🔹روز طلبه مبارک باد
🔹لباس طلبگی پرچم عشق و ایثار درمسیر هدایت
🔋 #باافتخار_یک_طلبه_ام
من اگه زمان کاریم برای کسی کردم از ته دلم بوده برای حال خوبش بوده به این نگاه نکردم که کی چقدر برا منفعت داره یا چقدر برام میصرفه یا چقدر میتونم امتیاز ازش بگیرم
توی زمونهای که اغلب همه به چشم فرصت به هم نگاه میکنن من تمام تلاشمو کردم که دلی رفتار کنم اذیت نشدما ولی من همینم با همینه احساس با همین قلب حتی به غلط....
پوستر | #شهید_مرتضی_آوینی
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.
««کاری از اتاق ۲۳۶۰»»
🔹 #رفیق_خوشبخت_ما شهید هادی ذوالفقاری
.
🔹رفیق عزیز دل من....
.
🔹 #پوستر #پروفایل #تصویر_سازی
🔹 کاری از اتاق۲۳۶۰
در این دنیا اگر خلاف جهت بعضیها حرکت کنی، مسخرهات میکنند، توهین میکنند و پشت سرت حرف میزنند. انگار بودنشان خلاصه شده در این که تو را کوچک کنند، تو را زیر سؤال ببرند. چون تنها چیزی که بلدند، تأیید حرفهای تکراری خودشان است. گویا برای چیزی فراتر از این به دنیا نیامدهاند. زندگیشان در مسخره کردن و قضاوت خلاصه شده است. اما حقیقت این است که مسیر تو، ارزشمند است؛ چرا که خلاف جریان ایستادن کار هرکسی نیست.
.
برخی آدمها در زندگی نمیتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند. چرا؟ چون افسار زندگیشان دست دیگران است. چون جرأت نمیکنند قدمی برای خواستههای دلشان بردارند. مدام با خود میگویند: "اگر این کار را بکنم، بقیه مرا مسخره میکنند." و همین ترس از قضاوت و تمسخر، آنها را از آنچه واقعاً میخواهند، دور میکند. اما مگر زندگی چیزی جز تحقق آرزوهای دل است؟ مگر قرار است به خاطر نگاه دیگران خودمان را فراموش کنیم؟
قدر همدیگر را بدانید. خیلیها انگار منتظر مرگ دیگران هستند تا تازه یادشان بیفتد چقدر عزیز بودهاند. یعنی چه؟ یعنی وقتی طرف زنده است، سالم است، کنارشان هست، او را نمیبینند، قدرش را نمیدانند. اما همین که میمیرد یا به تخت بیمارستان میافتد، ناگهان عزیز میشود.
این چه رسم تلخی است؟ وقتی کسی هست، وقتی میشود کنارش بود و عشق ورزید، چرا به یادش نباشیم؟ قدر آدمها را وقتی که سالماند بدانید؛ وقتی که میتوانند لبخند بزنند و حضورشان گرما ببخشد. بعد از خاک دیگر هیچ چیز برنمیگردد. فرصتی که از دست برود، دیگر هرگز برنمیگردد.
تصمیم گرفتهام از این به بعد، هر چیزی که در ذهنم میگذرد را تبدیل به کلمات کنم. این کار برایم مثل یک نفس عمیق است؛ مثل پاک کردن ذهن از شلوغیها. نوشتن ذهن را سبک میکند، مثل شستن یک اتاق به هم ریخته. هرچه ارزشمند است، باقی میماند، و هرچه بیارزش است، دور ریخته میشود. دیگر نیازی نیست به آن فکر کنم. ذهن آزاد میشود و زندگی دوباره جریان مییابد.
چرا باید خودمان به خودمان آسیب بزنیم؟ چرا باید بار سنگین افکار آشفته را به دوش بکشیم؟ خودت را از این آشفتگی رها کن. زندگی هنوز جاری است. امید هست. زیباییها همچنان هستند. فرصتها بیپایاناند. فقط کافی است ذهن را خالی کنی؛ هر چیزی ارزش فکر کردن ندارد.
نماز میخوانی؟ قرآن تلاوت میکنی؟ واجبات را انجام میدهی و به مستحبات هم اهمیت میدهی؟ اما هنوز اخلاقات اصلاح نشده؟ هنوز غیبت میکنی؟ تهمت میزنی؟ دیگران را مسخره میکنی؟ یا درگیر گناهانی هستی؟
بیا کمی عمیقتر فکر کنیم...
امام صادق (ع) یک فرمول ساده و در عین حال عمیق برای ما دارد که اگر آن را در زندگیات پیاده کنی، مسیرت را روشنتر میکند.
ایشان خطاب به یکی از یارانشان فرمودند:
اگر نماز، تو را از گناه دور کند، بدان که نمازت کاملاً پذیرفته شده است. اما اگر همچنان برخی گناهان را انجام میدهی، به همان اندازهای که گناه میکنی، نمازت پذیرفته نشده است.
پس با این معیار، نمازت را بررسی کن. نماز واقعی فقط رکوع و سجود نیست، بلکه چراغی است که مسیر زندگیات را از تاریکی گناه روشن میکند.
اصلا تو باید غصه بخوری
اصلا تو باید ناراحت شی و اشک بریزی
خدا بعضی موقع ها وقتی بخواد یه چیزی به تو بده
که بیارزه برات بعضی موقع ها تا گردن میبرنت تو فشار ، تو سختی ، نه!
از حد خودت بیشتر بهت وارد نمیکنه
من از بنده هام توقع بیش از خودشون ندارم
خودشم تو قرآن قسم خورده ، این غم و غصه ها و ناراحتی ها زمینه ساز یه شیرینی دادن تو محله که بگی آخیش ، شٌد…
.