eitaa logo
کانال ادبی _ فرهنگی سید بشیر
523 دنبال‌کننده
2هزار عکس
413 ویدیو
17 فایل
از شهر نجف می‌گذرد راه مدینه
مشاهده در ایتا
دانلود
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 محبّت حضرت امّ المؤمنین خدیجه کبری سلام الله علیها نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ••✾•🌿🌸🌿•✾••
آوای توحید۲ ویژه استان قم ✳️ تمدید شد ✳️ مهلت ثبت نام تا 20 رمضان @sbh110 @montazeran_zohoor_qom @yosefmalekpoor @heyategholametork لینک کانال آوای توحید https://eitaa.com/joinchat/652345696Caa36072143
جایگاه زن و روضه حضرت خدیجه. سیدبشیر.aac
21.54M
فایل صوتی 🎤سخنران: سید بشیر حسینی میانجی موضوع: جایگاه زن در اسلام و شخصیت و مرثیه حضرت خدیجه (س) تاریخ: دهم ماه رمضان ۱۴۴۴ ه.ق هیئت قرآنی حضرت ام البنین (س) مسجد و حسینیه قمر بنی هاشم علیه السلام ✍️کانال ادبی فرهنگی سید بشیر @sbh110
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ افتتاح تل زینبیه سلام الله علیها ؛ کربلای معلا 🔹چقد زیبا و در شان دختر اقا امیرالمومنین علی علیه السلام 🙏 اللهم عجل لولیک الفرج •┈✾•🌿°🌹°🌿•✾┈• ✍️کانال ادبی فرهنگی سید بشیر @sbh110
16.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غنیمت شمردن فرصت امام علی علیه السلام : اِذا اَمکَنَکَ الفُرصَةُفَانتَهِزهَا فَإنَّ إضَاعَةَ الفُرصَةِ غُصَّةٌ هرگاه فرصتی دست داد، غنیمت بشمار که از دست دادن فرصت موجب اندوه است. غررالحکم، ص290 در وادی کفر اگر پی دین گردی شایسته آفرین و تحسین گردی ازوقـت ببــر بهــره که شــادان باشی فرصت مده از دست که غمگین گردی شعر: محمد علی مجاهدی با صدای : یوسف ملک پور سیدبشیرحسینی کاری از رسانه هیئت منتظران ظهور شما هم ناشر احادیث ائمه اطهار باشید... کانال کربلایی یوسف ملک پور @yosefmalekpoor @montazeran_zohoor_qom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷نام علی علیه السلام در آسمان‌ها حضرت رسول خدا (ص): شبی که مرا به آسمان ها بردند، دری و پرده‌ای و درختی و برگی و میوه ای را ندیدم مگر آنکه بر روی آن نوشته بود: «علی علیه السلام». و همانا نام علی علیه السلام بر هر چیزی نوشته شده است. منبع: مشارق الانوار، ص ۱۴۹. ✍️کانال ادبی فرهنگی سید @sbh110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افطار کردن «امرابات» بازیکن فیورنتینا در دقایق پایانی بازی مقابل اینتر روزه‌ات قبول دمت گرم ✍️کانال ادبی فرهنگی سید بشیر @sbh110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15 فروردین سالروز رحلت پروین_اعتصامی پیرمردی، مفلس و برگشته بخت روزگاری داشت ناهموار و سخت هم پسر، هم دخترش بیمار بود  هم بلای فقر و هم تیمار بود این، دوا میخواستی، آن یک پزشک این، غذایش آه بودی، آن سرشک این، عسل میخواست، آن یک شوربا این، لحافش پاره بود، آن یک قبا روزها میرفت بر بازار و کوی نان طلب میکرد و میبرد آبروی دست بر هر خودپرستی میگشود تا پشیزی بر پشیزی میفزود هر امیری را، روان میشد ز پی تا مگر پیراهنی، بخشد به وی شب، بسوی خانه میمد زبون قالب از نیرو تهی، دل پر ز خون روز، سائل بود و شب بیمار دار روز از مردم، شب از خود شرمسار صبحگاهی رفت و از اهل کرم کس ندادش نه پشیز و نه درم از دری میرفت حیران بر دری رهنورد، اما نه پائی، نه سری ناشمرده، برزن و کوئی نماند دیگرش پای تکاپوئی نماند درهمی در دست و در دامن نداشت ساز و برگ خانه برگشتن نداشت رفت سوی آسیا هنگام شام گندمش بخشید دهقان یک دو جام زد گره در دامن آن گندم، فقیر شد روان و گفت کای حی قدیر گر تو پیش آری بفضل خویش دست برگشائی هر گره کایام بست چون کنم، یارب، در این فصل شتا من علیل و کودکانم ناشتا میخرید این گندم ار یک جای کس هم عسل زان میخریدم، هم عدس آن عدس، در شوربا میریختم وان عسل، با آب میمیختم درد اگر باشد یکی، دارو یکیست جان فدای آنکه درد او یکیست بس گره بگشوده‌ای، از هر قبیل این گره را نیز بگشا، ای جلیل این دعا میکرد و می‌پیمود راه ناگه افتادش به پیش پا، نگاه دید گفتارش فساد انگیخته وان گره بگشوده، گندم ریخته بانگ بر زد، کای خدای دادگر چون تو دانائی، نمیداند مگر سالها نرد خدائی باختی این گره را زان گره نشناختی این چه کار است، ای خدای شهر و ده فرقها بود این گره را زان گره چون نمی‌بیند، چو تو بیننده‌ای کاین گره را برگشاید، بنده‌ای تا که بر دست تو دادم کار را ناشتا بگذاشتی بیمار را هر چه در غربال دیدی، بیختی هم عسل، هم شوربا را ریختی من ترا کی گفتم، ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز ابلهی کردم که گفتم، ای خدای گر توانی این گره را برگشای آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت، دیگر چه بود من خداوندی ندیدم زین نمط یک گره بگشودی و آنهم غلط الغرض، برگشت مسکین دردناک تا مگر برچیند آن گندم ز خاک چون برای جستجو خم کرد سر دید افتاده یکی همیان زر سجده کرد و گفت کای رب ودود من چه دانستم ترا حکمت چه بود هر بلائی کز تو آید، رحمتی است هر که را فقری دهی، آن دولتی است تو بسی زاندیشه برتر بوده‌ای هر چه فرمان است، خود فرموده‌ای زان بتاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را تیشه، زان بر هر رگ و بندم زنند تا که با لطف تو، پیوندم زنند گر کسی را از تو دردی شد نصیب هم، سرانجامش تو گردیدی طبیب هر که مسکین و پریشان تو بود خود نمیدانست و مهمان تو بود رزق زان معنی ندادندم خسان تا ترا دانم پناه بیکسان ناتوانی زان دهی بر تندرست تا بداند کنچه دارد زان تست زان به درها بردی این درویش را تا که بشناسد خدای خویش را اندرین پستی، قضایم زان فکند تا تو را جویم، تو را خوانم بلند من به مردم داشتم روی نیاز گرچه روز و شب در حق بود باز من بسی دیدم خداوندان مال تو کریمی، ای خدای ذوالجلال بر در دونان، چو افتادم ز پای هم تو دستم را گرفتی، ای خدای گندمم را ریختی، تا زر دهی رشته‌ام بردی، که تا گوهر دهی پروین اعتصامی ✍️کانال ادبی فرهنگی سید بشیر @sbh110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا