از منظر دینی حتی سنگ ها و حیوانات و گیاهان هم عبادت میکنند
اما ما در سطح عادی، قادر به فهم پیام و زبان پدیده ها نیستیم
خب بر اساس بحث بازنمایی، معنای پدیده ها از یک فرهنگ تا فرهنگ دیگه، تغییر میکنه
بنابراین ناگزیر به تولید معنا در دنیای ذهنی انسان هستیم
که بسته به کلیشه های ذهنی یا ارتباطات فرهنگی و یا ذات بشری ایجاد شدن
در واقع خیر
چون بازنمایی زمانی تبدیل ب کارخانه تولید معنا میشه که در بستر فرهنگ جاری بشه تا بتونه آحاد جامعه رو درگیر کنه
بنابراین هر مسئله ای که بر فرهنگ اثر بذاره یا از اون تاثیر بگیره، برای سیستم بازنمایی مهم تلقی میشه
از مهمترین مقوله های اثر گذار بر فرهنگ و یکی از قدرتمندترین ابزارهای تولید معنا رسانه ها هستن
بسته به هر دوره ای، رسانه ای ک در اون دوره محوری و قدرتمند بوده، برای تولیدکنندگان معنا مهم و مورد رقابت بوده
بنابراین تولیدکنندگان معنا در حقیقت چ کسانی هستن؟
و در جهان با رویه فعلی(مادی) صاحبان رسانه ها چ کسانی هستن؟
بنابراین بسیاری از معانی تولید شده در فرهنگ های مختلف، اعم از فرهنگ ما، تامین کننده منافع صاحب قدرت و ثروت هستن
کهاین صاحبان رسانه ها متاسفانه دیدگاه مردم راتغیر میدهند مطابق میل سود خودشان که این به نوعی میتواند یه فاجعه باشد
مصداق عینی این موضوع در رسانه ملی، پیام های بازرگانی و برنامه های قرعه کشی است
اگر کندوکاوی در افکار خودمون داشته باشیم، متوجه میشیم جدای از معنایی ک رسانه مصرفی ما برای ما تولید کرده، معنای خودساخته ای نداریم
تاکید میکنم بر رسانه مصرفی
رسانه مصرفی یعنی رسانه ای ک ما بیشتر مورد استفاده قرار میدیم، می تونه رسانه های دیداری_شنیداری باشه، یا صرفا شنیداری، یا صرفا دیداری
تنوع تولید معنا در کتاب بیشتر از دیگر رسانه هاست
اما شیوه های تولید معنا در رسانه های دیداری_شنیداری بسیار بیشتر و قطعا جذب کننده تر هست