وقتے ڪسے مرا ناراحت میڪند یا به چالش میڪشد یا مشمئز میڪند از خود میپرسم این فرستاده شده تا چه درس مهمے را به من یاد بدهد ؟…
در این لحظه فاقد ڪدام ویژگے شخصیتے و روانے هستم ڪه باعث شده متحمل درد و رنج شوم ؟
انسانهای ڪند ذهن و ڪم هوش به شما صبر و بردبارے مے آموزند.
انسانهای عصبانے ، آرامش و خونسردے را مے آموزند.
انسانهای تحقیر گر ، عزت نفس را به شما مے آموزند.
انسانهای بے احساس ، عشق بے قید و شرط را مے آموزند.
انسانهای لجباز، انعطاف را به شما مے آموزند.
باربارا دے انجلیس
🌸✨🌸✨🌹✨🌸✨🌸
@sardarbakery
روزگار دو چیز 🍃💕
با ارزش رو از ما میگیره:
دوستهای خوب و روزهای خوب
ولی هیچ وقت🍃🌸
نمیتونه یه چیزو از ما بگیره!
روزهای خوبی
که با دوستهای خوب گذشت...🍃💕
تقدیم به تمام دوستای
خوب با آرزوی بهترینها🍃🌸
@sardarbakery
سردار چنين امام....
در سال های دشوار جنگ، به خصوص نبردهایی که در کردستان داشت. وقتی مشکلات و نارسایی ها و نامهربانی ها بر او چیره می شدند، می رفت خدمت حضرت امام. خودش می گفت: «هر وقت نزد امام می روم، با آن که خیلی حرف و مشکل دارم که بازگو کنم، اما وقتی شخصیت با ابهت و قاطع ایشان را می بینم، همه آنها فراموشم می شود.
با خودم می گویم تو سردار چنین امامی هستی که آمریکا را به زانو درآورده است؟ آن وقت تو به این راحتی پا پس می کشی؟»، لذا می گفت فقط زیارت امام برایم کافی است تا همه مشکلات را حل شده ببینم.
🌹 خاطره اى به ياد صياد دلها، شهيدعلى صياد شيرازى
@sardarbakery
✨ترک برقامت کعبــــــــه عیان شد
که حیــــــدر آمد و شاه جهان شد
✨ملائک صف به صف درسجده شکر
صدای خنده اش صـــوت اذان شد
✨صــــــدف بی درّ خود ارزش ندارد
و کعبه با علی گوهــــرنشان شد
#میلاد_امام_علی(ع)🌺
#روز_پدر✨🎊
#بر_شیعیانش_مبارڪ_باد🌺
@sardarbakery
امروز روز مهندس هست
این عکسها متعلق به مهندس شهید مهدی باکری هست. عکس سمت چپ بعد از عملیاتی هست که چند روزی میشد نخوابیده بود تا عملیات موفقیتآمیز باشه و دشمن رو شکست بده. جوان ۲۸ ساله بر اثر خستگی، شبیه به یک پیرمرد ۶۰ ساله شده بود!
وقتی که شهردار ارومیه بود بر اثر بارندگی زیاد، در بعضی نقاط سیل آمده بود. مهدی گروه های امدادی را اعزام کرد و خودش هم به کمک سیل زدگان رفت. آب وارد خانه پیرزنی شده بود و کف اتاقها را گرفته بود، در میان جمعیت، چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار میکرد، پیرزن به مهدی گفت: «خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی، نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست، ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت» و مهدی فقط لبخند میزد...
روزت مبارک آقا مهدی🌹
@sardarbakery
🍃ايوان نجف عجب صفائي دارد
🍃حيدر بنگر چه بارگاهي دارد
🍃اي كعبه به خود مناز از روي شرف
🍃جايت بنشين كه هر كه جائي دارد
🍃هرگز نكند واهمه از روز جزا
🍃هر كس چو علي پشت وپناهي دارد
💐 ولادت با سعادت حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام
و روز پدر بر شما مبارک باد💐
@sardarbakery
🌷شهید محمد اثری نژاد🌷
اهواز زندگی می کردیم، در یکی از خانه های سازمانی که به فرماندهان جنگ می دادند، بدون کولر، بدون یخچال، در این بی امکاناتی گرمای خوزستان هم شده بود قوز بالای قوز. مجبور بودم غذای هر روز را همان روز تهیه کنم تا فاسد نشود.
آن روز برای خرید که بیرون رفتم یکی از همسایه ها با تعجب به سمت من آمد و گفت: «راستی چرا حاج آقا یخچالتون را بخشید!» با تعجب گفتم: «یخچال!»
گفت: «آره همون یخچال سهمیه ای که امروز صبح به شما دادن. حاجی اون رو بخشید به یکی از همسایه های چند کوچه اون طرف تر!» شب که آمد، فهمید پکرم، جریان را پرسید! نمی خواستم به روش بیارم اما گفتم: «حاجی ما خودمون بیشتر از هر چیز به یخچال نیاز داریم، خدا را خوش می یاد آن را برداشتید بخشید به یکی دیگه!» لبخند مهربانی روی صورتش درخشید و گفت: «بنده خدا آمده بود کمک کنه یخچالُ سوار ماشین کنیم، با حسرت گفت خوش به حالت که به شما یخچال دادن، ما که با چهار تا بچه قد و نیم قد آرزو به دل یک لیوان آب یخ موندیم، خندید، به چشمانم نگاه کرد و گفت: «خدا وکیلی تو بودی نمی بخشیدی!»
🌸 راوی: همسر شهید
@sardarbakery
آن کس که به هنگام علی گفتن ما می خندد
خنده اش خنده ی تلخ است، حسادت دارد...
@sardarbakery
آغازکنم کلام خود باحیدر💚
درهردم وبازدم مدد یاحیدر💚
خلقی به جهان نَبُوَد الاحیدر💚
مردی به جهان نباشد الاحیدر💚
چشمان خدا بین؛علی عین الله
لاحول ولاقوة الابالله🙏
#روزتون_بخیر 🌸🍃🌸
@sardarbakery
#آقــای_من😍
○۳۱ سال رهبری ایران و در دهه ۹۰ استقامت و حکمت بی نظیر در برابر آماج تخریب ها و تهمت ها در کم کاری دولت ها.
📎بی نظیر هستی و بی نظیر برایمان بمان #روز_پدر_مبارک❤️🕊🕊
@sardarbakery
کاش یک قاصدک
از تو خبری میآورد ....
#فرمانده_بیمزار
#شهید_حمید_باکری
#سالروز_شهادت🌷🕊🕊
@sardarbakery
#خاطرات_شهید
●برادر حمید [شهید مهدی باکرى]، از تبریز زنگ زد و پرسید:« بچه چیه؟» گفتم:« دختر». به شوخی گفت: « برای جبهه فرمانده گردان میخواهیم. دختر میخواهیم برای چه؟». من هم به شوخی گفتم:« میروم پس میدهم.» به حمید گفتم که مهدی چه گفته، گفت: «[تو هم] میگفتی اگر پاسدار نشود، زن پاسدار میشود... میگفتی زن پاسدار شدن، خیلی سختتر از پاسدار شدن است».
●یک بار گفت:« میآیی نماز شب بخوانیم؟» گفتم:« بله.» او ایستاد به نماز و من هم پشت سرش نیت کردم. نماز طولانی شد، من خسته شدم، خوابم گرفت، گفتم:« تو هم با این نماز شب خواندنت... چقدر طولش میدهى؟ من که خوابم گرفت، مؤمن خدا... .» گفت: « سعی کن خودت را عادت بدهى. مستحبات، انسان را به خدا نزدیک ترمیکند.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎قائممقام لشگر ۳۱ عاشورا
#سردارجاویدالاثر_حمید_باکری🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۴/۹/۱ ارومیه
●شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۶ عملیات خیبر🌹🕊🕊
@sardarbakery