eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
523 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
(س) ای پدر! وقتی به خانه رفتیم به خاطرم بیاور چند دست لباسِ کهنه دارم؛ آن‌ها را برای این دختر یتیم بیاورم... دلسوزیِ دختر شامی برای حضرت سیّدتنا و مولاتنا، سکینه خاتون سلام‌الله‌علیها... در نقلی آمده است: در خرابه شام هفده طفل یتیم، دامن زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها گرفته بودند و از گرسنگی ناله می‌زدند. مردی از اهل شام از آنجا به همراه دخترش عبور می‌کرد. آن دخترک ، حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها را دید که مانند اسیران و غریبان رو به دیوار نهاده و می‌گرید. آن دخترک دلش سوخته به پدرش گفت: حالت این دختر دلم را به درد آورد؛ وقتی به خانه رفتیم به خاطرم بیاور چند دست لباس کهنه دارم؛ آن‌ها را برای این یتیم بیاوریم. پدرش گفت:ساکت باش! چه می‌گویی؟! این دختر، دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و ناز پرورده فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است؛ از جنگ روزگار، گرفتار کفّار شده است؛ در حالی‌که گردش زمین و آسمان بسته به وجود پدر و جدّ اوست. لب از اینگونه سخنان فرو بند و به آزار و اذیت برگزیدگان خداوند راضی مباش ! دختر از حرفش پشیمان شد و به پاهای حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها افتاد و عذر خواهی کرد؛ سپس رو به پدرش کرد و گفت: ای پدر، در روز محشر جواب پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را چگونه می‌دهی!؟ وای بر شما! بر حقانیت اجداد این اسیران، اقرار میکنی، اما آنها را بدین حالت در قید ذلت در خرابه نگه می‌دارید! پدر آن دختر خجالت زده و شرمگین به خانه برگشت. 📚 بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۶ نیست ولی موی سرم هست هنوز تن من آب شد اما اثرم هست هنوز جای سیلی ز روی گونه من پاک نشد! ردّ شلاق به روی کمرم هست هنوز گفتم ای دختر شامی تو به من طعنه نزن سایه رحمت بابا به سرم هست هنوز منکه از حرمله و زجر نخواهم ترسید دختر فاطمه هستم جگرم هست هنوز همه دم ناز کشی دو به دلم تسکین داد جای شکر است که عمّه به برم هست هنوز غصه معجر من را نخوری بابا جان پاره شد معجرم اما به سرم هست هنوز...
(س) حکایتِ جانسوز یک زنِ شامی که نذر کرده بود برای اسیران و فقیران، غذایی ببرد تا به مُراد دلش برسد ... شخصی به نام «سعد بن عبدالعلی» نقل می‌کند: وقتی که آن لشکریان یزید، أسرای آل الله را بعد از غروب در خرابه شام جا دادند؛ فَلَم یَکُنْ لهم طَعامٌ ولاسِراجٌ ولاشَرابٌ فَلاجَرَمَ جَمَعَ کُلُّ واحِدٍ مِنهُم تُرابًا وَ وَضَعوا وُجوهَهُم علی التُّرابِ و بَکَوا بُکاءا شَدیدا هیچ طعام و نوشیدنی نداشتند و حتی چراغی در آن تاریکی نزدشان نبود؛ پس از روی ناچاری هرکدام از ایشان مقداری خاک را جمع کردند و صورت‌های مبارک‌شان را بر خاک نهادند و به شدت گریستند. دراین هنگام هفت زن شامی طعام و چراغی را برای اسیران آل الله آورده بوده و جنب ورودی خرابه، برای اجازه گرفتن ایستاده بودند. حضرت فضه علیهاالسلام از کار آنها آگاه شده و به نزد آنها آمد و فرمود: ماشَأنُکُنَّ یا نِساءَ أهلِ الشامِ؟ ای زنان شامی شما برای چه کار به اینجا آمده‌اید؟ آن زنان گفتند: طعامی به جهت این اسیران آورده‌ایم و برای اجازه گرفتن از شما ایستاده‌ایم . حضرت‌ فضه این خبر را به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها عرض نمود و بعد از اجازه گرفتن، آن زن‌ها وارد خرابه شدند. یکی از آن زن‌ها به حضرت زینب سلام‌الله‌علیها عرض کرد: أَیَّتُها المَظلومَةُ إنّی نَذَرتُ مُنذُ أرْبَعَةَ عَشَرَ سَنَةً أُنفِقُ الفُقَراءَ والأُسَراءَ طَعاما لِحاجَةٍ کانَت لی. ای بانوی مظلومه! همانا من چهارده سال است که نذر کردم فقرا و اسیران را طعام دهم تا به حاجتم برسم. هنگامی که شنیدم شما را با این ذلت و خواری به این خرابه آوردند، برایتان طعام آوردم به امید اینکه خداوند متعال حاجت وآرزویم را برآورده کند و مرا به سرورانم برساند؛ چرا که من مشتاق دیدار سرورانم هستم. حضرت زینب علیهاالسلام فرمود: ای کنیز خدا! سروَران تو کیستند؟ آن زن عرض کرد: ایشان سرور تمام اهل زمین هستند؛ حسین بن علی علیه‌السلام و خواهرانش زینب و ام‌کلثوم و سایر بنی هاشم. فَلَمّا سَمِعَتْ زینبُ بنتُ علیِّ بنِ ابیطالب علیهما السلام ذلک قالت لها : یا أَمَة قُضِیَتْ حاجَتُکِ وحَصَلَ مَرامُکِ پس هنگامی که حضرت زینب علیهاالسلام این کلام را از او شنید، فرمود: ای کنیز خدا! حاجتت بر آورده شده و به خواسته‌ات رسیدی؛ واللهِ نَحنُ بناتُ فاطمةَ الزهراءِ فقد قَتَلَ العِداءُ رِجالَنا و نَهَبوا أموالَنا و أسَروا نسائَنا فَلَمْ یُراعُوا حُرمَةَ جَدِّنا فینا. به خدا قسم ما دختران فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها هستیم؛ دشمنان‌مان، مردهای‌مان را کشتند و اموالمان را غارت کردند و زن‌هایمان را به اسیری گرفتند و حرمت جدّ ما رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در مورد ما رعایت نکردند. وقتی که آن زن این را شنید به خود لرزید و چنان ناله «واحسیناه»و «وامحمداه» برآورد که اهل شام را به وحشت انداخت. 📚بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۸ به منزل، غصه‌ام، اشک روانم با دست بسته، پشت محمل، روضه خوانم خورشید، بعد از سال ها روی مرا دید او هم دگر فهمید که بی سایه بانم با این لباس پاره و وضعی که دارم همراه با یک لشگر از نامحرمانم ماه دل آرایم، به شوقت سر شکستم وقتی که کامل شد رخت در آسمانم در محمل بی پرده رفتم بین انظار شاگردها دادند با طعنه نشانم همسایه‌ی سابق مرا خیرات بخشید آتش گرفته بند بند استخوانم باور نمی‌کردم که در زندان بخوابم باور نمی‌کردم شود این امتحانم...
خرابهٔ شام، به گونه‌ای بود که صورت نازدانه‌های سیدالشهداء علیه‌السلام، پوست انداخت و از آن‌ها، خون جاری شد ... نقل کرده‌اند: یزید لعین، أسرای آل الله را در خرابه‌ای نزد کاخ خودش جای داد. لا تَقيهُنَّ مِنْ حَرٍّ و لا بَردٍ، آن خرابه به گونه‌ای بود که آن‌ها را از سرما و گرما حفظ نمی‌کرد... حتّی تَقشَرّتِ الجُلودُ و سٰالَ الصّدیدُ بَعد کُنّ الخُدور پس از پرده نشینی و سایه پروری، رخسارشان پوست انداخت و خون از صورت‌هایشان جاری گشت، و کاُنوا مُدّةَ مُقامِهم بالشّام یَنوحُون عَلَی الحسين عليه‌السّلام و در مدت اقامتشان در شهر شام و در آن خرابه، پیوسته مشغول گریه و زاری بر سيدالشهدا عليه السلام بودند. 📚مثير الأحزان، ص۵۶ 📚نفس المهموم، ص۴۵۶ محمّد حلبی گوید: از امام جعفر صادق علیه السّلام شنیدم که می‌فرمود: زمانی که حضرت علی بن الحسین علیهما‌السّلام و آن افرادی را که با آن حضرت بودند، نزد یزید بن معاویه - لعنت‌های خداوند بر آن دو باد - آوردند و آن حضرت را در یک خرابه‌ای جای دادند که (سقف آن در شُرف خراب شدن بود). بعضی از اسیران گفتند: إنّما جُعِلنٰا في هٰذا البَيت لِيَقعَ علَينا. ما را در این خرابه جای دادند که سقف آن بر سر ما خراب شود. پاسبانان به زبان رومی با یکدیگر می‌گفتند: این اسیران را بنگرید که می‌ترسند این خانه بر سرشان خراب شود. در صورتی که فردا از این جا خارج شده و کشته خواهند شد! إمام سجاد علیه‌السّلام کلام آنها را شنید و به زبان رومی به آن ها فرمود: به اذن خدای متعال نه این دیوار بر سر ما خراب می‌شود و نه فردا ما را می‌کشند. و همین طور هم شد. 📚الخرائج و الجرائح ج٢ص٧۵٣ 📚لواعج الاشجان ص٣٣٢
سِرّ عظیم پیاده‌روی به طرف قبر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام.... عاشقانِ‌طریقِ «مَشّایه» حتماً بخوانند چند روایت،گوشه‌ای از اسرار و برکات پیاده‌روی به طرف قبر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را برای ما بیان می‌کند امام صادق علیه السلام فرمودند: مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام إِنْ کَانَ مَاشِیاً کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ مُحِیَ عَنْهُ سَیِّئَةٌ هر که به قصد زیارت حسین بن علی علیه‌السلام از خانه خارج شود، اگر پیاده باشد به هر گامی که برمی‌دارد، برایش یک کار نیکو نوشته می‌شود و یک کار بد از او محو می‌شود، حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَیْرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُفْلِحِینَ الْمُنْجِحِینَ حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ و چون در حرم مطهر قدم بر می‌دارد ، خداوند او را از رستگاران و نجات یافتگان نویسد، و چون آیین زیارت را به جای آورد خداوند او را از رستگاران نویسد، حَتَّی إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَی و چون قصد بازگشت کند فرشته ای نزد او آید و گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید که کار را از سر بگیر که همه گذشته ات آمرزیده شد. 📚 کامل الزیارات: ص۱۳۲ ابی صامت گوید: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: مَنْ أَتَی الْحُسَیْنَ علیه السلام مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ هر که پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام بیاید، خداوند به هر گامش برای او هزار حسنه نویسد و هزار سیئه از وی پاک نماید و مرتبه اش را هزار درجه بالا ببرد 📚کامل الزیارات:ص ۲۲۱ ابی سعید قاضی گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرْفَعُهَا وَ یَضَعُهَا عِتْقَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ أَتَاهُ فِی سَفِینَةٍ فَکُفِئَتْ بِهِمْ سَفِینَتُهُمْ نَادَی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ طِبْتُمْ وَ طَابَتْ لَکُمُ الْجَنَّةُ هر که پیاده به زیارت قبر مطهر امام حسین علیه السلام بیاید، خداوند برای هر گامی که بر می‌دارد و بر زمین می‌گذارد، آزاد کردن یک اسیر از فرزندان اسماعیل علیه السلام را می‌نویسد. و هر که سوار بر لنج به زیارت وی آید و از روی لنج به دریا بیفتند، منادی از آسمان فریاد بر می‌آورد که نیک روزگار باشید و بهشت شما را گوارا باد. 📚 کامل الزیارات: ص۱۳۴ راوی گوید از امام صادق عليه السلام پرسیدم؟ فما لمَن زارَه ماشیاً؟ چه ثوابی دارد کسی که پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام می‌رود؟ حضرت فرمودند: لَهُ بِکلّ خُطوةٍ حجّةٌ و عمرة برای هر قدمش یک حج و یک عمره. می‌نویسند. 📚فضل زیارة الحسین علیه السلام:ص ۶۲ علاوه بر روایات فوق، در سیره اهلبیت علیهم السلام وارد شده است با اینکه اسب‌ها و شتران همراه آن حضرات بودند ولی ایشان با پای پیاده به حج مشرف می‌شدند؛ این در حالی است که روایات فراوانی در افضلیت زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام بر حج و همچنین افضلیت زمین کربلا بر کعبه، وارد شده است. به عنوان نمونه به چند روایت در سنت پیاده‌روی در سیره اهلبیت علیهم‌السلام اشاره می‌کنیم: از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: کَانَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیه السلام یَحُجُّ مَاشِیاً وَ تُسَاقُ مَعَهُ الْمَحَامِلُ وَ الرِّحَالُ . «امام حسن مجتبی علیه السلام پای پیاده به حج می‌رفت، در حالی که محمل‌ها و مال‌های سواری در کاروان با آن حضرت در حرکت بودند. » 📚بحارالانوار ج۴٣ص٣۵١ در روایتی دیگر از سیره امام حسین علیه السلام آمده است: لَقَدْ حَجَّ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام خَمْساً وَ عِشْرِینَ حَجَّةً مَاشِیاً وَ إِنَّ النَّجَائِبَ لَتُقَادُ مَعَهُ عُیُونُ الْمَحَاسِنِ امام حسین علیه السّلام با پای پیاده بیست و پنج حج به جا آورد، در صورتی که اسب‌های خوبی در کاروان آن حضرت بود. 📚التهذیب ج٣ص١١۶ در روایت دیگر آمده است: حَجَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام مَاشِیاً فَسَارَ عِشْرِینَ یَوْماً مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَی مَکَّة علی بن الحسین امام سجاد علیه‌السلام پیاده به حج رفت و از مدینه تا مکه بیست روز در راه بود. 📚 الارشاد: ص۲۷۳
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون مادر در راه برگشت از کربلا براثر سانحه از دنیا رفت و به زیارت ارباب شتافت حاج سید رضا نریمانی عزادار شد ظهر امروز والده مداح اهل بیت (ع) حاج سید رضانریمانی در حین بازگشت از سفر کربلا ، بر اثر سانحه تصادف دعوت حق را لبیک گفت. در این سانحه برادر و همسر برادر این مداح اهل بیت نیز دچار مصدومیت شده‌اند. حاج سیدرضا نریمانی بزرگوار درگذشت شهادت‌گونه مادر مومنه‌تان را که بعد از ۴۰ روز خدمت عاشقانه و خالصانه در هییت اباعبدالله امام حسین(ع) و در مسیر بازگشت از کربلا نصیبشان شد را به حضرتعالی و خانواده محترم و هییت فداییان حسین علیه السلام تسلیت و تعزیت عرض می‌نمایم. ان شاء الله روح این مادر مومنه با حضرت زهرا(س) محشور گردد.
خدایا لاله ی من یاس من کو ؟ مهی کز مهر دارد پاس من کو ؟ همه اطراف من خار است و خاشاک گل ام البنین عباس من کو ؟ (انسانی) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ چرا از دیده و دل خون نگریم چرا از ابرها افزون نگریم بسان نخل در باران اگر من زسر تا پا نگریم چون نگریم (انسانی) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ از شام رسیده زائر کوی توام برخیز و ببین که زنده از بوی توام از طفل سه ساله ات مپرس از خواهر تا حشر خجالت زده روی توام (سید محمد رستگار) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ مپرس از من چرا از پا فتادم که از داغ تو در صحرا فتادم چو می خوردم ز دشمن تازیانه به یاد مادرم زهرا فتادم (سید هاشم وفایی) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ دلم از درد و داغ اندوهگین بود گل سرخم در آغوش زمین بود گذشت از داغ تو یک اربعین لیک برای من هزاران اربعین بود (محمود تاری) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ ز داغ لاله ها زینب غمین است پریشان موی زین العابدین است دوباره کربلا شد عرصه ی غم شهیدان خدا را اربعین است (محمود تاری) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ سفر کردم به دنبال سر تو سپر بودم برای دختر تو چهل منزل کتک خوردم برادر به جرم این که بودم خواهر تو (غلامرضا سازگار) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ حسینم وا حسین گفت و شنودم زیارت نامه ام جسم کبودم چه در زندان چه در ویرانۀ شام دعا می خواندم و یاد تو بودم غلامرضا سازگار ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ چهل روزه که دارم چشم گریون چهل روزه دلم خونه دلم خون چهل روزه که مثل حال زینب(س) پریشونم، پریشونم، پریشون ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ الهی چاره دردم ابوالفضل دوای چهره ی زردم ابوالفضل چهل روزه ندیدم روی ماهت چگونه بی تو برگردم ابوالفضل ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ چهل روزه که دریا بیقراره به همراه دل مو غصه داره مدینه، کربلا، نه! ماه گردون چهل روزه به غربت رهسپاره ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ برای هر بلا آماده بودم چو کوهی روی پا استاده بودم اگر قرآن نمی خواندی برایم کنار نیزه ات جان داده بودم غلامرضا سازگار ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت نخلی که حسین روز عاشورا کاشت از اشک عزای اربعین ریشه گرفت (سید رضا موید)  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ بین قافله ات چه سوز و آهی دارد این خواهر تو عجب سپاهی دارد احوال سه ساله را اگر می پرسی در کنج خرابه بارگاهی دارد (محمود ژولیده) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ دلِ خون، ‌حالِ خسته، اشکِ جاری غریبی، بی پناهی، بی قراری اسارت، آه غربت، روی نیلی چهل روز و هزاران یادگاری ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ نگاه ابری اش دارد زمینه شده دلتنگ مهتاب مدینه پس از یک اربعین، سر باز کرده کنار عقلمه بغض سکینه ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ نوای ناله و غم ها رقیه گرفته کاروان دم: یا رقیه رسیده اربعین بی قراری همه برگشته اند اما رقیه ... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ غریبی، بی‌کسی، منزل به منزل خبر دارد ز حالم چوب محمل چهل روز است در سوز و گدازم فقط خاکستری جا مانده از دل ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ چه بارانی دو چشم آسمان است چه طوفانی دل این کاروان است کنار قبر سالار شهیدان همه جمعند و زینب روضه ‌خوان است  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ شبیه آتش است این اشک خاموش که می‌ بارد ز چشمان عزاپوش رباب است این که با لالایی خود کنار خیمه‌ ها رفته ست از هوش  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ دوبیتی ورباعی های اربعین برادر جان ببین اقبال زینب تو رفتی وشکستند بال زینب برادر از سفربر گشته ام من بیا اکنون به استقبال زینب  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ مپرس ازمن چه بگذشت این چهل روز گذشت اما غمت سنگین چهل روز چهل روز ازتو دوری شدچهل سال خدا داند که شدچندین چهل روز  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ پرستار یتیمان تو بودم مگر دیدی کنم درکارسستی؟ چراپس روی نیزه تاکه چشمت به چشمان من افتاد دیده بستی?  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ اگر شب رفته زینب روز برگشت به همراه دلی پر سوز برگشت اگر چه قد خمیده پیر تر شد ولیکن عاقبت پیروز بر گشت  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ میان کوچه ها و از سر بام یهودی ها به ما دادند دشنام به پای نیزه ها رقصیدند ای وای برادرجان، اَمان از شام از شام  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ در این دل خاطرات نا تمام است اگر چه غصه ام از شهر شام است ز رنج و غصه های من نپرسید بگویید قبر محبوبم کدام است  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ برادر قلب زینب ریز ریز است غمم ازشام و از چشمان هیز است نفس بند آمد آندم تا شنیدم میان شامیان حرف از کنیز است  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ گلی گم کرده ام درجستجویم میان خاک ها دنبال اویم به اشک دیده آبش داده ام تا ز خاک آید برون و من ببویم  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ گلی گم کرده ام گیرم سراغش همانکه شد خزان گل های باغش گل من یار دیرینم حسین است شدم آواره از درد قراقش  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ اگر چه کربلا جولان شرّ بود اگر چه آتش اینجا شعله ور بود اگر اینجا تو را از من گرفتند ولی شام از همه جانسوز تر بود  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ ای برادرجان به قربانت شوم من فداییِ عزیزانت شوم این گمان هرگزنمیکردم حسین برمزارت فاتحه خوانت شوم
?🌹 کرامات 👌 حضرت اباالفضل العباس(ع)❤️ ❣صلی الله علیک یا اباالفضل العباس علیه السلام ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﺣﺴﻴﻦ! ﺳﻘﺎﯼ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺒﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﻨﺎﯼ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺘﻮﮐﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﻳﺪﻥ ﺩﺳﺖ ﻭ ﮐﻮﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﺸﻢ ﻭ ﮐﺸﺘﻦ ﺯﻭﺍﺭ ﻣﺄﻳﻮﺱ ﺷﺪﻧﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺭﻋﺎﻳﺎﯼ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﯽ ﺯﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﻦ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ. ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﻧﮕﯽ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﻋﻴﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻠﻒ ﻭ ﺿﺎﻳﻊ ﻧﮑﻨﺪ. ﺻﻠﺎﺡ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﻴﺎﺕ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻭﺍﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻫﻴﻢ، ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻝ ﺭﻋﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﯼ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺍﺯ ﺭﻋﻴﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺎﻝ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺳﺎﻝ ﺯﺣﻤﺖ ﻣﯽ‌ﮐﺸﻨﺪ، ﭘﻮﻝ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ. ﭘﺲ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ، ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺟﺎﺭ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺑﻪ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﺩﺭﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺸﺘﻦ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻳﺪﻥ ﻭ ﮐﻮﺭﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﺮ ﮐﺲ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺮﻭﺩ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺟﺴﺮ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻮﺍﺯ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﺮﻭﺩ. ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪﻧﺪ، ﻓﻮﺝ ﻓﻮﺝ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺷﻮﻕ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺳﺎﻝ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﻝ ﺯﺣﻤﺖ ﻣﯽ‌ﮐﺸﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﯽ‌ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺘﻮﮐﻞ ﺩﺭ ﺑﺎﻟﺎﯼ ﻗﺼﺮﺵ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺟﺴﺮ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻣﺸﺮﻑ ﺑﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﻭﺍﺭ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺩﻳﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻳﮏ ﭘﻴﺮﯼ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﻟﻨﮕﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺁﻳﺪ، ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﯽ‌ﻧﺸﻴﻨﺪ. ﺳﭙﺲ ﺧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭﻳﺪ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ. ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﻴﺮ ﺯﺍ! ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ‌ﺭﻭﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﮐﺮﺑﻠﺎ: ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ. ﺧﻠﻴﻔﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﮕﺮ ﻗﺪﻏﻦ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﻴﺪﻩ ﺍﯼ؟ ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺷﻨﻴﺪﻩ‌ﺍﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﺪ. ﺧﻠﻴﻔﻪ ﮔﻔﺖ: ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺟﺰﻳﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟ ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: بله ﺧﻠﻴﻔﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺑﺒﻴﻨﻢ. ﭘﻴﺮ ﺯﺍﻝ ﻫﻤﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﺮﺍﻡ ﺯﺍﺩﻩ ﺩﺍﺩ. ﻣﺘﻮﮐﻞ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ، ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺁﻣﺪﯼ؟ ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺧﻠﻴﻒ! ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ؛ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭﯼ ﻭ ﺭﺧﺖ ﺷﻮﻳﯽ ﻭ ﭼﺮﺥ ﺭﻳﺴﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﺮﺍﻳﻪ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺧﺮﺝ ﺭﺍ ﻣﻬﻴﺎ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻴﺎﻳﻢ. ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﻳﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺎﻭﺷﯽ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺗﺮﺑﺖ ﺷﻬﺪﺍﺑﻮﯼ ﺳﻴﺐ ﻣﯽ‌ﺁﻳﺪ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺷﻮﺭ ﺣﺴﻴﻨﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺭﮒ‌ﻫﺎ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺑﺪﻧﻢ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ، ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺩﺭ ﻋﺰﻡ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺗﻌﻮﻳﻖ ﺍﻧﺪﺍﺯﻡ ﻭ ﻋﻤﺮﻡ ﮐﻔﺎﻑ ﻧﺪﻫﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺷﻪ ﻭ ﭘﺎﯼ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ. ﺍﯼ ﺧﻠﻴﻒ! ﭘﻮﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺗﺬﮐﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ. ﺯﻭﺍﺭ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ ﻣﯽ‌ﺗﺮﺳﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻤﻴﺮﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺮﺳﻢ. ﻣﺘﻮﮐﻞ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﺯﺍﻝ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺼﺮ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻂ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ. ﭘﻴﺮﺯﺍﻝ ﺯﻳﺮ ﺁﺏ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ، ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﻟﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: ﺍﯼ ﺩﻭﺍﯼ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪﺍ! ﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ! ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ، ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻧﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﺩﺭﮐﻨﯽ، ﺍﯼ ﭼﺮﺍﻍ ﭼﺸﻢ ﻋﺎﻟﻤﯽ! ﺍﺩﺭﮐﻨﯽ ﺍﯼ ﺣﺴین! ﻳﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﺩﻳﺪ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﻧﻘﺎﺑﺪﺍﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺍﯼ ﭘﻴﺮ ﺯﺍ! ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ. ﭘﻴﺮ ﺯﺍﻝ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: ﺍﯼ ﺟﻮﺍﻥ ﻧﻘﺎﺑﺪﺍر ! ﺗﻮ ﮐﻴﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﯼ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﻴﺮ ﺯﺍ! ﻣﻦ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﺣﺴﻴﻨﻢ، ﻣﻦ ﺳﻘﺎﯼ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺒﺎﻧﻢ، ﻣﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺣﺴﻴﻨﻢ. ﺍﺯ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﻋﺒﺎﺱ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﭘﻴﺮ ﺯﺍﻝ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻦ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﯽ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﻧﺪ، ﺍﻭﻝ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﻴﻤﻪ‌ﻫﺎ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: «ﻳﺎ ﺍﺧﯽ ﺍﺩﺭﮐﻨﯽ» ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: «ﻳﺎ ﺍﺑﺘﺎ ﺍﺩﺭﮐﻨﯽ»، ﺑﯽ ﺩﺳﺖ ﺷﺪﻡ، ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﻡ ﺑﺮﺱ. 📚 کرامات حسینیه و عباسیه ( علیهما السلام ) •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
عمه سادات بی قراره غصه و غمهاش بی شماره ♩♬♫ تموم غصش غم یاره تنها امیدش بی پناهه ♩♬♫ روزای سختی توی راهه رو خاک سوزان پا می زاره ♩♬♫ عمه سادات بی قراره غصه و غمهاش بی شماره ♩♬♫ تموم غصش غم یاره تنها امیدش بی پناهه ♩♬♫  روزای سختی توی راهه رو خاک سوزان پا می زاره ♩♬♫ عمه سادات بی قراره غصه و غمهاش بی شماره ♩♬♫ تموم غصش غم یاره تنها امیدش بی پناهه ♩♬♫ روزای سختی توی راهه رو خاک سوزان پا می زاره ♩♬♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── مداحی عمه سادات بی قراره محمود کریمی
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان ملاعباس چاووش در حرم سید الشهدا بانوای شهید کافی 😭
1⃣ سالانه بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان خرج هزینه‌ کنسرت‌هایی می‌شود که فقرا اجازه‌ ورود به ان را ندارند زیرا توان مالی که شرط ورود به کنسرت است را ندارند چرا این هزینه را به فقرا نمی‌دهید؟ 2⃣ سالانه ۱۰ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد تومان لوازم آرایشی خریداری می‌شود و ایران هفدمین کشور مصرف کننده‌ لوازم‌ آرایشی در جهان است چرا این پول را خرج فقرا نمی‌کنید؟ ۱۰ تریلیون پول کمی است؟ تمام فقرا را می‌توان با آن سر و سامان داد.                3⃣ ایرانیان در سال، ۳۲۵۰ میلیارد صرف خرید سیگار می‌کنند که علاوه بر آن، هزینه درمان بیماری‌های ناشی از مصرف سیگار ۷۲۰۰ میلیارد تومان است. چرا این هزینه را صرف مخارج فقرا نمی‌کنید؟ 4⃣ در سال دو میلیون ایرانی به ترکیه می‌روند که اکثر آنها شفر تفریحی دارند. بابت این سفر حداقل ۸۰۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه می‌کنند. آیا بهتر نیست به جای چنین سفرهایی که ارز را هم از کشور خارج می‌کند، این هزینه را به فقرا بدهند؟            5⃣ بیش از ۲۸۰ هزار ایرانی در سال به امارات می‌روند و بیش از ۵۰۰ میلیارد هزینه‌ سفر ایرانیان به این کشور بسیار کوچک می‌شود. بهتر نیست به جای ریختن پولشان در جیب سرمایه‌داران اماراتی، این هزینه را به جیب فقرا بریزند؟                6⃣ بیش از ۸۰ هزار ایرانی در سال به تایلند می‌روند و بیش از ۴۰۰ میلیارد هزینه‌ سفر ایرانی‌ها به تایلند است. بهتر نیست این هزینه را به جای گشت و گذار در مناطق ... این پول به فقرا داده شود؟ 7⃣ بیش از ۷۲ هزار ایرانی در سال به مالزی می‌روند و هزینه‌ سفر ایرانیان  حدود ۳۶۰ میلیارد تومان است بهتر نیست این هزینه را به فقرا بدهند؟ و جواب‌های نقضی دیگر. 8⃣ علاوه بر اینها باید گفت که بخش اصلی و مهم هزینه‌های هیآت مذهبی از طرف مردم و به ویژه همین افرادی است که بضاعت مالی اندکی دارند اما تلاش می‌کنند حتی به میزان اندکی هم که شده، برای مجالس اهل بیت هزینه می‌کنند. ⁉️ سؤال  چرا فقط نزدیک محرم و اربعین، فقرا و نیازمندان برای عده‌ای دین‌ستیز مهم می‌شوند؟!
*🌺هدیه ای ویژه به والدین در شب جمعه/نمازی که والدین فوت شده آرزو می کنند زنده شوند و پای فرزندشان را ببوسند* *💢کیفیت نماز هدیه به والدین:* *♦️هر کس این نماز را بخواند چنان چه پدر, مادر و عزیزان او زنده باشند مورد رحمت خداوند رحمان و رحیم قرار میگیرند*. *♦️چنان چه والدین فوت کرده باشند مورد آمرزش خداوند کریم قرار می گیرند.* *♦️این نماز چنان موجب شادی پدر و مادر می شود که آرزو میکنند زنده شوند و زانوی فرزند خوبشان را ببوسند.* *♦️خواندن آن موجب گشایش درهای رحمت الهی می شود.* *♦️این نماز انسان را در افسرگی های بسیار شدیدی که بر اثر مصیبت های سنگین بوجود می آید آرامش می بخشد*. *🌹بهتر است که این نماز در شب جمعه ترک نشود* *طریقه خواندن نماز هدیه به والدین* *این نماز دو رکعت است:* *در رکعت اول* *بعد از حمد ۱۰ مرتبه آیه ۴۱ سوره ابراهیم خوانده می شود:* *" رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ "* *پروردگارا، مرا و بر پدر و مادرم و همه مومنان را ببخشاى در روزى كه حساب برپا مى‏شود.* *در رکعت دوم:* *بعد از حمد ۱۰ مرتبه آیه ۲۸ سوره نوح خوانده می شود:* *" رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَن دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ "* *پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشاى*. *❤️پس از سلام نماز بدون تغییر حالت نماز , ده مرتبه آیه ۲۴ سوره اسرا خوانده می شود:* *" رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً* *پروردگارا: همچنان که پدر و مادر مرا به مهربانی از کودکی پرورش دادند. تو نیز در حق آنها مهربانی نموده و رحمت خود را شامل حالش بفرما* *📚مفاتیح الجنان ص ٤٠٩*