حسین خدیج: همین مرد اگر اهل اروپا و آمریکا می بود الان این پست را در تمام گروهها و کانال ها به اشتراک می گذاشتیم! کاری که این پیرمرد روستایی ایرانی در این ۳۰ سال، بدون هیچ چشم داشتی دارد می کند ارزش هزاران مدال جهانی دارد! این بار باید جوامع غربی از ما احترام به طبیعت را یاد بگیرند! تا انتها ببینید و زحمت انتشارش را بکشید! این مرد را باید خیلی ها بشناسند و در زندگی الگو قرار دهند @satliyat

🤔

#شهروند_خبرنگار ☑️مسافران سرگردان قم در ترمینال جنوب تهران امروز 🔸کرایه نفری 35 هزار تومان ☑️بزرگترین کانال خبری استان قم 👇 @PhotoQomNews

استغاثه جمعی مسیحیان برای اینکه خدا عظمتش را به این نسل هم نشان دهد @satliyat

🔴 تصمیم جدید و شوک آور ایران در صورت تداوم همراهی عربستان با آمریکا دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بین‌الملل نوشت: 🔹حاکمان عربستان اگر همراهی و نوکری خود برای آمریکا در جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران را متوقف نکنند، باید منتظر تصمیم جدید و شوک‌آور تهران باشند. 🔹زمان برای تداوم سیاست‌های کثیف سعودی -اماراتی -اسراییلی بسرعت رو به پایان است. 🔻🔻🔻 ♨️رسانه مستقل خبر حوزه http://eitaa.com/joinchat/1876819984C877fd4ab65

🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸پانزده خرداد؛ وثیقۀ ظهور🔸 سالها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم خیلی‌ها فکر می‌کنند چون رحلت امام در 14 خرداد است، امام با شعر مذکور،‌ از رفتن خود خبر داده است. نه! منظور امام این نیست. منظور امام، استثناء بودن جریان نیمه خرداد است. نیمه خرداد، ثمرۀ هزار و صدسال غیبت کبری است. غیبت چطور شروع شد؟ نامه‌ای از سران شیعه برای امام یازدهم آمد که بیلان و هزینه کرد پول‌هایی که خدمت شما فرستاده‌ایم را به ما بدهید! حضرت یک کلمه جواب داد: «اگر امامت امر مستمری است، چرا چنین چیزی از اجداد و پدران من درخواست نشده است؟» و ازآن‌پس پرده سیاهی در اتاق ایشان نصب شد و مردم حق دیدن حضرت را نداشتند و فقط صدای ایشان را می‌شنیدند. امام بعدی که آمد، مردم حتی صدای ایشان را نشنیدند. فقط از طریق چهار نایب در مدت هفتادسال با امام ارتباط داشتند. امام غایب شد تا چه بشود؟ غیبت ایشان برای آشکار شدن قدر و قیمت اوست. خداوند نعمتی را می‌گیرد که مردم قیمت این نعمت را بدانند. انسان در خوف، قیمت امنیت را می‌داند. در مرض، قیمت سلامت را می‌داند. در غیبت هم قیمت امام خود را می‌داند. هزار سال غیبت این اثر را داشت که مردم به قیمت امامت و قدر امامت آشنا شوند و برای نایب امام «جان بدهند». اولین هدایای خود را دادند و حکم اعدام امام، تبدیل به زندان شش‌ماهه شد. از آن زمان، مردم مرتباً شهید دادند. شهدای پانزده خرداد شهدای راه امام زمان هستند. شهدای «وثیقهٔ ظهور» هستند. حضرت یعقوب (ع) نپذیرفت که بنیامین را در اختیار برادران قرار دهد مگر اینکه وثیقه بدهند؛ چون به آن‌ها گفته بود «هَل آَمَنُکم عَلَیه إِلاَّ کمَا أَمِنْتُکم عَلَی أَخِیه مِنْ قَبْل» خداوند هم به ما می‌گوید: یازده امام دادم اما این دوازدهمی را بدون وثیقه نمی‌دهم. حضرت امام، پانزده خرداد را وثیقه اول می‌داند و تاکنون این وثیقه گذاری در صبر و بصیرت ادامه پیداکرده است و می‌بینید که انقلاب اسلامی در عالم، روزبه‌روز درخشان‌تر می‌شود؛ همان‌طوری که قبل از طلوع خورشید وقتی سپیده آمد، فضا مرتباً نورانی‌تر می‌شود. ما این سپیده را در نیمه خرداد می‌بینیم. @haerishirazi

🔷🔸گزارش سه دیدار با آیة‌الله خمینی 🖋 احسان شریعتی 🔸در ماه مهر ۱۳۵۷، هنگامی‌که در شهر اکس-آن-پرووانس فرانسه، تازه وارد دانشگاه (و رشتهٔ فلسفه) شده بودم، ناگهان روزی از مرحوم حسن حبیبی شنیدیم که پلیس صدام به اقامتگاه آیة‌الله خمینی ریخته و قصد اخراج ایشان از عراق را دارد، به مقصد یک کشور عربی دیگر مانند کویت یا الجزایر؛ و دوستان نهضت‌آزادی در خارج کشور در حال مذاکره با مقامات فرانسوی اند، برای آوردن ایشان به پاریس. 🔹چند روز پس از ورود به پاریس (جمعه ۱۴ مهر ۱۳۵۷) و به منزل یکی از دوستان آقای بنی‌صدر، بالاخره ایشان در خانهٔ ویلایی آقای دکتر عسکری، یکی از دوستان جامایی زنده‌یاد دکتر سامی، در شهرک نوفل-لو-شاتو در حومهٔ پاریس اقامت گزیدند و من در آنجا به دیدارشان رفتم و در آن‌ هنگام در این منزل فقط زنده‌ یاد دکتر ابراهیم یزدی بود که مرا به ایشان معرفی کرد و خود از اتاق خارج شد. 🔸 در این نخستین ملاقات در فضای خلوت، با ایشان گفتگوی ساده و صمیمانه‌تری داشتیم: از حال استاد (محمدتقی) شریعتی پرسیدند و از کار خود من، که چه می‌خوانی؟ و گفتم: فلسفه. و توصیه کردند که «فلسفه شرق و اسلام را فراموش نکن!» همچنین دربارهٔ تحریکات محافل واپس‌گرا علیه دکتر(علی) شریعتی، گفتند: «خیلی‌ها پیش من آمدند که علیه ایشان مطلبی بگیرند و من سکوت کردم...» 🔹دومین ملاقات، چند ماه بعد، پیش آمد که روزی دکتر منصور فرهنگ قصد مصاحبه‌ای با ایشان را داشت برای مطبوعات امریکا، و ما با تعدادی از شخصیت‌های حاضر در آنجا، مانند آقایان لاهوتی، موسوی‌اردبیلی، موسوی‌خوئینی‌ها، دکتر یزدی، صادق قطب‌زاده، و ..، سیداحمد آقای خمینی، در این نشست حضور داشتیم. در ابتدا، دکتر فرهنگ از آقا پرسید: «نقش عرفان در اندیشه و حرکت شما چه بوده است؟» ایشان فرمودند: «هیچ نقشی!» کمی تعجب کردم و پیش خود فکر کردم که شاید از تیپ و لهجهٔ امریکایی دکتر منصور خوششان نیآمده باشد (دکتر فرهنگ استاد علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا بود و مدتها در امریکا اقامت داشت و تحت‌تأثیر آشنایی با دکتر شریعتی، در این ایام کار-و-بارش را در آنجا رها کرده بود و برای خدمت به انقلاب به پاریس آمده بود). 🔸دومین پرسش وی این بود که نقش روشنفکرانی چون بازرگان و طالقانی، و بويژه شریعتی، در زمینه‌سازی فکری انقلاب چه بوده است؟ باز ایشان گفتند: «هیچ نقشی!» و پس از مکثی افزودند: «حتی برخی از این آقایان را بر سر منابر می‌کوبیدند و پیرامون‌شان اختلاف‌نظرهایی به‌وجودآمده بود، اما امروزه در شهر و روستا شاهد «وحدت کلمه» هستیم که باید مراقب بود از بین نرود.» (نقل به‌مضمون) پیش خود حدس زدم که احتمالا آمدن اخیر برخی از روحانیون نزد ایشان و بدگویی و سعایت از پیروان شریعتی در موضع‌ ایشان تأثیری گذاشته باشد. در اینجا بود که ناگهان سیداحمدآقا وارد بحث شد و پرسید: «نقش خود شما در انقلاب چه بوده است؟» ایشان باز هم تکرار کرد: «هیچ نقشی! چون من از سال ۴۲ تا کنون، ۱۵ سال است که از مردم دعوت به حرکت می‌کنم و اجابت نمی‌کنند، اما امروزه، الهی شده و چنین نهضتی به‌راه افتاده و چنین وحدتی پیدا شده!» این پاسخ آخر، ارزیابی فلسفی خاص آقای خمینی را نشان می‌داد که در آنزمان به‌نظرم متأثر از نوعی جهانبینی تاریخی-تقدیری ابن‌عربی‌وار می‌آمد (که به‌تعبیر جامی: حقیقت را به هر دوری ظهوری‌ست / ز اسمی بر جهان افتاده نوری‌ست). 🔹 سومین ملاقات زمانی بود که ایشان به ایران برگشته و مقیم قم شده بودند. روزی با استاد شریعتی (و دوستانی چون مرحوم میناچی و ..)، برای دیدار با آیات عظام شریعتمداری و خمینی به بیوت ایشان رفتیم. در این دیدارهای محترمانه آنچه نظرم را در آن‌زمان بیشتر جلب کرد تفاوت برخورد این دو مرجع با مریدان بود (و بویژه در امر دریافت وجوهات شرعی)، که شرحش در این مجال نمی‌گنجد. در پاسخ به پرسشی کلی که استاد شریعتی در این مجلس مطرح کرد، تا آنجا که به خاطر دارم آیة‌الله خمینی به‌طورکلی باز بر ترجیح‌ خود مبنی بر عدم موضع‌گیری له-یا-علیه حرکت فکری دکتر شریعتی، به‌دلیل امکان سوءاستفاده مغرضان و معاندان، تأکید ‌کرد. 🔸 بعدها به این نتیجه رسیدم که از منظر تبارشناسی فکری ، تفکر و موضع فقهی-سیاسی آیة‌الله خمینی در میانهٔ دو مکتب نجف (آخوند خراسانی -ملا محمدکاظم – و ..، شاگردش نائینی، حامیان مشروطه)، و مکتب سامرا (شیخ فضل‌الله نوری، شاگرد میرزای شیرازی، حامی «مشروطهٔ مشروعه»)، قرار داشته و ترکیب و تألیفی از آن دو آبشخور تاریخی و فقاهتی بوده است. پیش از انقلاب روشنفکران و مردم بیشتر با وجه اول این سنت و میراث در خانوادهٔ فکری روحانیت سیاسی و مبارز آشنایی داشتند، و پس از انقلاب به‌تدریج وجه دوم غلبه یافت و به گفتمان رسمی جناح غالب نظام تبدیل شد، و این دوگانگی تبارشناختی فکری-تاریخی در قانون اساسی فعلی نیز بیش از پیش تجلی بارزتری یافت. @satliyat

#موقت از دوشنبه تا جمعه مجموعه شعر حسن بیاتانی لینک خرید اینترنتی: https://bookroom.ir/book/74975 @telkalayyam

🔴چرخه ی اخلاق سکولار کرباسچی گفته #نجفی بی کفایتیِ اخلاقی داشته بیژن اشتری (مترجم غربگرا) به #کرباسچی جواب داده خودت ۲۰ سال پیش بخاطر دوست دخترت کله پا شدی! یکی هم اومده به #اشتری منشن داده که درسته منم الان از رابطه ات با فلان بازیگر خانم بگم؟! ⬅️ شاید دفاع تمام قد #اصلاح_طلبان از جناب نجفی، بخاطر همین چرخه‌ی بالا باشد! 🔻🔻🔻 ♨️رسانه مستقل خبر حوزه http://eitaa.com/joinchat/1876819984C877fd4ab65

⭕️اگر در زمین آب نبود به این شکل در می آمد ✅ @satliyat

☑️ تصوير سلاحى كه در خطبه هاى نماز عيد فطر در دستان رهبر انقلاب بود مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. 🔸اين سلاح " دراگانوف" نام دارد. اما اين سلاح چه خصوصيتى دارد؟ 🔸سلاح تک تيرانداز "دراگانوف" سلاح انفرادی است که بیشتر در عملیاتهای تجسسی کاربرد داشته و برای از کارانداختن نفرات شاخص دشمن، در حین عملیات کمین از فاصله دور به کار میرود. 🔸این سلاح از وزن کم و دقت فوقالعاده ای برخوردار است و با ظاهری زیبا، عملکردی مطمئن و بیخطر دارد. ☑️بزرگترین کانال خبری استان قم 👇 http://eitaa.com/joinchat/1031798786C1a8f8517c9

☑️کدام کشورها بیشترین مسجد را دارند؟ ☑️بزرگترین کانال خبری استان قم 👇 @PhotoQomNews

مصاحبه گر معروف ایتالیایی اوریانا فالاچی و مصاحبه با امام خمینی ره از کانال مسعود بهنود @satliyat

🍀ضربه ای که در گذشته روباه پیر به باغات گردوی ایران زده است! درخت گردو یکی از درختان بسیار ارزشمند است که خواستگاه اولیه آن ایران بوده و بعدها از ایران به خاور میانه و از آنجا به یونان و روم و سپس به انگلستان و بعد به آمریکا برده شده است این درخت به صورت طبیعی می تواند صدها سال ادامه حیات بدهد، لذا انتظار می رود که این کشور پر از درختان گردوی کهنسال باشد ولی متاسفانه نیست! این برای بنده همیشه سوال بود! 🔻اخیرا در سفری که به روستای دروان کرج رفته بودم ملاحظه کردم که در ابتدای روستا چند درخت بید چند صدساله نظر هر فردی را که وارد روستا می شود به خود جلب می کند، روخانه منحصر به فرد این روستا زمینه کاشت باغات پربار گردو، گیلاس و آلبالو را فراهم کرده است، یکی از عجایب این بود که هیچ درخت گردویی بالای ۸۰ سال در این روستا نبود، وقتی دلیلش را پرسیدم یکی از مطلعین گفت: در زمان رضا شاه در آبادی جار زده بودند که هر کس درخت گردوی کهنسال داشته باشد رضا شاه آنرا توقیف خواهد کرد! لذا خود مردم با دست خودشان تمام درختان کهنسال گردو را به الوار تبدیل کردند!! 🔻با یکی از مهندسان محیط زیست با سابقه طالقانی صحبت کردم از قول پدرش نقل می کرد که خارجی ها آمدند و الوار درختان گردوی کهنسال را پیش خرید کردند وقتی مردم همه را بریدند، گفتند طرح عوض شده و ما نیازی به این الوارها نداریم پولی را هم که دادیم نمی خواهیم فقط یکی از درختان بسیار بسیار بزرگ و کهنسال را خریده و الوار کرده و با زحمت فراوان بردند! 🔻کتاب تلخ ترین نوشته من اثر استاد حیدر رحیم پورازغدی را می خواندم دیدم در مشهد هم همین تراژدی نفرت انگیزی درباره درختان پسته وحشی و گردوی خراسان اتفاق افتاده است! واقعا انسان می ماند که این نژاد آنگلوساکسون در گذشته کاری مانده که می توانست علیه کشور و ملت مظلوم ما بکند و نکرده است؟! پیشهاد می کنم یکی از دانشجویان این اقدام تراژدیک روباه پیر را به عنوان موضوع پایان نامه انتخاب کند تا این حقایق تلخ در تاریخ به فراموشی سپرده نشود! علی ارجمند عین الدین https://eitaa.com/modafezist

سبک جدید انتخاب همسر در تلویزیون!! تلویزیون داره چی کار میکنه! 🆘 @Roshangari_ir

تفاوت فلسفه هستی و چیستی و چگونگی از منظر میلاد دخانچی @satliyat

‍ (http://axnegar.fahares.com/axnegar/J1iwwe6AkgldFR/8374017.jpg) ‍ 📅 #تقویم_توسعه ۱۷ اردیبهشت (7 مه 1971) زادروز توماس پیکتی توماس پیکِتی اقتصاددان اهل فرانسه و استاد مدرسهٔ عالی مطالعات علوم اجتماعی و مدرسهٔ اقتصاد پاریس است. پیکتی نویسندهٔ کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» است که بر تمرکز ثروت و توزیع درآمد در ۲۵۰ سال گذشته می‌پردازد. "اما جان کلام پیکتی در این کتاب چیست؟ او خیلی ساده می‌گوید با روندی که سرمایه‌داری در صد سال گذشته رفته است روزبه‌روز ثروت طبقات بالا در حال انباشته شدن است و سرعت انباشت ثروت در دست ثروتمندان، بالاتر از سرعت انباشت ثروت در دست طبقات پایین است. به زبان فنی‌تر، نرخ بازدهی سرمایه بالاتر از نرخ رشد تولید است. یعنی مثلاً همه نیروهای اقتصاد تلاش می‌کنند تا امسال اقتصاد پنج درصد رشد کند. طبیعی است که درآمد حاصل از این پنج درصد رشد اگر عادلانه تقسیم شود، همه بخش‌های جامعه باید درآمد و ثروتشان پنج درصد رشد کند. حالا وقتی که در بلند می‌بینیم ثروت صاحبان سرمایه با سرعتی بیش از پنج درصد در حال افزایش است به این معنی است که بخش بزرگتری از این رشد اقتصادی به جیب ثروتمندان و صاحبان سرمایه رفته است و این نهایتاً در طول زمان باعث می‌شود که ثروت کل جامعه بیشتر و بیشتر در دست ثروتمندان متمرکز شود و شکاف فقیر و غنی پی‌درپی افزوده شود. و سرمایه‌داری در قرن بیستم چنین روندی داشته است و اگر در دوره‌ای کاهش شکاف فقیر و غنی هم بوده است، ناشی از جنگ‌های جهانی و بحران‌های اقتصادی بوده است نه ناشی از سازوکارهای درونی همگراکننده سرمایه‌داری. پیشنهاد پیکتی برای اصلاح این روند، برقراری نرخ‌های مالیات بر سرمایه تصاعدی به طور هماهنگ بین همه کشورهای جهان است. یعنی کشورهای جهان یا اروپایی‌ها در یک توافق عمومی، نرخ‌های مالیاتی هماهنگی بر سرمایه وضع کنند و این نرخ‌ها البته فزاینده باشد. پیکتی اشاره می‌کند که اگر این شکاف ثروت به همین ترتیب ادامه پیدا کند یا به شورش می‌انجامد یا باید یک دستگاه توجیه قوی وجود داشته باشد. اما باید توجه داشت که نه توجیه در بلندمدت جواب می‌دهد و قانع می‌کند و نه سرکوب در بلندمدت قابل دوام است و نهایتاً یا سرمایه‌داری با شورش فقرا فرو می‌ریزد و یا باید دست از توجیه بردارد و خود را اصلاح کند." ✍🏻 برگرفته از مقدمه محسن رنانی بر ترجمه کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم»، انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۹۳

نمونه ای دیگر از کاری که برای جمع بندی دیدگاه دکتر عظیمی کرده اند👆✅👇 ‍ (http://axnegar.fahares.com/axnegar/IPOLz2zYG2n8ck/8374687.jpg) ‍ 📅 #تقویم_توسعه ۱۸ اردیبهشت درگذشت حسین عظیمی آرانی (۱۳۸۲-۱۳۲۷) حسین عظیمی آرانی، اقتصاددان، استاد دانشگاه و عضو سابق سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود. وی در سال 1327 در شهرستان آران و بیدگل متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات متوسطه در کاشان، برای تحصیل در رشته اقتصاد به دانشگاه تهران رفت. او سپس برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری به دانشگاه آکسفورد بورس شد. موضوع رساله او با توجه به علاقه‌اش به رفع مشکلات معیشتی مردم کشور «بررسی رابطۀ رشد اقتصادی، توزيع درآمد و فقر با توجه به مسائل ايران» بود. وی پس از پايان تحصيل با وجود دریافت کرسی استادی، به کشورش برگشت و تا سال 1368 مسئوليت‌های مختلفی را در سازمان برنامه و بودجه بر عهده گرفت. دکتر عظيمی علاوه بر تدريس دوره‌های دکترا و فوق‌ليسانس در دانشگاه‌های تهران، علامه طباطبايي، تربيت مدرس، شهيد بهشتي و...، از سال 1368 عضو هيئت علمی واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامی شد. در سال‌های 72-1371 به عنوان استاد مدعو به دانشگاه آکسفورد رفت و به رغم پيشنهاد ادامه کار از سوی آکسفورد، بعد از يک سال به ايران بازگشت. حسین عظیمی از سال 1381 علی‌رغم ابتلا به بیماری سرطان، به عنوان معاون سازمان مديريت و برنامه‌ريزی و رئيس مؤسسۀ عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه‌ريزی مشغول به کار شد. حسین عظیمی در حال تدوين برنامه چهارم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، در 18 ارديبهشت ماه سال 1382 در سن 55 سالگی، وفات يافت. دکتر حسین عظیمی بر به‌کار بستن دانش برای حل مسائل اجتماعی باور راسخ داشت. او در این باره می‌گويد: «با توجه به علاقه به حل مسائل جامعه ايران است که سال‌های طولانی از عمر خود را به تحقيق و بررسي در مسائل اقتصادی کشور گذرانده‌ام و هيچ‌گاه نيز "علم برای علم" برايم مطرح نبوده است. هنوز هم حداقل برای من، اگر علمی با نام علم اجتماعی هست، اين علم به خاطر اجتماع است و بس. اعتقاداتی که در تلاش پژوهشی خود طی چند دهه گذشته برايم شکل گرفته، بر اين باورم می‌دارد که حداقل در علوم اجتماعی بحث "پيگيری علم به خاطر علم" بحثی سازنده نيست. علم اجتماعی، اگر علم باشد، برای اجتماع است.»

به یاد آن کویری سرسبز 🌱 🎬 نگاهی به زندگی و اندیشه‌های مرحوم حسین عظیمی آرانی؛ اندیشمند پیشتاز حوزۀ توسعۀ ایران

🔈 #صوت | سئوال رحیم پور ازغدی از رهبر انقلاب: 🔹️ به رهبری گفتم: بعد از شما چه خواهد شد؟ 🆔 @rasanews_agency

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، انتخاب روز ملی به عنوان رسمیترین روز هر کشور که در آن مراسمات باشکوه و پرمعنا برگزار می‌شود، در کشورهای گوناگون، ریشه متفاوتی دارد. بسیاری از کشورها، روز استقلال از استعمار انگلیس یا نمایندگان انگلیس را به عنوان روز ملی خود انتخاب کرده اند. اما داستان برای خود انگلیسی ها، کمی متفاوت است. انگلیسی‌ها، هر ساله تولد ملکه یا پادشاه خود را به عنوان روز ملی جشن می‌گیرند. طی 67 سال گذشته، این رویداد به نکوداشت تولد ملکه الیزابت دوم اختصاص داشته و از تولد 25 سالگی او تا کنون، فرد دیگری شانس برگزاری این جشن به نام خود را نیافته است. تولد واقعی ملکه الیزابت در 21 آوریل (اول اردیبهشت) است که هر ساله برای آن جشنی خانوادگی در انگلستان با حضور اعضای خانواده سلطنتی برگزار می‌شود. اما مراسم رسمی تولد، تحت عنوان روز ملی، در تاریخی که به صورت قراردادی تعیین می گردد، معمولاً با فاصله‌ای در حدود یکماه از روز تولد واقعی برگزار میشود. امسال مقرر شده که این مراسم در روز 13 ژوئن مصادف با 23 خرداد برگزار شود؛ که در تهران، محل برگزاری مراسم در سفارت انگلیس واقع در خیابان فردوسی، ساعت 18 تا 21 خواهد بود. تصویر کارت دعوت این مراسم، ذیل این گزارش آمده است! روز ملی انگلیس این جشن تولد دوم، به نوعی اقدامی تبلیغی، فرهنگی و دیپلماتیک برای دولت انگلستان محسوب می گردد که با در نظر گرفتن توجه ویژه انگلیسی‌ها برای تبلیغ خود در تمام دنیا و جایگاه خانواده سلطنتی به عنوان اصلی‌ترین نماد معرفی این کشور، از اهمیت فوق‌العاده بالایی به لحاظ فرهنگی و حتی استفاده‌های سیاسی برای انگلیسی‌ها برخوردار است. این مراسم در 16 کشور همسو و تحت پادشاهی یا زعامت انگلستان نظیر کانادا و استرالیا با کیفیتی خاصی برگزار می‌شود. اما در سایر کشورها بر عهده سفارت انگلیس در آن کشور است که مراسم را با حضور میهمانانی از شخصیت‌های مختلف تجاری، دیپلماتیک، هنری، بازیگران و به طور کلی افراد مشهور و با نفوذ کشور میزبان، برگزار کند. ایران نیز طی سالهای فعالیت سفارت انگلیس در تهران، شاهد برگزاری این مراسم بوده است. در این رویدادها، شخصیت‌هایی به دعوت سفارت، حضور در این مراسم را پذیرفته‌ و در آن شرکت کرده‌اند! بررسی سابقه شرکت این افراد و برنامه هایی که در میهمانی سفارت برگزار شده، گویای خودباختگی شدید فرهنگی و اخلاقی در برابر سبک رفتاری انگلیسی ها بوده است؛ از پوشش و تماس تا نوشیدن و حرکات؛ و سخیفتر از همه اعلام وفاداری در مشیء و عمل و نیز ارائه اطلاعات از محیط در اختیار و مسائل داخلی کشور که بعضاً برای ملت، آسیبهایی مانند شناسایی ضعفهای زیرساختی و حتی راه های دور زدن تحریمهای آمریکا را به دنبال داشته است، فقط نمونه‌هایی از آن است. یعنی همه ساله، بجز ایجاد هزینه های فرهنگی و اخلاقی، شاهد بروز هزینه های امنیتی و زیرساختی نیز در این مراسم بوده ایم. هزینه های مالی یک جشن با طعم تحقیر سفارتخانه‌های انگلستان در سراسر دنیا برای تأمین هزینه مالی چنین مراسمی، از کمک اسپانسرها استفاده می‌کنند که در هر کشوری از اتباع خود انگلستان، اعم از شخصیتها و شرکتها جذب می‌شود. در مراسم های انجام شده در تهران هم در سنوات گذشته بر همین منوال عمل می‌شده و هزینه مراسم بر عهده اسپانسر‌های انگلیسی بوده است. اما امسال مراسم جشن تولد ملکه در سفارت انگلیس در تهران جنبه متفاوتی دارد! و این تفاوت مربوط به شیوه تأمین هزینه برگزاری مراسم در تهران است. زیرا انگلیس به تبعیت از تحریمهای آمریکا، تمام شرکتهای دولتی خود را از ایران بیرون برده و به شرکتهای خصوصی نیز پیغام داده که اگر نروند، از آنها در برابر مجازاتهای آمریکا، حمایت نخواهد کرد. لذا عملاً شرکتی برای انگلیس در تهران باقی نمانده تا اسپانسر این روز نحس شود. شیاطین انگلیسی، برای این مشکل، به ابتکار جدیدی دست زده اند. امسال سفارت انگلستان در تهران بنا دارد تا هزینه برگزاری مراسم را از اسپانسر‌های ایرانی تأمین کند! سفیر وقیح انگلستان، رابرت (راب) مک‌ایر، نه تنها به بدعهدی های پسابرجامی خود اشاره نکرده و به روی خود نیاورده که شرکتهای انگلیسی را از ایران بیرون برده، بلکه شنیده شده که بسیار گستاخانه و با ادبیاتی تحقیرآمیز و استعماری، بیان داشته نمیتواند پول مالیات دهندگان انگلیسی را در ایران هزینه کند و خود ایرانی ها باید هزینه این مراسم را بپردازند! برای تأمین این هدف استعماری و تحقیرکننده، سفارت، ایمیلی را برای دعوت شوندگان ارسال کرده و از آنها خواسته مبالغی بین هزار تا 2500 پوند بپردازند و در عوض این امکان را خواهند داشت که استندی از تبلیغات محصولات خود را در محلی که به آنها گفته خواهد شد، نمایش دهند و با مهمانان دیگر گفتگو کنند و سفیر از آنها به دلیل خوش خدمتی‌شان، تشکر خواهد کرد.