eitaa logo
به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
1.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
49 فایل
یادت سردار عزیز همیشه در قلبمان میماند وخونت هرلحظه میجوشد و همه را انقلابی میکند🌾🌾 در کنار اولیاءاللّه ماراشفاعت کن❤❤ شهادتت مبارک #پدرجان کپی از مطالب کانال به هر شکل آزاد است
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸فرزند شهید سلیمانی خطاب به ترامپ: با ترس از دشمنان زندگی خواهی کرد زینب سلیمانی در توییتر نوشت: ترامپ، تو پدرم را به قتل رساندی-ژنرالی که ضد داعش/القاعده پیروزمندانه جنگید- با این امید باطل که به شکلی تو را قهرمان ببینند. اما در عوض شکست خوردی و منزوی و در هم شکسته شدی. کسی تو را قهرمان نمی بیند بلکه به عنوان کسی می بینند که با ترس از دشمنانش زندگی خواهد کرد. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌸🦋 🌺از به یادگار دردی دارم.. کان به صدهزار درمان ندهم❤️ 🤲 ... 🌙🌸 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🍃🌺 🌻از قعر زمین به اوج افلاک سلام از من به حضورحضرت یارسلام 🌻صب⛅️ح است دلم 💕هواییت شد مولااز جانب قلب من بر آن یار سلام❤️ 🌸🍃 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
•🍃♥️🍃• 🌸تمام هایم را نذر کرده ام تا تــ🌷ــو همان باشی که صبـ☀️ـح یکی از روزهای خدا عطر ام رابه باد🍃می سپارد ...💔 🌺🌤 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🍃🌸 🌺می گفت، شبـ🌙ـی به خانه با نشانـه برمیگردد 🌺می گفت، ولی دلــ💓ـم گواهی می داد یک روز به روی بر می گردد😔 🔴 ۱:۲۰_______جمعه های دلتنگی💔 🕯 😔 🍃🌹 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🔸روابط شخصی حاج قاسم سلیمانی 🔹قاسم سلیمانی علاقه خاصی به سربازان شهید دارد و با خانواده های آنها دیدار می کند. خودش در جایی گفته: «زمانی که فرزندان شهیدان را می بینم، می خواهم آنها را ببویم و از خود بی خود می شوم». سردار سلیمانی از دوستان نزدیک و صمیمی شهید «عماد مغنیه» بود. قاسم سلیمانی برادر کوچکی به نام سهراب دارد. او درخصوص روحیات حاج قاسم گفته بود: «حاج قاسم خیلی وقت نمی کند به خانواده برسد اما آدمی بسیار عاطفی است و حتی تا زمانی که نسبت به مسائل زندگی من اطمینان پیدا نکرد، مرا رها نکرد، مدام من را کنترل می کرد چون من در سازمان زندان ها کار می کردم و با زندانیان در ارتباط بودم؛ حتی اگر یک موتور می خریدم تا اطمینان پیدا نمی کرد که چگونه آن را تهیه کرده ام راحت نمی شد، شاید به نوعی تمام زندگی اطرافیان ما را زیر نظر داشت تا خدای ناکرده به راه کج و آلوده کشیده نشویم». 🎐 (بازخوانی زندگی سراسر درس حاج قاسم) https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🦋🌸 🌺 آرزوهای شهید تورجی‌زاده بود داشتیم از آرزوهامون می‌گفتیم. محمدرضا گفت: آرزوی من اینه که... مکثی کرد و ادامه داد: "من دوست دارم زیاد برام فاتحه بخونن، زیاد باقیات‌الصالحات داشته باشم؛ می‌خوام بعد از مرگم ، وضعم خیلی بهتر بشه؛ دوست دارم هر کاری می‌تونم برای مردم بکنم، حتی بعد از شهادت... " به راستی که خداوند چه زیبا آرزوهای شهید محمدرضا تورجی‌زاده رو برآورده کرده؛ هم او دست مردم رو می‌گیره، و هم اکثر اوقات مزارش جزء شلوغ‌ترین مزارهای گلستان شهداست و مردم دارن براش فاتحه می‌خونن... 🌹خاطره ای از زندگی مداح شهید محمدرضا تورجی‌زاده 📚منبع: کتاب یازهرا سلام‌الله‌علیها ، صفحه ۱۷۰ 🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🍃🦋 🌸واکنون ماییم و جهانی که کم دارد💔 ❤️ https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🦋🌺 🌸هوا خواه توام ❤️ ومیدانم که ...‌‌ 🌹 شبتون_شهدایی🌙🌺 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌼زندگی نامه شهید حاج قاسم سلیمانی ✍استان کرمان، شهرستان «رابر»، روستان قنات ملک، خانواده هفت نفره حاج حسن سلیمانی!قاسم فرزند سوم بود و با نان کشاورزی و لقمه حلال بزرگ شد. "نوجوان روستازاده، جهانی شد چون نام بلندی داشت" راهی کرمان شد، بنایی می کرد، درس می خواند، کاراته کار می کرد، برنامه و تدبیر داشت برای زندگیش، هوای برادر کوچکترش و دیگران را هم داشت. مربی رزمی شد؛ مجاهد بود. فرمانده شد، بنده بود. سردار شد، انقلابی بود. شهید شد، عاشق بود. شهر و روستا ندارد. کشور و قاره ندارد. امکانات و... ندارد. آن چه که انسان را می سازد،‌همتی است که خدا به همه داده است. آن چه که زندگی ها را پیش می برد، عزم و اراده ای است که از لطف الهی سرازیر شده است. آن چه که انسان را جاودانه می کند و مؤثر، بندگی خداست. غفلت از خدا تمام آنچه که داریم را می برد. و گناه مانع شهادت! 📚منبع: کتاب حاج قاسم https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌺🕊 🔸انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت آنقدر که خالی شده بعد از ❤️ جهانم... 💔 ... https://eitaa.com/sardaredeLhaman
💫🕊 🌸آنـان ڪ بہ دنبال 🌸هر جـا ڪ مےروند، تعلـق نـمےبرند عشـاق ❤️روزگار سبـڪبـال مےپـرند... 💫 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌸🍃 🌷در بین بچه‌هایی که به مسجد می‌آمدند، حبیب بیش از همه اهل بکاء و گریه بود. شب جمعه‌ای بود، مراسم دعای کمیل بود و طبق معمول گریه حبیب بلند... در دعای کمیل من داستانی از حضرت موسی(ص) نقل کردم که در زمان حضرت خشکسالی شد و باران کم آمد. حضرت موسی و عده‌ای از ﻣﺮﺩﻡ دعا کردند،ﻭﻟﻲ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﻧﺸﺪ. عده‌ای گفتند چرا باران نیامد! و ﺑﻌﺪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﮔﻨﺎﻫﻜﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﺟﻤﻊ ﺑﻮﺩﻩ و ﺳﺒﺐ ﻗﻂﻊ ﺭﺣﻤﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﻭ ﺭا ﮔﻔﺘﻢ و اﺩاﻣﻪ ﻣﺎﺟﺮا .... دعای کمیل تمام شد. سراغ حبیب را گرفتم. گفتند: تا شما گفتید که به خاطر حضور آن گناهکار دعای موسی مستجاب نمی‌شود، حبیب بلند شد و رفت! دنبال حبیب فرستادم. به شاهچراغ رفته بود. او را آوردند. گفتم: چرا رفتی؟ سر به زیر گفت: من آدم گنهکاری هستم، خواستم بودنم مانع اجابت دعای شما و این جمع نشود! بعد از آن هر وقت مراسم دعا بود، قبلش رو به حبیب می‌گفتم اگر اسم گناهکار آمد، شما جمع را ترک نکنید، همین جا بشینید، خطابم به شما نیست!! (برشی از کتاب قلب های آرام) 🌹🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
مداح اهل بیت حاج صادق آهنگران از : 💠یک یا دو شب از شب‌های قدر را بیا و برای رزمندگان مدافع حرم در حرم حضرت رقیه (س)، مراسم احیاء را برگزار کن. من هم حسب‌ُالامر وی که به‌عنوان فرمانده بنده بود، چند سالی برای احیاء شب‌های قدر، به سوریه می‌رفتم. این خاطره‌ای که تعریف می‌کنم، به نظرم، آخرین دیدارم با شهید حاج قاسم سلیمانی بود: 💠شب بیست و یکم یا بیست و سوم ماه مبارک رمضان، در حرم حضرت رقیه (س) که در حال خواندن دعا و روضه بودم، یکی از خادمان به نام آقای «میری» آمد و به من گفت که «پیرمرد آمده است»؛ («پیرمرد» اسم رمزی حاج‌قاسم بود). من تصورم این بود که حاج‌قاسم آمده و در جمعیت نشسته است؛ اما بعد از پایان مراسم که همه رفتند و خادمان درهای حرم را بستند، به اتاقی در طبقه بالای حرم رفتم که برای سحری آماده شوم، در آن‌جا آقای «میری» گفت که «حاج‌قاسم گفته است که بیا پایین». 💠من هم خوشحال شدم و سریع دوباره به حرم برگشتم و از کنار ضریح رد شدم و به اتاق مسئول خدام رفتم. در آن‌جا با حاج‌قاسم، با آن تواضع و صفایی که داشت، احوال‌پرسی کردم تا این‌که گفت: «حاج صادق مراسم امشب به من نچسبید»، گفتم: «مگر در مجلس نبودید»، حاج قاسم گفت: «نه، در حقیقت نیامدم، همین جا نشسته بودم؛ اگر می‌شود، چند دقیقه در حد یک روضه هم که شده، بخوانید» بعداً فهمیدم که به‌دلیل مسائل امنیتی، نتوانسته بود به مجلس بیاید. 💠دو نفری آمدیم بیرون و نشستیم کنار ضریح حضرت رقیه (س)، هیچ‌کس هم در حرم نبود، البته یک نفری هم داشت با موبایل فیلم گرفت که گویا شهید «پورجعفری» بود و آقای «میری» هم داشت سحری آماده می‌کرد. حاج‌قاسم نشست و سر خود را گذاشت روی ضریح و من هم به فاصله یک متری وی، شروع کردم به خواندن زیارت عاشورا، چون تا آن‌جا که می‌دانم و یادم هست، حاج قاسم همیشه بعد از نمازها، اصولا زیارت عاشورا را می‌خواند. با این‌که خسته بودم؛ اما بعد از زیارت عاشورا، دوباره قرآن به سر گرفتن را هم خواندم و طبق روال، وقتی به «الهی به عَلیٍ» رسیدم، روضه‌ای خواندم و دعا را ادامه دادم. 💠مهم موضوع این است که وقتی من می‌خواندم، آن‌قدر حاج قاسم گریه می‌کرد و حال خوشی داشت که من به آن کسی که داشت فیلم می‌گرفت، (حالا خدا کند که فیلم آن وجود داشته باشد) یکی دوبار اشاره کردم که «ادامه بدهم؟»، گفت که «ادامه بده»، معلوم بود که به این حال حاج‌قاسم عادت داشت؛ خلاصه تا آخر دعا را خواندم و کمی صبر کردم تا از گریه‌هایش کمی کم شود، بعد از آن، آمد که تشکر کند؛ چون اصولا به مداح‌های اهل بیت (ع) بسیار احترام می‌گذاشت؛ آن‌شب با هم رفتیم به طبقه بالای حرم و سحری را با هم خوردیم. در این فاصله چندبار به من گفت که اگر شهید شدم، یادت باشد که برای من بخوانی. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیشنهاد👌 📍روایات داستانی از حضور سرزده حاج قاسم در مراسم خواستگاری فرزند شهید مدافع حرم.. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌸🍃 🌺درد 💔 ساده مداوا نمی شود... باید به رسید ، وَاِلّا نمی شود😔 🤲 🌙🕊 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🍃🌸🍃 🌸🍃 و تو... ❤️ همان اکسیر زمینی🌍 که سالهاست، آنرا بر مدارش، آرام نگه داشته ای! 🍃میدانی؛ زمین شیفته نگاه توست😍 که هر و شام، دور سرت💫 می گردد! 🌸🍃 🌹🦋 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌺🍃 هزار شب ..... به سحر🌤 آمد و سحر شد شام.. ولی شبی که تو رفتی 🌤 نگشته هنوز❤️ 💓 🌧صبحتون بخیر وشادی☀️🌈 🌹🦋 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
📜 🔶هر که در جستجوی دانش باشد درجست وجوی اوست. 🌹پیامبراکرم صلی اللّه علیه واله🌹 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌺🕊 از یک‌ نفس دلم غافل نیست هرچند که جز حسرت دل😢 حاصل نیست از شوق می‌سوزم و می‌سازم، چون آن دل که به شوق تو💖 نسوزد دل نیست https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✍ به روایت : 💠حمید به این چیزها خیلی حساس بود. به من می‌گفت« فاطمه ! این چیه که زن‌ها می‌پوشند ؟ » می‌گفتم « مقنعه را می‌گویی ؟ » می‌گفت : « نمی‌دانم اسمش چیه . فقط می‌دانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل می‌گیری و روسری و چادر سرت می‌کنی بهتر از روسری‌ست . 💠دوست دارم یکی از همین‌ها بخری سرت کنی راحت‌تر باشی . » گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد ؟ خندید گفت « هر دوش » 💠از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، کجا رفته ، چطور رفته ، به کجا رسیده . 🌹  https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🍃🌸 🔺تعریف کرد که: بهش گفتم علی (روح الله) نزدیک 60 روزه که اینجایی، بسه دیگه نمیخوای برگردی؟ تو صورتم نگاه هم نکرد، همونجوری که داشت کارشو انجام میداد جواب داد: کجا برم، ناموسم اینجاست زن و بچه ی شیعه، ناموس شیعه تو الفوعه و کفریا و نبل و الزهرا تو محاصره است، اونا ناموس منند، کجا بذارم برم. چند روز بعد پیکر پاک و سوخته اش رو برگردوندند. 🌹 https://eitaa.com/sardaredeLhaman