eitaa logo
سربازوطن
74 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
462 ویدیو
2 فایل
شاید جنگ پایان یافته باشد امامبارزه هرگز پایان نخواهد یافت. 🌟 @sarbazvatan313 لینک کانال ☑ @Admin_sarbazvatan :مدیر 🌱 📨حرف هاتون رو ناشناس بگویید: https://harfeto.timefriend.net/16128099259536
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقان وقت عاشقی است ❤️❤️ حی علی الصلاة
📸 این عکس دیوانه کننده است. ‌ 🔸شهید مهدی باکری فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا در کنار یک رزمنده دیگر! پوری حسینی! رئیس سابق سازمان خصوصی سازی! ‌ 🔹حاج مهدی باکری یک خاطره جالب دارد یک روز گرم تابستان در آن گرمای وحشتناک خوزستان که از محور عملیاتی به قرارگاه بر می گشت برایش یک کمپوت گیلاس خنک باز کرد! ‌ 🔸حاج مهدی کمپوت را در دست گرفت. خنکای فلز سرد را حس کرد. ‌ خواست که بالا برود، از رزمنده پرسید آیا همه بسیجی ها کمپوت خورده اند؟ ‌ 🔹رزمنده گفت نه در جیره نبود، فقط یک کمپوت بود. چه کسی بهتر از شما فرمانده لشگر، شما میل کنید. حاج مهدی نخورد! ‌ 🔸و گفت اگر همه خوردند من هم میخورم! در گرمای تابستان خوزستان نخورد! ‌ 🔹نفر کنار دستش اما پوری حسینی است! رئیس سابق سازمان خصوصی سازی! هفت تپه، ماشین سازی، دشت مغان، هپکو! کارخانه را با اهلش، و آش را با جایش با یک صدم قیمت میداد به نور چشمی ها! ‌ 🔸یکی وسط جنگ یک کمپوت ویژه خواری نمی کند! یکی نیشکر هفت تپه را با زمین هایش، با کارگرها ش، با تجهیزات و دستگاه هایش ،با مواد خام و اولیه اش هلو برو تو گلو می‌کند در حلق آقازاده ها! ‌ 🔹هردو کنار هم، دوشادوش دیوانه کننده است این عکس باید با توضیحاتش همه جا پخش کنند. ‌ 🔸سوار هلیکوپتر بشوند این عکس را پخش کنند توی آسمون شهر. ‌ که چه می شود، شیطان چه طور نمی‌تواند یک کمپوت اضافه به خورد باکری بدهد اما از آنور ... ‌ 🔹دوست دارم در دنیای [..] و پوری حسینی ها مهدی باکری بودن را. ‌ مهدی باکری باشید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ 🆔 @sarbazvatan313
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️🎥 ماجرای گریه پنهانی حاج قاسم سلیمانی در کنار اروند رود برای توسل به حضرت زهرا(س) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ 🆔 @sarbazvatan313
🍎🍐🍊🍇🍅 ⁉️پرسش :حکم استفاده از میوه درختان خیابان ها وپیاده رو ها چیست؟ ♦️پاسخ:اگر در عرف وعادت، محل برای همه مباح شده، مانند توت در بسیاری از مناطق، اشکالی ندارد. ولی غیر آن متعلق به صاحب آن است واگر ملک بیت المال باشد، متعلق به دولت است. 🌹🌹 ‎ 🆔 @sarbazvatan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آبها نام تو را زمزمه می كنند درختها به احترام تو سبز میشوند نسیم دعای عهد را در گوش سروها میخواند... شكفتن گل رویت بهترین هدیه برای منتظران است ‎ 🆔 @sarbazvatan313
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
رسول خدا (ص)فرمودند: اشک ریختن از ترس خدا آتش خشم خدا را خاموش میکند. 📚ارشاد القلوب، ج۱،ص۹۰ ‎ 🆔 @sarbazvatan313
👶👶👶👶 🌷امانت گرفتن از کودک صحیح نیست وشخص مکلف نباید مالی را که کودکی به او امانت می دهد قبول کند 🌷اگر کسی از بچه چیزی را به طور امانت قبول کند، باید آن را به صاحبش بدهد واگر آن چیز مال خود بچه است باید به ولی اوبرساند وچنانچه مال تلف شود،باید عوض آن را بدهد ولی اگر برای اینکه مال از بین نرود آن را از بچه گرفته، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد، ضامن نیست. 🌷کودک ممیز می‌تواند با اذن ولی خود، مالش را نزد کسی امانت بگذارد. 🌷امانت دادن به کودک نیز صحیح نیست. 🌹🌹🌹👶👶👶👶👶👶👶👶 ‎ 🆔 @sarbazvatan313
💢اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُستَقِيم خدایا بہ راہ راسٺ هدایٺمان کن .. 🌹ما زمزمه حضور را میفهمیم 🌹معنای زلال نور را می فهمیم 🌹از بس که به داغ انتظارت ماندیم 🌹ای باور دل ظهور را می فهمیم.. 🍁اللهم عجل لولیک الفرج🍁 ‎ 🆔 @sarbazvatan313
🥀 🌹یڪی از بچه‌ها به شوخی پتو رو پرت ڪرد طرفم . اسلحه از دوشم افتاد و خورد تو سر ڪاوه . ڪم مونده بود سڪته ڪنم ؛ سر محمود شڪسته بود و داشت خون می‌آمد . 🌹با خودم گفتم : الانه ڪه یه برخورد ناجوری با من ڪنه . چون خودم رو بی‌تقصیر می‌دونستم ، آماده شدم ڪه اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش رو بدم . 🌹دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون ! این برخورد از صد تا سیلی برام سخت‌تر بود ! 🌹در حالی ڪه دلم می‌سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه حرفی بزن ، همونطور ڪه می‌خندید گفت : مگه چی شده ؟ گفتم : من زدم سرت رو شڪستم ، تو حتی نگاه نڪردی ببینی ڪار ڪی بوده ! 🌹همونطور ڪه خون‌ها رو پاڪ می‌ڪرد ، گفت : این جا ڪردستانه ، از این خون‌ها باید ریخته بشه ، این ڪه چیزی نیست . 🌹چنان من رو شیفته خودش ڪرد ڪه بعدها اگه می‌گفت : بمیر ، می‌مردم . ‎ 🆔 @sarbazvatan313