انقدر جدیدا همه درگیر ظاهرسازی
و استایل و قیافهی خوب شدن،
که یادشون رفته درونشونهم نیاز به مراقبت و ساختن داره.
نیاز دارید به با ادب بودن،
مهربون بودن،
مسئولیت پذیری،
صداقت داشتن و مورد اعتماد بودن.
اینا صفات بارزی هستن که
انسانهای یک جامعه
بهش نیاز دارن تا بتونن
سلامت روان خودشون و
اطرافیانشون رو حفظ کنن.
@sarzendehbash
📚 داستان کوتاه
یک بار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد، لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را میکردند برداشتم.
دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم.
دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم، سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.
دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه میکند.
آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای: اهدافم، رویاهایم، ایدههایم و سرنوشتم
روزی که جنگهای کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.
هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد.
نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم
@sarzendehbash
هدفی که پشتش برنامه ریزی نباشه
یه آرزو بیشتر نیست...
امشب آرزوهاتونو از خدا بخواید و حتما براش برنامه ریزی کنید...البته برنامه ریزی بر مدار هدف گذاری....
#انگیزشی
#لیله_الرغائب
@sarzendehbash
خدايا🙏
امشب،شب آرزوهاست...💖
به حرمت و برکت ماه رجب 🌙
🌸هیچ کس را از در خانه ات
🌸ناامید بر مگردان
🌸و امروز
🌸به دوستانم خیر و
🌸برکت عطا بفرما
🌸و آرزوهایشان را محقق فرما🙏
آمیـــن ای فرمانروای حق و آشكار
@sarzendehbash
🔆🔆🔆🔆🔆
خداوند در زندگی نعمت های زیادی به
ما داده
ما خیلی چیزها داریم خیلی چیزهای خوب
اما اصلا متوجهِ اونها نیستیم
برای همین هست که خداوند درقرآن
نعمت هایی رو که به ما داده
یادآوری میکنه وازما میخواد که
شکرگزار باشیم 🕊🕊
@sarzendehbash
🌸🌸🌸
ســــــــــلام و صدسلام بہ دخترای گل و خانوم هاےگل توخونہ ..😍
اونایی ڪه ڪسی قدرشون رو نمےدونہ جز خدا😌
ڪسی ازشون تشڪر نمیڪنہ جز خدا🌱
ڪسی هواشونو نداره جز خدا ..♥️
چون تو فقط مال خدایی 😍
ڪارهات فقط به چشم خدا میاد
پاشو مهربون دیرشده ها
ظهر شد رفت
تنبلے بسه
همه دارن یه ڪاری میکنن
نڪنه تنبل توشون توباشے😁
آفرین دلبربلا 💪
توبهترینے
هم توےبندگے
هم توے زندگے ♥️
پاشیم یه تیپ مشتے بزنیم
ڪه امروز جمعه ست و همه در کنار هم مهربانتر از همیشه😍😍لبخند مهمون لب های قشنگتون❤️
@sarzendehbash
💠 ۱۱ دستور العمل برای آشپزی اسلامی (طبخ غذای بهشتی)
📚 به نقل از سایت تبیان
✅ در غذا پختن، بهترین کار اینه که هر روز مثلا ناهاری که میپزید رو نذر یکی از ائمه اطهار یا مادران آن بزرگواران کنید، هم در خوشمزگی غذا بسیار موثر است هم اثرات ِ وضعی بسیار مطلوبی بر روح و روان افرادی که از آن غذا میل میکنند دارد.
@sarzendehbash
.⏳ چرا برای انجام کارهامون نمیتونیم زمان رو مدیریت کنیم و وقت کممیاریم؟
برای حل مشکل کمبود وقت باید علت ها رو پیدا کنیم
🔸شاید هدف گذاری درستی در زندگی نداریم
🔹 شاید در اولویت بندی کارهامون ضعف داریم!
🔸 ممکنِ کمبود زمان ما ناشی از واگذار نکردن کارها به دیگران باشه
🔹 شاید کمال گرا هستیم، خیلی وقتا یک کاری رو با ده دقیقه با استاندارد ۹۵ درصدی میشه انجام داد و لازم نیست ده ساعت وقت بزاریم تا به استاندارد ۱۰۰ درصدی که تو ذهنمون ساختیم برسیم.🤷🏻♂
🔸 شاید ضعف در حل مشکل و مسائل داریم، باید کمک بگیریم و با یادگیری، سطح خودمون رو بالاتر ببریم.
🔹 شاید درگیر مشکل اهمال کاری هستیم!
🔸 شاید هنر نه گفتن به دیگران رو بلد نیستیم🤦🏻♀
✅ راه حل بخشی از این شایدها برای ما، میتونه آموزش دیدن باشه.
@sarzendehbash
#سالاد_ماکارونی😋😋
برای درست کردنش احتیاج دارید به ماکارونی آبپز شده سبزیجات پخته شامل:نخود سبز،ذرت و هویج نگینی
سوسیس یا مرغ نگینی سرخ شده
و سیب زمینی آبپز نگینی شده و
خیار شور نگینی شده
همه مواد بالا رو با هم مخلوط میکنید
ترکیب سس مایونز با ماست و نمک و آبلیمو فلفل اضافه میکنیم و خوب هم میزنیم میزاریم یکی دو ساعت در یخچال بمونه تا طعم ها به خورد هم بره بعد میتونید سرو کنید
@sarzendehbash
1.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺
فاصله گرفتن از آدم های سمی
🔺دکتر انوشه
@sarzendehbash
سالها پیش، ساعت گران قیمت یکی از همکلاسیهایم گم شد.
معلم محترمی داشتیم.
وقتی ماجرا را فهمید، رو به کلاس گفت:
«باید جیب همه را بگردم»
بعد دستور داد که همه رو به دیوار بایستیم.
من که ساعت را دزدیده بودم، همزمان حسی از ترس و خجالت داشتم.
اما آن مرد شریف، درس بزرگی به من داد...
وقتی ساعت را از جیبم بیرون کشید، همچنان تفتیش جیب دانشآموزان دیگر را تا آخر ادامه داد!
آن سال تحصیلی به پایان آمد.
در آن مدرسه، هرگز هیچکس از موضوع دزدی ساعت چیزی به من نگفت و آبروی من لکهای برنداشت.
سالها بعد در یک مراسم عروسی، اتفاقی آن بزرگوار را دیدم که با موهای سپید در گوشهای تنها نشسته است.
با حسی مخلوط از شرمندگی و احترام، پیش رفتم و عرض ادب کردم و گفتم:
«سلام استاد! مرا به خاطر میآورید؟»
پیرمرد جواب داد: «خیر.»
شرح ماجرا را گفتم و عرض کردم:
«با این حساب، مگر میشود که مرا فراموش کرده باشید؟!»
فرمودند: «واقعه را به خاطر میآورم، اما نمیدانستم از جیب چه کسی ساعت را درآوردم!
چون موقع تفتیش جیب دانش آموزان، چشمهایم را بسته بودم...»
گاهی چشمهایمان را ببندیم . . .
@sarzendehbash