سرداران ورزمندگان عاشورایی
💠[ شهید حاج یونس زنگی آبادی : 🍃🌸حاج قاسم اسم تیپ ما را گذاشتـه امام حسین (ع) ... چون اسم ما تیپ ام
ابوراشد:
#تماس_تلفنی_شهیدبانویسنده_کتابش
🍃🌸شروع به خواندن مطلب نمودم و هر چه بیشتر پیش رفتم ؛ناامید تر شدم ؛زیرا متوجه شدم از این همه خاطره که مجموعه ایست از گفتار خانواده و دوستان و همرز مان آن شهید ؛چیزی به هم نمی رسد که قابلیت تبدیل شدن به اثری داستانی را داشته باشد ؛ . . . . . . . . . .
صدای زنگ تلفن هر چند مرا به شدت از جا پراند ؛اما بهترین و به جاترین پایانی بود که می شد بر افکاری چنین نا امیدانه که هر لحظه صاحبش را بیشتر در خود فرو می برد ؛قائل شد .گوشی راکه برداشتم ؛حال کسی را داشتم که نزدیک به غرق شدن بوده ودر لحظات آخر توسط نجات غریق نجات یافته است .فکر می کنم صدای سرزنش آمیز نجات غریق که تو شنا بلد نیستی ؛چرا رفتی توی چهار متری ؟به اندازه صدای پدری مهربان نوازش بخش باشد. . . . . . انگار یکی از خوانندگان فرمایشی دارند .بفرمایید خواهش می کنم . . . . . . .اما آخر چطور می توانم به تلفن که زنگ می زند بی اعتنا باشم در حالی که رعشه اش تن مرا می لرزاند و شما می توانید بالا وپایین شدن کلمات رادر امواج آن ببینید. ولش کن ...تمرکزت را از دست نده ...بسیار خوب ...یک پیشنهاد :بهتر نیست مشکل را اول به صورت یک سوال در آوریم و بعد در مقام پاسخ برآییم ؟اگر این زنگ تلفن بگذارد . . . . . . . . این دیگر زنگ نیست ،بلکه زینگ است و اصلا بگذارید ببینیم این کیست که دست بر نمی دارد و با سماجت منتظر و امید وار است که یکی از این سوی خط پس از زنگ بیست و پنجم او گوشی را بردارد :
🍃🌸 -بله ؟
+سلام علیکم .
-علیک
+می خواستم بگویم شما می توانی برای رفع این به ظاهر مشکل از صناعات داستانی برای پرداخت خاطره استفاده کنی و جای دست بردن در آن کاری کنی که خواندنی تر شود.
سکوت ...سنگین شدم ..حیرت کردم
_شما؟
+من زنگی آبادی هستم .
_ببخشید ،کی؟!
+یونس زنگی آبادی .
وحشت زده گوشی را گذاشتم و با چشمانی از حدقه در آمده به پنجره خیره شدم که در پس خود از میان تاریکی دو چشم را خیره من کرده بود .
فرقی نمی کند ،چه در داستان چه در واقعیت ،رسم مالوف این است که به محض حضور ارواح دلهره آمیز می شود.
در این حالت همانطور که در واقعیت زبان بند می آید و لرزه براندام می افتد و صدا در گلو خفه می شود ،در داستان نیز نثر بریده می شود ،جملات کوتاه و مقطع می شوند و کلمات سخت وسنگین ...استفاده از سه نقطه به منزله طنینی که گوش را می آزارد و چشم را خیره می کند ،کار برد فراوان می یابد تا فضای لازم را برای ایجاد دلهره فراهم کند تا بخصوص خواننده وحشتی را که لازمه آن صحنه است ،با تمام وجود احساس کند.
همه اینها قبول .
👈ادامه دارد ...
💠[ شهید حاج یونس زنگی آبادی :
🍃🌸حاج قاسم اسم تیپ ما را
گذاشتـه امام حسین (ع) ...
چون اسم ما
تیپ امام حسین (ع) است
دوسـت دارم
مثل امام حسین(ع) شهید شوم .]
آخر به آرزویش رسید.
@sardarbakery
سلام دوستان تازه وارد به کانال سرداران و رزمندگان عاشورایی...
همگی خسته نباشید...
امیداوریم که همیشه پیش عزیزان تون شادوسلامت برقرار باشید...
دوستان بعلت ضعیف بودن نت گهگاهی مطالب وتصاویرتکراری ارسال میشه...
پوزش و عرض ادب واحترام✋
حیدرفقط امیرمومنان 🕊❤️🕊
گزیدهای از وصیتنامه شهید سپهبد قاسم سلیمانی (۱)
🔹خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم.
🔸خدایا ثروت دستانم وقتی است که سلاح برای دینت به دست گرفتم.
🔹خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است.
🔸خدایا سپاس که مرا از اشک بر فرزندان فاطمه(س) بهرهمند نمودی.
🔴خطاب به علما:
حضرت آیتالله خامنهای را مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی شماست.
🔸خدایا سپاس که سرباز خمینی کبیر شدم.
🔹خدایا شکرگزارم که مرا در مسیر حکیم امروز اسلام، خامنه ای عزیز قرار دادی.
🔸امام، اسلام را پشتوانه ایران کرد.
🔹خدایا مرا بپذیر آنچنان که شایسته تو باشم.
🔸به فرزندان شهدا به چشم ادب و احترام بنگرید.
🔴خطاب به سیاسیون:
در رقابتها و مناظرات، دین و انقلاب را تضعیف نکنید.
🔸با فرزندان و پدر و مادر شهدا همیشه مانوس بودم.
🔹در مسائل سیاسی، ولایت فقیه را بر سایر امور ترجیح دهید.
🔸دوست دارم کرمان همیشه با ولایت بماند.
🔹امروز به تقدیر الهی از میان شما رفتهام.
🔸نیروهای مسلح را برای دفاع از اسلام و کشور احترام کنید.
🔹فرزندانتان را با نام و تصاویر شهدا آشنا کنید.
گزیدهای از وصیتنامه شهید سپهبد قاسم سلیمانی (۲)
🔹حرمت #ولایت_فقیه را حرمت مقدسات بدانید.
🔸اگر خیمه جمهوری اسلامی آسیب ببیند، بیتاللهالحرام و قرآن آسیب خواهد دید.
🔹برای نجات اسلام، خیمه ولایت را رها نکنید.
امروز، قرارگاه حسینبنعلی ایران است.!
🔹فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند.
🔸خدای عزیز! سالهاست از کاروان شهدا جاماندهام.
🔹خداوندا مرا پاکیزه بپذیر، آنچنان که شایسته دیدارت شوم.
🔸خدایا برای دفاع از دینت، خندیدم و خنداندم، گریستم و گریاندم.
🔹خدایا مرا به قافلهای که به سویت آمدند، متصل کن.
🔸شهادت میدهم که قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است.
🔹خداوندا! در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است
هزار بار شکستم که یک کلام بگویم
که در وداع تو امشب به تو سلام بگویم
سلام! صورت خونین ! سلام دست بریده!
سلام جسم مقطع، من از کدام بگویم؟
مُرید راه ولایت، شهید حضرت زینب
اجازه هست برایت از ازدحام بگویم؟
چه روضهایست مجسم، عقیق سرخ برایم
که حکم کرد از انگشتر امام بگویم
ورق ورق شدی اما، سَرت نرفته روی نِی
دگر نخواه که از سنگ و پشت بام بگویم
عزا بس است برای تو ای حماسۀ مطلق
عزا بس است دِلا! باید از قیام بگویم
اگر اجازه دهد غم، خدا کند بتوانم
که فتح و نصر تو را در عراق و شام بگویم
هلا ! لباس شهادت به تو چقدر میآید
خدا کند که برایت علی الدوام بگویم
از آن طلوع که آغاز فتح مسجدالاقصیست
و دیر نیست شبی که از انتقام بگویم
#انتقام_سخت
✨رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ
✨إِنْ تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ
✨لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا ﴿۲۵﴾
✨پروردگار شما به آنچه در دلهاى
✨خود داريد آگاه تر است
✨اگر شايسته باشيد
✨قطعا او آمرزنده توبه كنندگان است (۲۵)
📚سوره مبارکه الإسراء
✍آیه ۲۵
@sardarbakery
#حدیث
💚امام علے
علیہ السلام:
🔸خانہ اے کہ در آن
قرآن خوانده شود
و خدا را بہ یاد آرند🔸
🔸برڪتش زیاد مےشود
و فرشتگـان بہ آن
خانہ وارد مےشوند
و شیاطین از آن دور مےشوند🔸
📚 اصول کافے
@sardarbakery
خدایا...
"نیامدنش" از "نبودنش" دردناک تر است
نبودنش "تقدیر" است
نیامدنش "تقصیر"
❤️اَلَّلهُمـّ ؏جِّل لِوَلیِڪ َالفرَج❤️
@sardarbakery
ای آرزوی حضرت طاها
ظهـــــــــورکن
نوردل خدیجهٔ غرّا
ظهـــــــــورکن
ای افتخارحیدرکرار
العـــــــــجل
خورشیدعشق ام ابیها
ظهـــــــــورکن
@sardarbakery