یعنی زمانی که یک واقعیت یا پیام رو ب معنا تبدیل میکنیم
عده ای معتقدند واقعیت در خارج وجود داره و با واژه ها تبدیل ب معنا میشه
عده ای دیگه معتقدن ک واقعیت در خارج وجود نداره، و تنها از طریق بازنمایی و تولید معنا میشه اون رو ساخت
محققان حوزه رسانه، معتقدن ک پدیده ها فی نفسه قادر به دلالت نیستن
بنابراین ناگزیر هستیم که از طریق فرهنگ پدیده ها رو بازنمایی کنیم
پس در حقیقت جهان خارج از معنای تولید شده وجود داره
در دیدگاه مادی پدیده ها قادر به تولید و ارسال پیام و معنا نیستن
از منظر دینی حتی سنگ ها و حیوانات و گیاهان هم عبادت میکنند
اما ما در سطح عادی، قادر به فهم پیام و زبان پدیده ها نیستیم
خب بر اساس بحث بازنمایی، معنای پدیده ها از یک فرهنگ تا فرهنگ دیگه، تغییر میکنه
بنابراین ناگزیر به تولید معنا در دنیای ذهنی انسان هستیم
که بسته به کلیشه های ذهنی یا ارتباطات فرهنگی و یا ذات بشری ایجاد شدن
در واقع خیر
چون بازنمایی زمانی تبدیل ب کارخانه تولید معنا میشه که در بستر فرهنگ جاری بشه تا بتونه آحاد جامعه رو درگیر کنه
بنابراین هر مسئله ای که بر فرهنگ اثر بذاره یا از اون تاثیر بگیره، برای سیستم بازنمایی مهم تلقی میشه
از مهمترین مقوله های اثر گذار بر فرهنگ و یکی از قدرتمندترین ابزارهای تولید معنا رسانه ها هستن