🪐:
هر کس میخواهد خودش را بفهمد،
که چه اندازه تشیع دارد؛
غیرتش را بسنجد،
شجاعتش را بسنجد،
سخاوتش را بسنجد،
• شیعه بخیل نمیشود
• شیعه نمیترسد!
• شیعه بی #غیرت نمیشود...
_علامهامینی
3. بوی بهشت.mp3
5.62M
#نوحه_استقبال_از_محرم
#کربلایی_جواد_مقدم
بوی بهشت کربلا ،
بوی محرمش میاد
عطری که از ، حوالیِ
خیمه و پرچمش میاد
مست و خرابم میکنه
کُهنه شرابم میکنه
ممنونشم همین که باز
نوکر حسابم میکنه
میزنم پَر به سمت رؤیاهام
رمقی توو پرم اگه باشه
گاهی سر به هوا شدن خوبه
به هوای حرم اگه باشه
اَللّهم الرزقنا ، حرم حرم
بوی گلاب و بوی سیب
بوی عَبیر و بوی مُشک
بوی گلای رازقی
که توی خیمه شده خشک
این همه شور و همهمه
میبره مارو علقمه
اونجا که دست قلمو
میدن به دست فاطمه
به دو دستی که رو زمین افتاد
بگیرید دست این گرفتارو
به خدا راضی ام که توو خوابم
ببینم گنبد علمدارو
اَللّهم الرزقنا حرم حرم ...
بوی غبار و بوی دود
بوی غریب آشنا
بوی حسین و بوی غم
بوی غریب کربلا
گریه ی من ، شادی من
نغمه ی آزادی من
مایه ی آرامش دل
عشقِ خدادادی من
لبم اول به تربتش وا شد
که نمک گیر کربلا باشم
دوست دارم
روز اربعین من هم
توی تصویر کربلا باشم
اَللّهم الرزقنا حرم حرم ...
اجرای مراسم سفره ابوالفضل ع
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ...
همه قرار من این است یارِ تو باشم
قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم
به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی
که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم
برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن
که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم
غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا
دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم
تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر
و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم
تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت
بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم
در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است
الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم
در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا
خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم
اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف
سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم
به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید
خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم
*حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان .......
دلم تنگ است و غم بسیاردارم
من امشب با ابوالفضل کاردارم
من امشب از ابوالفضل توشه گیرم
زیارت کردن شش گوشه گیرم
در اینجا عطر بوی یاس گیرم
من امشب دامن عباس گیرم
غریق منتم کرده ابوالفضل
که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل
دراینجا با دلی محزون و خسته
نشسته بانوی پهلوی شکسته
بدستش شاخه های یاس دارد
به لب هم ذکر یا عباس دارد
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چون طفلان این سخن ها رو شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
وای بمیرم برات آقا جان
اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه
غیرتش به جوش آمد
صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان
امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار
خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما
یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد
اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد
اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند
اما هنوز امید داره هنوز اب داره
وای بمیرم
امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت
امیدش نا امید شد
الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم
یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند
از روی اسب به زمین افتاد
صدا زد : برادر برادرت را در یاب
اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست
الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم
(آه برآر توه بمیرم)
کنار علقمه غوغا بَهِیّه
دِتا دَست از بدن جِدا بَهِیّه
علمدارِ حسین، عَبّاسِ فِدا
که وِ نِه فرقِ سر دِتا بَهِیّه
دست عمو هر ده جدا بهییه
خیمه دله غوغا به پا بهییه
راه دکته عمو سوی علقمه
شط کنار بوین غوغا بهییه
آخ مه کمر توه دتا بهییه
××××××××
الهي به اين سفره بركت بده .....
به اين مائده شكر نعمت بده
همه شاد گردیم در اين زندگي .....
به باني اين سفره رحمت بده
به آشپز و ميزبان و هم ميهمان .....
تن سالم و شان و شوكت بده
نصيب همه دوستان علي(ع) .....
زحق سفره ي خير قسمت بده
الهي به روز جزا بهر ما ......
طعام بهشتي ز جنت بده
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
چهار سقا برای تشنگان کربلا
مرحوم شیخ جعفر شوشتری اعلی الله مقامه می گوید: در کربلا، روز عاشورا خدا برای تشنگان چهار سقا قرار داد
سقای اول: حضرت خاتم الانبیاء، محمدبن عبدالله و شاهد این قسم قول علی اکبر(ع) است. که عرض کرد: بابا، این جدم پیامبر(ص) است که مرا سیراب می کند.
سقای دوم:حضرت حسین (ع)بود که خودش سقای این تشنگان بود.
سقای سوم این تشنگان، "العظیم المراس،المکین الاساس،ابوالفضل العباس(ع) بود.
سقای چهارم: چشمهای دوستان بود.
منبع: ابوالقربه،ص۱۰۸
اصابت تیر به چشم مقدس حضرت ابالفضل(ع(
مرحوم سید محمد ابراهیم قزوینی متوفای سال۱۳۶۰ هجری در صحن مطهر حضرت عباس (ع) امام جماعت بود و مرحوم آقا شیخ محمد علی خراسانی متوفای سال ۱۳۸۳ هجری که واعظی بی نظیر بود، بعد از نماز ایشان به منبر می رفت.
یک شب مرحوم واعظ خراسانی مصیبت حضرت ابالفضل(ع) را خوانده و از اصابت تیر به چشم مبارک آن حضرت یاد کرده بود، مرحوم قزوینی که سخت متاثر شده و گریه کرده بود به ایشان گفته بود چنین مصیبت های سخت را که سند خیلی قوی هم ندارند را چرا می خوانی؟
مرحوم قزوینی شب در عالم رویا به محضر مقدس حضرت ابالفضل(ع) مشرف شده و آقا حضرت ابالفضل (ع) خطب به ایشان فرموده بود، سید ابراهیم! آیا تو در کربلا بودی که بدانی روز عاشورا با من چه کردند؟ پس از آنکه دو دستم از بدن جدا گردید دشمن مرا تیر باران کرد در این زمان تیری به چشمم رسید هرچه سرم را تکان دادم تیر بیرون بیاید، بیرون نیامد و عمامه از سرم افتاد، زانو ها را بالا آوردم خم شدم که به وسیله دو زانو تیر را از چشم بیرون بکشم ، ولی دشمن با عمود آهنین به سرم زد.
منبع:چهره درخشان قمربنی هاشم(ع)ج۱ص۲۳۵هر جا روضه عمویم عباس بر پا شد من در آنجا حضور دارم 🖤 113 بازدید | 0 پست
توی روضه ی عباس هرچه قدر هم بلند بلند گریه کنی،نمی تونه کسی منعت کنه،چرا؟آخه میگی اربابم ابی عبدالله اینطوری ناله زده،و فبکاء،بکاءً شدیدا،هرچه قدر صدای ناله اش بیشتر میشد،صدای هلهله ها بیشتر،لما قتل العباس،تا با خبر شد ابی عبدالله،هیچ کجا این عبارت رو نیاورده،حتی کنار سفره ی روضه ی علی اکبر، لما قتل العباس، بان الانکسار فى وجه الحسین،یه مرتبه دیدن حسین پیر شد،شکسته شد،همه لشکر دارن گوش میدن،کنار این بدن چی می خواد بگه،این همه دشمن داره شماتت میکنه، تا دیدن حسین گفت: الان انکسر ظهری،خیال همه راحت شد دیگه کمر حسین شکست،شروع کردن دست زدن،..
بی تو ناچار ترین ام کمرم تا شده است
بین این لشکر سرمست غرور از بدنت
پاسخ گریه من خنده و هورا شده است
هرچی میری جلوتر روضه سخت تر میشه،باید هم این طور باشه،ان شاءالله همچین شب هایی کنار حرم اباالفضل،گفت:
قسمتی از سر تو بیخته بر شانه ی من
وای من،چقدر زخم سرت وا شده است
عباسم،داداش،داداش،من امشب از کسی معذرت نمی خوام،آخه در محضر امام زمان(عج)دارم اینطور روضه میخونم،آقا داره برای عموش گریه میکنه
این تمام بدنت نیست علمدار رشید
چقدر فاصله در قد تو پیدا شده است
این یه دونه رو بشنو،نمی گم حداقل یک سال براش گریه کن،حداقل فردا که اومدی،قبل از اینکه روضه برات بخونن،یاد این بیت بیوفت،اشک بریز،
گرچه بد از روی زین نقش زمینت کرده اند
اما تکه های بدنت بر سر نی تا شده است
کاسه ی چشم کجا،حجم سر تیر کجا
قربون اون چشات برم،با چشماش دشمن رو شکار میکرد،از چشماش می ترسیدند،خدا برات نیاره،هر عضوی از بدن اگر به درد بیاد،چشم درد اگه کسی داشته باشه،امیر المؤمنین علیه السلام با اون عظمت در یکی از غزوات رسول خدا،نوشتن نود زخم ظاهراً برداشته بود،صبر میکرد،اما یه وقت رسول خدا اومد دید،علی داره با اون عظمت گریه میکنه،داد میزنه،گفت:چی شده؟ علی جان،پسر عمو چی شده،تو رو این طور بی تاب ندیده بودم؟عرضه داشت یارسوالله،چشمم درد گرفته،دردش امونم رو بریده،پیغمبر میدونه چه خبره،فرمود:بشین عزیز دلم،از آب دهان مبارک روی چشم پسر عمو کشید،آروم گرفت،اما این چشم رو حسین کاری نمی تونه بکنه،می خوای بفهمی چی شده،کل بیت رو گوش بده
کاسه ی چشم کجا،حجم سر تیر کجا
در چشم تو شمشیر سه پر جا شده است
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
2_1152921504663274189.mp3
1.67M
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 3
🔸جانم فدای تو یا صاحب الزمان
یابن الحسن...
🔸قربان آن مقام تو یا صاحب الزمان
امام زمان...
آقای خوبم...
🔸جان می دهم به خاطر یک لحظه دیدنت
ببین حرف دلت هست یانه...
🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان
کجایی آقا جانم...
امام زمان...
یعنی میشه وقتی شما میآیید...
من زنده باشم...
درمقابل شما بایستم...
دست ادب روی سینه بگذارم ...
بگم السلام علیک یا بقیه الله...
🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان
🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم
یواش یواش دلتونو آماده کنید...
🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم
🔸کی می رسد قیام تو یا صاحب الزمان
آقا... کی میشه شما بیایید...
انتقام جد غریبتون حسین رو بگیرید..
شب اول محرم دلت رو کجا ببرم...
بذار اینطوری بگم...
آقا...
کی میشه بیای...
انتقام غریب کوفه (مسلم بن عقیل) رو بگیری...
بمیرم چه کردند با آقامون مسلم بن عقیل...
1_1655334684.mp3
2.31M
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 2
🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد
🔸باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد
یا بن الحسن...
ممنونتم آقا...
محرم امسال...
بازم منو دعوتم کردید...
بازم بهم آبرو دادید...
الحمدلله بعد یک سال...
بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید...
الحمدلله... نمردم و...
دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم...
🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
امام زمان... آقا...
🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد
آقا... شما این روزها...
برا جد غریبتون خون گریه میکنید...
میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید...
🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد
پیغمبر فرمودند:
كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة
فاطمه جان... دخترم...
قیامت، همه ی چشم ها گریانند...
إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين...
(بحار الانوار، ج 44، ص .293)
غیر از اون چشمی که...
در عزای حسین تو گریه کنه...
امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم...
🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام
🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد
(شاعر: رحمان نوازنی)
دلت آماده شد حالا از همین شب اول...
امام زمانت رو دعوت کن...
با امام زمان هم ناله بشیم...
🔸یا بن الحسن کجایی ...
🔸ای وای از این جدایی...
-
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین
شب اول محرم...
بریم در خانه ی غریب کوفه...
آقامون.. مسلم بن عقیل...
(ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...)
🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم
🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین
غریب و تنها...
توی کوچه های شهر کوفه...
داره با اربابش ابی عبدالله...
درد دل میکنه...
حسین جان ...آقا
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
آقای من...
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین
تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه...
اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی...
یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟
مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره...
اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری...
(قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم)
این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد...
وقتی حضرت آب رو نوشیدند...
دوباره این پیر زن صدا زد...
آقا این روزها شهر امنیت نداره...
برای چی هنوز ایستادید...
یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند...
کجا برم...
من تو این شهر خونه ای ندارم...
من توی این شهر غریبم...
پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد...
عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید
حضرت فرمودند...
من مسلم بن عقیلم...
سفیر ابی عبد الله ام...
تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه...
صدا زد... آقا...
جانم به فدای شما...
این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام...
ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...
هر طوری بود...
نانجیبها خبردار شدند...
نزدیکی های صبح...
خونه ی پیرزن رو محاصره کردند...
مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد...
خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد...
اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...
بردن بالای دار الإماره...
حالا میخواهی گریه کنی بسم الله...
مردم کوفه دارن نگاه میکنند...
هر کسی یه حرفی میزنه...
یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند...
یکی میگه نه...
دیگه آقا رو به شهادت میرسونند...
همه دارن نگاه میکنند...
یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند...
ای وای... ای وای...
غریبانه... بدن بی جان مسلم را...
از بالای دارالإماره به زمین انداختند...
یاصاحب الزمان...
میخوام بگم اینجا...
سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن...
بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند...
اما...
دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن...
دیگه دختر بچه اش نبود ببینه...
بمیرم... برات حسین....
جلو چشمان زینب...
جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب دواندند...
تمام استخوان ها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
#این_حسین_کیست_که_محبوب
#امام_حسین_ع
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
این حسین کیست که محبوب همه دلهاشد
این چه شوریست که درجان جهان بر پاشد
این حسین کیست همه عاشق نامش شده اند
مردوزن پیروجوان مست مرامش شده اند
این حسین کیست که عالم شده خاطرخواهش
زده آتش دلِ هر خُرد وکلان را آهش
این حسین کیست که هرکس بشود نوکراو
بکشد دست نوازش به سرش مادر او
این حسین کیست که کافر زغمش گریه کند
و ز مظلومی او آب و عطش گریه کند
این حسین کیست که عالم شده غرق مِحَنَش
خاک صحرا شده با خون مطهرکَفَنَش
این حسین کیست که آتش زده جان همه را
جـان پیغمبر و جـان علی و فاطمه را
شیرهٔ جان رسولُ للَه و زهراست حسین
تاقیامت چوعلی درهمه دلهاست حسین
این حسین از ازل ازشاخهٔ غم گل چیده
داغ مـادر ،پـدر و جَـدّ و بــرادر دیـده
این حسین است به بازار بلا سرآورد
هم برادر ،پسر و دختر و خواهر آورد
این حسین دروسط لُجِّهٔ خون پرپرزد
پیش نعش علی اکبر چقدر برسر زد
بعدعباس هرآنچه که حسین خواست نشد
ازهمان علقمه دیگرکمرش راست نشد
هرکجاتاکه حسین درغم وتاب وتب شد
همدم وغصه خورِناله ی اوزینب شد
آن شبی راکه حسین درحرمش مهمان بود
زینب از ماتم فردای حرم گریان بود
اوکه یاران عزیز خودش از کف داده
هم ز فَرت عطش از قُوَّت تن افتاده
تکیه بر نیزه ی بشکسته خدارحم کند
شمرخنجر به کمر بسته خدارحم کند
ناله میزدجگرم سوخت کسی آب نداد
عوضش شمرلعین کاردبه حلقوم نهاد
وای ازلحظه ی بُبریدن حلقوم حسین
وای از ضَجّه ی آن مادرمظلومِ حسین
وای از صحنه ی بر سر زدن زینب او
وای ازهِق هِق آن طفلک جان برلب او
وای ازلحظه ای که سنگ برآیینه زدند
اسبهاتاخته اند لطمه برآن سینه زدند
زینب وناله ویک سینه پراز غم مانده
آه«مداح»زحسین یک تنِ درهم مانده
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#سلام_صاحب_الزمان_سلام_عشق
#امام_زمان_عج_روضه_رقیه_س
#حضرت_رقیه_شب_سوم
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
سلام صاحب الزمان،سلام عشق بی کران
سلام شمس پرفروغ،سلام ماه آسمان
سلام عزیز فاطمه ،کجا بُوَدسَرای تو
کی وکجا عزیزدل،بگیرم ازتویک نشان
چه افتخارشدنصیب،شوم گدای کوی تو
چه باشکوه گرشوی،به بزم روضه میهمان
نوای نوحه های ما دراین بساط غم شده
فدای غربت حسین فدای صاحب الزمان
آمده مادرت عزیز،چاییِ روضه دَم کند
یاکه دوباره پرچمِ،غمِ حسین عَلَم کند
بیاکه زخم سینه ها،ازنفست شود دوا
بیابرای مابخوان ،تو روضه های کربلا
کجابه سینه میزنی،زسوزاشک زینبین
کجاعزاگرفته ای،برای جَدِّ خودحسین
بیا عزیز فاطمه بحقِ آه عمه جان
بخوان برای ماتواز،مصیبت«رقیه» جان
فدای بانگ سینه ات،که میرودبه آسمان
کجاتودم گرفته ای،رقیه جان رقیه جان
بسکه سه ساله ی حسین،رنج ومصیبت کشیده
هرکه گرفتارِ بیاد،رقیه حاجتش میده
همه میدونیددخترا،باپدران خود خوشند
کاش که رقیه میدونست نگه باباکه می کُشند
تمام ظلم زجر با ،رقیه با غرض شده
چنان زده توصورتش،که شکل او عوض شده
دلخوشیِ سه سالـه ها بـازیِ بـا عروسکه
اونی که سرآوردبراش،نگفته اون یه کودکه
تاکه سروبغل گرفت،طفلکی هی می رفت زحال
به عمه بابی رمقی می گفت حلالم کن حلال
دلتنگ باباکه می شد،یه گوشه ای غصه میخورد
تاسرشوبغل گرفت،یه ناله زددِق کردو مُرد
خرابه بودوناله ی،واویلتا وشوروشین
باهمه«مداح»دم گرفت،بذکرجانسوز حسین
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
#مرغ_دلم_ناله_کنان_کرده_هوایت
#امام_حسین_ع
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
مرغ دلم ناله کنان کرده هوایت ای حسین
شکسته دل پرزده سوی کربلایت ای حسین
نام تو راکه می برم هوای گریه می کنم
شکرخداکه سوزدل کردی عنایت ای حسین
صفای زندگی مامجلس روضه های توست
خوشم که دل سپرده ام به روضه هایت ای حسین
خوشم که تادلم گرفت حسین حسین حسین کنم
همیشه درسرم بُوَد شورونوایت ای حسین
عمری به زیر پرچمِ عزای تو سینه زدم
شکرخداکه بردرت شدم گدایت ای حسین
مجلس روضه ات حسین بوی بهشت می دهد
فاطمه چونکه می کند گریه برایت ای حسین
شکرخداکه مادرم حسین حسین یادم داده
بابام منو برده به مجلس عزایت ای حسین
لحظهٔ مرگ من حسین بیا کنارمن بمان
زبان بده کنم درآن لحظه صدایت ای حسین
اگر خدا شفاعتِ تو را نصیب من کند
چه غم که بشنوم به قبرفقط ندایت ای حسین
اَللّهُمَ الْرزُقْنیٖ شَفٰاعَتَ الْحُسَینْ یَومَ الْوُروُد
الهی که ببینم آن لحظه وفایت ای حسین
شنیده ام که بچه هات زتشنگی تلف شدند
فدای آن واعطشای بچه هایت ای حسین
شنیده ام که اصغرت سرش زتیرشدجدا
گرفته ماتم از برای او خدایت ای حسین
زقتلگاه تابه شام بادل خواهرت چه کرد
به روی نیزه تاکه دیدسرِ جدایت ای حسین
شنیده ام که کوفیان خواهرتوکتک زدند
فلک به لرزه آمده ازاین جنایت ای حسین
فـدا شـدن بـه راه تـو بـرایم آرزو بُـوَد
الهی«مداح»عاقبت شودفدایت ای حسین
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
علی اکبراسفندیار«مداح
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
#این_حسین_کیست_که_محبوب
#امام_حسین_ع
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
این حسین کیست که محبوب همه دلهاشد
این چه شوریست که درجان جهان بر پاشد
این حسین کیست همه عاشق نامش شده اند
مردوزن پیروجوان مست مرامش شده اند
این حسین کیست که عالم شده خاطرخواهش
زده آتش دلِ هر خُرد وکلان را آهش
این حسین کیست که هرکس بشود نوکراو
بکشد دست نوازش به سرش مادر او
این حسین کیست که کافر زغمش گریه کند
و ز مظلومی او آب و عطش گریه کند
این حسین کیست که عالم شده غرق مِحَنَش
خاک صحرا شده با خون مطهرکَفَنَش
این حسین کیست که آتش زده جان همه را
جـان پیغمبر و جـان علی و فاطمه را
شیرهٔ جان رسولُ للَه و زهراست حسین
تاقیامت چوعلی درهمه دلهاست حسین
این حسین از ازل ازشاخهٔ غم گل چیده
داغ مـادر ،پـدر و جَـدّ و بــرادر دیـده
این حسین است به بازار بلا سرآورد
هم برادر ،پسر و دختر و خواهر آورد
این حسین دروسط لُجِّهٔ خون پرپرزد
پیش نعش علی اکبر چقدر برسر زد
بعدعباس هرآنچه که حسین خواست نشد
ازهمان علقمه دیگرکمرش راست نشد
هرکجاتاکه حسین درغم وتاب وتب شد
همدم وغصه خورِناله ی اوزینب شد
آن شبی راکه حسین درحرمش مهمان بود
زینب از ماتم فردای حرم گریان بود
اوکه یاران عزیز خودش از کف داده
هم ز فَرت عطش از قُوَّت تن افتاده
تکیه بر نیزه ی بشکسته خدارحم کند
شمرخنجر به کمر بسته خدارحم کند
ناله میزدجگرم سوخت کسی آب نداد
عوضش شمرلعین کاردبه حلقوم نهاد
وای ازلحظه ی بُبریدن حلقوم حسین
وای از ضَجّه ی آن مادرمظلومِ حسین
وای از صحنه ی بر سر زدن زینب او
وای ازهِق هِق آن طفلک جان برلب او
وای ازلحظه ای که سنگ برآیینه زدند
اسبهاتاخته اند لطمه برآن سینه زدند
زینب وناله ویک سینه پراز غم مانده
آه«مداح»زحسین یک تنِ درهم مانده
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
﷽
#روضه
#سیاهپوشان_اباعبدالله_الحسین(ع)
#پیشواز_محرم
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود
*سلام کرد،پیغمبر جوابش رو داد*
وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى* کم سن و ساله امام حسین،اولین روزی است که روزه ی مستحبی گرفته ابی عبدالله،حالا میخواد افطار کنه،حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:پسرم افطار کن،عرض کرد مادر جان به من چی میدید روزه گرفتم؟ فرمود:ثواب نصف عبادت های من مال دوستان تو.افطار نکرد،باباش اومد،فرمود:بابا اولین روزِ که من روزه ی مستحبی گرفتم،چی به من میدید؟فرمود:پسرم! نصف عبادت های من ثوابش مال محبین تو. علی که:" ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین"بازم نخورد، حسن آمد،فرمود:برادر جان افطار کن، فرمود:حسن جان! چی به من میدی من روزه گرفتم؟ هدیه؟ فرمود: نصف عبادت های من ِ حسن." مرحوم سراج یک از وعاظ برجسته ی تهران می فرمود: آی مردم ثواب یه تازیانه ای که حضرت زهرا سلام الله علیها در راه علی خوردن رو بدهند،همه عالم رو بسه" امام حسن فرمود: ثواب نصف عبادتهام مال محبینت، پیغمبر اومد،همین سئوال، همین جواب،بازم نخورد،جبرئیل نازل شد یا رسول الله!،خدا میگه بخور، پرچم شفاعت اُمت رو به تو دادم."گریه کن هات رو می بخشم"
"آقا! هیچکی دلش نیومد لب های امام حسین رو خشک ببینه، اما هلال میگه: دیدم این لب ها به هم میخوره به سختی باز میشه،رفتم آب بیارم،سپرم پر بود،دویدم،تا رسیدم بالا دیدم قاتل اومد، دستش رو نگاه کردم، دیدم سر رو گرفته، آب رو دید به من خندید، گفت:سیرابش کردم، گلوش رو ببین*
وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى، قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ*سلام دختر پیغمبر* فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَاالْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ*تا امیرالمؤمنین سلام کرد،تا وارد شد فاطمه زود جواب داد،آخه یه روز امیرالمؤمنین از در اومد،هی گفت:دختر پیغمبر سلام، مادر بچه هام سلام،پاره ی تن پیغمبر، اومد بالا سرش،دید دیگه هیچی از زهرا نمونده،شروع کرد گریه کردن،این اشکا که ریخت،کم کم چشم های فاطمه باز شد،چشمش به اشک علی افتاد، این دست ها درد می کرد،یواش یواش این دست هارو آورد بالا،شروع کرد اشک امیرالمؤمنین رو پاک کردن،مولا بغضش شکوفا شد، فاطمه جان این چه کاریست؟عرضه داشت:از بابام شنیدم اشک مظلوم عرش رو می لرزونه*
ای عروس آسمانی
ای خدای مهربانی
یک نگاه ِ کاملم کن
می توانی،می توانی
من چه می بینم خدایا
حالا بیمارم خراب است
قلبم از غصه کباب است
من چه می بینم خدایا
جان سپرده یا که خواب است
سیل اشکم تا نیامد
حال یارم جا نیامد
پیش چشمم هر چه می کرد
دست او بالا نیامد
⬇️⬇️⬇️