بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود
خود فروشان را به کوی می فروشان راه نیست
گریه ام را تهِ هر شعری و هر خاطره ای
زحمتی نیست اگر
عشـق حسابش بکنید ...
سه غم آمد سراغم هر سه یکبار
غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره داره
ولی آخر کشد ما را غم یار
داد بی داد...
دو نشانهی عشق را خوب میشناسم
اول اينكه تو نيستی
دوم اينكه
من ديوانه شدهام...
و خدا گفت که شب مایه ی آرامش توست به خدا تا به سحر، شب همه آشفته سرم ...
غالباً در هر تصادف میرود چیزی زِ دست...
لحظهی برخورد چشمت با نگاهم دل برفت!
#حسینفروتن
رفتنت نقطۀ پایانِ خوشی هایم بود
دلمازهرچهوهرکسکهبگوییسیراست!!
هدایت شده از سطل ِزباله|satlezobaleh
وهرکسیبهاندازهدلتنگیهایشدرگیرِشباست...(:
قلب مرا هنوز به یغما نبردهای . .
ای راهزن دوباره به این کاروان بیا !
امشب یه نفر با یه شماره ناشناس بهم اس ام اس داد " تو که درباره ی دلتنگی انقد قشنگ نوشتی ، تا حالا دلت برا کسی تنگ شده ؟ "
واسش نوشتم " نه اندازه ی تو . ! "
گفت مگه میدونی من کی هستم ؟ !
گفتم نه . .
گفت " هنوز علم غیب داری و همه چیز رو میدونی ؟ "
گفتم " همه چیز که نه ؛ فقط این رو میدونم که انقدر دلتنگ هستی که شماره ام رو هنوز یادته ، اگه نتونستی شماره ام رو فراموش کنی یا از تو گوشیت پاک کنی یعنی بدجور اسیر خاطرات شدی . ! "
چند دقیقه بعد با شماره اصلیش بهم زنگ زد ؛ شماره اش رو حفظ بودم . . !
تا حواس ِهمهی شهر به برف است بیا . .
گرم کن این بغل ِسرد ِزمستانی را ؛
مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند ،
هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند .
هدایت شده از دختران ِکانونبهشت|🇮🇷••
عید مبعث پیامبر اکرم رو به همه
جز اکرم عفیف تبریك میگیم .
هدایت شده از سطل ِزباله|satlezobaleh
عشق یعنی خالصانه در تمام دفترم ،
لابهلای اسمِتو یک چند خطی جزوه است ؛
- چرا ترقوه :
‹ راستش از نظرِ من این استخوان یکی از . .
خاصترین خلقتهایِ خداس !
اولین وُ تنهاترین استخوان افقیِ بدن ك جبران شکستگی
وُ آسیب دیدگی اون به شدت سخت . .
و در بعضی مواقعِ غیرممکنه ؛ البته زیبایی منحصر به فردی هم به گردن میبخشه اللخصوص در . .
جنس مؤنث ك به بیشتر به چشم میخوره ،
ضمن اینکه داخلِ افسانه هایِ . .
قدیمی به ‹ بوسهگاه ِ معشوق › ازش یاد میشه و هر ،
کدوم از ما یه ترقوه داخلِ زندگیمون داریم ؛
حواستون باشه مراقبشون باشید :)!💙' ›