📘 حکایت آش نخورده و دهن سوخته
روزی مردی به خانه یکی از آشنایان خود رفت. صاحبخانه برای او کاسهای آش داغ آورد. میهمان هنوز دست به کاسه آش نبرده بود که دندانش بشدت درد گرفت و دستش را روی دهان خود گذاشت.
صاحبخانه به خیال آنکه او از آن آش داغ خورده و دهانش سوخته است، گفت صبر میکردی تا آش کمی سرد میشد و بعد میخوردی تا دهنت نسوزه !
میهمان که هم از درد دندان رنج میبرد و هم از حرف صاحبخانه شرمگین شده بود، گفت: بله، آش نخورده و دهن سوخته!
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚
🍁
درویشی تنگدست به در خانه توانگری
رفت و گفت:
شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای
که به درویشان دهی، من نیز درویشم
خواجه گفت:
من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی...
پس درویش تاملی کرد وگفت:
ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه
خدای کریم را گذاشته به در خانه
چون تو گدائی آمده ام...
این را بگفت و روانه شد.
خواجه متأثر گشته از دنبال وی شتافت
و هر چه کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد.
از او بخواه که دارد
و میخواهد که از او بخواهی...
از او مخواه که ندارد
و می ترسد که از او بخواهی...!
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚
🍁
حیف که آدمی ...
تنها وقتی آن چین و چروکهای ترسناک...
سرزمین نازک پوستش را تسخیر میکند ...
و وقتی شتر مرگ به خانهاش نزدیک میشود ...
تازه میفهمد که باید ببیند...
باید بیشتر ببیند...
بیشتر نفس بکشد...
بیشتر راه برود...
بیشتر زندگی کند...
بیشتر عشق بورزد ...
و شاید این تقدیر آدمی است که دیر بفهمد...
آنهم خیلی دیر ...
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚
💎 روزی که منتظرید مردم براتون دست بزنند بالاخره وسط این دست ها له می شوید !
💎 روزی که ملاک های شما برای درست و غلط " قضاوت و نظر مردم " است از نظر علمی گفته میشود یک بادکنک سوراخ هستید !
💎 مگر ما آمده ایم در این دنیا تا مردم را راضی نگه داریم ، این چه نگاهیست به دنیا !
💎 روزی که شما آمدید « نگران قضاوت و نظر مردم بودید » شما از پا در میاید و به هیچ جا هم نمی رسید!
#برای_مردم_زندگی_نکنیم
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚
یــک پــدر
تــنــها یــک پــدر نــیــســت
گــاهی نــان در ســفــره اســت
گــاهی ســقــفــی بــالــای ســر
و گــاهی جــانــی بــرای زنــدگــیــســت
پــدر ســپــری اســت
بــر نــامــلــایــمــات روزگــار
پــدر فــقــط تــاج ســر نــیــســت
پــدر دنــیــاســت ..♡
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚
🍁
زیبایی مرد به اخلاق.
زیبایی زن به مهربانی.
زیبایی زندگی به خوشبختی.
زیبایی خانه به احترام و محبت.
وزیبایی کنارهم بودن،
به صمیمیت وصداقت است.
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚
بنظرم این جملات رو باید با آب طلا نوشت✨👌
"من از آنچه که هستم و آنچه که دارم خجالت نمیکشم! این خانواده ی منه. این هوش منه. این ماشین منه. این خونه منه.
من از هیچ چیز مربوط به خودم شرمنده و خجالت زده نیستم. از سنم، قدم، وزنم، پدرم و مادرم و.. خجالت نمیکشم؛ اینها واقعیت زندگی منه!
قراره من خوبِ خودم باشم نه اینکه خوب و بد بودنم رو با متر شما اندازه بگیرم. من به این دنیا نیومدم تا با ملاک های دیگران زندگی کنم"
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚
انسانهای بزرگ درباره عقاید حرف میزنند،
انسانهای متوسط درباره وقایع حرف میزنند،
انسانهای کوچک پشت سر دیگران حرف میزنند!
.
انسانهای بزرگ درد دیگران را دارند،
انسانهای متوسط درد خودشان را دارند،
انسانهای کوچک بی دردند!
.
انسانهای بزرگ عظمت دیگران را میبینند،
انسانهای متوسط به دنبال عظمت خود هستند،
انسانهای کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران میبینند!
.
انسانهای بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند،
انسانهای متوسط به دنبال کسب دانش هستند،
انسانهای کوچک فقط به دنبال کسب پول هستند!
.
انسانهای بزرگ به دنبال طرح پرسشهای بیپاسخ هستند،
انسانهای متوسط پرسشهایی میپرسند که پاسخ دارند،
انسانهای کوچک میپندارند پاسخ همه پرسشها را میدانند!
.
انسانهای بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند،
انسانهای متوسط به دنبال حل مسئله هستند،
انسانهای کوچک مسئله ندارند!
انسانهای بزرگ...
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚
🍁
تبدیل به آدمهای شدیم که تا جای چیزی تو زندگیمون خالی نشه
ارزشش رو متوجه نمیشیم..
هرکسی رو همونقدر دوست دارم که دوستم داره و همونقدر دلم تنگ میشه که دلش برام تنگ میشه،
شاید به نظرتون شبیه معاملهست ولی من یاد گرفتم براى هرکسی همونقدر ارزش قائل بشم که
برام ارزش قائله...
شما هم اگه یاد نگیرید باختید...
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
۰
۰
📚@sarguzasht📚