۴
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
آمدم تا بگویم،ماجرای سفر را
زند آتش بیانم،دل اهل نظر را
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
در غم ماتم و با،شور و شین آمدم من
با حسین رفتم اما،بی حسین آمدم من
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
ای مرا نور دیده،قامت من خمیده
یا پیمبر چو زینب،کسی ماتم ندیده
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
دیده ام یا پیمبر،ماتم و ابتلا را
چشم گریان بدیدم،صحنه ی کربلا را
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
اربا اربا بدیدم،پیکر اکبرش را
غرقه در خون بدیدم،حنجر اصغرش را
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
پرپر از کینه دیدم،غنچه های گل یاس
دیده ام من جدا شد،هر دو دستان عباس
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
دیده ام یا پیمبر،چه شده با حسینت
نانجیبان بریدند،سر نور دو عینت
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
یا پیمبر بدیدم،ظلم و کین و جفا را
تن غلتیده در خون،سر روی نیزه ها را
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
در خیام حسینت،دشمنش آتش افروخت
پیش چشم یتیمان،همه ی خیمه می سوخت
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
امان از مردم شام،تشت زر صوت قرآن
می زد از کینه دشمن،بر لبش چوب خزران
از سفر برگشتم مدینه
خونجگر برگشتم مدینه
یا محمد آجرک الله۲
۵
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
من زینبم یا رسول الله
جان بر لبم یا رسول الله
خونین جگر برگشته ام من
با چشم تر برگشته ام من
بی همسفر برگشته ام من
یا مصطفی آجرک الله۳
بنگر که من در شور و شینم
برگشتم اما بی حسینم
ای که تویی نور دو دیده
زینب تو از ره رسیده
خونین دل و قامت خمیده
یا مصطفی آجرک الله۳
مردم کوفه بد و پستند
قلب حسینم را شکستند
شد اربا اربا اکبر او
شد غرقه در خون اصغر او
شد پاره پاره پیکر او
یا مصطفی آجرک الله۳
پرپر شد آن جا لاله و یاس
بریده شد دستان عباس
جانش به راه دین فدا شد
دستان او از تن جدا شد
گریان او خون خدا شد
یا مصطفی آجرک الله۳
آن نانجیبان بس که پستند
جبین او از کین شکستند
آنان جهنم را خریدند
در قتلگه خنجر کشیدند
سر حسینت را بریدند
یا مصطفی آجرک الله۳
آتش درون خیمه دیدم
سرها به روی نیزه دیدم
جز من تن بی سر ندیده
دیدم گلم در خون تپیده
دیدم همه گل های چیده
یا مصطفی آجرک الله۳
رخساره ها نیلی شد آن روز
نصیب شان سیلی شد آن روز
آتش کین می زد زبانه
می زد عدویش وحشیانه
بر کودکان با تازیانه
یا مصطفی آجرک الله۳
سوزد دلم از کینه ی شام
زخم زبان شادی و دشنام
بردند مرا مجلس عدوان
دیدم لب قاری قرآن
می خورد دمادم چوب خزران
یا مصطفی آجرک الله۳
۶
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
برگشته گلت زینب(از کرب و بلا جدا)۲
با گریه نشستم من(در بزم عزا جدا)۲
با حسین رفتم و بی او آمدم
سوزم و گریم در غم بی حدم
یا ختم المرسلین آجرک الله۲
از داغ گل زهرا(غرق محنم جدا)۲
سوزم ز غم و شمع(هر انجمنم جدا)۲
صبر من کم گردیده یا محمد
قامتم خم گردیده یا محمد
یا ختم المرسلین آجرک الله۲
در کرب و بلا گشتند(گل های حسین پرپر)۲
بر دست پدر جدا(جان داده علی اصغر)۲
اکبرش کشته شد به دست اعدا
پیکر پاک او شد اربا اربا
یا ختم المرسلین آجرک الله۲
دیدم که تن عباس(در علقمه افتاده)۲
دست و سر و جانش را(در راه خدا داده)۲
عباسم مقطع الاعضا گردید
جان او به راه دین فدا گردید
یا ختم المرسلین آجرک الله۲
دیدم گل زهرا را(بشکسته جبین جدا)۲
دیدم که به موج خون(شد نقش زمین جدا)۲
از حسینت جدا حرمت دریدند
سر پاکش را از قفا بریدند
یا ختم المرسلین آجرک الله۲
از بعد حسین دیدم(من آتش در خیمه)۲
دشمن ز ستم می زد(سرها به روی نیزه)۲
دیدم جدا طفلان را بی بهانه
می زدند کعب نی یا تازیانه
یا ختم المرسلین آجرک الله۲
زین داغ و مصیبت ها(شد قامت زینب خم)۲
ما را ز ستم بردند(در کوفه و شام غم)۲
از تو یا جدا من شرمنده هستم
حسین شد شهید و من زنده هستم
یا ختم المرسلین آجرک الله۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
۱
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
ای مدینه شهر غم،زینب آمد با محن
آمده زینب ولی،بی حسین اندر وطن۲
ای مدینه با حسین رفتم و تنها گشتم
من اسیر کینه و ظلم و ستم ها گشتم
تسلیت یا احمد یا احمد یا احمد۲
آمدم یا جدا،غرق در ماتم ها
من خجالت می کشم،از تو و از زهرا۲
با حسین رفتم و دیگر شده ام بی یاور
بر سر و سینه زنم از غم و رنج مادر
تسلیت یا احمد یا احمد یا احمد۲
مادر آمد دخترت،دختر غمپرورت
بی برادر گشته است،زینب بی یاورت۲
تو نبودی که ببینی چه گذشت بر زینب
دیده ام داغ برادر شده ام جان بر لب
تسلیت یا احمد یا احمد یا احمد۲
دیده ام کوفه و شام،ظلم بر من شد تمام
خورده بر جسم همه،سنگ ها از لب بام۲
سنگ ها از همه سو بر من و طفلان زده اند
خیزران را به لب قاری قرآن زده اند
تسلیت یا احمد یا احمد یا احمد۲
#سبک_گل_مینوی_علی
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
۲
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
گشته مدینه شهر ماتم
از ره رسیده بانوی غم
جان یتیمان،بر لب رسیده
در شهر یثرب،زینب رسیده
آجرک الله یا رسول الله
آمد کنار قبر طاها
زینب اسیر درد و غم ها
جد مطهر،همراز کوثر
در غم نشسته،بین دخت حیدر
آجرک الله یا رسول الله
جدا ز ظلم و جور و کینه
دشمن نشست بر روی سینه
از دشمن و از،خنجر بگویم
از آن بریده،حنجر بگویم
آجرک الله یا رسول الله
غرقه به خون جدا حسین شد
شهید ز کین آن نور عین شد
در بین گودال،او دست و پا زد
هر لحظه او مادر را صدا زد
آجرک الله یا رسول الله
جدا به زیر سم اسبان
شد پیکر حامی قرآن
حس کرده ام عطر و بوی او را
بوسیده ام من،گلوی او را
آجرک الله یا رسول الله
جدا بدیدم کوفه و شام
سنگ تمام را از لب بام
در کوفه رأس،او خوانده قرآن
در شام مزدش،با چوب خزران
آجرک الله یا رسول الله
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
۳
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
کاروانی با،دردی به سینه
از کربلا آمد در مدینه
با کوله بار غم ها
رسیده آل طاها
مدینه مدینه
تسلیت یا محمد۳
زینب کبری،دختر حیدر
آمد کنار،قبر پیمبر
قد زینب دو تا شد
حسینت سرجدا شد
مدینه مدینه
تسلیت یا محمد۳
از شهر غم ها،زینب رسیده
آن چه من دیدم،کسی ندیده
جدا زینب بدیده
بر نی رأس بریده
مدینه مدینه
تسلیت یا محمد۳
مردم از غم،نور دو عینت
در کوفه دیدم،رأس حسینت
قرآنش را شنیدم
از غربتش خمیدم
مدینه مدینه
تسلیت یا محمد۳
#رضا_یعقوبیان
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
بنام آفریدگار مهربانی
سلام و صبح ادبنه مهرورزان گرانمایه بخیر
امروز : جمعه ۱۷ / ۶ / ۱۴۰۲
« آرامش ... »
آرامش یعنی اینکه بدانیم
بعضی از مردم اغلب بی انصاف ، کم محبت ، بی منطق و خود محورند, ولی ما آنان را ببخشیم ...
اگر مهربان باشیم و در حق دیگران خوبی کنیم ، ما را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند, ولی به مهربان بودن خود ادامه بدهیم ...
اگر در کار و زندگی و معاشرتهای اجتماعی موفق باشیم ، دوستان دروغین ودشمنان حقیقی خواهیم یافت, ولی موفقیت خود
را از دست ندهیم ...
اگر شریف ودرستکار باشیم, آدمهای ظاهرنما ما را فریب می دهند ، ولی شریف و درستکار باشیم
آنچه را در طول سالیان سال بنا نهاده ایم, شاید یک شبه ویران کنند, ولی سازنده باشیم ... !
اگر به شادمانی و آرامش دست یابیم نسبت به ما حسادت می کنند, ولی همچنان شادمان باشیم ...
نیکی های درون ما را فراموش می کنند, ولی نیکوکار باشیم ....
بهترین های خود را به دنیا ببخشیم, حتی اگر هیچ گاه کافی نباشند
عبارت تاکیدی :
هر آنچه هست همواره میان ما و خداوند است, نه میان ما و قضاوت آدمها....
« خدایا همواره تو را شاکر وسپاسگزاریم »
#_ انرژی مثبت!
#امام_زمان_عج
تب وصال تورا شب شب به سر دارد
کسی که از غم تو گریه سحر دارد
هوایی تو هوایی هیچ بامی نیست
تعلقات برای گدا ضرر دارد
چگونه زندگی اش راحت است و آسوده؟!
یتیم اگر به دلش حسرت پدر دارد
بیا برای غریبی ش گریه کن هرروز
که او همیشه به خون جگر نظر دارد
بگیر پشت درش دست خالی خود را
فقیر وقت کرم فیض بیشتر دارد
بگرد روضه به روضه برای دیدن او
بگرد، یار به این روضه ها گذر دارد
خدا کند که برات مرا کند امضا
کنار او دل من میل یک سفر دارد
به یمن تربت اعلای کربلای حسین
نماز و سجده من لذتی دگر دارد..
سیدپوریا هاشمی
#امام_زمان_عج
درمانده ام به پاي شكسته توان ببخش
وقت دعاشده ؛ به من از نو زبان ببخش
لالم ،صداي من به تو گويا نمي رسد
غير از تو را صدا زده ام،... مهربان ببخش
فطرس براي خيمه سبزت شفابده
بر بال زخم خورده من آسمان ببخش
خیلی بدم،مرا تو حسين بن روح كن
اين مرده را به يك نفس خويش، جان ببخش
حال و هواي مسجد سهله سرم زده
بر من دعاي ندبه در آن آستان ببخش
أين الحسين...سينه من غرق آه شد
شد صحبت از يزيد و لب و خيزران ببخش
محسن حنیفی
#امام_زمان_عج
امید دل چرا در جیب غم بردی سر خود را
بیا بنما به عالم روی از گل بهتر خود را
چه شبهایی که همچون شمع سوزان تا سحر کردی
نثار قبر زهرا اشک چشمان تر خود را
بیا ای یوسف گمگشتۀ مصر ولا مهدی
نشان شیعیان ده قبر زهرا مادر خود را
بیا با هم بگرییم از برای غربت جدّت
که شب بنهاد زیر گل گُل نیلوفر خود را...
بیا و در کنار جسم خونین برادر بین
به زیر تازیانه عمّۀ غم پرور خود را
بیا مگذار تا جدّت به پیش خنده ی دشمن
بگیرد در بغل با گریه نعش اکبر خود را
بیا از جدّ خود بستان عموی شیر خوارت را
که می نوشد به جای شیر خون حنجر خود را
بیا مگذار جدّت از فراز نیزه ی دشمن
ببیند زیر کعب نیزه، اشک دختر خود را
بیا بنگر چگونه عمّۀ مظلومه ات زینب
نهاده در بیابان لاله های پرپر خود را
بیا چشم تر و لب های خشک تشنگان را بین
که گم کردند در دشت بلا آب آور خود را
استاد حاج غلامرضا سازگار
زمزمه ای با امام رضا(ع)
به سبک یا مولا دلم تنگ اومده
پایان صفر دلم شود تنگ حرم
مرغی شوم وبسوی مشهد بپرم
در سوگ رضا(ع) به سینه وسر بزنم
مانند رضا(ع) زغم بسوزد جگرم
یامولا غریب الغربا مارا بطلب در حرم معین الضعفا۲
_
در سوگ رضا دل همه خون بشود
هرعاشق او زغصه مجنون بشود
کفتر رضا سر به گریبان ببرد
آهوی صحرا غمین ومحزون بشود
یا مولا غریب الغربا ما را بطلب درحرم معین الضعفا۲
__
پایان صفر مولاشده مسموم کین
در خانه خود تنها فتاده برزمین
از درد جگر مولا بود در پیچ وتاب
اوج غربت وشرار زهری آتشین
یا مولا غریب الغربا، مارا.....
__
در غربت خود جوادش آمد یاد او
روسوی مدینه می رود فریاد او
می زندز طوس جواد خود را اوصدا
تا که آید و رسد پسر بر داد او
یا مولا غریب الغربا.....
شعر:اسماعیل تقوایی
نوحه
امام_رضا_علیه_السلام
صحنتو یه روزی آخرم حسن
میسازیم به جون مادرم حسن
ای امامزاده بی حرم حسن
با سلام و صلوات همینا سینه زنا
یه امامزاده باشه مثلا توی دهات
براش حرم میسازن براش ضریح میارن
به بچه های زهرا اینجا ارادت دارند
آخه تو که کاری غیر از کرم نداری
چه جوری قبول کنم که حرم نداری
صحنتو یه روزی آخرم حسن
میسازیم به جون مادرم حسن
ای امامزاده بی حرم حسن
شب تاره مثلاً بقیع داره مثلاً
چهار تا گنبد طلا با مناره مثلاً
فکر کن که اون داره فکر کن علم میبینی
با دو تا چشمت داری چهار تا حرم میبینی
تو بقیع ببین شلوغی کربلا رو
پنجره فولاد آقام امام رضا رو
میخونم باز با چشم ترم حسن
به خدا که خیلی نوکرم حسن
ای امامزاده بی حرم حسن