانشگاه ايستادهاند و با
عصبانيت به درب دانشگاه تهران نگاه ميكنند.
گفتم: يكي از دوستان من در حراست دانشگاه تهران است، االن خبر
ميگيرم.به او زنگ زدم و پرسيدم: فالن ساعت جلوي درب دانشگاه چه خبر بود؟
ايشان هم گفت: دقيقاً در همين ساعت كه ميگويي پالكارد بزرگ تصوير
حضرت آقا را پاره كردند و شروع كردند به جسارت كردن به مقام معظم
رهبري!
٭٭٭
لباس پلنگي بسيار زيبا و نو پوشيده بود. موتورش را تميز كرده بود. گفتم:
هادي جان كجا؟ ميخواي بري عمليات!؟
يكي ديگه از بچهها گفت: اين لباس كماندويي رو از كجا آوردي؟ نكنه
خبرايي هست و ما نميدونيم!؟
خنديد و گفت: امروز ميخوان جلوي دانشگاه تجمع كنند. بچههاي بسيج
آمادهباش هستند. ما هم بايد از طريق بسيج كار كنيم. اين وظيفه است.
گفتم: مگه نميخواي بري سر كار. با اين كارهايي كه تو ميكني
صاحبكار حتماً اخراجت ميكنه.
لبخندي زد و گفت: كار رو براي وقتي ميخوايم كه تو كشور ما امنيت
باشه و كسي در مقابل نظام قرار نگيره. بعد به من گفت: برو سريع حاضر شو
كه داره دير ميشه.
ّي بود كه نيروهاي بسيج در آن
رفتيم به سمت ميدان انقالب. يك مقر
مستقر بودند. قرار بود به آنجا رفته و پس از گرفتن تجهيزات منتظر دستور
باشيم.
در طي مسير يكباره به مقابل درب دانشگاه رسيديم. درست در همان
موقع جسارت اغتشاشگران به رهبر معظم انقالب آغاز شد.
هادي وقتي اين صحنه را مشاهده كرد ديگر نتوانست تحمل كند! به من
گفت: همينجا بمون... سريع پياده شد و دويد به سمت درب اصلي دانشگاه.
من همينطور داد ميزدم: هادي برگرد، تو تنهايي ميخواي چي كاركني؟ هادي... هادي...
اما انگار حرفهاي من را نميشنيد. چشمانش را اشك گرفته بود. به
اعتقادات او جسارت ميشد و نميتوانست تحمل كند.
همينطور كه هادي به سمت درب دانشگاه ميدويد يكباره آماج سنگها
قرار گرفت.
من از دور او را نگاه ميكردم. ميدانستم كه هادي بدن ورزيدهاي دارد و
از هيچ چيزي هم نميترسد. اما آنجا شرايط بسيار پيچيده بود.
همين كه به درب دانشگاه نزديك شد يك پارهآجر محكم به صورت
هادي و زير چشم او اصابت كرد.
من ديدم كه هادي يكدفعه سر جاي خودش ايستاد. ميخواست حركت
كند اما نتوانست!
خواست برگردد اما روي زمين افتاد! دوباره بلند شد و دور خودش چرخيد
و باز روي زمين افتاد.
از شدت ضربهاي كه به صورتش خورد، نميتوانست روي پا بايستد. سريع
به سمت او دويدم. هر طور بود در زير باراني از سنگ و چوب هادي را به
عقب آوردم.
خيلي درد ميكشيد، اما ناله نميكرد. زخم بزرگي روي صورتش ايجاد
شده و همهي صورت و لباسش غرق خون بود.
هادي چنان دردي داشت كه با آن همه صبر، باز به خود ميپيچيد و در
حال بي هوش شدن بود.
سريع او را به بيمارستان منتقل کرديم.
چند روزي در يكي از بيمارستانهاي خصوصي تهران بستري بود. آنجا
حرفي از فتنه و اتفاقي كه برايش افتاده نزد.
آن ضربه آنقدر محکم بود که بخشهايي از صورت هادي چندين روزبيحس بود.
شدت اين ضربه باعث شد که گونه او شکافته شد و تا زمان شهادت، وقتي
هادي لبخند ميزد، جاي اين زخم بر صورت او قابل مشاهده بود.
بعد از مرخص شدن از بيمارستان، چند روزي صورتش بسته بود. به خانه
هم نرفت و در پايگاه بسيج ميخوابيد، تا خانواده نگران نشوند. اما هر روز
تماس ميگرفت تا آنها نگران سالمتي اش نباشند.
بعدها رفقا پيگيري كردند و گفتند: بيا هزينه درمان خودت را بگير، اما
هادي كه همه هزينهها را از خودش داده بود لبخندي زد و پيگيري نكرد.
حتي يكي از دوستان گفت: من پيگيري ميكنم و به خاطر اين ماجرا و
بستري شدن هادي، برايش درصد جانبازي ميگيرم.
هادي جواب او را هم با لبخندي بر لب داد!
هادي هيچ وقت از فعاليتهاي خودش در ايام فتنه حرفي نزد، اما همه
دوستان ميدانستند كه او به تنهايي مانند يك اكيپ نظامي عمل ميكرد.
🔴 برخورد رهبر انقلاب با نخست وزیر ژاپن شیوه نرم شده برخورد پیامبر بود
🔹کفار پیمانشکنی کردند و پیامبر هم اعلام کردند که هیچ پیمانی با شما ندارم و مکّه را گرفتند؛ برخورد رهبر انقلاب با فرستاده امریکا شیوه نرم شده برخورد پیامبر است.
🔸 در قرآن آمده که با پیروان کُفر بجنگید که اینها ایمان ندارند و بر قولهای خود استوار نیستند.
#اندڪےبصیرت
یه شب #رفیق_شهیدت بیاد به خوابت...😊🍃
بگه نگران هیچی نباش...🖐🏻
آخرش میای پیش خودمون...🙃✨
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
💚••
°•به خراسان ببرى یا نبرى حرفى نیست
|•😔•|
°•تو نگیر از من دلخسته #رضا گفتن را
|•💔•|
#به_وقت_عاشقے💜🍃
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
#وصیتنامه_شهید_قاسم_غریب
رفقا اگر آرزوی شهادت دارید نباید وابستگی به دنیا داشته باشید
و خط مشی شما خط ولایت باشد
و افکار گروههای ضد ولایی در فکر شما تأثیر نگذارد.
انشاءالله باید تا نابودی کامل اسرائیل و آمریکا بهپیش برویم و این پرچم انقلاب را با دست رهبر عزیزمان به دست آقا امام زمان برسانیم.
#هرشب_مهمان_شهدا🌹🌹
شهید ایمانی به واسطه سالها خادمی با حریم حضرت معصومه(س)آشنا بود.
طاقت هیچ هتک حرمتی را نداشت و این موضوع را خط قرمز زندگیاش میدانست.
پس از شهادت قاسم، مهدی رخت رزم به تن کرد و رزمنده مدافع حرم شد. حال دو باجناق و دو رفیق با فاصله کوتاهی از همدیگر، شربت شهادت را نوشیدند.
#شهیدقاسم_غریب_وباجناقش_مهدی_ایمانی
4_646301975712891158.mp3
14.14M
🎤داستان صوتی #دختر_شینا
حتما گوش دهید
9⃣ فصل نهم
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
#رفیق_شهید که داشته باشی...🍃🙂
⭕️همیشه یه نفر هست که باهاش دردو دل کنی...🌸
⭕️همیشه کسی هست که حواسش بهت باشه... ✨
⭕️ رفیق شهید خوب بلده توی سختی ها سر بزنگاه دستتو بگیره.. 🙂❤️
⭕️رفیق شهید که داشته باشی همیشه یه نور امیدی تو دلت هست که شفاعتت کنه
⭕️رفیق شهید که داشته باشی عشقت میشه یه خواب حتی کوتاه که بیاد بگه ازت راضیه... 🙃✨
(اینجوری میفهمی خدا هم ازت راضیه)
⭕️وقتی دلت از مردم شهر گرفت میری یه گوشه باهاش حرف میزنی عمرا اگه دلت رو آروم نکنه‼️😊
⭕️پاهات جایی رو میرن که رفیقت میخواد دیگه پات به مجلس گناه باز نمیشه میشی بچه هیئتیه محلتون... ❤️
🔷از همه مهمتر...
⭕️کمکت میکنه کم کم پر بکشی...🌸
✨رفیق با معرفت میخوای؟ بیا و رفاقت رو با شهدا شروع کن...❤️
یه رفاقتی با بوی امام حسین(علیه السلام)🔻
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
یه لحظه #توجه✨‼️
میدونی امروز صبح چه اتفاقی افتاد😯⁉️
بیا تا واست تعریف کنم👇🏻✨
امروز صبح یه پهپاد #جاسوسی به نام «گلوبال هاوک» آمریکایی 😰‼️
گران قیمت ترین و #دوربردترین پهپاد آمریکایی💢
در سواحل کوه مبارک #استان_هرمزگان با پدافند نیروی هوای #جمهوریاسلامیایران منهدم شد.😎✌️🏻
برای اینکه اهمیت شکار پهپاد گلوبال هاوک RQ-4 رو متوجه بشید،🤔‼️
بدونید که قیمت هر فروند اون ۲۲۲ میلیون دلاره...
اون هم در حالی که قیمت هر جنگنده F-16 فقط ۱۸ میلیون دلاره
🔹222 میلیون دلار تقریباً سه برابر بودجه سپاه قدسه
برای خنثی سازی بودجه 7 تريليون دلاری ارتش آمریکا در غرب آسیا، شکست تحقیر آمیزی که به استعفای ژنرال ماتیس فرمانده سنتکام تروریست ختم شد😁❤️
راستی جاداره سلامی بکنیم به برایان هوک که ایشون معتقد بودن دستاوردهای موشکی ایران #فتوشاپه😐❗️