eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
524 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📣 فضائل حضرت معصومه (سلام الله عليها)؛ 🔹حضرت رضا(ع) در مورد پاداش زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه (س) فرمود: «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهُ» «كسی كه او را در حالی كه حقش را شناخته، زيارت كند برای او بهشت است.»(۱) 🔹حضرت رضا(ع) فرمود: «مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ كَمَنْ زارَنی» «كسی كه معصومه (س) را در قم زيارت كند، مانند آن است كه مرا زيارت كرده است.»(۲) 🔹حضرت رضا(ع) فرمودند در زيارت ایشان چنين بخوانيم: «يا فاطِمَهُ اِشْفَعي لِي فِي الْجَنَهِ، فَاِنَ لَكِ عِنْدَاللهِ شأناً مِنَ الشَأنِ» «ای فاطمه معصومه! در مورد رفتن به بهشت، مرا شفاعت كن، چرا كه در پيشگاه خداوند، دارای مقام و منزلتی بس ارجمند هستی.»(۳) 🔹يكی از شيعيان به محضر امام صادق(ع) آمد، ديد آن حضرت در كنار گهواره كودكی با آ‌ن كودك گفتگو می‌كند. تعجب كرد و گفت: آيا با كودك نوزاد سخن می‌گويی؟ امام صادق(ع) فرمود: «اگر تو هم مايل هستی نزد اين كودك بيا و با او گفتگو كن.» او می‌گويد: كنار گهواره آن كودك نوزاد رفتم، سلام كردم، جواب سلام مرا داد به من فرمود: «نامی كه برای دختر تازه متولد شده ات برگزيده ای عوض كن، زيرا خداوند آن نام را دشمن دارد.(با توجه به اين كه او چند روز قبل از او دارای دختر شده بود نامش حميرا گذاشته بود) آن شخص می‌گويد: سخن گفتن نوزاد و اطلاع او از اخبار پنهان و نهی از منكر او مرا بيشتر به تعجب واداشت. بهت زده شدم، امام صادق(ع) به من فرمود: «تعجب نكن، اين كودك فرزندم موسی است، خداوند از او دختری به من عنايت كند كه نامش فاطمه است، او در سرزمين قم به خاك سپرده می‌شود و هر كس(مرقد) او را در قم زيارت كند، بهشت بر او واجب است.»(۴) 🔹 امام صادق(ع) فرمودند: «در قم بانويی از فرزندانم رحلت می‌كند كه به شفاعت او همه شيعيانم وارد بهشت می‌گردند.»(۵) 📚منبع (۱) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۸، ص ۳۱۷ (۲) ناسخ التواريخ، لسان الملک سپهر، ج ۳، ص ۶۸ (۳) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۰۲، ص ۲۶۶ (۴) منهاج الدموع، قرنی گلپایگانی، ص ۴۴۱ (۵) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۶۰، ص ۲۲۸ .
. ▪️ از هجرت تا رحلت حضرت معصومه (س)؛ یک سال پس از سفر تبعیدگونه حضرت رضا(ع)‌ به شهر مرو، حضرت فاطمه معصومه(س) پیرو نامه عطوفت آمیز امام رضا(ع) به همراه عده ای از برادران و یاران برای دیدار برادر و تجدید عهد ولایی خویش، راهی دیار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسید و همراهان و یاران حضرت با مأموران عباسی درگیر شدند و عده ای از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند. حضرت درحالی که از حزن و اندوه، بسیار ناتوان شده بودند با احساس ناامنی در شهر ساوه با تفحص درباره شهر شیعیان راهی «قم» شدند. بزرگ خاندان شیعه اشعری، موسی بن خزرج با شور و شعف فراوان به استقبال حضرت شتافت و ایشان در منزل شخصی موسی نزول اجلال فرمودند. آن بزرگوار پس از هفده روز بیماری در سال ۲۰۱ هـ ق در دهم ربیع الثانی به لقاء حق شتافت. مشتاقان و دل سوختگان بعد از وفات ایشان، پیکر شریف آن حضرت را به سوی قبرستان «بابلان» (جایگاه کنونی حرم مطهر حضرت معصومه) تشییع و تدفین کردند. و بدین سان تربت پاک آن بانوی بزرگوار اسلام قبله گاه ارادتمندان به اهل بیت(ع) و دارالشفای دل سوختگان عاشق ولایت و امامت شد. 📚منبع دائرةالمعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی، کامران فانی و بهاء الدین خرم شاهی، ج ۱۲، ص ۱۹۷ ........ 📗 حرم حضرت معصومه (س) منبع فیض الهی؛ مرحوم محدث قمی می فرماید: از اساتید خود شنیدم که مرحوم ملاصدرای شیرازی از شیراز به قم مهاجرت فرمود و در قریه کهک اقامت نمود. آن کلیم فرزانه هرگاه مطلب علمی بر او مشکل می شد به زیارت حضرت معصومه(س) می رفت و با توسل به آن حضرت، مشکلات علمی اش حل می شد. 📚منبع فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص ۳۷۹ .
📗 راز ورود حضرت معصومه علیها سلام به شهر قم؛ در تاریخ آمده است که مأمون عباسی در سال دویست هجری قمری حضرت امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو طلبید و آن حضرت به دنبال این جریان از مدینه به سوی مرو آمدند. خواهر آن حضرت، فاطمه معصومه(س) در سال دویست و یک به خاطر اشتیاق ملاقات برادرش از مدینه به جانب مرو حرکت کرد و چون به ساوه رسید بیمار شد. در این هنگام پرسش کرد که از اینجا تا قم چه مقدار مسافت است؟ ده فرسخ. حضرت خادم خود را فرمود که مرا به جانب قم ببر و بدین ترتیب خادم، حضرت معصومه را به قم آورده و در منزل موسی بن خزرج فرود آورد.(۱) چرا حضرت درخواست کردند تا ایشان را با وجود کسالت شدید به قم ببرند؟ چه رازی در این مطلب نهفته است؟ مگر قم چه ویژگی هایی داشت؟ ایشان از اباء و اجدادشان در فضیلت قم چه شنیده بودند؟ می توان چند علت را برشمرد که ایشان را بطرف شهر قم کشاند: برخی از این علل مربوط به خود قم و خصوصیات خاص این خاک است و یک علت هم مربوط به شخصیت بی نظیر دخت موسی بن جعفر(ع) است. 🔸اهل قم: اهل قم از زبان معصومین مدح و تعریف بسیار شده بودند. کشی رجالی بزرگ نقل کرده که حماد ناب گفته است: ما با گروهی در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم که ناگهان عمران بن عبدالله قمی وارد شد. حضرت از او احوالپرسی کرده و به او محبت نمودند و اظهار سرور و شادمانی فرمودند. وقتی که برخاست، به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: این که بود که اینگونه به او محبت فرمودید؟ امام در پاسخ گفتند: «من اهل البیت النجباء- یعنی اهل قم- ما ارادهم جبار من الجباره الّا قصمه الله.»(۲) «او از اهل بیت و خاندان نجباء می باشد، یعنی اهل قم، که هیچ ستمگری آهنگ هلاک آنان نکرد مگر اینکه خداوند او را در هم شکست و خرد گردانید.»(۳) علی بن میمون الصایغ نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: «إنّ الله احتج ببلدة قم علی سائر البلاد و بآهلها علی جمیع اهل المشرق و المغرب من الجن و الانس..» (۴) «راستی خداوند به شهر قم بر سایر بلاد و به اهل قم بر تمام مردم مشرق و مغرب از جن و انس احتجاج خواهد فرمود و قم و اهل آن را بی بهره از معرف رها نکرده بلکه آن را موفق داشته و تأیید فرموده است و به راستی که بلا از قم و اهل آن دفع می گردد و به زودی زمانی فرا می رسد که قم و اهل آن حجت بر سایر خلایق باشند و این در زمان غیبت قائم تا هنگام ظهور اوست.. خداوند یاد قم را از خاطر جباران و در دولت آنان خواهد برد چنانچه آنان یاد خدا را فراموش کردند.» (۵) یونس بن یعقوب گوید: من در مدینه بودم در یکی از کوچه های آن امام صادق علیه السلام با من برخورد کرد و فرمود: «یونس زود برو که مردی از خاندان ما در خانه منتظر است.» من در خانه رسیده، دیدم عیسی بن عبدالله نشسته است به او گفتم: شما که هستی؟ گفت: مردی از اهل قم هستم. چیزی نگذشت که امام صادق(ع) سوار بر چهار پایی آمد و همانطور سواره داخل منزل شد و به ما رو کرد و فرمود: «داخل شوید!» سپس فرمود: «یونس گمان می کنم که تو این گفته من را که عیسی بن عبدالله از ما خاندان است انکار کردی.» عرض کردم: به خدا سوگند آری! فدایت شوم؛ زیرا عیسی مردی از اهل قم است؛ چگونه از شما خاندان می باشد؟ فرمود: «ای یونس عیسی مردی از ماست چه زنده چه مرده.»(۶) وجود مبارک حضرت معصومه به قم بر ارزش آن افزوده است به گونه ای که علمای بزرگ دین به عشق این حرم مقدس در قم اقامت کرده اند. 🔸زمین قم: ابو مقاتل دیلمی می گوید: از حضرت علی بن محمد امام هادی علیه السلام شنیدم که می فرمود: «إنما سمی قم به لأنه لمّا وصلت السفینة الیه فی طوفان نوح قامت و هو قطعة من بیت المقدس.»(۷) «همانا قم به این اسم نامیده شد زیرا چون کشتی نوح علیه السلام در جریان طوفان به آنجا رسید، ایستاد و حرکت نکرد و آن قطعه ای از بیت المقدس است.» از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «إذا عمّت البلدان الفتن فعلیکم بقم و حوالیها فإنّ البلاء مدفوع عنها.» «هنگامی که فتنه ها و آشوبها شهرها را فرا گرفت بر شما باد که به قم و حوالی و نواحی آن رو بیاورید زیرا که بلا از قم و اطراف و جوانب آن دفع شده است.»(۸) قطعا این روایت که از جد حضرت معصومه وارد شده، به گوش ایشان رسیده بوده است و لذا بعد از گرفتار شدن در آشوب حاکمان ظالم و احساس کسالت، قم را به عنوان امن ترین مکان انتخاب کردند. همچنین از پدر بزرگوار فاطمه معصومه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده که فرمودند: «قم عشّ آل محمّد و مأوای شیعتهم…» (۹) «قم آشیانه آل محمد و پناهگاه شیعیان آنهاست و لکن به زودی جماعتی از جوانانشان بر اثر نافرمانی پدران و استهزاء به بزرگان و پیشکسوتان هلاک خواهند شد و در عین حال خداوند شر دشمنان و هر بدی را از آنان دفع خواهد فرمود.»
کوتاهی در لعن دشمنان اهل‌بیت «علیهم‌السلام»، موجب لعنت خداست ... در روایتی امام جواد علیه‌السلام از قول رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: مَنْ تَاَثَّمَ أَنْ یَلْعَنَ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ لعنت خدا بر آن کس باد که از لعنت کردن کسی که خدا او را لعنت کرده، احساس گناه کند. 📚إختیار معرفة الرّجال،الکشّی، ص۵۲۸ 📚بحارالأنوار، ج٢٥ ص٣١٨
خدای متعال، نسبت به محبّت به آن دو نفر، با جبرئیل و میکائیل هم تعارف ندارد ... در ضمن روایتی إمام باقر علیه‌السلام فرمودند: وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَوْ أَنَّ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ کَانَ فِی قَلْبَیْهِمَا شَیْ‌ءٌ لَأَکَبَّهُمَا اللَّهُ فِی النَّارِ عَلَی وُجُوهِهِمَا. قسم به حق آن خدایی که رسول خدا حضرت محمّد «صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم» را به حق مبعوث کرد، اگر در قلب جبرئیل و میکائیل هم چیزی (از محبت آن دو نفر) باشد، خدای متعال، ایشان را از با صورت بر آتش جهنم می‌اندازد! 📚مُستطرفات السرائر، إبن ادریس حلی، ج۱ ص۵۶۷ 📚بحارالانوار ج۴۵ ص۳۳۹
(عج) روز آتش‌زدنِ آن دو نفر، عید من است... امام صادق علیه‌السلام از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: خدای متعال در شب معراج، انوارِ علی، فاطمه‌ و اوصیاء بعد از علی «علیهم‌السلام» را نشان من داد؛ و الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَائِمِ فِی وَسَطِهِمْ کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ و حجة بن الحسن، حضرت‌ قائم علیه‌السلام در وسط آنان بود و چون ستاره‌ای درخشان، می‌درخشید. گفتم: «بار خدایا اینان کیستند؟» از ذات کبریایی حق تعالی خطاب رسید: هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِی یُحِلُّ حَلَالِی وَ یُحَرِّمُ حَرَامِی وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِی اینان امامان بعد از توأند و این قائم است که حلال مرا حلال و حرامم را حرام می‌کند و به سبب او از دشمنانم انتقام می‌گیرم؛ وَ هُوَ رَاحَةٌ لِأَوْلِیَائِی وَ هُوَ الَّذِی یَشْفِی قُلُوبَ شِیعَتِکَ مِنَ الظَّالِمِینَ وَ الْجَاحِدِینَ وَ الْکَافِرِینَ او مایه راحتی دوستان من است؛ اوست که دل‌های شیعیان تو را از ظالمان و منکران و کافران شفا می‌دهد؛ فَیُخْرِجُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّی طَرِیَّیْنِ فَیُحْرِقُهُمَا او لات و عُزّیٰ (نام دو بُت شاخص قریش است که در روایات و لسان اهل‌بیت علیهم‌السلام بر اوّلی و دوّمی اطلاق می‌شود) را تَر و تازه از قبر بیرون می‌کشد و آن دو را به آتش می‌کشد. فَلَفِتْنَةُ النَّاسِ بِهِمَا یَوْمَئِذٍ أَشَدُّ مِنْ فِتْنَةِ الْعِجْلِ وَ السَّامِرِیِ و هر آینه امتحان مردم در آن روز به آن دو نفر، از فتنه گوساله و سامری شدیدتر است. 📚کمال الدین،شیخ‌صدوق،ج۱ ص۳۶ 📚عیون اخبار الرضا علیه‌السلام،ج۱ ص۶۱
مولایم جعفر بن محمد «عليهماالسلام» را ديدم كه تمام مشرق و مغرب را پُر كرده بود ... در روایتی آمده است: هنگامى كه منصور دوانیقی، امام صادق عليه‌السلام را احضار كرد و آن حضرت از مدينه به بغداد آمد، در كنار دجله نزول اجلال فرمود. پيرمردى از شيعيانش با او ملاقات كرد و عرض كرد: آقای من! خودتان را به من بشناسانید. امام عليه السلام فرمود: آيا مى خواهى مرا بشناسى؟ عرض كرد: بلى. امام عليه السلام به اصحاب خود كه در خدمتش بودند فرمود: او را در دجله بيندازيد. آنها هم اطاعت كردند و او را در ميان دجله انداختند. آن پیرمرد كه چنين ديد، شروع كرد به فرياد كردن و تعجّب كردن از آنچه در مقابل خواسته‌اش ملاقات كرد، در ميان آب دست و پا زد، بالا و پائين رفت تا آنكه خود را با شناورى از دجله خارج كرد، او اظهار تعجّب مى كرد كه اين چه كارى بود و چرا امام عليه‌السلام چنين دستورى داد. امام عليه‌السلام دستور داد دوباره او را در دجله بيندازند، و اطرافيان او را گرفته و در دجله انداختند، آتش خشم او برافروخته گرديد و كلماتى كه تعجّب او را نشان مى داد پشت سر هم مى‌گفت تا اينكه اين بار هم با زحمت خود را خارج كرد و آن حضرت را مورد سرزنش قرار داد و چنين كارى را از ايشان بعيد شمرد. امام عليه السلام دستور داد براى بار سوّم او را در ميان دجله بيندازند، و لحظه‌اى بعد خود را در ميان آب ديد كه توان شناكردن ديگر برايش نمانده بود، امواج آب هم او را در وسط رودخانه بُرده بود، در چنين وضعى حالت انقطاع به او دست داد. امام عليه السلام چون ناتوانى او را از شناكردن و خارج شدن مشاهده فرمود، دست كريمانه خود را دراز كرد و او را كه در وسط دجله بود خارج كرد، همينكه از آب بيرون آمد خود را بر قدم هاى حضرت انداخت و اظهار كرد كه امام را به خوبى شناخته است. اطرافيان از او سوال كردند: چگونه شناختى؟ عرض كرد: هنگامى كه از شناكردن عاجز شدم و يقين به هلاكت و نابودى خود كردم از همه جا و همه چيز دل بريدم و خدا را صدا زدم، چيزى نمانده بود كه در ته آب فرو روم و خفه شوم كه پرده‌ها از مقابل چشمانم كنار رفت، مولایم جعفر بن محمد عليهماالسلام را ديدم كه تمام مشرق و مغرب را پُر كرده بود و غير از او چيزى را نمى‌ديدم، او مرا نجات داد. 📚القطره ج١ ص۵۵۶
خدایا! اگر گناهانم مرا در نزد تو، بی‌آبرو کرده است، با آبروی محمد و آل محمد «صلّی الله علیهم اجمعین» رو به تو آورده‌ام ... در روایتی امام صادق علیه‌اسلام فرمودند: جبرئیل نزد یوسف علیه‌السلام آمد و به او فرمود: ای یوسف، پروردگار جهانیان به تو سلام می‌رساند و می‌پرسد: چه کسی تو را زیباترین خلقش گردانید؟ حضرت فرمود: یوسف علیه‌السلام فریادی کشید و گونه‌اش را روی زمین گذاشت. سپس پاسخ داد: تو ای پروردگار من. جبرئیل فرمود: پروردگار جهانیان می‌پرسد: چه کسی تو را نزد پدرت از دیگر برادرانت دوستداشتنی تر ساخت؟ حضرت فرمود: یوسف علیه السلام فریادی کشید و گونه اش را روی زمین گذاشت و پاسخ داد: تو ای پروردگار من. جبرئیل فرمود: پروردگار جهانیان می‌پرسد: چه کسی تو را پس از آن که در چاه انداختند و یقین به مرگ داشتی از آن بیرون آورد؟ حضرت فرمود: یوسف علیه‌السلام فریادی کشید و گونه‌اش را روی زمین گذاشت. سپس پاسخ داد: تو ای پروردگار من. جبرئیل فرمود: بنابراین از آن جا که از دیگری طلب یاری کرده‌ای خداوند تو را مجازات کرده است؛ از این رو باید چند سالی در زندان بمانی! حضرت فرمود: چون آن مدت گذشت و خداوند به یوسف علیه السلام اذن داد تا درخواست گشایش در کارش کند او گونه اش را روی زمین نهاد. سپس عرض کرد: خدایا، اگر گناهانم باعث شده است تا آبرویم را نزد تو از دست دهم من با آبرو پدران درستکارم ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب علیهم‌السلام به تو روی می‌آورم. بدین سان خداوند گره از کار او گشود. راوی گوید: از حضرت پرسیدم: جانم به فدایتان باد، آیا ما نیز با این دعا، دعا کنیم؟ حضرت پاسخ داد: شما این‌گونه دعا کنید: اللَّهُمَّ إِنْ کَانَتْ ذُنُوبِی قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِی عِنْدَکَ فَإِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم‌السلام خدایا، اگر گناهانم باعث شده‌اند تا آبرویم را نزد تو از دست دهم، من با آبروی پیامبر رحمت حضرت محمد صلی الله علیه و آله، علی، فاطمه، حسن، حسین و ائمه دیگر علیهم السلام به تو روی می‌آورم. 📚تفسیر القمّیّ،علی بن ابراهیم، ص ۳۲
🔴 *جملاتی ناب و حکیمانه !!* اگر کشتی را در آب ببینی طبيعي است، اما اگر آب را در کشتی ببینی خطرناک است. تو در قلب دنیا باش ولی دنیا  در قلب تو نباشد                                        ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ 🌾اگر چیزی از دست دادی که انتظارش را نداشتی، خداوند چیزی به تو خواهد داد که توقع به دست آوردنش را نداشتی. ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ خوشبین و امیدوار باش وقتی کارهایت گره می خورد، زیرا خداوند دو بار قسم یاد کرده که به دنبال هر سختی آسانی است ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ 🌾زندگی از مرگ پرسید : چرا من نزد انسان ها محبوب هستم ولی از تو نفرت دارند؟ مرگ جواب داد : برای اینکه تو دروغی زیبا و من حقیقتی دردناک هستم ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ 🌾 اگر معتقد بودی که بعد از هر شقاوتی سعادت و بعد از هر اشکی لبخند خواهد بود عبادت بزرگی را ادا کرده ای که همان، گمان نیکو به خداوند است. ▁▂▃▄🦋🦋🦋  ▅▄▃▂▁ 🌾اگر آدرس رزق و روزیت را نمی دانی .... نترس... چون او آدرس تو را می داند... اگر تو به او نرسیدی ... حتما او به تو خواهد رسید. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🌾اگر بدی را با بدی پاسخ دهیم ... کی بدی پایان خواهد یافت؟ 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🌾 به خاطر نعمت و دارایی به هیچ کس حسادت نکن زیرا نمی دانی خداوند در مقابل چه چیزی را از او ستانده است .... اندوهگین نباش اگر مصیبتی به تو رسید زیرا نمی دانی خداوند در مقابل چه چیزی را به تو خواهد داد" 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 هر سقوطی پایان نیست ... سقوط و نزول باران، زیباترین آغاز است. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🌾حکیمی می‌گوید : من از اینکه بدون کفش راه می رفتم می گریستم ... اما وقتی مردی بدون پا دیدم، از گریستن دست کشیدم ... در هر وضعیتی، شاکر خداوند شدم. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🌾اگر با پولت صدقه نمی دهی با لب و دندانت صدقه بده "سخن خوب ونیکو بگو" 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 از کارهای عجیب و غریب انسان است که از شنیدن نصیحت متنفر است ولی به رسوایی و بدیها گوش می دهد... 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🌾سعی کن مردم در تو فقط سعادت و خوشبختی سراغ داشته باشند و از تو فقط لبخند ببینند. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 *هیچکس از آخرین خداحافظی باخبر نیست ...* قدر یکدیگر را بدانیم . 🌸💠🌸💠🌸💠🌸 کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
نشر حداکثری👇
1_1493162486.mp3
1.2M
میرراوند🍂🍁🍂 ختم جوان 😭😭😭 پریشونم پریشونم پریشون سفر کرد از برم آن نور چشمون عجب آتش گرفته خونه ی دل بذارم سر به صحرا و بیابون زمونه با دل مسکین چه ها کرد به آه سینه سوزم مبتلا کرد گلی که سالیانش پروریدم چرا در دست طوفانش رها کرد مرا یک گلشن و یک باغبان بود غریو شادیم در آسمان بود به طوفان بلا چون غرقه گشتم مرا یک ناخدای مهربان بود آخی طبیب گشته دورم دوباره شو شد و چشم انتظارم نیامد از سفر آن گلعذارم نمیدونم کجا شد جان شیرین کجا گیرم سراغ از نوبهارم خدایا فصل گل فصل خزان شد سیه در پیش چشمونم جهان شد مسلمانان غم دل با که گویم سرور سینه ام در گل نهان شد همه اش یاد از عزیزان وفادار یکی بلبل ز هجر یار می گفت یکی گل از غم دلدار می گفت یکی آن باغبان با چشم گریان از آن گفتار و آن کردار می گفت آخی طبیمی دل، حبیمی دل 🍂🍁🍂