eitaa logo
مُدافِـعـــــانِ حَــــ ـــریـــم
1.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
39 فایل
بسم‌الرب‌الشھداوالصدیقین ماهمان‌هایۍهستیمـ ڪہ‌مسیرمان‌اربعین‌ڪرب‌بلاست و‌پایان‌راهمــان #‌شھادت ♥️:) ڪپی‌حلالھ‌رفیق ... فقط‌دعابرای‌ظھوریادت‌نره💚 ''لوگوحذف‌نشھ‌🚫🖇" «تبادل‌شبانه‌بدون‌محدودیت🤩🎉
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_646301975712891157.mp3
22.34M
🎤داستان صوتی #دختر_شینا 11⇦ فصل یازدهم 🌷🌷 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ #حسین_جان❤️ بہ گنبدٺ،حرمٺ، پرچمٺ سلام آقا بہ محضر پسرٺ،دخترٺ سلام آقا سلام ساقے لشگر سلام شطّ فراٺ سلام بر سر و بر پیڪرٺ سلام آقا #صبحم_بنام_شما🌤 #السلام_علیڪ_یااباعبدالله🌷 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
💯 نماز اول وقت یا مدال طلا؟!💯 ❇️مسابقات فینال کشتی بود.نوبت به شهید عباس حاجی زاده رسید.چند بار نام اورا برای مبارزه خواندند🗣.اما او حاضر نشد تا اینکه دست رقیب اورا به عنوان برنده مسابقه بالا بردند.نگران شدم و به خود میگفتم:یعنی عباس کجا رفته!! در جست و جو او بودم که نگاهم به او افتاد که از درب سالن وارد میشد.جلو رفتم و گفتم:کجا بودی؟اسمت را خواندند نبودی! گفت:وقت نماز از هر کاری مهم تر است.💹 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
💠💠💠💠💠 هیچ کاری دردنیا بدون تشکیلات پیش نمی رود، انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد. ❤️ ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
💔••• +گفتم ڪجا؟! -گفٺا بہ خون... +گفتم چه وقٺ؟ -گفٺا ڪُنون... +گفتم سبب؟ -گفٺا جنون... +گفتم نرو...! -خندید و رفٺ... #شهید_محمود_رضا_بیضائے❤️ ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
🌸🍃 روزی بعد از نماز صبح خدمت آقا بهجت(ره) رسیدم و عرض کردم : موعظه ای بفرمایید . ایشان فرمودند : " با غیر زبانتان مردم را به سوی خدا دعوت کنید "
گفتـم:) 🗣 سلام حـاجـے ✋ چه جوری شد که تو جبہه شیمیایی شدی ! سرفه امانش نمیداد ...🍃 لبخنـدی زدو با صدای ضعیفی گفـت : هیچی داداش!سه نفر بودیم با دوتا ماسک 💔 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
برادر شهیدم...💔 اگر ٺو چفیہ داشٺے... من چادر دارم...♡ اگر تو با چفیہ اٺ علےوار مےجنگیدے، من با چادرم زهراوار زندگے مےڪنم☺️ اگر ٺو در برابر بمب هاے شیمیایے↷• چفیہ اٺ را مے بستے... من در برابر نگاه هاے هرزه...↷•• چادرم را سر مےڪنم...♡ برادرم خواسٺم بگویم: راهٺ ادامہ دارد...💛 💜 💞 ❤️ 😉 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
بسم الله الرحمن الرحیم🌸 زندگینامه و خاطرات شهید: حاج فرمانده دلیر لشکر ۱۴ امام حسین (علیه السلام) قست چهارم4⃣ کتاب زندگی با فرمانده📚 اسم داستان:به خدا خودش رفت✅ 《مصطفی ردانی پور》برای حسین واقعا عزیز بود.خیلی دوستش داشت.در عملیات والفجر-۲،مصطفی به شهادت رسید.من با مینی بوس داشتم به طرف منطقه حرکت میکردم که خبر شهادتش را شنیدم.چون با او نزدیک بودم،بدجوری متاثر شدم و گریه کردم.نزدیک غروب رسیدم به خط.حسین هم آن جا بود.به محض دیدنم،خودش را در آغوشم انداخت و گفت:《حاج آقا!به خدا مصطفی خودش رفت جلو،به امام زمان خودش رفت،من نتونستم بهش بگم نرو،من اونو فرمانده خودم میدونستم و خودمو در حدّی نمی دیدم که بخوام به مصطفی امر و نهی کنم.》این هارا میگفت و زار زار گریه میکرد. بعد ها از علی مسجدیان ماجرایی را شنیدم که این حرف های حسین را تایید میکرد. ... ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 بهشت کوچک من🌸🍃 گفته‌ای هركه زیارت كند از صدق مرا می‌كنم بدرقه‌اش تا در مینوی بهشت به امید كرمت در حرمت آمده‌ام ناامیدم منما ای گل خوشبوی بهشت السلام علیک یا امام رضا(ع)💛 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
یا سَمیعَ الدُّعاءِ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ🌸🍃 ای تمامت وجود تو گوش شنیدن و ای تمامتِ آغوش تو گرمای اجابت کردن! 💧💧
❤ دلم از فرط گنـ😰ـه سنگ شده کاری کن که نفسـ🍃ـهای تـو در سنگ اثر خواهد کرد ... ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
4_5796456986161709977.mp3
3.04M
🎼شور احساسی 🎧هر شب با یاد تو آقا❤️ #کربلایی_حسن_عطایی 🎤 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
💚•• حـآلم چنآن بد اسٺ ڪـہ ٺنہآ علآجِ مݩ در نسخـہ هاے ݒنجره فولادِ مشہد اسٺ💔 #بطلب_آقاجان😔 #التماس_دعا🌹 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
🔮ساعت به وقت *امام رئوف* 📿صلوات خاصه امام رضا علیه السلام📿 اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی🌸 الامامِ التّقی النّقی  و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ 🌸و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید🌸 صَلَوةَ🌸 کثیرَةً تامَة🌸ً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَة🌸ً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.🌸 🌸📿
×°• ✨ تعجب است از ڪسے ڪه، براے خوابش ڪه مدت ڪوتاهیست... جاے نرم تهیہ مےڪند...!⤵️•° اما براے ...⤵️•° قدمے بر نمےدارد...‼️ ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ مےپرم🕊 گِرد ڪوےو بام حسیـن تا بیفتم دمے بہ دام حسیـن♥️ با تواضع ودسٺ بر سیـنہ رو بہ قبلہ بہ احترام‌حسیـن ♥️ تشنہ‌ام‌تشنہ‌ےسلام 🌤 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
❤️🍃 ... لحضـہ اے،بیش نیسٺ!! آن را بہ... عشق بازے با...↓•• •[❤️]• سپرے ڪن...✨ 😍 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
🕊••• امروز روز لباس هاے خاڪے... روز قبرهاے خالے... روز مزارهاے بے مادر... و روز مادر بی مزار ست...•[🌷😔]• امروز تشیع ۱۵۰ ست کہ نمےدانیم مادرانشان ڪجا... منتظرشان هستند💔 ••←امروزهواےشهررابا عوض مےکنیم...•• ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
پسرک فلافل فروش🍃 زندگینامه و خاطرات شهید هادی ذوالفقاری🌹 قسمت3⃣1⃣ "به عشق شهدا" ورود هادي به مسجد با مراسم يادواره شهدابود. به قول زنده ياد سيد علي مصطفوي، هادي را شهدا انتخاب كردند. از روزي كه هادي را شناختيم، هميشه براي مراسم شهدا سنگ تمام ميگذاشت. اگر ميگفتيم فلان مسجد ميخواهد يادوارهي شهدا برگزار كند و كمك ميخواهد، دريغ نميكرد.اين ويژگي هادي را همه شاهد بودند كه به عشق شهدا، همه كار ميكرد. از شستن و پخت و پز گرفته تا ...تقريباً هر هفته شب هاي جمعه بهشت زهرا ميرفت. با شهدا دوست شده بود. و در اين دوستي سيد علي مصطفوي بيشترين نقش را داشت.هيئتي را در مسجد راه اندازي كردند به نام 《رهروان شهدا》 هر هفته با بچه ها دور هم جمع ميشدند و به عشق شهدا برنامه هيئت را پيگيري ميكردند. هادي در اين هيئت مداحي هم ميكرد. همه او را دوست داشتند.اما يكي از كارهاي مهمي كه همراه با برخي دوستان انجام داد، نصب تابلوي شهدا در كوچه ها بود. من اولين بار از سيد علي مصطفوي شنيدم كه ميگفت: بايد براي شهداي محل كاري انجام دهيم.گفتم: چه كاري؟گفت: بيشتر كوچه ها به اسم شهيد است اما به خاطر گذشت سه دهه از شهادت آنها، هيچ كس اين شهدا را نميشناسد. لاقل ما تصوير شهيد را در سر كوچه نصب كنيم تا مردم با چهره ي شهيد آشنا شوند. يا اينكه زندگينامه هايی از شهيد را به اطلاع اهل آن كوچه ومحل برسانيم. كار آغاز شد. از طريق مساجد و بنياد شهيد و... تصاوير شهداي محل جمعآوري شد. هادي در همان ايام كار با فتوشاپ و ديگر نرمافزارهاي كامپيوتري را ياد گرفت. استعداد او براي فراگرفتن اين كارها زياد بود. تصاوير شهدا را اسكن و سپس در يك اندازهي مشخص طراحي كردند. َنر تهيه ميشد. بعد هم با يك نجار هم صحبت شد كه اين تصاوير را به صورت قاب چوبي در آورد.كار خيلي سريع به نتيجه رسيد. هادي وانت پدرش را ميآورد و با يك دريل و... كار را به اتمام ميرساند. يادم هست بيشتر کوچه هاي محل ما با تابلوهاي قرمزرنگ شهدا برخي ها مخالف اين حركت بودند! حتي از بچه هاي بسيج! ميگفتند شما اين كار را ميكنيد، ولي يك سري از اراذل اوباش اين تصاوير را پاره ميكنند و به شهدا اهانت ميكنند.اما حقيقت چيز ديگري بود. ارادت مردم به شهدا فراتر از تصورات دوستان ما بود.الان با گذشت شش سال از آن روزها هنوز يادگار هادي و دوستانش را روي ديوارهاي محل ميبينيم.هيچ کس به اين تابلوها بي احترامي نکرد، بر عکس آنچه تصور ميشد، تقاضا براي نصب تابلو از محل های ديگر هم رسيد. در بسياري از محال ها اين حرکت آغاز شد. بعد هم بسيج شهرداري، حرکت عظيمي را در اين زمينه آغاز کرد.بعد از آن در برگزاري نمايشگاه براي شهدا فعاليت داشت، هادي كسي بود كه به تأييد تمام دوستان، وقتي كار براي شهدا بود، با تمام وجود كار ميكرد.يكبار در ميدان شهيد آيت الله سعيدي او را ديدم. نيمه هاي شب آنجا ايستاده بود! نمايشگاه شهدا در داخل ميدان برقرار بود. تمام دوستانش رفتند اما هادي مانده بود تا مراقب وسايل و لوازم نمايشگاه باشد.از ديگر کارهاي هادي که تا اين اواخر ادامه يافت، فعاليت در زمينه ي معرفي شهدا بود. براي شهدا پوستر درست ميکرد، در زمينه ي طراحي تصاوير کار ميکرد و...حتي رايانه ي شخصي او، که پس از شهادت به خانواده تحويل شد، پر بود از تصاوير شهداي مجاهد عراقي که هادي براي آنها طراحي انجام داده بود. ... ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا