eitaa logo
حجـت الاسـلام غُـراباتـی
469 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
572 ویدیو
49 فایل
أَحْبِـبْ مَـنْ شِئْـتَ فَإِنَّـڪَ مُفـٰارِقُہُ |²💚 °°° •| اینجا دین رو شیرین یاد می‌گیریم و از اون لذت می‌بریم |• ارتباط با مدیر کانال: 🆔 @shahid_e_shahadat69 بین‌خودمون‌میمونه👇🏻👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/16314756982702
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°°° روایتی بسیار شیرین و جالب و فوق العاده از امام بزرگوارمون ... :)💚 🙃🌷❤️ . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[بِسمِ الٰلّهِ اَلرَّحمٰن اَلْرَّحیم...] به‌نام‌عشق شروع‌میکنم:)•🦋•^! . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
حجـت الاسـلام غُـراباتـی
[بِسمِ الٰلّهِ اَلرَّحمٰن اَلْرَّحیم...] به‌نام‌عشق شروع‌میکنم:)•🦋•^! . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedgh
🦋 (بیایید با خُدا زندگۍ ڪنیم...! نه اینڪه گـاهۍ به او سـر بزنیم؛ تا با ڪسۍ زندگۍ نڪنی نمیـټوانۍ او را بشـناسی و با او انس بگـیری. اڱـر؛مٌدتی شَب و روز با ڪسۍ زندگۍ ڪنی به او اُنْـس خواهۍ گِرفټ اگر با خُدا انـس پیدا کنۍ شَدیدا بـه او علاقمند میـشوی....:)✨ [خـُدا ټنها انیسۍ اسـت ڪه مأنـوس خــود را هَرگِز تـنها نمیگُـذار🌿]
🌤 • • • • صبح ها، صبح بخیرت را بلندتر بگو ... بگذار زندگی جریان پیدا کند ؛ در رگ‌های خشک شده‌یِ دنیایم ... 👤 😀:) • • 🌤 • • . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••• اگہ تاحالا ترجمه این آیہ رو نخوندۍ ، این پست مالِ توئه!💖 🎙.•°سعد الغامدۍ . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
°•﷽•° ❣السلام علیڪ یا اباعبدالله الحسیـن❣ قرائتـ زیارت عـاشورا " " بہ نیابت شهید مدافع حرم« بابک نوری » 🌱 . . •|💌|• ____ @sayyedghorabati •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
زیارت_عاشورا.pdf
253.3K
📖 با متنی زیبا و خواندنی ویژه •°🥀 . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
🍃 امام رضا (ع) فرمودند ؛ | تبلیغ غدیر واجب است | ۱۲ روز تا عید الله اڪبر .. 🌷❤️ . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
حجـت الاسـلام غُـراباتـی
📚 هر روز یڪ نڪتہ ناب تفسیرے #تفسیر↫الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِم
📚 هر روز یڪ نڪتہ تفسیرے ناب ↫ وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ٤♥🌿 . °✤ و آنان بِه آنچه بر تو نازل شُده و آنچِه پیش از تو"بر پیامبران"نازل گَریده،ایمان دارند وَ هم آنان به آخِرت"نیز"یَقین دارند. . نُڪته ها: . °✤  ابزار شِناخت انسان،مَحدود به حس و عقل نیست،بَلڪه وحۍ نیز یِڪۍ از راههاۍ شِناخت است ڪه مُتّقین به آن ایمان دارند.انسان دَر انتخاب راه، . °✤ بدون راهنما دُچار تحیّر و سرگردانۍ مۍ شود.باید اَنبیا دست او را بگیرند و با منطق و مُعجزه و سِیره ۍ عملۍ خویش، او را به سِوی سعادت واقعۍ راهنمایۍ ڪُنند.. . . . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
حجـت الاسـلام غُـراباتـی
📚 #رمان « جــــ❤️ــــانـم میـرود »
📚 « جــــ❤️ــــانـم میـرود » 📝 ولی مهیانمی توانست تکان بخورد شهاب به خاطر او داشت وسط خیابا ِن خلوت آن هم نصف شب کتک می خورد با فریاد شهاب به خودش آمد ــــ چرا تکون نمی خورید برید دیگه بلند تر فریاد زد ـــ برید مهیا به سمت پایگاه دوید وارد شد و در راقفل کرد . همان اتاقی بود که آن شب وقتی حالش بد شد اینجا خوابیده بود . از پنجره نگاهی کرد کسی این اطراف نبود و شهاب بدجور در حال کتک خوردن بود وضعیتش خیلی بد بود تنهاکاری که می توانست انجام دهد این بود ڪه از خودش دفاع می کرد باید کاری می کرد تلفنش هم همراهش نبود نگاهی به اطرافش انداخت گیج بود نمی دانست چی کاری باید انجام دهد از استرس و ترس دستانش یخ کرده بودند با دیدن تلفن به سمتش دوید گریه اش گرفته بود دستانش می لرزید نمی توانست آن را به برق وصل کند دستانش می لرزید وکنترل کردنشان سخت بود اشکانش روی گونه هایش سرازیر شد ـــــ اه خدای من چیکار کنم با هق هق به تلاشش ادامه داد با کلی دردسر آن را وصل کرد با ذوق گو شی را بلند کرد ولی تلفن قطع بود. دیگر نمی دانست چیکار کند محکم تلفن را به دیوار کوبید و داد زد ـــ لعنت بهت صورتش را با دست پوشاند و هق هق می کرد به ذهنش رسید برود و کسی را پیدا کند تا آن ها را کمک کند. خواست از جایش بلند شود ولی با شنیدن آخ کسی و داد یکی از پسرهاکه مدام با عصبانیت می گفت ــــ کشتیش عوضی کشتیش دیگر نتوانست بلند شود سر جایش افتاد ،فقط به در خیره بود نمی توانست بلند شود و برود ببیند که چه اتفاقی افتاده امید داشت که الان شهاب بیاید و به او بگویید همه چیز تمام شده اما خبری نشد ارام ارام دستش را روی دیوار گذاشت و بلند شد به طرف در رفت در را باز کرد به اطراف نگاهی کرد خبری از هیچکس نبود جلوتر رفت از دور کسی را دید که بر روی زمین افتاده . کم کم به طرفش رفت دعا می کرد که شهاب نباشد با دیدن جسم غرق در خوِن شهاب جیغی زد... در کنار جسم خونین شهاب زانو زد شوڪه شده بود باور نمے کرد که ایڹ شهاب است نگاهی به جای زخم انداخت جا بریدگی عمیق بود حدس زد که چاقو خورده بود تکانش داد ــــ آقا ـــ شهاب .سید توروخدا یه چیزی بگو جواب نشنید شروع کرد به هق هق کردن بلند داد زد ـــ کمک کمک یکی بهم کمک کنه ولی فایده ای نداشت نبضش را گرفت کند می زد از جای خود بلند شد و سر گردان دور خودش می چرخید با دیدن تلفن عمومی به سمتش دوید تلفن را برداشت و زود شماره را گرفت... . √•ادامہ دارد... . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
•|در ذكر فضائل مولانا أميرالمؤمنين على عليه‌السلام|• ✳️ شخصی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شد و عرض کرد: آیا دوستی علیّ بن ابی طالب علیه السلام مرا سود می بخشد؟ ❗️حضرت فرمودند: از جبرئیل سئوال می کنم و جوابت را می دهم. 🔆 وقتی به جبرئیل فرمودند، او عرض کرد: از اسرافیل سئوال می کنم، اسرافیل به جبرئیل گفت: با پروردگارم مناجات می کنم. از پیشگاه ربوبی به اسرافیل خطاب شد که به جبرئیل بگو: به حبیب ما محمّد صلی الله علیه و آله و سلم سلام برساند و بگوید: أنت منّی حیث شئت أنا، وعلیّ منک حیث أنت منّی، ومحبّوا علیّ منه حیث علیّ منک. 🔸 تو نسبت به من آن طوری هستی که می خواهم، و علی نسبت به تو به گونه ای است که تو نسبت به من هستی و دوستان علی نسبت به او آن طوری هستند که علی نسبت به تو می باشد. 📚 الجواهر السنیّه، شیخ حرّ عاملی به نقل از جزء چهارم کتاب «کنز الفوائد»، مائه منقبه، منقبت ۲۰ . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
... عمری زِ غم کرببلا خون جگر خورد قربانِ دل و چشم ترِ حضرتِ باقر ... 🖤 . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
مداحی آنلاین - شرط امام باقر برای ظهور امام زمان - استاد پناهیان.mp3
3.8M
🔊•°شرط امام محمد باقر(علیه السلام) برای ظهور آخرین امام. 🎤•°حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🌴🌴 . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
📚 « جــــ❤️ــــانـم میـرود » 📝 الو بفرمایید الو یکی اینجا چاقو خورده ــــ اروم باشید لطفا، تا بتونید به سوالانم جواب بدید ـــ باشه ـــ اول ادرسو بدید ـــ ..... ـــ نبضش میزنه ـــ آره ولی خیلی کند ـــ خونش بند اومده یا نه ـــ نه خونش بند نیومده ـــ یه دستمال تمیز روی زخمش میزاری و آروم فشار میدی ـــ خب دیگه چیکار کنم ـــ فقط همینـــ مهیا نزاشت خانومه ادامه بده زود تلفنو گذاشت و به طرف پایگاه رفت و یک دستمال پیدا کرد کنار شهاب زانو زد نگاهی به او انداخت رنگ صورتش پریده بود لبانش هم خشک و کبود بودند ــــ وای خدای من نکنه مرده شهاب سید توروخدا جواب بده دستمال را روی زخمش گذاشت از استرس دستانش می لرزیدند . محکم فشار داد که شهاب از درد چشمانش را آرام باز کرد. مهیا نفس راحتی کشید تا خواست از او بپرسید حالش خوب است شهاب چشمانش را بست ــــ اه لعنتی با صدای امبولانس خوشحال سر پا ایستاد دو نفر با برانکارد به طرفشان دویدند بالای سر شهاب نشستند یکی نبضشو میگرفت یکی آمپول میزد . مهیا کناری ایستاد. و ناخن هایش را از استرس می جوید در سالن بیمارستان گوشه ای نشسته بود نیم ساعتی می شد که به بیمارستان آمده بودند و شهاب را به اتاق عمل برده بودند با صدای گریه ی زنی سرش را بلند کرد با دیدن مریم همراه یه زن و مردی که حتما مادر و پدر مریم بودند حدس زد که خانواده ی شهاب راخبر کردند با اشاره دست پرستار به طرف اتاق عمل، مریم همراه پدرومادرش به سمت اتاق امدند مریم با دیدن مهیا آن هم با دست و لباسای خونی شوک زده به سمت او آمد ـــ تو اینجا چیکار میکنی مهیا ناخواسته چشمه ی اشکش جوشید و اشک هایش بر روی گونه هایش ریخت ـــ همش تقصیر من بود مادر و پدر شهاب به سمت دخترشان امد ـــ همش تقصیر من بود مریم دست های مهیا رو گرفت ـــ تو میدونی شهاب چش شده ?? حرف بزن جواب مریم جز گریه های مهیا نبود مادر شهاب به سمتش امد ـــ دخترم توروخدا بگو چی شده شهابم حالش چطوره پدر شهاب جلو امد ــ حاج خانم بزار دختره بشینه برامون توضیح بده حالش خوب نیست مهیا روی صندلی نشست مریم هم کنارش جای گرفت مهیا با گریه همه چیزرا تعریف کرد نفس عمیقی کشید و روبه مریم که اشک هایش گونه هایش را خیس کرده بود گفت ـــ باور کن من نمی خواستم اینطور بشه اون موقع ترسیده بودم فقط می خواستم یکی کمک کنه . √•ادامہ دارد... . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهشتــــــــــــــــــــ🌈 از همون جایے شروع میشه کہ به کنے🔆🦋❤️ . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
حجـت الاسـلام غُـراباتـی
بهشتــــــــــــــــــــ🌈 از همون جایے شروع میشه کہ به #خــــــــــــــــــــدا #اعتماد کنے🔆🦋❤️ . .
🌿 حدیث قُدسی: بنده من! سوگند به حـق خودم که دوسـتت دارم، پس به حـق من بر تو، تنها مرا دوسـت بـدار...
. عمری ز غم کرب و بلا خون جگر خورد قربان دل و چشم تر حضرت باقر . . . . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
"صلوات خاصه امام محمد باقر علیه‌السلام" *اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ‏* پروردگارا درود فرست بر محمد بن على حضرت باقر العلوم و پيشواى هدايت و رهبر اهل تقوى و برگزيده از بندگان خاص تو *اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَ مَنَاراً لِبِلاَدِكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ‏* پروردگارا و چنانكه او را علم و مرجع رشد و هدايت بندگان و چراغ روشن شهر و ديار خود گردانيدى و محل وديعه علم و گنجينه حكمت خويش *وَ مُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ‏* و ترجمان و مبين حقايق وحى خود قرار دادى و خلق را امر به طاعت او كردى و نهى و تحذير از عصيان و مخالفتش فرمودى *فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ‏* پس اى خدا درود فرست بر او درودى افضل از آنچه بر احدى از ذريه پيغمبران و خاصان و رسولانت ‏و امناى وحيت فرستادى اى پروردگار عالم . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati
🍃 امام رضا (ع) فرمودند ؛ | تبلیغ غدیر واجب است | ۱۱ روز تا عید الله اڪبر .. 🥀 . . .↷♡ #ʝσɨŋ ┄•●❥ @sayyedghorabati