eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
524 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
این چه وضعی ست که در این سر و صورت باشد  این سر سوخته مملو جراحت باشد  روضه ی صورت تو دامنه اش بس باز است  راهب دیر پی ذکر مصیبت باشد از تنور آمده ای یا ز سر شاخ درخت ؟ هر چه کردند به این رأس جنایت باشد  لبت از سنگ ترک خورده و یا چوب زدن ؟ این لب پاره گرفتار چه ضربت باشد ؟ لب و دندان تو مجروحِ عبیدالله است لب و دندان تو زخمی ز جسارت باشد گونه های تو چرا جای کبودی دارد  این هم انگار که سوغات تلاوت باشد دِیر من آمدی و مسجد مردم نروی  ای مسلمانِ تو عالم ! چه حکایت باشد؟ مریم و آسیه و هاجر و حوا دارند  میرسانند زنی را که روایت باشد  هودج فاطمه امشب به کلیسا آمد  این پریشانی از آداب زیارت باشد  دخترت کاش نبیند سر تو اینگونه  دختران عاطفه دارند حواست باشد  من سرت ریخته ام مشک و گلاب اما حیف  دستِ فرزندِ زنا ، ظرف نجاست باشد  برو ای سر به سلامت ! برو ای سر به سفر ! هر کجا میروی ای سر به سلامت باشد  🔸شاعر: ___________ باوضو سمت قبله رو کردم نذر تو شعری آرزو کردم هرچه روح القدس حواله کند نظر لطف اگر سه ساله کند از شکوهت مدام بنویسم شعر با احترام بنویسم گفتمت کوه باز کم گفتم به همان شیوه ی خودم گفتم خواندمت نور بیش از آن هستی برتر از وصف شاعران هستی دختر و خواهر ولی خدا همه جا یاور ولی خدا عصمت الله دختر معصوم سینه ات مهبط تمام علوم آینه زاده ای و آینه ای اسما و رسما عین آمنه ای در دل ما بروبیا داری عطر و بوی حسین را داری نوه ی فاتح حنین تویی ان که دل برده از حسین تویی متقن است این حدیث صد در صد دوست دارد حسین بیش از حد خانه ای را که تو در ان هستی عشق بابا سکینه جان هستی دختر ماه و آفتابی تو دست پروده ی ربابی تو مستحق نوازش عباس ذکر نامت نیایش عباس به حیایت کسی ندارد شک زینبی در قواره ای کوچک عمه سنجاق بر سرت می زد بوسه از روی معجرت می زد وارث اقتدار فاطمه ای مظهری از وقار فاطمه ای در گلویت طنین غرنده خطبه ات تند و تیز و برنده خطبه ات تیغ ذوالفقارت شد کوفه از مرد و زن دچارت شد خطبه ات شد مفتح الابواب مرحبا شیردختر ارباب دیدنی بود نطق حیدری ات جلوات علی اکبری ات همه دیدند انقلابت را نور جاری در حجابت را روسری دگر نیاز نشد گره معجر تو باز نشد مدح ناب تو را روایت گفت از بزرگی ات از عفافت گفت روزگاری شدید عازم حج خبر امد که در مراسم حج گرم تکبیر غرق در صلوات موقع رمی تک تک جمرات ریگ از دست خسته ات افتاد کی به مکروه نفس تو تن داد ؟ نفس پاک تو کی بهانه گرفت ؟ خاتمت کفر را نشانه گرفت همسفر بود اگرچه دور و برت نشدی وامدار همسفرت نشدی خم که ریگ برداری شرم داری چه شرم بسیاری پیش از ان که به خیمه ات برسی حجم جسم تو را ندید کسی شام اما نظاره ات کردند ملاعام اشاره ات کردند سیلی از شمر بی حیا خوردی دم دروازه سنگ ها خوردی "وابتلاکم بنا " ی تو روضه ست بغض در گفته های تو روضه ست قدری از روضه بیشتر گفتی "کَأَنَّا أَوْلَادُ تُرْکٍ... " اگر گفتی گره افتاده بود در مویت زجر دزدیده بود النگویت لحن نامحرمان عذابت داد شمر با ناسزا جوابت داد با دلی غرق درد و غم رفتی بین بزم شراب هم رفتی اب پیش رباب می خوردند پیش چشمت شراب می خوردند سر در بین تشت را دیدی هر چه انجا گذشت را دیدی بی جهت گیسویت سپید نشد "خیزران خسته شد یزید نشد" 🔸شاعر: ______ خاک بودیم و زر شدیم همه بعد از آن معتبر شدیم همه گریه کردیم و نخلمان بَر داد خشک بودیم و تر شدیم همه به سگ کهف اقتدا کردیم مقتدای بشر شدیم همه زاهد از هر نظر شدن بس بود عاشق از هر نظر شدیم همه از دلی که شکسته باده زدیم مَثَل کوزه گر شدیم همه خبر یار را کسی نرساند عطرش آمد خبر شدیم همه حسرت ما به شک مبدل شد "کاش" بودیم، "اگر" شدیم همه نیمه شب خاک پای یار شدیم سحرش تاج سر شدیم همه پر ما زیر پای دلبر بود حکم داد و "بِپَر" شدیم همه کارفرمای ما حسین شد و.. تا ابد کارگر شدیم همه صوت "حی علی الحسین" رسید راهی این سفر شدیم همه خواب دیدم که فاطمه آمد.. دور بانو سپر شدیم همه.. ناله زد یا بنی غوغا شد ناله زد خونجگر شدیم همه.. 🔸شاعر: ========================== کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
به گریه‌های یتیمانه‌ی گدایانت... اراده کن برسد دست ما به دامانت بریده‌ایم ز شهر و به خاک‌راه زدیم به این امید که باشیم در بیابانت گناهکاری ما خشکسالی آورده نمی‌رسد به نفس‌های شهر، بارانت "بُطونهم مُلئت بالحرام" هم شده‌ایم که نیستیم زمان عمل مسلمانت... ز ره نیامدی و جمعه جمعه پیرشدند تمام پیرغلامان ز داغ هجرانت بیا بهار به پا کن بهار یعنی تو بیا که گل بدهد دانه دانه گلدانت ** عزای جد غریبت رسیده آقاجان فدای شال عزا و دوچشم گریانت برات کرببلا را بیا محبت کن بحق خشکی لب‌های جد عطشانت ای کشتهٔ زخم زبان داغِ تو آتش زد به جان دورِ تنت هفت آسمان گریه کنان، ضجّه زنان میگفت با کلّ فلک یا لَیتني کنتُ مَعکْ با ماه؛ بیطاقت، وهب دورِ تو گشته شب به شب مانده زمین در تاب و تب شمشیر خوردی تشنه لب بر سر زنان گوید فدک یا لَیتني کنتُ مَعکْ گفته ست از عهدِ قدیم با حسرت و حالِ وخیم بی بهره از فیض عظیم در کربلایت شد مقیم شد بر دلِ جامانده حک یا لَیتني کنتُ مَعکْ ایکاش ملحق میشدم سربازِ مطلق میشدم یارِ موفّق میشدم قربانیِ حق میشدم بر زخم ِ جانم زد نمک یا لَیتني کنتُ مَعکْ ایکاش در کرب و کربلا آنجا که شد غارت به پا در شعله هایِ بیهوا میسوخت وقتی خیمه ها می آمدم محضِ کمک یا لَیتني کنتُ مَعکْ آشفته حال و سینه زن مثلِ اویس ِ در قرَن با پیکری دور از وطن با هر شهیدِ بی کفن دارم شعارِ مشترک یا لَیتني کنتُ مَعکْ! 🔸شاعر: قدمت روی دیده ام خیر است راهت امشب به گوشه دیر است سربریده عجب ملیحی تو نکند که خود مسیحی تو دیدم از روی نیزه می تابی در دل شب شبیه مهتابی نگران است از چه احوالت این زن و بچه کیست دنبالت تو که آواره بین هر شهری لب چرا بسته ای مگر قهری هرچه سرمایه داشتم دادم تاکه امشب به دامت افتادم شانه و‌ظرف آب آوردم کوزه ای از گلاب آوردم مثل گل صورت تو می بویم زخم های سر تو می شویم صبر من وضع چهره ات بُرده بارها صورتت زمین خورده حنجرت نیزه نیزه است چرا سر تو گشته دست به دست چرا ناگهان دیر عرش اعلا شد آن لبان ترک ترک واشد گفت ای پیرمرد نصرانی تو از امشب دگر مسلمانی زینت دوش مصطفایم من پاره قلب مرتضایم من بانویی که کنار ما اینجاست مادر قد خمیده ام زهراست آه راهب بدان أنا المظلوم شدم از مِهر مادرم محروم آه راهب سرم جدا کردند پیکرم بی کفن رها کردند این اسیران که دستشان بستند همه ناموس مصطفی هستند دور ما کف زدند و رقصیدند گیسویم را به شاخه پیچیدند گر شده وضع چهره ام ناجور صورتم سوخته میان تنور 🔸شاعر: ___________________ کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
حسن اکبرلو: 🏴 اشعار ========================== گفت بسم الله و نازل گشت عرش از روی زین راویان گفتند افتاده‌ست از سمت یمین می‌زنندش آن کمانداران به تیر سهمناک واین عربها دستهاشان پر ز سنگ سهمگین امت پیغمبرند اینان که سنگش می‌زنند این چنین از احمد مختار شد شرمنده دین آن‌که روزی جایگاهش سینه‌ی محمود بود حال بین مسلمین سر می‌گذارد بر زمین عرشیان را نیست پروا از حوادث، پس چرا چشم های خویش را بسته‌ست جبریل امین فضه آنجا بود اما لحظه‌ی ذبح حسین مادرش فریاد می‌زد یا امیرالمومنین! این حسین توست: زیر نیزه‌ی تیز سنان این حسین توست: زیر چکمه‌ی شمر لعین این حسین توست: خلقی می‌کِشندش آن‌چنان این حسین توست: جمعی می‌کُشندش این‌چنین این حسین توست: عریان روی خاک افتاده‌ است این حسین توست: رأسش را به روی نی ببین از نجف برخیز و بنگر رشته‌های گردنش پاره شد در زیر تیغ خصم، یا حبل المتین تکه های پیکر او زیر سم اسب‌هاست پاره‌ی پیراهنش در دست های آن و این جسم بی سر را که جانی نیست بین پیکرش خود دلیلش چیست پس این ضربه‌های آخرین در هجوم بی امان کوفیانِ دزد و هیز دخترانش را پناهی نیست غیر از آستین دخترت بر روی خاک افتاد و دورش دشمن است یا علی! برخیز هنگام عبا آوردن است 🔸شاعر: ========================== 🏴 اشعار ========================== عصر در آتشِ خیمه دل پیغمبر سوخت آنچنان سوخت که از شعله دل حیدر سوخت نه فقط دامن طفلان، نه فقط معجرها گوشه‌ی خیمه عبا سوخت، تن اکبر سوخت وسط سرخی آتش دل زینب اما یاد مسمار درو سوختن مادر سوخت بعدها کنج خرابه به پدر دختر گفت: تو نبودی کمکم، روی سرم معجر سوخت از غم سوختن اهل حرم بود اگر نیمه‌شب آمد و در کنج تنور آن سر سوخت خیمه‌ها سوخت و باد آمد و خاکستر رفت دشت آرام شد اما دل یک مادر سوخت دید آزاد شده آب! ولی طفلش نیست ناله زد از جگر و یاد لب اصغر سوخت 🔸شاعر: ========================== ناله‌یِ واعطشا بر جگرش می‌افتاد آب می‌دید به یادِ قمرش می‌افتاد بی سبب نیست که از جمله‌یِ "بَکّائون" است دائما اشک ز چشمانِ ترش می‌افتاد شیرخواره بغل ِتازه عروسی می‌دید یادِ لالایِ رباب و پسرش می‌افتاد با دلی خون‌شده می‌گفت که الشام الشام تا به بازار ِمدینه گذرش می‌افتاد روضه‌ی گم شدن و دفنِ رقیه می‌خواند تا به صحرا و خرابه نظرش می‌افتاد گوسفندی جلویش ذبح که می‌شد، یادِ خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می‌افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه‌هایِ پدرش دور و برش می‌افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می‌افتاد 🔸شاعر: ___________ کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
حسن اکبرلو: 🏴 اشعار ========================== سوی مقتل به زور سرنیزه شاه را بی حبیب می بردند تطمئن القلوب را آن روز با غضب با نهیب می بردند تا که دفنش کنند در گودال تشنه را سمت شیب می بردند سنگ انداختند جای لحد از کفن بی نصیب می بردند ماند عریان به خاک و خنجرها جسم را از غریب می بردند بدنی هم نماند پس با خود نعلها بوی سیب می بردند 🔸شاعر: ========================== 🏴 اشعار ========================== راه ما با سر تو تا به خرابه‌ست بلند  بعد تو بر حرمت شامِ عذاب است بلند علم میر سپاه تو اگر افتاده‌ست پرچم عفت و ایثار و حجاب است بلند   وقت آن شد که تنت را بگذارم بروم  آه عباس کجایی که رکاب است بلند؟ بر سر دخترکانت عوض سایه‌ی تو نعره‌ی حرمله‌ی خانه خراب است بلند با وجودی که نفس‌های همه سوخته است بین این سوختگان، آهِ رباب است بلند ترسم این بود یتیمان تو را گم بکنم  دشمنت گفت نترسید! طناب است بلند کودکانت همه با گریه ز من پرسیدند  از سم اسب چرا بوی گلاب است بلند؟؟ با وضو از همه سو وارد گودال شدند  بود فریاد «ثواب است، ثواب است» بلند 🔸شاعر: ========================== کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
. زینب همان کسی است که در راه عفتش عباس می دهد ،نخ معجر نمی دهد . کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع) مراسم عزاداری دهه سوم محرم بیت پیر غلام اهل بیت (ع)شاعر و مداح آل الله استاد حاج مهدی عطریان از دوشنبه 16 مرداد ماه بمدت 10 شب ازساعت 20:30 سفره احسان برقرار می باشد التماس دعا
حسن اکبرلو: رحمت به آن کسی که به من یاد داد و گفت🖤🍃 وا کن دو لب به نام جنـون، و بگــو.... حسیـن (ع)🖤🍃 🍃🖤حـسـیـن جـان... بـاَبـی اَنـتَ وَ اُمّــی، به خـدا چـیزی نیـست!!!🖤🍃 هـمـه ی ایـل و تـبارم بـه، فــدایــت اربــاب...🖤🍃 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین علیه السلام🖤🍃 کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
بسم الله الرحمن الرحیم دوستان زائران سراسر کشور برای ۳۰مرداد ۲۰ شهریور ثبت نام سفرزیارتی کربلا کاروان زیارتی راهیان کربلا پنج میلیون پانصد هزار تومان ۳شب کرببلا ۲شب نجف اشرف یک شب اقامت در سامرا با غذاهای حضرتی و سیدمحمد دوطفلان مسلم و کاظمین عبوری
«عزیز فاطمه » گلی گم کرده ام در این بیابان من و اهل حرم ،با آه و افغان گلم پرپر شد و فرقش شکسته که شمر دون روی سینه نشسته زند خنجر به حنجر داد و بی داد زنم از نای دل، هر لحظه فریاد چه ظلمی بر حرم با آب کردند گلم را تشنه لب، سیراب کردند ز رگ های بریده می چکد خون منم غم دیده و غمگین ومحزون لباس کهنه او جای کفن داشت فقط با خویش هفتاد و دو تن داشت جوانی مه لقا هم چون پیمبر نمودند اربأ اربا جسم اکبر گل شش ماهه ای را کرد پرپر سه شعبه بر گلوی ناز اصغر دو دست از پیکر سردار لشکر برادر روضه خوانده بر برادر بریر و عابس و حر و حبیبش فدای روضه ی شیب الخضیبش بمیرد خواهرت انگشترت کو سر اطهر به روی پیکرت کو بخوان بر روی نی قرآن برادر بخوان از کهف و از انسان برادر گل نایاب من نور دو عین است عزیز فاطمه نامش حسین است رسول چهارمحالی (ساقی عطشان) کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن(عَلَیهِ السَّلام) ▪️۱۹ محرّم، سالروز حرکت اسرای کربلا به طرف شام در سال ۶۱ هجری قمری.
حسن اکبرلو: ۲۳ (ورود اهل بیت ع به شام) راهیان کربلا آمدند شام بلا از آن همه کینه،دل ها همه خون است زینب غمدیده،افسرده محزون است امان ز شهر شام۲ بی قراران حسین پرده داران حسین در انتظارند در،دروازه ی ساعات طفلان بی بابا،با عمه ی سادات امان ز شهر شام۲ کرده مردم از دحام جای عرض احترام مردم شهر شام،شد کارشان دشنام سنگ می زدند از کین،آن جا ز روی بام امان ز شهر شام۲ دست آن ها با طناب بسته بود اهل عذاب اهل حرم گشتند،از این سفر خسته دشمن ز ظلم و کین،دستان شان بسته امان ز شهر شام۲ محرم اسرارها دیده اند آزارها بهر گل زهرا،همه عزادارند در دست دشمن ها،از کین گرفتارند امان ز شهر شام۲ بر روی نی نور عین رأس پر نور حسین رأس حسین در شام،خورشید تابان بود بهر حسین جاری،اشک یتیمان بود امان ز شهر شام۲ شامیان بی حیا مردم دور از خدا بس که جفا کردند،جان ها همه بر لب خون گریه می کردند،سکینه و زینب امان ز شهر شام۲ (سبک : با نوای کاروان) کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany