eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
219 دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
14هزار ویدیو
101 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در نوبتی ، 🍃دوباره دلت را مرور کن 🌸از غـم به هر 🍃بهانه ی ممکن عبور کن 🌸اگر تمام راه تو 🍃 مسدود شد ، بگـرد 🌸یک آسمان تازه و 🍃یک جاده جور کن 🌸سلام صبحتون بخیر 🍃دوشنبه تون زیبا و پر امید 🌸
🌷💫دوشنبه تون عالی 💓✨دلتـون شاد 🌼💫و روزگارتون پراز 🌷✨معجزات خداونــد 💓💫آرزومندم امــروز 🌼✨عزمت راسخ 🌷💫نیرویت بی‌ پایان 💓✨سلامتی‌ات پایدار 🌼💫کامیابی‌ات روز افزون 🌷✨دست یاری دهنده‌ات 💓💫پرتوان باشــد 🌼✨روزتون پراز 🌷💫موفقیت و کامیابی
🌝صبح زیباست 💐 و زیبایی در نگاه توست🌷🍃 نگاه توست که🌷🍃 زندگی را زیباتر میکند🌷🍃 شکرگزار نعمتهای زندگیمون باشیم😉 🌺 🌷🍃
دعای امروز 🌷❤️🌷 ﺧﺪﺍﯾﺎ🙏 ﻣﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺗﺎ ﻗﻠﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸوﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﺍ ﺷﺎﺩ ﮐﻨﻢ❤️ ﺍﺯ ﺗﻮ تمنا دارم🙏 ﺩﺭ ﺍﯾﻦ روز بهاری ﻣﺸﮑﻼﺗﺸوﻥ ﺭﺍ ﺁﺳﺎﻥ، ﺩﻋﺎﻫﺎﯾﺸوﻥ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ، ﻭ ﺩﻟﺸوﻥ ﺭﺍ ﺷﺎﺩ ﮔﺮﺩﺍﻧﯽ...🙏 آمین یا قاضِیَ الْحاجات 🙏 ای برآورنده ی حاجت ها 🙏
🌸پروردگارا 🌷چه زیبا روزی شود 🌸همراه با خورشیـد 🌷به تو سـلام کنیـم. 🌸و نام تو را نجوا کنیم 🌷و آرام بگیریم 🌸روزمان را با توکل بر 🌷نام زیبایت آغاز می کنیم 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم 🌷 الــهـــی بــه امــیــد تــو
هرچه بیاید بهار، عید بعید است بی‌تو مسیرش به این خانه بیافتد ... 🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وداع همسر و دختر با شهید بهروز واحدی که دو روز قبل در سوریه به شهادت رسید. شرم بر ما اگر این صحنه‌ها را از یاد ببریم. 🕊🌹🕊
سلام فرمانده ای ڪاش نگاهـت برسانی دل مـا را ...😭 🕊🌹🕊
●زمانی که فرماندهی گردان بلال را به او ابلاغ کردند، از حاج همت پرسید: اسم گردان چیست؟ حاج همت گفت: گردان بلال حبشی... پس از مکثی کوتاه، محمدکاظم گفت: چه اسم زیبایی! بلال سیاه بود، من هم سیاه چرده ام؛ ● ولی آیا من هم می توانم زیر باران تیرها و ترکش ها مثل بلال اَحداَحد بگویم، بعد از این جمله شهید اشرفی اصفهانی فرمودند : ایشان (محمدکاظم) شهید می شوند. 📎پ ن : "فرمانده گردان بلال لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله" ●ولادت : ۱۳۴۲/۱/۹، شهر ری ‌‌‌●شهادت: ۱۳۶۱/۷/۱۵ ، سومار ، عملیات بیت المقدس🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | | من ڪفتر جلدٺ همہ دم بوده و هسٺم سخٺ اسٺ ڪه دور از حرمٺ زنده بمانم محزون شده ام از غم هجران تو آقا تاکے ز رهِ دور سلامٺ برسانم ❤️
گاهی میان مردم، در ازدحـام شهر... غیر از تـو هر چه هست فراموش می‌کنم … 🕊🌹🕊
۱۶ سال بیشتر نداشت که شد و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش شده بود... احمد قد کشید و بزرگ شد و حالا از مادر اجازه مےخواست... این با جنگ بیگانه نبود سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید... اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد... پسر رفت و مادر به چشم خود مےدید که پسرش، دوستش، هم بازی اش، پاره تنش دارد مےرود اما سر بلند کرد و گفت: عجب صبری دارند این ... عجب دل بزرگی دارند ... راست گفته اند هیچ تیری، بر پیکر شهید اصابت نمی کند مگر آنکه اول... از  قلب مادرش گذشته باشد همیشه "قلب مادرشهید"، زودتر شهید می شود ! 🕊🌹🕊