eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
523 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
یا فاطمه: . ۳۴۰ از کودکی دائم رنج و بلا دیدم پیکر جدّم رو به زیر پا دیدم نمی ره از یادم غروب عاشورا سرو جدا کردن وای از دل زهرا ای وای غریبم من ای وای غریبم من از بس کشیدم آه تیره شده روزم یه عمره با یاد قتلگاه می سوزم ده تا سوار با هم تو قتلگاه رفتن رو سینه ی جدّم دیدم که راه رفتن ای وای غریبم من ای وای غریبم من دیدم به چشم خویش من طعنه و آزار عمّه کتک می خورد تو کوچه و بازار دیدم رباب داره یه گوشه می لرزه دعا می کرد اصغر نیفته از نیزه ای وای غریبم من ای وای غریبم من **** .👇
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری•✾• خشکی ام رفت و فصل دریا شد سردی ام رفت و فصل گرما شد فارغم از خودم خدا را شکر آسمانی شدم، خدا را شکر ای حیاتِ مجدد دنیا دومین یا محمد دنیا ای که تنها خدا شناخت تو را مثل بیت الحرام ساخت تو را قافیه های بیت ما تنگ است در مقامت کُمیت ما لنگ است ای نسیم پُر از بهار حسین حسنی زاده‌ی تبار حسین قبله‌ی مردم مدینه تویی حسن دوم مدینه تویی ای ظهور پیمبر اکرم حاصل وصلتِ دعا و کرم مادرت دختر کریم خداست پدرت حضرت کلیم خداست سَر شب فکر نور تو بودم فکر شبهای طور تو بودم خواب سجاده تو را دیدم صبح دیدم کنار خورشیدم ای نماز پُر از قنوت حسن حاصل چله‌ی سکوت حسن تو تولای دفترم هستی قسم نونِ وَ القَلم هستی تکیه بر بال جبرئیل زدی مزرعه داشتی و بیل زدی *قربونت برم .. گفت آقا عرق رو پیشونیت میشینه .. این همه خَدم و هَشم خودش کار می کرد .. همه عالم دور سرت بگرده یا امام باقر ..* بهترین میوه‌ی تو ایمان بود گندم کالِ تو پُر از نان بود بی تو این حوزه ها کمال نداشت میوه ای غیر سیب کال نداشت وقت آن است اجتهاد کنی بی سوادِ مرا سواد کنی وقت آن است منبری بزنی حرف، یک حرفِ بهتری بزنی علم را باز هم شکاف دهی در کلاس‌ ت مرا طواف دهی اگر علم تو را حساب کنند زندگی تو را کتاب کنند علم و اخلاق می شود با هم آدمی می شود بنی آدم پَر جبرئیل زیر پای تو بود گردن آویز بچه های تو بود میوه‌ی بهتر از رطب سیب است باعث التیامِ تب سیب است فاطمه سیبِ جَنتُ الاعلاست پس تبِ تو یا زهراست *شیخ عباس قمی می نویسه؛ هر وقت حضرت بهش عارضه‌ی تب سرایت می کرد و تو تب میسوخت بلند فریاد می زد یا فاطمه! .. بعد شیخ عباس تو بیتُ الاحزان خودش تفسیر کرده گفته شاید یه علت این که آنقدر امام باقر بلند صدا می زد یافاطمه، مادرش رو صدا میزد بلند بلند .. نمی تونستن راحت برا مادرشون گریه کنن .. همون طوری که بدن لطیف و شریف حضرت از  تب می سوخت، جگرش برا مادرش بیشتر می سوخت .. همچین که می گفت یا فاطمه آروم میشد .. آتشِ درون رو با این ذکر خاموش می کرد .. اگرچه این آتش هیچ وقت خاموش شدنی نیست .. علامه امینی رفت مدینه برگشت گفتند علامه چه خبر از مدینه؟ زد زیر گریه .. گفت؛ چی بگم، کاشکی نمی رفتم مدینه .. گفتن چرا علامه؟ گفت هنوز صداش بینِ در و دیوار میاد .. وگرنه آن رازِ سر به مُهر که در هر سحربه او می گفت؛ مادرم به تضرع بیا، تویی بی بی منتظرِ امام زمانِ .. همه آل الله هم برا مادرشون گریه می کنند .. گریه کنای امام باقر به خودتون ببالید .. هم مجلس کم گرفته میشه برا امام باقر، هم الان کنار قبرش دیگه زائر نیست .. تا همین دو سه شب پیش مدینه زائر داشت .. شده از پشت پنجره ها این قبرا رو نگاه می کردن .. اما الان مدینه دیگه هیچ کس نیست .. چه کسی گفته بی مزاری تو؟ یا چراغِ حرم نداری تو قبرِ تو بارگاه توحید است شمعِ بالا سَر تو خورشید است چه کسی گفته سایه بان تو نیست؟ صحن در صحنِ آسمانت نیست فرش که آسمان نمی خواهد نور که سایه بان نمی خواهد تو خودت سایه بان دنیایی بهترین آسمان دنیایی
به سبک ای صفای قلب زارم .... بند ۱ عید قربان آمد و دل ها پر از نور جلی شد ذکر روی لب هامون نام زیبای علی شد فدای او منم / گدای او منم غلام و نوکر / سرای او منم ( علی مولا علی ۴ ) ۲ بند ۲ عیدتان بادا مبارک عید رحمت عید نور است روزیتان ای محبان شادی و شور و سرور است دلم را ده جلا / به من هم کن عطا بده عیدی به ما / برات کربلا ( علی مولا علی ۴ ) ۲ بند ۳ تو مَه روی زمینی ، سرور اهل یقینی کوری چشم حسودان ، تو امیر المومنینی دلم شد منجلی / به این ذکر جلی امیر ما بود / فقط مولا علی ( علی مولا علی ۴ ) ۲ بند ۴ عاشق صحن و سراتم ، عاشق ایوون طلاتم نجفت باغ بهشتم ، خاک پای نوکراتم منم خاک درت / غلام و نوکرت به قربان تو و / نبی و همسرت ( علی مولا علی ۴ ) ۲ بند ۵ در فراق روی ماهت عقده ی دل وا نکردم هر چه گشتم خیمه ات را من ولی پیدا نکردم کجایی ماه من / قدم بر دیده زن به جان مادرت / بیا یابن الحسن ( بیا یابن الحسن ۴ ) ۲ ــــــــــــــــــ
عمری گذشت هنوز تویِ گوشم العطشِ بچه ها می‌پیچه تو خیمه‌گاه یه چیزایی دیدم که زهر کینه پیش اون هیچه دیدم،بچه ها رو تو خیمهٔ مَشکا رو خاک نمدار که می‌اُفتادن دیدم با چه خجالتی رفتن مشک و به سقای حرم دادن عَلَم افتاد، تو حرم غوغا شد پایِ دشمن ،سَمتِ خیمه وا شد وا مصیبت،ای امان از غربت... گودال بود تو خاطرم هرجا دیدم حصیر و کهنه قالیچه تو قتلگاه یه چیزایی دیدم که زهر کینه پیشِ اون هیچه دیدم،خنجر کهنه که نمیبُرّه حوصله‌ی سپاه‌شون سر رفت بین سنان و شمر دعوا شد خولی به سمت کوفه با سر رفت کربلا بود،محشر کبری بود یا بُنَیَّ، نالۀ زهرا بود وا مصیبت،ای امان از غربت... بینِ محلّۀ یهودی شد سرای روی نیزه بازیچه تو شهر شام یه چیزایی دیدم که زهر کینه پیش اون هیچه دیدم،اوباش مستِ سنگ به دستی که دنبال شرّ و فتنه می‌گردن جلو چشایِ عمه ام زینب به رأس روی نی جسارت کردن سری اُفتاد، زیر سُمّ مرکب ما می مُردیم، نبود اگه زینب وا مصیبت،ای امان از غربت...
♦️ ما کسی را «عاشقِ‌اهل‌بیت» حساب می‌کنیم که دائماً به زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام برود... در روایتی إمام باقر علیه‌السلام فرمودند: هر که می‌خواهد به یقین بداند که از اهل بهشت است، محبّت ما را به قلبش عرضه کند، پس اگر آن را پذیرفت، مومن است. وَ مَنْ کَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْیَرْغَبْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام 🔹 و هر که محبت ما را در دل دارد، باید که به زیارت قبر مطهر امام حسین علیه‌السلام نیز مشتاق باشد. فَمَنْ کَانَ لِلْحُسَیْنِ علیه‌السلام زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ 🔻و هر که مکرّر به زیارت امام حسین علیه السلام برود، ما اهلبیت، او را از محبان و دوستداران خودمان می‌شناسیم و او اهل بهشت خواهد بود. وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ لِلْحُسَیْنِ علیه‌السلام زَوَّاراً کَانَ نَاقِصَ الْإِیمَانِ 🔹و هر که مکرّر به زیارت امام حسین علیه‌السلام نرود، ایمانش ناقص است. 📚 کامل الزیارات؛ ص۱۹۳
‍ مولودی_عیدقربان مدح_خوانی 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد عید فرخنده ی نورانی قربان آمد حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم آفتابی به شب ظلمت انسان آمد جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش بر کویر دل ما نعمت باران آمد خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد امر شد تا که به قربانی اسماعیلش آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد عید قربان آمد و باز آ که قربانت شوم همچو اسماعیل به فرمان خدا رامت شوم حاجیان اندر دیار کعبه گشتند مهمان میزبان من بیا تا من که مهمانت شوم عید قربان است و هر کی میدهد قربانی اش آرزو دارم که قربانی قربانت شوم عید روزه رفت و عید قربان، میرسد نوروز هم روز نوروز میرسی تا سبزی خوانت شوم باغبان از شوق گلبن میرود در خواب مست گلشن باغم بیا تا مست مستانت شوم دشت ها پر لاله و باغها پر سنبل شده تا بکی خواهی که مجنون بیابانت شوم عید قربان آمد و باز آ که قربانت شوم همچو اسماعیل به فرمان خدا رامت شوم حاجیان اندر دیار کعبه گشتند مهمان میزبان من بیا تا من که مهمانت شوم عید قربان است و هر کی میدهد قربانی اش آرزو دارم که قربانی قربانت شوم عید روزه رفت و عید قربان، میرسد نوروز هم روز نوروز میرسی تا سبزی خوانت شوم باغبان از شوق گلبن میرود در خواب مست گلشن باغم بیا تا مست مستانت شوم دشت ها پر لاله و باغها پر سنبل شده تا بکی خواهی که مجنون بیابانت شوم
‍ ‍ بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خانواده معظم شهدا صمدیان جامعه ایثار گران پیشکسوتان جبهه و جنگ شهرستان پاکدشت تسلیت ديدار مادر با فرزندان شهیدش ♠️ و هدیه می‌کنیم به روح مطهرشان، قرائت و : ۞ اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم ۞                 بِسمِ اللهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ ۞ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ ۞ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ ۞ مٰالِكِ یَوْمِ اَلدِّینِ ۞ إِیّٰاكَ نَعْبُدُ وَ إِیّٰاكَ نَسْتَعِینُ ۞ اِهْدِنَا اَلصِّرٰاطَ اَلْمُسْتَقِیمَ ۞ صِرٰاطَ اَلَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ، غَیْرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ اَلضّٰالِّینَ ۞                 بِسمِ اللهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ ۞ قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ ۞ اَللّٰهُ اَلصَّمَدُ ۞ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ ۞ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ ۞         🤲 اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج 🤲 از طرف اعضای ومدیران خادمین اهل بیت علیهم السلام شهرستان پاکدشت https://eitaa.com/joinchat/274858179C36a0b41970 مراسم وداع با پیکر ام الشهدا رضا و قربانعلی صمدیان فردا شنبه سوم تیر ماه ساعت ده صبح در میدان آزادگان(شعبه) پاکدشت برگزار می گردد. ⭕️در حد سهم خود اطلاع رسانی کنید 📌بپاس قدردانی از ساحت مقدس شهدا و مادر ایشان حضور حداکثری روسا و مدیران شهرستان و خانواده های معظم شهدا و ایثارگران مزید امتنان است. 📌گفتنی است پیکر ام الشهدا بعد از وداع و نماز بر پیکر ایشان جهت تشییع به شهر وزوان از توابع اصفهان منتقل می شود تا در جوار شهدای عزیز به خاک سپرده شود. "بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان پاکدشت "
ای وای من    مظلوم آقای من رو به قبله    شد با دلی سوزان آتش گرفت    مسمومی نیمه جان جان میدهد    با لبهای عطشان ای وای من ای مدینه   با او مدارا کن آه ای بقیع   آغوش خود وا کن در روضه اش    یاد کربلا کن ای وای من دل زارش   چون خیمه ها سوزان گریه میکرد    بر ناموس قرآن نامحرم گشت   همراه کاروان ای وای من در آتش دید   آل عبا می سوخت بر اشک او    دل صحرا می سوخت دست بسته    مثل بابا  می سوخت ای وای من قرآن ها را    بر نیزه ها دیده در شام غم   طشت طلا دیده جان دادن    دردانه ها دیده ای وای من روضه میخواند    بر حنجر پاره از قحط آب    از مرگ شیرخواره از آتش و   غارت گوشواره ای وای من
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ یا باقـــــــــــــرالعلوم(ع) ✍شاعر:محمدی(ناعــم) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ظهریک روز گرم و طولانی الامان تابه آسمان میرفت پیش چشمم صدای واویلا تابلندای کهکشان میرفت سیدی پیر و تشنه و تنها درهیاهو،،وحیدِ میدان بود قامتش خم زجور نااهلان دشمنش از کنـاره خندان بود یک تنه بین آن همه جلاد محشری از ظفر به پا کرده خطی ازخون کشیده تاخیمه بس جنازه،به شانه آورده لحظه لحظه در آن دیار غم پابه پایش نگاه من میرفت عابر یک مسیر تکراری بی سخن میرسید،بی سخن میرفت گاه با پیکر ِغلامِ سیاه گاه با شیرخوار می آمد گاه با یک عبا گلِ پرپر بادلی بیقرار می آمد بارآخر نگاه من بااو همسفرگشت تا ته گودال دیدم آنجا که چند اهریمن میهمان را نمود استقبال خنجری تیز و حنجری تشنه سینهٔ شاه و چکمــهٔ جلاد پشت و رو کرد آن لب عطشان را شد مهیای ذبح(نحر) او،ای داد... اندر آن واقعه خودم دیدم سیدی خسته،،قاتلی فَـربه شمر ملعون چه پشتکاری داشت باغضب زد دوازده ضربه... بادوچشم ترم،خودم دیدم ناگهان نبض آسمان اِستاد وای از آن دم که آن سر خونین گشت تا دست نیزه بان افتاد روزعاشور و حمله دشمن آتش خیمه را خودم دیدم در هیاهوی شعله ها میسوخت دامن عمه را،خودم دیدم آسمان تیره بود وبارانِ دردو غم بیکرانه می آمد درجواب صدای یا جدّاه بارش تازیانه می آمد باقرم ، راوی همان روزم دگراز سلسله نمیگویم همه غمهـا به یک طرف،اما خندهٔ حرمله.....،نمیگویم.... 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سروده شده مرداد۹۹ از محمدی ناعــم
  : بحق هذه العشيّه... به حق امشب... به حق امشب... . مگر امشب چه خبر است ؟ در شب عید قربان چه خصوصيتى است که مدام  خدا را به حق امشب قسم می دهیم؟ امشب شب مهمی است؛ شب عید قربان. شب عاشوراى اسماعيل و فردا اسماعیل  راهی قربانگاه است امام حسين‏(ع) ارتباط خاصى با شب عيد قربان دارد چرا که او هم قربانى دارد:  بهر قربانى على اصغر آورده   عبداللَّه و قاسم و اكبر آورده  الهى بهر قربانى به درگاهت سر آوردم                نه تنها سر برايت بلكه از سر بهتر آوردم  پى ابقاء قد قامت به ظهر روز عاشورا                  براى گفتن اللَّه اكبر، اكبر آوردم  على را در غدير خم نبى بگرفت روى دست          ولى من روى دست خود على اصغر آوردم  على انگشتر خود را به سائل داد امّا من             براى ساربان انگشت با انگشتر آوردم  براى آن كه قرآنت نگردد پايمال خصم                    براى سم مركب‏ها خدايا پيكر آوردم  براى آن كه هم‏دردى كنم با مادرم زهرا                براى خوردن سيلى سه ساله دختر آوردم  اگر با كشتن من دين تو جاويد مى‏گردد                 براى خنجر شمر ستمگر حنجر آوردم  به پاس حرمت بوسيدن لب‏هاى پيغمبر                  لبانى تشنه يا رب بهر چوب خيزر آوآوردم : گریزهای مداحی، محمد هادی میهن دوست، ص27 و 29