https://eitaa.com/Anjoman_makhfi/1996 وعدهٔ ما چند روز قبل از روزِ دادگاه،به امیدِ آزادی.

شایدم چند سال بعد از روز دادگاه، قصاص.

مثلِ هربار می‌پرسند چه شده و می‌گویند دردِ خویش را شرح بده و مثلِ هر دفعه از من فقط نگاهِ پر سکوتی می‌ماند و بس،نگاهی که صدایِ سکوتش به بلندایِ رعد بود در آسمانی آرام..! و کیست که بخواند حکایتِ رنجِ گمشده در اقیانوسِ آرامِ چشمانِ طوفانی و پر تلاطمِ مرا؟!(: شاید مشکل همینجاست،رنج هایِ ما از شدتِ عیان بودن بر همگان نهان آشکار میشوند که دیگران بی تفاوت از آن عبور میکنند و تنها دلداری دادنشان دستی بر شانه نهادن و با کمی مکث عبور کردن است که این فعل،نه تنها از غم نمی کاهد که به آن می افزوند و چرا باید شکایت کرد از جماعتِ ظاهربینِ بی‌سواد و نامسلط به زبانِ چشمانِ پیچیده؟!(: #دست‌نوشته145. _نویسَنده‌جان

و آیا من قراره بزارم به اون روز برسیم؟!هرگز.

از آغازِ فیلمِ جدید(:

:)

هیپوفرنیا<<<<< 'ی‌احساسِ‌غم‌ُاندوه‌بدونِ‌علتِ'

احتمالا هیچ‌وقت نفهمی این شبام چطوری گذشت.

زندگی بی تو پر از خندهٔ‌ بغض آلود است(: _نویسنده‌جان

____🌊🤍

نوشته بود: ولی تو جز کسایی نبودی که بگم این نشد یکی دیگه.

هوشنگ ابتهاج میگه آدما تا سر حد مرگ شمارو از خودشون میرنجونن ولی ترکتون نمیکنن ولی کاری میکنن که شما ترکشون کنین. اون موقع شما میشین بنده خطاکار :)) جالبه نه؟

ورژنِ پر حرفم یعنی باهات حال میکنم وگرنه کسی حرف زدنِ منو خیلی نمی‌بینه.

واقعا حالت خوب شده یا فقط داری حواسِ خودتو پرت می‌کنی؟!

-دلت براش تنگ میشه؟ +گاهی؛ صبح‌ها،ظهرها،عصرها،شب‌ها. تقریبا‌ همیشه(:

میگف کسی که فیلم بازی می‌کنه،بلخره یجایی دیالوگش یادش میره،صبور باش.

به مامانم میگم کاش یکی بود که واقعا دوستم داشت ، میگه خریدنی بود برات میخریدم ولی قسمتیه مامان!(:

ساکنان دریا پس از مدتی دیگر صدای امواج را نمی‌شنوند. چه تلخ است..روایتِ‌غم‌بارِ‌"عادت"

:)

زمان می‌گذره، آدما می‌گذرن، ولی من نمی‌گذرم.

از اعتمادِ آدم ها اسکرین شات نگیرید از اعتمادِ آدم ها اسکرین شات نگیرید از اعتمادِ آدم ها اسکرین شات نگیرید از اعتمادِ آدم ها اسکرین شات نگیرید از اعتمادِ آدم ها اسکرین شات نگیرید از اعتمادِ آدم ها اسکرین شات نگیرید از اعتمادِ آدم ها اسکرین شات نگیرید از اعتمادِ آدم ها اسکرین شات نگیرید. (چون تهِ بیشعویه)